زندان و حبس گرچه برای هیچکس خوشایند نیست اما با توجه به شرایط خاص حاکم بر آن، غرابت و فضای محدود و بسته، و وجود برخی شخصیت های غریب، برای مردم با راز و رمزهایی همراه است. راز و رمزهایی که نه تنها پژوهشگران و نویسندگان بلکه حتی مردم عادی را نسبت به دانستن آن کنجکاو و متمایل می سازد.
کتاب "فرهنگ محبس" همانگونه که خود نویسنده در مقدمه آن آورده ماحصل تجربهی سالها فعالیت امین حق ره در حوزهی مددکاری اجتماعی و فراهم آمدن امکان رویاروییِ مستقیم با ساکنان دیرجوش و تلخ مزاج زندان، در قالب تحقیقاتی میدانی، و بهرهمندی از مشاهدات و گزارشات عینی دیگران در این حوزه است .
حق ره در مقدمه این کتاب آورده است: زندان هرگز پدیدهی غریبی نیست. اما در میان همهی برساختههای اجتماعی، حتماً منحصر به فرد است. بدیهیست که هر سازهی اجتماعی، متشکل از اجزایی انسانی است و تعامل و کنش و واکنش همین اجزاء با هم، در کلّیتی به نام اجتماع، در بُلندای زمان، فرهنگساز است. «زندان» هم البته که از این قاعده مستثنا نیست.
"به هم رسیدن انسانهای مُخِل یا ناقضِ قانون، که حالا به علت محرومیت جبری از دنیای آزاد، سخت آزرده روح، بیاعتماد، پرخاشگر، کمتحمل و هنجارگریزند، در کلّیتِ واحدی به نام زندان، اجتماعی انحصاری، با قواعد و روابطِ انسانیِ پیچیدهای را شکل میدهد که فرهنگِ حاکم بر آن، برای آنهایی که دور از آن میزیاند، سختفهم و رازآلوده جلوه میکند. اینگونه است که برای فهم و درکِ درست و هم ارائهی تحلیلی جامعه شناختی، مبتنی بر وقایع و حقایق، نه بر اساس برساختههای ذهنیِ عام و عمدتاً متوهّمانه از قواعد زندگی اجتماعی در محدودهی زندان، زیستن در آن و همنفسی با ساکنانش ناگزیر و الزامی مینماید."
این پژوهشگر در مورد اینکه "فرهنگ محبس" چگونه و بر مبنای کدام اُلگو گِرد آمد می افزاید: مرحلهی نخستِ پروژهی گردآوری و تدوین واژهها و اصطلاحات کاربردی در زندانهای ایران (فرهنگ محبس) از سال ۸۵ آغاز و به روزهای آغازین سال ۹۰ ختم شد.
به گفته وی در این مجموعه تنها واژهها و اصطلاحاتی گردهمآمد که در سطح زندانهای مرجع (از بعد تولیدِ واژهها و اصطلاحات) رایج یا پذیرفته شدهاند و در مکالمات روزانهی زندانیان سایر حوزههای جغرافیایی نیز به کار میروند. از این رو، لغات و اصطلاحات، یا هر مولفهی دیگر فرهنگی که مختص زندانهای نواحیاند، یا تنها مرتبط با لهجهها و گویشهای محلیاند و کاربردشان فقط در همان محدودهی جغرافیایی است، نیامدهاند.
زبان و ادبیات فارسی، در همهی حوزهها، مملو از کنایات و اشارات است. اساساً فرهنگ کلامی و نوشتاری فارسی بسیار وامدار همین روش کنایهآمیزِ اَدای منویات و تمایلات درونیست. استفاده از واژهها و اصطلاحات کنایهآمیز، از آنجایی که در فرهنگ کلامیِ کاربردیِ دیروز و امروز ایرانیان جایگاه محکمی دارد، در خُرده فرهنگ زندان هم برای ایجاد ارتباط بین اعضاءِ اجتماع، سخت کارآمد است. در زندان اما عمدتاً زبانِ کنایهها و متلکها، بیرحمانه، نقادانه و هتاکانه است.
وی با ذکر این مطلب آورده است: از خصیصههای بارز فرهنگ زندان که برخاسته از جنسِ محیط، روابط انسانیِ تحمیلی و فضای امنیتی آن است، گرایش و وابستگیِ ویژه به زبان اشاره و کنایهی آمیخته به طنز (بیشتر از نوع گزنده، بی پرده و هتاکانه) و هم بهرهگیری از تمثیل و استعاره برای تثبیت ادعا یا تفهیم آرای فردی یا گروهی و تشکیلاتیست. استفاده از اسامی مستعار یا رمزگونه مثلاً برای افراد، اشیاء، موقعیتها و حتی مکانها، نیز در همین راستا صورت میگیرد.
واژه ها و اصطلاحات رایج و کاربردی در زندان در این کتاب به لحاظ فرم و محتوا به ۱. واژهها و اصطلاحات معطوف به محیط ۲. شخصیت ۳. قوانین، مقررات و مقتضیات رایج در زندان ۴. بَدَلی (نشانهها) ۵. توصیفی ۶. مَثَلها و بازیهای کلامی ۷-کنایهها و متلکها تقسیم شده است .
این مددکار اجتماعی تصریح کرده است: آدمها در زندان عمدتاً موجوداتی میشوند غیرقابل پیشبینی با رفتارهای به شدت حسّی و تحریکپذیر، چیزی وَرای آنچه که خیلیهاشان در دنیای آزاد از خود بروز و ظهور دادهاند. بسیاری از واژهها و اصطلاحات کاربردی در زندان، علاوه بر اینکه از ملزومات زیستنِ در این محدودهی منحصربه فرد اند، موثر از این مولفهی شخصیتی زندانیان خَلق و استعمال میشوند.
"افتاد تو تسبیح، بُلبُل تو گِلوشه، هیکلش کتاب شعره، آب رو به هم گره زد، انبار زد تا تاج، پرچم اتاقشونو کرد تو وایتکس، قلیانش را کشید، نَدار آبادشو بالا کشید " برخی از واژه هایی است که در این کتاب معنایشان برای ما رمزگشایی می شود.
حق ره خاطرنشان می کند : در خصوص کاربست همهی این واژهها و اصلاحات، عموماً اجبار و الزامی برای زندانیان نیست، گو اینکه عدد قابل توجهی از ایشان تا پایان دورهی حبس تن به کاربرد بسیاری از این واژهها و اصطلاحات انحصاری نمیدهند. به روایت دیگر بهرهبرداری از فرهنگ محبس در مراودات درون زندان، به مولفههای متعددی همچون پیشآگاهی زندانی، خانواده و خاستگاه اجتماعی، عضویت در گروهها و دستهجات حامل و مبلغ این خرده فرهنگ، و هم حالات و روحیات شخصی و روانی زندانی میزان اعتماد و عزت نفس، سطح سواد، کیفیت بهرهمندی از اقدامات حمایتی از سوی جامعه، خانواده و غیره وابستگی دارد.
نگارنده خاطرنشان کرده آنچه که سببسازِ گردآمدن این واژهها و اصطلاحات، در مجموعهای با نام «فرهنگ مَحبس» شد، در حد مقدورات و معذورات، ارائهی نمایی درست و به دور از غبار و هیجان و تعصب، از شهری به نام زندان است. شهری دور، در آن سوی دیوار، که ساکنینش روزگاری همسایگان ما بودند.
در این مجموعه تلاش شده است، با رعایت محدودیتهای موجود شمایل معقول و نزدیک به واقعیتی از پدیدهای دور از ذهن اکثریت جامعه، ارائه شود. با خواندن و تحلیل این مجموعه، آنها که ریزبیناند و اهل مداقه در حوزهی فرهنگ و اجتماع، برای بسیاری از پرسشهایی که به حکم رازآلودگی و مهگرفتگی محدودهی ممنوعهی زندان، در ذهنشان بیجواب مانده، پاسخی در خور و عقلایی مییابند.
بی شک این کتاب برای پژوهشگران علوم اجتماعی ، زبان شناسان ، روانشناسان و نویسندگان و اهالی فرهنگ و ادب دارای جذابیت و ارزش است چرا که حاصل سالها تجربه ای است که دسترسی به آن بسیار صعب است.
امین حقره نویسنده این کتاب مددکار اجتماعی ، پژوهشگر فرهنگ و اجتماع متولد ۱۳۵۷ انزلی است.
آثار منتشر شده از وی عبارتند از:
- ورنیشین؛ زندگی و آثار حسن خوشدل (نوازنده، آهنگساز، ترانه سرا و خواننده) / گفتگو
- آقای هنر؛ زندگی و آثار منوچهر ویسانلو (نوازنده و آهنگساز) /گفتگو
- شورشی آوازهخوان؛ زندگی هنری و سیاسی احمدعاشورپور