تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۳

تهران-ایرنا- روزنامه آرمان ملی در گفت وگو با دیاکو حسینی نوشت: طرف آمریکایی به خوبی واقف است که اگر تا یک ماه دیگر به توافقی با ایران دست پیدا نکند، رسیدن به تفاهم شاید به مراتب برای آنها دشوارتر شود یا حتی اصلا توافقی دیگر در کار نباشد.

روزنامه آرمان ملی دوشنبه ۱۴ تیر در گفت وگو با دیاکو حسینی تحلیلگر مسایل بین الملل آورده است: کند شدن روند مذاکرات وین در هفته‌های اخیر این نگرانی را به‌وجود آورده است که با روی کارآمدن دولت سیزدهم در ایران و عدم‌توافق در روزهای آتی، کار نهایی‌شدن توافق به‌زودی دچار چالش شده و حتی منجر به ترک میز مذاکره از سوی برخی طرف‌ها شود.این امر حتی در نطق برخی مقام‌های غربی نیز به صورت غیرمستقیم قابل احساس بوده و عدم‌توافق ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی این شائبه را نیز پررنگ‌تر کرده است؛ شائبه‌ای که به نظر می‌رسد به دنبال اختلاف ایران و آمریکا در خصوص تضمین دادن برای حفظ بلندمدت برجام رخ داده است. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفت‌وگویی با دیاکو حسینی تحلیلگر مسایل بین‌الملل داشته است که در ادامه می‌خوانید.


 شائبه‌ها در خصوص ترک مذاکرات وین از سوی برخی طرف‌ها تا چه میزان می تواند به واقعیت نزدیک باشد؟
هنوز طرفین این اراده را دارند که برجام احیا شده، تحریم‌های ایران لغو شوند و تعهدات هسته‌ای ایران به مرحله‌ای برسد که از نظر کشورهای غربی اطمینان‌بخش باشد و آژانس نیز نظارت‌های خود را بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران تداوم بخشد. در این میان مشخصا هنوز موانعی وجود دارد و اختلافات حل‌وفصل نشده است. موانع و اختلافات امروز در مذاکرات وین عمدتاً از جنس سیاسی هستند و به نظر می‌رسد در حساس‌ترین نقطه مذاکرات که احتمال شکست آن نیز وجود دارد، قرار گرفته‌ایم. طرف آمریکایی به خوبی واقف است که اگر تا یک ماه دیگر به توافقی با ایران دست پیدا نکند، رسیدن به تفاهم شاید به مراتب برای آنها دشوارتر شود یا حتی اصلا توافقی دیگر در کار نباشد. چالش مشابهی نیز در طرف ایرانی نیز وجود دارد. در صورتی که مذاکرات به دولت سیزدهم کشیده شود شاید زمان زیادی صرف شود تا بار دیگر یک زبان مشترک میان طرف‌های گفت‌وگو به‌وجود آید. حتی ممکن است همخوانی در نیت طرفین نیز مختل شده و همین امر کار را سخت و طولانی‌تر کند.

به همین علت این انگیزه در ایران و آمریکا وجود دارد تا هر چه زودتر توافق حاصل شود. امروز باید آمریکا نیز تصمیم جدی خود را گرفته و از زیاده‌خواهی‌هایی که می‌تواند مذاکرات را به شکست بکشاند، فاصله بگیرد. به همین ترتیب، این انتظار معقولی است که کمیته تشکیل یافته جهت تطابق نتیجه مذاکرات با مصوبه مجلس و همین‌طور مصوبات شورای عالی امنیت ملی با نگاهی واقع‌بینانه، گام‌های ضروری برای پیشرفت و نهایی کردن مذاکرات را بردارد. در غیر این صورت مذاکرات وین وارد مرحله‌ای می‌شود که پرابهام بوده و شاید حتی به نتیجه ختم نشود. به نتیجه رسیدن مذاکرات در این مرحله نه‌تنها به کنترل مناسبات ایران و قدرت‌های جهانی؛ بلکه به دولت سیزدهم هم کمک می‌کند که با معضل‌های کمتری کار خود را شروع کند.


 ایران با معضل بدعهدی آمریکا نسبت به توافق برجام چه باید بکند؟
دولت‌های پیشین آمریکا و به‌خصوص ترامپ به‌خوبی این امر را نشان داده‌اند که هر لحظه ممکن است از هر توافقی خارج شده و آن را نقض کنند. آمریکا صرفا درخصوص ایران این‌گونه نبوده و شاهد بوده‌ایم حتی تایید کنگره و امضای رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا می‌تواند پس از مدت کوتاهی و با هزینه اندکی نقض شود. برای آمریکا تفاوتی ندارد که این توافق دوجانبه یا چندجانبه باشد، آنها بارها بدعهدی خود را نشان داده‌اند. باید توجه داشت که حتی اگر آمریکا به ایران با امضای بایدن یا حتی مصوبه کنگره تعهد دهد، همچنان ریسک پیمان‌شکنی و خروج از توافق در سال‌های آینده وجود خواهد داشت. این ریسک بخشی از ماهیت سیاست بین‌الملل در دنیایی بدون‌ نیروی دادگاه و پلیس جهانی است. قدرت‌های بزرگ در مقایسه با قدرت‌های متوسط و کوچک‌تر با سهولت بیشتری می‌توانند به تعهدات‌شان پشت‌پا بزنند و هزینه کمی برای آن پرداخت کنند.

هر توافقی با قدرت‌های بزرگ شامل ایالات متحده با چنین خطر اجتناب‌ناپذیری روبه‌روست. البته می‌توانیم در ازای پذیرش این ریسک، خواستار سلب حق موسوم به مکانیسم ماشه یا کوتاه‌تر کردن زمان گریز هسته‌ای باشیم تا از این طریق تعادل را بازگردانیم اما احتمال پذیرش چنین مساله‌ای از سوی سایر طرف‌ها ممکن است بسیار دشوار و حتی ناممکن باشد. در نهایت، ما باید واقع‌بینانه به مساله نگاه کنیم و بپذیریم در غایت امر و در عمل نمی‌توان تضمین غیرقابل نقضی از طرف آمریکا اخذ کرد. اگر امروز این اتفاق با تمامی سختی‌های موجود رقم بخورد شاید مدت دوام آن تا پایان کار بایدن باشد. این قسمتی از کیفیت سیاست داخلی در آمریکا و بخشی جدایی‌ناپذیر از سیاست خارجی آنهاست. مشخصا این رفتار سیاسی ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرت‌های بزرگ در شرایط مشابه، موردپسند ما و هیچ ملت دیگری نیست اما موردپسند بودن یک رفتار یک مساله است و واقعیت بیرونی و گاه تغییر ناپذیر آن مساله‌ای دیگر. 


 چگونه می‌توان عرصه غیرقابل اعتماد بودن آمریکا در حفظ معاهدات را کنترل کرد؟
از امروز مشخصا نمی‌توان وضعیت ۳ سال دیگر آمریکا را پیش‌بینی کرد و درخصوص انتخابات ۲۰۲۴ نظر داد اما مشخصا باید گفت که جامعه ایالات متحده آمریکا یک جامعه در حال گذار است و گرایش‌های سیاسی در داخل آمریکا پویا بوده و آینده خود را شکل می‌دهند. ایران باید برای بدترین سناریوها آماده باشد و در یکی از بدترین سناریوها، بایدن فقط یک دوره رئیس‌جمهور خواهد بود و رئیس‌جمهوری همچون ترامپ یا خود ترامپ ممکن است بر سر کار آید. در این صورت روابط ایران و آمریکا پرتنش خواهد بود. تا آنجایی که به برجام و مذاکرات وین مربوط است، ایران و آمریکا مجبور هستند برای تنش دو دهه اخیر خود یک راه‌حل جدی پیدا کنند و به نظر می‌رسد امروز بدون آنکه بیش از حد خوش‌بین و ساده‌انگار باشیم، فرصت خوبی برای رسیدن به یک راه‌حل قابل‌قبول حداقل درباره برنامه‌های هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط با آن است.

می‌توانیم با کنار گذاشتن این تلاش‌ها، رسیدن به توافق با آمریکا را به کلی فراموش کنیم اما مشخصا نتیجه عدم‌توافق ناخوشایند است چون در غیاب توافقی که قادر به کنترل دامنه تنش‌ها باشد، ممکن است سیر صعودی اختلافات به نقطه‌ای برگشت‌ناپذیر برسد. این قاعده نه‌تنها برای ایران بلکه برای همه کشورها در ارتباط با هم صادق است. حتی اگر توافق‌ها عمر طولانی و ابدی نداشته باشند، ابزارهای خوبی برای مدیریت روابط در دوره‌های زمانی کوتاه هستند و مذاکرات احیای برجام و توافق نهایی و احتمالی آن هم از این قاعده مستنثی نیست. بنابراین با کنار گذاشتن بلندپروازی و ایده‌آل‌اندیشی، می‌توان به شکل‌گیری روندی قابل‌اتکا در تنظیم مناسبات ایران و غرب در چارچوب برنامه‌های هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط آن امیدوار بود.

منبع: روزنامه آرمان ملی