به گزارش ایرنا، قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است.
قلم، زبان دوم انسان است که می تواند درد و داغ بنگارد و آشفتگی ببار آورد و نیز قادر است دوا و درمان هدیه و آراستگی تقدیم کند.
سلاحی است خوشرنگ و خاموش که با نور نخبگان ساحت فرهنگی، سنت های نیکو و ارزش های انسانی را ارتقا می بخشد اما اگر اسیر نکبت سفیهان گردد، ضمن تخریب مسیرهای مهربانی و محبت ، دوئیت و دشمنی تولید و با سم تنفر و تفخّر، بهشت و فردوس را به عذاب و آشوب تبدیل می کند.
قلم، ابزار اندیشمندان و عاقلان است که هیچگاه به ساز ساحران سفسطه باز نمی رقصد و با سُرنای سارقان صداقت نمی چرخد.
قلم میراث منصفان متعهد است که مواهب خدا را به نام خود سند نمی زنند و آدم و عالم را از عطایای آسمانی منع نکرده و جاده و جنگل و جانوران ، آب و علف و احشام و دار و درخت و داروغه را هم به آتش نمی کَشَد.
قلم؛ هیچ میانه ای با خصم و خشم ندارد، با زخم و زجر و زیان و زندان مخالف است، با تیر و تفنگ و تقاص و تهاجم بجز با ایران ستیزان در تضاد است.
در نگاه قلم، همه بندگان خوبند اما تشخیص آن با خداست، در مکتب قلم، دروغ و دغل و دوگانگی و دشمنی (بیجا) محکوم است.
قلم، کمان آرش است و تبر ابراهیم (ع) که بت اصنام می شکند نه حرمت اقوام، در مرز مروت و مردانگی می نشیند نه در عمق دیوانگی.
اگر قلم سلاح باشد و صید واقعیت ، صیاد فرزانگان و هدف انسانیست، بدون تردید نه انسانی کشته، نه امنیت مختل و نه کسی احساس خطر می کند.
اگر ارباب قلم و اصحاب معرفت و اهالی دانش و دانشگاه در دام بی تفاوتی گرفتار نشوند، هیچ داروغه ای دزدی نمی کند، هیچ مسوولی در لباس امانتداری به مردم نارو نمی زند، هیچ آدم عاقلی همنوع خود را نمی کُشد، هیچ چشمی از دیدن، هیچ گوشی از شنیدن و هیچ قلبی از تپیدن محروم نمی شود.
قلم بدستان متعهد کجایند که عفریت جهل و نادانی چنین شرق و غرب و جنوب و شمال شهر توسط افراد سودجو و فرصت طلب که دشت و دمن و کوه و کمر و مواهب خدا با آتش طمع و تجاوز ناامن شدهاست؟ حافظان قلم چرا به ندای اطمینان و اعتماد عمومی پاسخ نمی دهند؟
معتمدان و مصلحان و فرهیختگان چگونه در مقابل مسیرهای بسته، حریم های شکسته، حوادث پیوسته و آسیب دیدگان خسته شهر خود سکوت کرده اند.
همه قالو بلاگویان بطور عام و ذوقلمداران بطور خاص، معترف و مطلع اند که ما در مقابل درد و رنج دیگران مسوولیم و منقاد و ماموریت داریم که با تحفه فرهنگ و دام محبت و دانه غیرت از ناسازگاری های اجتماعی جلوگیری کرده، از توسعه ناامنی های پیرامون خود نگران بوده ، در مناقشات و منازعات بندگان خدا مداخله و با تاسی از اولیای خدا و نیاکان خویش، اصلاح ذات البین را بعنوان یک امر پسندیده در اولویت کار خود قرار دهند.
شایسته است تمامی قلمداران، فرهنگ پروران ، مصلحت دانان و کیمیا زانان و سازش پیشگان صلح طلب، چون خدای خویش به قلم سوگند یاد و به قداستش تکیه کرده و جامه جهاد در تن و قلم اتحاد در دست، به مبارزه با کاستی ها و ناراستی های فردی و اجتماعی برخیزند و ضمن پیکار با اختلافات و رفع و اصلاح منازعات ، آراستگی و امنیت روانی را در زادگاه خود تقویت و تمشیت نمایند.