من عالم، فیلسوف، فقیه، ادیب و اصولی زیاد دیدهام اما شخصی که بین این دانش ها با اخلاق و ادب جمع کند، به شدت کم دیدم؛ این بخشی از گفته آیت الله محقق داماد در خصوص رضا داوری اردکانی است که او را «متفکری دردمند و دانشمندی فاضل، جامع، پرکار و به روز و به معنای واقعی یک فیلسوف» می نامد.
تولد و تحصیل
رضا داوری اردکانی در ۱۵ خرداد ۱۳۱۲ خورشیدی در اردکان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دوره متوسط در زادگاهش سپری کرد و بعد به اصفهان رفت و دوران نوجوانی و جوانی خود را در آنجا گذراند و در ۱۳۳۰ خورشیدی از دانشسرای مقدماتی اصفهان دیپلم گرفت و در همان سال در وزارت فرهنگ استخدام شد و چند سال در مدارس شهرهای اردکان، اراک، قم و تهران تدریس کرد.
وی در طول سال های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ خورشیدی برای فراگیری مقدمات علوم دینی اسلامی به مدرسه صدر اصفهان رفت و بعد از آن تحصیلات خود را در رشته فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تا درجه دکتری ادامه داد و در ۱۳۴۶ خورشیدی از رساله خود با عنوان «حکمت عملی افلاطون و ارسطو و تأثیر آن در فلسفه سیاسی فارابی» به راهنمایی دکتر یحیی مهدوی دفاع کرد.
تدریس در دانشگاه تهران و فرصت مطالعاتی
داوری اردکانی پس از پایان تحصیل در ۱۳۴۶ خورشیدی از آموزش و پرورش به دانشگاه تهران منتقل شد و شروع به خدمت به عنوان عضو هیات علمی این دانشگاه کرد. او در طول سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ خورشیدی در دانشگاه سوربن پاریس، در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ خورشیدی در انگلیس و در سالهای ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ خورشیدی در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا به مطالعه و پژوهش پرداخت.
آثار و تالیفات
داوری اردکانی در زمینه تالیف کتاب، مقاله، سخنرانی و طرح های پژوهشی بسیار پر کار بود. به گونه ای که ۶۰ عنوان کتاب تالیف و چند عنوان کتاب هم ترجمه کرده است که از مهمترین کتاب هایش می توان به این موارد اشاره کرد: نقد فرهنگ توسعه نیافتگی (انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۹۹؛ کرونا، بلایی طبیعی یا تاریخی(نشر کتاب برتر، ۱۳۹۹)؛ درباره علوم انسانی(انتشارات پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، ۱۳۹۸)؛ خرد و توسعه(انتشارات سخن، ۱۳۹۷)؛ اکنون و آینده ما (انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۹۶)؛ فلسفه، سیاست و خشونت(انتشارات هرمس، چاپ اول: ۱۳۸۵)؛ فلسفه و انسان معاصر(مؤسسه توسعه دانش و پژوهش، ۱۳۸۳)؛ فلسفه تطبیقی(انتشارات ساقی ۱۳۸۳ و در ۱۳۹۱ توسط انتشارات سخن تجدید چاپ شد)؛ اندیشه و تمدن غربی(انتشارات ساقی، ۱۳۸۰)؛ سیری انتقادی در فلسفه کارل پوپر(مؤسسه اندیشه اسلامی، چاپ اول: ۱۳۷۹)؛ فرهنگ، خرد و آزادی(انتشارات ساقی ۱۳۷۸)؛ فلسفه در قرن بیستم(انتشارات سازمان سمت، چاپ اول: ۱۳۶۷)؛ دفاع از فلسفه(سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶)؛ ناسیونالیسم و انقلاب(دفتر پژوهش و برنامه ریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۵)؛ ناسیونالیسم و حاکمیت ملی(انتشارات پرسش، ۱۳۶۴)؛ فلسفه چیست؟(انجمن حکمت و فلسفه اسلامی، ۱۳۵۹)؛ سیر فلسفه(کتاب درسی سال چهارم دبیرستان، ۱۳۵۸)؛ وضع کنونی تفکر در ایران(انتشارات سروش ۱۳۵۷)؛ فارابی مؤسس فلسفه اسلامی(انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۶)؛ اوتوپی و عصر تجدد(انتشارات حکمت، چاپ اول: ۱۳۵۶)؛ مقام فلسفه در تاریخ دوره اسلامی(انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۶)؛ مبانی نظری تمدن غربی(انتشارات پویش، ۱۳۵۵) و شاعران در زمانه عسرت(انتشارات نیل، ۱۳۵۱).
این فیلسوف ایرانی همچنین به چاپ و ارایه مقاله و سخنرانی در صدها کنفرانس، سمینار، نشریه علمی و فرهنگی داخلی و چاپ و ارایه مقاله و سخنرانی در بیش از ۸۰ نشریه و کنفرانس بین المللی به زبان های انگلیسی، عربی و فرانسه همت گماشت و بیش از ۵۰ کتاب و مقاله از وی به زبان های انگلیسی، روسی، عربی، فرانسه، ترکی استانبولی و یک کتاب وی به خط سیریلیک در تاجیکستان ترجمه شده است.
مسوولیت ها
این فیلسوف ایرانی در ۱۳۶۲ خورشیدی به درجه استاد تمامی دانشگاه تهران نایل آمد و در این سال ها در شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، شورای عالی برنامه ریزی آموزشی، بنیاد ایران شناسی، شورای عالی یونسکو در ایران و ... مسوولیت هایی داشت که اینها بخشی از جایگاه علمی این شخصیت فرهنگی به شمار میآیند.
اندیشه
داوری اردکانی را می توان از جدی ترین فیلسوفان معاصر دانست؛ شخصیتی که ابداعگر گفتارهای فلسفی و علمی گوناگونی بوده است. وی از شاگردان «سیداحمد فردید» است که گرچه کلیت تفکر استادش را می پذیرد اما زبان او را برای تفکر و اندیشیدن نمی پسندند. در همین حال بسیاری، داوری اردکانی را بسیار متاثر از اندیشه های «مارتین هایدگر» فیلسوف برجسته آلمانی می دانند. او نقدی که «مارتین هایدگر» فیلسوف برجسته آلمانی از «عقلانیت ابزاری»، «علم جدید»، «تکنولوژی» داشته و تکیه او بر تفکر به جای فلسفه را در آثار خویش نشان داده است. در واقع داوری متفکری است که با رجوع خود به هایدگر و سنت فلسفه اسلامی، دست به نقد جدی غرب و الزامات و اقتضائات آن می زند. از طرفی بُعد آنتولوژیک (هستی شناسانه) مباحث داوری در ایران معاصر باعث آن شده از معرفت شناسی به هستی شناسی تمایل پیدا شود و این از اثرات فکر داوری در ایران است.
مساله غرب، تجدد و نسبت ایران و هویت ایرانی با آن از نقاط حساس و پیچیده اندیشه داوری اردکانی است. او مدرنیته را نحوه خاصی از نسبت بشر به عالم و آدم می داند که در علم، هنر و تکنولوژی (فناوری) تجلی پیدا کرده است. وی در این باره در کتاب «فرهنگ، خرد و آزادی» می نویسد: مدرنیته نحوه خاص نسبت بشر با عالم و آدم و مبدا عالم و آدم است و این نحوه خاص نسبت در علم جدید و تکنولوژی ماشینی و با پوشیده شدن امر قدسی و قرار گرفتن در قلمرو زیباشناسی و در بعضی مظاهر دیگر ظهور پیدا کرده است. داوری در واقع تجدد را چیزی جز تغییر نگاه به عالم نمی داند و معتقد است که مدرنیته یک مفهوم نیست، بلکه یک تاریخ است که عالم گیر شده است.
گفتمان حاکم بر اندیشه داوری درباره غرب همان آرای مارتین هایدگر و سیداحمد فردید است که وی بیشتر به بسط آن ها پرداخت. داوری ۲ نوع نگاه به غرب را مطرح می کند؛ نگاه نخست «موجود بینی» (ontik) است که غرب را مجموعه ای از اشیاء می داند؛ یعنی برای علم، مدیریت، محصولات تکنیکی، زیرکی، تزویر، دموکراسی، استعمار، سینما، فقر، خشونت، حقوق بشر و ... وحدتی نمی بیند. نگاه دیگر «وجودبینی» یا انتولوژیک (ontology) است که در آن بحث از چگونگی فراگیری علم و تکنولوژی(فناوری) و مقدمات و شرایط آن است که در این نوع نگاه میان همه این امور تناسب وجود دارد. وی در کتاب «درباره غرب» درباره ضرورت شناخت غرب می نویسد: ما نمی خواهیم غرب را بشناسیم که فقط بر علم خودمان افزوده شود، بلکه غرب را می شناسیم تا تکلیف خودمان روشن شود. شناخت غرب یک تفنن یا یک فضیلت نیست، بلکه یک ضرورت است. داوری معتقد است که مواجهه ما با غرب بر اثر عقب افتادگی اجتماعی بوده است. از نظر او ما در فلسفه احساس عقب افتادگی نمی کردیم تا اولین مواجهه ما با غرب در چارچوب فلسفه باشد. ما از دریچه عقب افتادگی اجتماعی به غرب نگاه کردیم و بعد سراغ فلسفه آن رفتیم آن هم فلسفه ای که احساس می کردیم، حلال مشکلات ماست.
این فیلسوف در خصوص ایده تمدن نوین اسلامی نیز می گوید: برای ساختن این تمدن باید دین و مدرنیته را با هم جمع کرد و با اندیشیدن به طرح آینده لااقل به یاد تجدد آورد که دارد با افقهای باز خداحافظی میکند ولی توجه داشته باشیم که بنای نظام الهی و قدسی جز با رسوخ در توحید و آزادی از تعلقات دنیای جدید و کسب ملکات فاضله و مکارم اخلاق، در عین آشنایی نزدیک با جهان جدید و آزادی از آن (که نمیدانیم چگونه ممکن است) متصوّر نمیشود. زندگی کردن میان ۲ جهان مشکل بزرگ ما و معمای تاریخ معاصر است ولی متأسفانه ما هم کمتر صبر داریم و نمیدانیم و نمیخواهیم بدانیم که راه تاریخ را باید با درد تفکر و جسارت در عمل گشود و پیمود.
جوایز و نشانها
از افتخارات داوری اردکانی به کسب نشان درجه یک دانش از رییسجمهوری وقت در ۱۳۸۴ خورشیدی، دریافت عنوان استاد نمونه کشور در سالهای ۷۶-۱۳۷۵، انتخاب به عنوان چهره ماندگار فرهنگی کشور در ۱۳۸۱، کسب عنوان فارابیشناس برجسته ایران (مفاخرپژوه برجسته) و دریافت تندیس ویژه فارابی از رییس جمهوری وقت در نخستین جشنواره بین المللی فارابی در ۱۳۸۶، کسب عنوان فیلسوف فرهنگ و تجلیل از طرف مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و چندین نهاد علمی و پژوهشی کشور در ۱۳۸۷ خورشیدی و ... میتوان اشاره کرد.