مهدی زمینپرداز در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره همکاری جدید خود با محمدحسین مهدویان در سریال زخم کاری اظهار داشت: همکاری من با محمدحسین مهدویان نزدیک به یک دهه پیش و بازی در مستند آخرین روزهای زمستان (۱۳۹۱) برمیگردد. این ارتباط رفته رفته شکل گرفت و در کارهای بعدی او هم حضور داشتم و یکی از اعضای گروه وی شدم.
وی افزود: مهدویان شناخت درستی نسبت به کسانی که با او همکاری میکنند دارد و وقتی نقشی را برای کسی مینویسد به خاطر شناختی که نسبت به همدیگر داریم میتوانیم خودمان را در فضای داستان پیدا کنیم و با راهنماییهایش نقش را پرورش دهیم. من در طول این چند سال و بازی در فیلمهایی همچون ایستاده در غبار (۱۳۹۴)، ماجرای نیمروز (۱۳۹۵)، لاتاری (۱۳۹۶) و ماجرای نیمروز؛ رد خون (۱۳۹۷) با مهدویان همکاری کردم تا اینکه نقش نجفی در سریال زخم کاری به من پیشنهاد شد.
این بازیگر سینما در مورد سریال زخم کاری گفت: این سریال درباره یک خانواده مرفه و ثروتمند است که همگی زیر چتر فردی به نام حاج عمو (با بازی سیاوش طهمورث) برای یک شرکت بزرگ بین المللی فعالیت میکنند. اساسا این خانواده با رانت و زد و بند و فساد اقتصادی به اینجا رسیدند و خانواده ریزآبادیها از یک قماشی هستند که در یک لجن غرق شدند و هر کدام از اعضای این خانواده که در یک لجنزاری گرفتار شود بقیه را هم با خودش پایین میکشد. در واقع زخم کاری چالش قدرت را نشان میدهد برگرفته از نمایشنامه مطرح مکبث (ویلیام شکسپیر) است که در آنجا هم با کاراکترهایی روبرو هستیم که تشنه قدرت هستند. حتی رمان بیست زخمِ کاری محمود حسینیزاد (چشمه، ۱۳۹۵) هم بر همین اساس نوشته شده است.
وی افزود: تمام آدمهای سریال میل به بزرگ شدن و دیده شدن و ولع سیری ناپذیر قدرت و ثروت دارند. کاراکتر نجفی که من آن را بازی کردم هم به نحوی قربانی همین زیاده خواهیاش میشود. نجفی یک شخصیت دودوزه باز و ریاکار را دارد که هر کجا میایستد همرنگ همان آدم شده و نسبت به فرد غایب بدگویی میکند. نمونه این نوع آدمها را در دنیای پیرامون و در جامعه زیاد دیده ایم. افرادی که طمع کار و لج در بیار و ریاکار هستند. نجفی همیشه سعی میکند خودش را خوب جلوه دهد و وقتی ماجرا قتل حاج عمو را متوجه میشود سعی میکند از قافله عقب نماند و ماهی خودش را از این رودخانه گلآلود دشت کند. همین طمعش هم باعث میشود مالک (شخصیت اصلی با بازی جواد عزتی) به فرد تبهکاری روی بیاورد تا بتواند از شر نجفی خلاص شود.
زمینپرداز ادامه داد: نجفی همانند دیگر پسرعموها زندگیاش را مدیون حاج عمو است. او کسی است که باعث شد زندگی همه اهالی روستا تغییر کند و به رفاه زیادی برسند. برای همین تا وقتی عمو زنده بود از اینکه در چنین موقعیتی هست احساس رضایت داشت. اما وقتی شرایطی فراهم شد تا ماجرای قتل را متوجه شود دیگر به اندازه خودش قانع نبود.
وی گفت: با صحبتهایی که با کیومرث مرادی (مسئول انتخاب بازیگران) و مهدویان داشتم به این نتیجه رسیدیم این شخصیت باید دارای ویژگیهایی در بازی باشد که مخاطب موذی بودن و ریاکارانه رفتار کردن را از او دریافت کند. من تمام انرژیام را روی نوع نگاه این کاراکتر و جنس بیان و ادای دیالوگها گذاشتم تا این حس را بتوانم منتقل کنم.
بازیگر فیلم دیدن این فیلم جرم است با اشاره به اقتباس این سریال از یک رمان و نمایشنامه گفت: هر کجا سینما به سمت ادبیات رفته و از داشتههای ادبی و نوشتههای خوب استفاده کرده است آثار ارزشمندی خلق شده است. ما در سینمای ایران آثار درخشانی از فیلمسازان بزرگ داریم که با اقتباس از یک رمان نوشته شده است.
وی تاکید کرد: وقتی به عنوان بازیگر در یک کار اقتباسی کار میکنیم به دلیل پیشینه هر شخصیت و شناسنامهای که از آن کاراکتر وجود دارد میتوان با تحلیل درستتری به سراغ آن بازی رفت و بازیگر هم بهتر میتواند در غنای اثر کمک کند. از طرفی اقتباس از یک اثر ادبی به رونق بازار کتاب هم کمک میکند. همین الان بسیاری مخاطبان زخم کاری بعد از تماشای این چند قسمت تمایل پیدا کردند رمان را بخوانند و این یک خوب و یک پیوند دو سویه میان ادبیات و سینماست.
زمینپرداز با اشاره به اینکه در مجموعه زخم کاری هر سکانس بار و انرژی خودش را دارد افزود: یعنی هر لحظهای که قرار میگیری بار خودش را دارد ولی یک سکانس خیلی خوب در سریال است که در قسمت سوم وقتی مالک در مقابل تمام خاندان عمو میایستد و چهره دیگری از خودش نشان میدهد و مخاطب تازه آنجا با بُعد دیگری از شخصیت او آشنا میشود بسیار سکانس درخشانی است. حضور و بازی من در این سکانس کوتاه است اما در مجموع به نظرم یک سکانس خیلی خوب را شاهد هستیم که بازیها و نگاهها خیلی خوب جا افتاده است.
بازیگر فیلم سینمایی ماجرای نیمروز ادامه داد: یک سکانس دیگر که برام جذابیت داشت سکانسی است که نجفی میخواهد مالک را به فرودگاه برساند و قضیه قتل عمو را متوجه شده و میخواهد به طور نامحسوس و غیرمستقیم به مالک بفهماند این موضوع را فهمیده است. جنس دیالوگها و کلیت این سکانس هم جزو لحظات خوب سریال است که من در آن حضور داشتم. البته سریال لحظات درخشان دیگری هم دارد که من در آن بازی ندارم.
مهدی زمینپرداز خاطرنشان کرد: هیچ وقت در انتخاب نقشها قائل به مرزبندیهایی که در رسانهها مطرح میشود نیستم و معتقدم هر بازیگری دوست دارد طیف گستردهای از شخصیتها را از لحاظ تنوع خاستگاه اجتماعی و جنس بازیگری تجربه کند. همانطور که نقشهایم را در مستند آخرین روزهای زمستان و ماجرای نیمروز دوست دارم به همان اندازه از حضور در نقش سامی در لاتاری و نجفی در زخم کاری لذت بردم و فکر میکنم هیچ چیزی به اندازه سینما نمیتواند این امکان را بدهد که بتوانیم در جهانهای مختلف زیست کنیم.