زبان به عنوان مهمترین ابزار بیان و ایجاد ارتباط با کودکان از اهمیت ویژهای برخورداراست زیرا میزان آگاهیها و شـناخت کودکان و نوجوانان از گستره کمتر و محدودیت بیشتری نسبت به بزرگسالان برخوردار است؛ بنابراین گفتهها، نوشتهها و سرودههای کودکان و نوجوانان باید با در نظر گرفتن فضای فکری و ساحت اندیشگی و قدرت انتقال مفاهیم ذهن آنان باشد تـا بتواند تأثیر لازم را بر ذهن و اندیشه کودک و نوجوان داشته باشد.
استفاده از زبان شعر نسبت به نثر از ظرافت و دقت بیشتری برخوردار است. ادبیات کودک در ایران، با نام مهدی آذریزدی نویسنده و بازنویس توانای حـوزه ادبیات کودک و نوجوان عجین است.(۱) نویسندهای که آثار منثور او شهرت و قبول عام یافتهاند. سرودههای آذر یزدی برای مخاطبان کودک و نوجوان از دیدگاه تقدم زمانی و استفاده از سادهنویسی قابل بررسیاند. در بررسی کتاب های کودکانه، او با زبانی سالم و به دور از اشکالات و اشتباه های زبانی مواجه می شویم؛ هرچند در میان برخی شعرها گاه به کلمات و عباراتی بر می خوریم که ممکن است مناسب فهم کودکان و نوجوانان نباشد. استفاده از ضرب المثل ها و واژه های عامیانه، باعث صمیمی شدن لحن شعرهای آذر یزدی شده است و اوزان این اشعار هرچند از میان اوزان نشاط انگیز انتخاب نشده اند اما در دسته اوزان پر کاربرد شعر کودک و نوجوان قرار دارند. در میان تلاشگران عرصه ادبیات کودک، مهدی آذریزدی، در کنار توجه جدی به بازنویسی ادبیات رسمی برای کودکان، دست به خلق اشعاری برای کودکان و نوجوانان زد و آنها را در کتاب هشت بهشت، هشتمین جلد از مـجموعه کـتاب خود قصههای تازه از کتابهای کهن، در ۱۳۵۰ به چاپ رساند.(۲)
عناصر ساختاری و میزان سلامت اجزای ساختاری زبان در اشعار آذریزدی
از آنجا که دوران کودکی دوران شکلگیری پایه و اساس زبان آموزی کودکان است، امکان دارد، اسـتفاده نادرست از زبان، سبب غلطآموزی و مقدمه اشتباهات زبانی کودک شود و زیان این بدآموزی از غلطنویسی در ادبـیات بزرگسالان نیز بیشتر باشد؛ بنابراین، نخستین اصلی که پدیدآورنده آثار متعلق به کودک و نوجوان باید به آن توجه داشـته باشد، استفاده از زبان درست و سالم و مطابق با اصول درستنویسی است. این اصـل در شعرهای آذریزدی نیز رعایت شده و استفاده از زبان سالم در ایـن آثـار دیده میشود. واژگان آثار آذریزدی صحیح و به دور از اشکال اسـت، جملات نیز تا آنجا که وزن شعر اقتضا میکند از نظر دستوری کامل و سـالم اسـت، کاربرد افعال، ضمایر، قیدها، حروف اضـافه و ... نیز تـقریباً در هـمه جـای اشعار بههنجار و درست است.
در اشعار آذریزدی، گاه کلمات و عباراتی دیده میشود که ممکن است برای خواننده ناآشنا باشد یا مخاطب معنی آن را به درستی نداند و گاه نیز تعداد ایـن عناصر ناآشنا از حد تعداد معدودی واژه در هر شعر فراتر میرود و درک اثر را قدری با مشکلات همراه میکند؛ او در یکی از اشعار، واژه «اغیار» را به کار برده و معنی آن را در پانویس آورده است.(۳)
به نظر میرسد، آذریزدی در بازنویسیهای خود، به گونهای خود را وامدار آثار کلاسیک میدانسته و خواسته تا شرط وفاداری به متن و امانتداری را رعایت کند؛ از این رو زبان بازنویسیهای او بـه فارسی کلاسیک نزدیک است.
درباره نزدیکی زبان شعر آذریزدی به زبان عـامیانه، از نـمونه واژگانی که در اشعار او به کار رفته میتوان به این نمونهها اشاره کرد: من هـم آخـر پرندهام انگار
همچنین او در به کار گرفتن اصطلاحات عامیانه نـیز کـوشش داشته و بسیاری از عبارات اصطلاحی و کنایی زبان عامیانه و حتی زبان گویشی ناحیه یزد را مـانند عـبارت «شت و شوت»، به زبان شعر آورده است: گـر تـو بـه شت و شوت کار کنی/ میخورد تیر تـو هـمیشه به سنگ
در برخی موقعیتها نیز آذریزدی ضربالمثلهایی را وارد شعر کـرده اسـت که سبب لطف و غنای بیشتر اشعار او شدهاند. مانند: در حنای تو دگر رنگی نماند
کاربرد صنایع ادبی در اشعار آذریزدی
از آنـجا که گروه سـنی مـخاطب اشعار آذریزدی بر اساس توضیحی که پشت جلد کتاب اشعار او آمده گروهای سنی «ج و د» (کودکان سالهای آخر ابـتدایی و نـوجوانان دوره راهنمایی) هستند، شاید به کاربردن اندکی از صنایع ادبی میتوانست بـه لطـف اشـعار و میزان لذت بردن مخاطب بیفزاید اما در اشعار آذر یزدی، به نمونهای از صنایع ادبی و پیچیدگیهای زبان هنری برنمیخوریم و باید گفت که تنها جنبه هنری بودن زبان او، همان سادگی و گیرایی آن است زیرا صنایعی که در اشعار او به کار گرفته شده، بسیار معدود و انگشتشمار است که البته گاه به خلق ابیات زیبایی هم منجر شده است اما به طور کلی، صنایع ادبی در شعرهای آذریزدی جایگاهی نـدارند و مـیتوان گفت اشعار او فارغ از آرایهها و صنایع ادبی و خیالانگیز است. شاید بتوان چنین استنباط کرد که آثار آذریزدی در این کتاب، شعر نیست و تنها نظم است.(۴)
کاربرد موسیقی در زبان شعری آذریزدی
کودک زیبایی کلام را در موسیقی آن باز مییابد و معانی را با موسیقی میآمیزد و هرچه کودک کم سنوسالتر باشد، قالب و وزن شعر باید هیجانانگیزتر بوده و بر مبنای بازی با صداها و کلمات انتخاب شده باشد.
آذریزدی در کتاب هشت بهشت سه شـعر «گـربه و موش، طوطیانه و کوزه و آب» را در قالب چهارپاره و دو شعر «لحاف کرسی و قوری و سماور» را در قالب قطعه سـروده اسـت؛ قـالب شعر «بلبل و بچهاش»، قصیده و قالب شعر «خودنویس و مداد» مثنوی است. در اشعار آذریزدی سخنانی پندآمیز و حکمتآموز در ضمن گفت وگوهای شخصیتها میآید اما با حضور مستقیم و بیش از حد راوی در متن مواجه نیستیم.(۵)
محتوای اشعار آذریزدی کمتر بـا دغدغههای روزانـه و افکار و احساسات کودک و نوجوان نزدیکی دارد. او دراین اشعار، احساسش را نسبت به مسایل مختلف بیان داشته و با زبان پند و اندرز افکار و تعلیمهای خود را به کودک و نوجوان عرضه کرده است. بنابراین، شاید بتوان گفت اشعار آذریزدی نیز از جمله آثاری است که هر چند بر حسب سطح دشواری واژگان و مفاهیم برای گروه سـنی نـوجوان قـابل فهم است، نمیتوان آنها را آثاری هماهنگ با نیازها و سلیقههای این دوره سنی به شمار آورد.
زبان اشعار آذریزدی، تا آنجا که ضرورتهای وزنی ایجاب میکرده، زبانی سالم و بهدور از اشکالات و اشـتباههای زبـانی است. در اشعار او، چه در زمینه واژگان و چه در زمینه جملهسازی، زبانی کهن بـه کار گرفته شده که در همان دوران نیز با زبان متداول و معیار و زبان آشنای کودکان فـاصله داشـته است. تلاش کرده زبان شعرخود را به زبانی آشنا تبدیل کند که در بسیاری موارد نیز موفق بـوده است؛ هـمچنین علاوه بر نزدیک شدن زبان داستان به ذهن مخاطب و افزایش دایره واژگانی او، فـضای سالم و کلاسیک متن نیز حفظ شده است.(۶)
منابع
۱.آذریزدی، مهدی. (۱۳۵۱). قصههای تـازه از کـتابهای کهن (مجموعه کامل ده جلد در یک کـتاب). تهران: اشرفی.
۲.ابراهیمی، نـادر. (۱۳۵۳). فـارسینویسی بـرای کودکان. تهران: سـازمان هـمگام با کودکان و نوجوانان بـه سـرمایهی مؤسسهی انتشارات ایران کتاب.
۳. بابایی، رضا. (۱۳۸۷). «فواید و قواعد ساده نویسی». پژوهش و حوزه، سال ۹، شـمارهی ۳۳، صـص ۱۸۲-۲۱۱.
۴. جلالی، مریم. (۱۳۸۹). «اوزان عروضی در شعر کـودک». کـتاب ماه کـودک و نـوجوان، سـال ۱۴، شمارهی ۱۵۹، صص۷۹-۸۲.
۵. جری، رضا. (۱۳۸۴). بررسی و تحلیل ادبیات کودکان در ایران. تهران: عیاران.
۶. شعارینژاد، علیاکبر. (۱۳۴۵). اصول ادبیات کودکان. تهران: موسسه مطبوعاتی سروش.