به گزارش روز یکشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، همهگیری کرونا موج پنجم خود در بیشتر شهرها و کلانشهرهای ایران آغاز کرده است و اکنون با تعطیلی مشاغل در همه سطوح به جز بخشهای خدمات اضطراری، کتابفروشیها هم با قرار گرفتن در سطح دوم، ملزم به تعطیلی کسب و کار خود شدهاند. از هفته گذشته، یعنی روز یکشنبه (۱۳تیرماه) در شهرهای قرمز از جمله تهران، فقط مشاغل گروه یک اجازه فعالیت دارند و سایر گروههای شغلی تعطیل هستند. کتابفروشیها، در گروه ۲ مشاغل تعریف شدهاند بنابراین در شهرهای قرمز این واحدهای فرهنگی تعطیلاند و مجاز به پذیرش مشتری نیستند، اما کتابهایی هست که هنوز در راسته انقلاب خرید و فروش میشود...
کتابهای بساطگستران و دستفروشان...
اما چرا نباید از بساطگستران، کتاب بخریم؟
بخش مهمی از کتابهایی که دست فروشان بازار کتاب به مخاطب عرضه می کنند، کتابهایی است که غیرقانونی منتشر شدهاند. کتابهایی که یا به دلایلی در بازار رسمی ارائه نمیشوند یا چاپ شان به پایان رسیده است. برخی از این آثار نیز کپیهای ضعیف و کمارزش از آثار مهمی هستند که قیمت زیادی دارند و برخی مخاطبان نمیتوانند آن را تهیه کنند.
بخش دیگری از این کتابهای قاچاق، آثاری هستند که در قالب کتابسازی عرضه میشوند و با کوچک کردن یک کتاب ۵۰۰ صفحهای، آن را در ۲۰۰ صفحه منتشر کرده به فروش میرسانند. برخی از کتابها حتی جلدهای بسیار گرانقیمتی دارند که روی آن طلاکوب است و با ظاهری فاخر آن کتاب را شبیه به یک سررسید سالیانه کرده است.
از سوی دیگر برخی ناشران غیرحرفهای که با روشی سودجویانه نام مترجمان اصلی را به نام دیگری تبدیل و بدون زحمت ترجمه مجدد کاری به نام کتابسازی میکنند، از این فروشندهها برای فروختن کتابهای جعلی خود استفاده میکنند.
شاید همه کتاب های این دست فروشان جعلی یا غیرقانونی نباشد اما منطقی تر آن است که اندک مواردی که میتواند متفاوت باشد را برای جلوگیری از خطرهای جدی، موارد نادرست در نظر نگیریم.
درهای بسته کتابفروشی، بساط گسترده کتابسازها
بازار کتاب همیشه از سوی دست فروشان آسیب دیده است و همچنان یکی از مشکلاتی که به طور ویژه در راسته انقلاب وجود دارد، بساط کتابفروشانی است که در پیاده راه خیابان انقلاب، سفره ای از کتاب های بیشتر قاچاق و غیرقانونی را پهن کرده و مخاطبان را فریب می دهند و بسته شدن کتابفروشیها به آنها فرصت بیشتری برای جولان میدهد.
بخش بزرگی از فروش کتاب به ویترین کتابفروشیها برمی گردد، وقتی در برابر کرکره بسته یک کتابفروشی، بساطی گسترده میشود، نگاه مخاطب به سوی آن خواهد چرخید، کنجکاوی، نیاز تهیه کتاب و از سوی دیگر ناآشنایی با اصول خرید کتاب و ناآگاهی از اشتباهی که سالهاست در راسته کتاب تکرار میشود، نه تنها امروز بلکه آینده فروش کتاب و کتابفروشی را نیز به خطر میاندازد.
انتقال ویروس، از کف خیابان
عجیب آن که طرح های جمعآوری فروشندگان از کف خیابان با این بخش از دستفروشان، مشکلی ندارد و آنها در دوران کرونا و حتی در وضعیت قرمز شهرهای بزرگی چون تهران نیز مثل روزهای دیگر به کار خود ادامه میدهند.
کتابفروشیهایی که هرگز شاهد ازدحام جمعیت نبوده و نیستند و همه شیوه نامه های بهداشتی را به دقت رعایت کردهاند، گاه به گاه با وخامت همه گیری کرونا تعطیل می شوند اما گویی کسی به این نکته دقت نمیکند که چقدر ساده میتوان از این بساطهای بر کف خیابان، ویروس را به دیگران منتقل کرد.
بر بساطی که بساطی نیست!
مساله ساده است، وقتی یک بساطگستر مشتری خود را در دوران کرونا به دست بیاورد، دیگر او را از دست نخواهد داد، در حالی که کتابفروشان، در عین این که تعطیل شدهاند، مشتریان آینده خود را نیز از دست میدهند.
هومان حسنپور، رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان چندی پیش در گفتوگو با خبرنگار ایرنا، با اشاره به تعطیلی کتابفروشی ها در دوران قرنطینه کرونا گفت: در دورانی که همه فروشگاه ها برای پیک های کرونا بسته می شوند، روبه روی هر کدام از آن ها یک بساط تازه پهن می شود و بعد از باز شدن کتابفروشی نیز همچنان در جای خود باقی می ماند.
نکته این که اگر قرار بر این است که کتابفروشیها، اجازه کار نداشته باشند، نباید بساطگستران بتوانند این آسیب را چند برابر کنند.
یک اشتباه رایج! بساطگستران کتاب، نیازمند نیستند!
یکی از مهمترین اندیشههایی که درباره برخورد با دستفروشان وجود دارد، این نکته است که آنها نیازمند هستند و از روی ناچاری دست به این کار زدهاند، جمع شدن مغازه یا ورشکست شدن تولیدی، یکی از دلایلی است که ممکن است یک فروشنده، دستفروشی کند اما این مساله به دستفروشی کتاب ارتباطی ندارد.
هیچ ناشر یا کتابفروشی با وجود ورشکستگی، در خیابان بساط کتاب خود را به راه نمیاندازد، چون کار او، محاسبات مشخصی دارد و نمی تواند این گونه بدهی های خود را بپردازد، بساط گستران کتاب، بیش از آن که نیازمند به این کار باشند در سیستمی جای گرفته اند که میتواند به سادگی سودبخش باشد و حتی زمینه را برای به راه انداختن سایت فروش کتاب مشهوری، فراهم کند که به نوعی دیگر به کتابفروشان صدمه میزند.
هر دم از این باغ، بری میرسد...
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گزارشی از ۹ هزار میلیارد آسیب کرونا به فرهنگ و هنر ایران، ارایه کرده است، بازار کتاب نیز بخش مهمی از این آسیب را دیده است اما در زمان اوج گیری کرونا که بیشتر کتابفروشان میتوانند، بیشتر و بهتر در خدمت مردم باشند، باید درها را ببندند و منتظر سفارش تلفنی و آنلاین شود.
از آغاز همهگیری کرونا، کتاب یکی از بهترین گزینهها برای گذران ایام قرنطینه معرفی شده است اما با بسته شدن کتابفروشیها، کتاب های دوران قرنطینه مردم را بساطگسترانی تامین می کنند که در مورد مخدوش و غیرقانونی بودن کتابهایشان بارها هشدارهایی داده شده است.
کتابفروشانی از پیش از بروز کرونا نیز با مسائل مالی متعدد مواجه بودند و با همه سختیهای کسب و کار فرهنگی مبارزه کرده اند اما اکنون در عمل با خطر بساط گسترانی مواجه هستند که در زمان تعطیلی کسب و کارها، همچنان سفره کتابهایشان پهن است. آسیبی که هر روز بزرگتر و زیانبارتر خواهد شد.