تهران- ایرنا- عباس قانع، یکی از گزارشگران «یورو ۲۰۲۰» می‌گوید دوست دارم امضای مخصوص به خودم را در گزارشگری فوتبال داشته ‌باشم. اما مرور بازخوردها دست‌کم واکنش‌های کاربران در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد فوتبال‌دوستان این امضای خاص را نپسندیده‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، هر بار که فوتبالی با گزارش عباس قانع روی آنتن می‌رود صدای مخالفان او هم بلند می‌شود. آخرین گزارش او برای بازی فوتبال انگلستان و دانمارک آن‌قدر بحث‌برانگیز بود که برخی ترجیح دادند با صدای خاموش این رقابت را تماشا کنند. برخی هم به تلویزیون‌های اینترنتی پناه بردند و عطای شبکه سه را به لقایش بخشیدند.

یکی از کاربران توییتر حین بازی انگلستان و دانمارک نوشت: مالکیت بازی برای دانمارک است #عباس_قانع میگه بازی بسته دانمارکی‌ها. در ۲۰ دقیقه اینقدر القاب پوچ الکی به این و اون داد، که واژگان خوب بی معنا شد. روی صحنه آهسته موقعیت خطرناک داد میزنه.

مهم‌ترین انتقادی که از قانع می‌شود این است که او به صورت تصنعی می‌خواهد حسی حماسی به گزارش‌هایش تزریق کند. فردوسی‌پور وقتی جمله معروف «چه می‌کنه» را می‌گفت، خودش هم از میزان هنرنمایی یک بازیکن تعجب می‌کرد. ولی عباس قانع در لحظاتی فریاد می‌زند که واقعا نیازی به فریاد نیست. او بعد از گل دوم تیم انگلستان که از روی ضربه پنالتی و بعد از دفع ناقص توپ به ثمر رسید گفت: «تا ابد درگیر داستانش می‌شی». واقعا هیچ گلی در فوتبال آن‌قدر مهم نیست که کسی بخواهد تا ابد درگیر داستانش شود! آن هم گلی که در فرایند یک پنالتی به ثمر رسیده است. در همین صحنه وقتی «هری کین» پشت توپ می‌ایستد آقای گزارشگر چند بار اسم او را تکرار می‌کند و پشت سر هم می‌گوید: «کین، کین، کین...». تاکید چند باره روی اسم یک بازیکن برای مخاطبی که دارد او را در قاب تصویر می‌بیند، واقعا هیچ ضرورتی ندارد.

قانع بعد از گل شدن توپ از اصطلاح «بووووووووووم» استفاده می‌کند. کلمه‌ای که بیشتر برای کارتون فوتبالیست‌ها مناسبت است تا یک مسابقه رسمی فوتبال. او سراغ اصطلاحاتی می‌رود که در خدمت توصیف فضای بازی نیستند. اصطلاحاتی اغراق‌آمیز که به جای افزایش هیجان مسابقه، اعصاب مخاطب را خط‌خطی می‌کنند. مخاطب وقتی عباراتی مثل «واویلا» و «سرگیجه گرفتم خدا» را می‌شنود، شک می‌کند که آیا نظاره‌گر یک بازی فوتبال است یا یک جنگ تمام عیار بین دو گروه؟

قانع در مصاحبه با روابط عمومی صداوسیما خودش را گزارشگری دانسته که از ابتدا تاکنون از گزارشگران عربی و آمریکای جنوبی الگوبرداری کرده و توانسته هیجان فوتبال را مانند آن‌ها پرشور و برونگرا به مخاطب القا و منتقل کند. در پاسخ به این گزارشگر باید گفت که تقلید و الگوبرداری مرز باریکی دارد. کسی می‌تواند مدعی الگوبرداری بشود که ساختار و محتوای یک پدیده را با توجه به هویت و ویژگی‌های فرهنگی نقطه مبدا بومی‌سازی کند. بنابراین تقلید لحن و صدای گزارشگران عربی نامش الگوبرداری نیست.

او در جای دیگری از مصاحبه‌اش بدون نام بردن از «عادل فردوسی‌پور» گفته: مخاطبان امروز از عبارات تکراری «توی دروازه»، «چه می‌کنه این...» و مانند این‌ها دل‌زده شده‌اند و می‌خواهند با کلید واژه‌های مختلف جدیدی در گزارشگری فوتبال آشنا شوند.

مشخص نیست عباس قانع بر اساس کدام نظرسنجی متوجه شده که مردم از این عبارات دلزده شده‌اند. با بررسی مطالب شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک جامعه نمونه در دسترس می‌توان دریافت که اتفاقا مخاطبان از کلیدواژه‌های جدید هم چندان دل خوشی ندارند.

شبکه سه در غیاب عادل فردوسی‌پور تلاش کرد نسل جدیدی از گزارشگران را به کار گیرد و جامه‌ای نو بر تن برنامه‌های ورزشی‌اش کند. این تلاش تا امروز نتیجه‌ای نداشته و همچنان خلا یک گزارشگر باهوش و نکته‌سنج که بتواند هیجان بازی را به درستی به مخاطب منتقل کند، احساس می‌شود.