لبنان هم اکنون به دلیل توطئه خارجی و فساد داخلی با بدترین بحران مالی خود در طول تاریخش مواجه است؛ طی ماهها اخیر ارزش پول این کشور بیش از ۱۵۰ درصد کاهش یافته و دولت هنوز موفق به تشکیل کابینه نشده است.
از دو سال گذشته تاکنون ارزش لیر لبنان بیش از ۱۵۰ درصد افت کرده است؛ دو سال پیش نرخ برابری هر دلار آمریکا با لیر لبنان، ۱۵۰۰ لیر در مقابل یک دلار بود که این میزان دیروز (یکشنبه) به ۲۰ هزار لیر در مقابل یک دلار رسید.
در چند ماه اخیر قیمت کالاها و خدمات در لبنان سر به فلک کشیده و تورم در ۱۲ ماه متوالی، بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافته است. اداره آمار مرکزی لبنان اعلام کرده که بهای مواد غذایی از سال ۲۰۲۰ تاکنون در این کشور چهار برابر شده است و این بدان معنا است که در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیت چهار میلیون و دویست هزار نفری لبنان زیر خط فقر به سر میبرند.
شرایط اقتصادی این روزهای لبنان آنقدر وخیم شده که سازمان ملل متحد هشدار داده که ۸۰ درصد مردم این کشور پول برای خرید غذا ندارند و این درحالی است که تشکیل کابینه درگیر و دار درگیریهای حزبی و سیاسی پس از حدود هشت ماه هنوز ادامه دارد.
شرایط سیاسی – اقتصادی - اجتماعی لبنان به دلیل مشکلات فراوان این کشور طی دو سال گذشته روز به روز وخیمتر میشود، به حدی که «حسان دیاب» نخست وزیر دولت پیشبرد امور لبنان چندی پیش اعلام کرد که این کشور «در معرض خطر جدی و در آستانه فروپاشی قرار دارد» و سازمان ملل هم هشدار داده که بیش از سه چهارم خانوارهای لبنانی از جمله ۱۰۰ درصد آوارگان سوری ساکن این کشور، غذا یا پول خرید آن را ندارند.
بنا بر نتیجه تحقیقات جدید «یونیسف» (صندوق کودکان سازمان ملل) که اخیرا منتشر شده، کودکان لبنانی هم اکنون بار و فشار وخیمترین سقوط اقتصادی در تاریخ معاصر جهان را تحمل میکنند و حدود یک سوم کودکان این کشور یا شبها گرسنه میخوابند یا از سه وعده غذایی محروم هستند.
بنابر این گزارش، در مجموع ۷۷ درصد خانوارهای لبنانی غذای کافی یا پول کافی برای خرید غذا را ندارند و این رقم در بین آوارگان سوری که شمار آنها به بیش از یک میلیون نفر در لبنان میرسد، به ۹۹ درصد رسیده است.
یکی دیگر از مشکلات لبنانیها کمبود سوخت و صفهای طولانی در مقابل پمپ بنزینها است، به حدی که رانندگان لبنانی پس از ایستادن ۳ ساعته در صفهای طولانی به میزان ۱۰ و حداکثر ۲۰ لیتر میتوانند سوخت دریافت کنند.
کمبود سوخت، قطعی ۲۲ ساعته برق در شبانهروز را برای لبنانیها در پی داشته که بر بیمارستانها و اتصال اینترنت نیز اثرگذار بوده است.
پیشبینی شده که کمکهای دولتی در لبنان به دلیل کمبود شدید دارو و سوخت، بیش از پیش کاهش یابد و این به معنای آن است که بیمارستانهای این کشور ناگزیر از تعویق جراحیهای غیراضطراری هستند تا در مصرف وسایل پزشکی و دارو از جمله داروی بیهوشی صرفهجویی کنند.
شیوع «ویروس کرونا» در یک سال و نیم گذشته در کنار انفجار مهیب سال گذشته بندر بیروت که خسارتی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار به این بندر و شهر وارد کرد، در کنار کمبود بنزین و صفهای طولانی و افزایش سرسامآور قیمت کالاها، روح و روان مردم لبنان را بهم ریخته است.
حسان دیاب نخست وزیر دولت پیشبرد امور لبنان نیز چند روز پیش در گفت وگو با خانوادههای قربانیان انفجار بندر بیروت گفت که «اعتراف میکنم که فساد مرا شکست داد؛ چرا که در مقابل آن تقریبا تنها بودم، ما به همبستگی و اتحاد برای شکست فساد نیاز داریم».
دیاب تصریح کرد که خداوند شهدای ما را که فساد آنها را در انفجار بندر بیروت ترور کرد، رحمت کند و خداوند حافط و نگهدار شما و لبنان باشد.
دیاب خطاب به خانوادههای قربانیان انفجار بندر بیروت گفت که «شما به دلیل از دست دادن عزیزانتان زخمهای عمیقی دارید و همدردی کل دنیا، عزیزانتان را به شما برنمیگرداند؛ خشمتان قابل درک است؛ چراکه اتفاقی که افتاد یکی از نتایج فساد در کشور است. با تمام شفافیت و وضوح میگویم که فساد گسترش یافته، اولین مسئول انفجار بندر بیروت است، اما مطمئنا باید تمام واقعیت را بدانیم».
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با تاکید بر این که باید دولت لبنان سریعا تشکیل و اصلاحات مطلوب به شکل فوری اتخاذ شود، اعلام کرده که «لبنان در لبه پرتگاه است و نمیتوان زمان بیشتری را از دست داد».
در حالی که بورل مشکلات لبنان را صرفا داخلی اعلام کرده، اما تحلیلگران مسایل منطقه معتقدند که در کنار فساد حاکم بر لبنان و نامدیریتی مقامات این کشور، دخالتهای بازیگران خارجی از جمله آمریکا، عربستان و فرانسه در امور داخلی لبنان به ویژه در روند تشکیل دولت و تحریم این کشور، از جمله عوامل حل نشدن بحران سیاسی و اقتصادی لبنان است.
اوضاع و احوال اقتصادی ارتش لبنان نیز همچون دیگر نهادها و ارگانهای این کشور مناسب نیست، به حدی که «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه قطر هفته گذشته در سفر یک روزهاش به بیروت اعلام کرد که دوحه برای حمایت از ارتش لبنان، به مدت یک ساله هر ماه ۷۰ تن مواد غذایی برای ارتش این کشور ارسال میکند.
اما در لابلای خبرها، خبر درآمدزایی ارتش لبنان با روشی عجیب قابل تامل است. ارتش این کشور برای جبران کسری بودجه خود اقدام به درآمدزایی با «بالگردهای نظامی» جهت پروازهای تفریحی و گردشگری در آسمان این کشور نموده است. هزینه پرواز گردشگری ۱۵ دقیقهایی با بالگرد نظامی ۱۵۰ دلار است.
حقوق نیروهای ارتش این کشور هم اکنون به کمتر از معادل ۹۰ دلار در ماه رسیده و گوشت از وعده غذایی نظامیان ارتش لبنان به طور کامل حذف شده است. مقامات ارتش لبنان گفتهاند که از درآمد پروازهای گردشگری برای تامین هزینه تعمیرات و نگهداری بالگردهای ارتش استفاده خواهد شد.
در همین حال، سرهنگ «حسن برکات» سخنگوی ارتش لبنان نیز گفته است که «جنگی که ما هم اکنون در آن قرار داریم، اقتصادی است، به همین دلیل نیازمند راههای غیرعادی هستیم؛ این ایده مطرح شد که پروازهای گردشگری را راه اندازی کنیم».
شرایط فعلی لبنان خواسته رژیم صهیونیستی و آمریکا
مطمئنا شرایط وخیم امروز لبنان خواسته رژیم صهیونیستی، آمریکا و دیگر دشمنان این کشور است، به حدی که تل آویو از دوستان عرب حاشیه خلیج فارس خود خواسته است، تا یک دلار هم به لبنان ندهند.
روزنامه «الاخبار» لبنان در گزارشی درباره اوضاع وخیم این کشور و دستهای پیدا و پنهان این اوضاع اعلام کرد، «اینکه بحران لبنان یک فرصت برای رژیم صهیونیستی میباشد، حقیقتی است که نباید در آن مجادله کرد. این رژیم هرگز از مداخله و فرصتی که در بحران لبنان پیدا کرده و بردن آن به سمت منافع خود دست نخواهد کشید، به ویژه اینکه اکنون درک میکند که گوشهای شنوایی را پیدا کرده و میتواند رویکردهایش را به طرفهای تأثیرگذار در بحران مثل آمریکا و دوستانش در شورای همکاری خلیج فارس بگوید».
«رژیم صهیونیستی معتقد است لبنان جایگاه استراتژیکی درباره منافع اقتصادی پنهان دارد و در عین حال میدان تهدیدات روزافزون علیه این رژیم است. نقش رژیم صهیونیستی در بحران لبنان چه مستقیم و چه غیرمستقیم تا حد زیادی با سیاست آمریکا در قبال لبنان مطابق است. سیاست آمریکا در قبال لبنان در واقع اجرای منافع رژیم صهیونیستی است. در نتیجه هرگونه صحبت درباره نقش آمریکا در ایجاد بحران در لبنان اگرچه با دلایل داخلی مثل فساد و مفسدین همراه میباشد، اما در حقیقت اجرای منافع رژیم صهیونیستی است. از همان ابتدای بحران لبنان کاملا واضح بود که تقویت این بحران و عمیقتر کردن آن به نفع رژیم صهیونیستی است و بهره برداری از آن به عنوان اهرم فشار، فرصتهای این رژیم را علیه مقاومت در لبنان تقویت میکند.
نکته مهمی که بسیاری از مسئولان لبنانی از آن غافل هستند این است که شرایط اسفبار امروز این کشور دقیقا خواسته رژیم صهیونیستی و مقامات آمریکا میباشد، چرا که آنها معتقدند که لبنان ضعیف و بیرمق دیگر توان مقاومت در مقابل تجاوزهای صهیونیستها را ندارد؛ دقیقا همین برنامه در نوار غزه اجرا شده و صهیونیستها با محاصره این منطقه، مشکلات فراوانی را در سالهای اخیر برای مردم آن ایجاد کردهاند، اما جنگ ۱۲ روزه که در ۳۱ اردیبهشت ماه سال جاری با پیروزی مقاومت فلسطین و شکست ارتش رژیم صهیونیستی پایان یافت، نشان داد که مشکلات اقتصادی و سیاسی فلسطینیها و لبنانیها دلیلی بر عدم مقاومت آنها در تجاوز صهیونیستها نخواهد بود، ولی این مساله نباید مورد سوء استفاده مقامات سیاسی این کشورها قرار بگیرد.
کارشناسان مسایل منطقه معتقدند که هم اکنون تنها راه نجات لبنان روی کار آمدن سریع دولتی ملی است که به دور از تعصبات قومی، به منافع ملی این کشور توجه کرده و با تلاش خود بتواند دوباره لبخند را بر لبان مردم عروس خاورمیانه بنشاند، لبخندی که مسلمانان دیگر کشورها منتظر آن هستند و صهیونیستها و آمریکاییها از آن وحشت دارند.