روزنامه اعتماد ۲۲ تیر در یادداشتی به قلم حسن بهشتیپور کارشناس مسایل بین الملل نوشت: وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه گزارشی را خطاب به مجلس و مردم منتشر کرد که این گزارش را میتوان از جنبههای متفاوتی مورد نقد و بررسی قرار داد. اصلیترین موضوعی که در این زمینه جلبتوجه میکند این است که به نظر میرسد محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه تلاش دارد با انتشار عمومی این گزارش به نوعی با مجلس شورای اسلامی و سایر گروههایی که هنوز در خصوص احیای برجام و پذیرفتن دستاوردهای مذاکرات در وین به اجماع نرسیدهاند اتمام حجت کند و بگوید این توافق احیا شدنی است. اکنون مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای تصمیمگیر باید به این سوال اساسی پاسخ بدهند، با توجه به وضعیتی که وزیر امور خارجه ترسیم کرده و آنچه تا امروز در مذاکرات وین به دست آمده، مانع اصلی بر سر راه پذیرش توافق و احیای برنامه جامع اقدام مشترک چیست؟ ... همچنین با توجه به اینکه فرسایشی شدن مذاکرات ضررهای بسیاری برای ایران دارد، میتوان با گذشتن از بخشی از خواستهها، گشایشهایی ایجاد کرد تا اقتصاد ایران بتواند شرایط سخت کنونی را پشت سر بگذارد.
باید این موضوع را در نظر داشت که در مذاکرات وین یا باید بر سر تمامی موضوعات مربوط به احیای برجام توافق شود یا در غیر این صورت توافقی وجود نخواهد داشت. اکنون این وظیفه نهادهای مسوول است که اولا امکانسنجی اخذ امتیازات بیشتر از ایالات متحده را بررسی کنند و در ثانی بررسی کنند خواستههایی که تا امروز در مذاکرات تامین نشده در مقابل باقی ماندن تحریمها تا چه اندازه اهمیت دارند و با اولویتبندی صحیح به تصمیمگیری بپردازند.
این گزارش را میتوان مشابه فکتشیتی دانست که امریکاییها پس از توافق وین و پیش از حصول برجام منتشر کردند و با تشریح مزایای توافق هستهای با ایران برای ایالات متحده، درصدد قانع کردن نیروهای داخلی مخالف برجام برآمدند. از سوی دیگر هم به شبهههای زیادی که پیرامون برجام از ابتدا وجود داشت - نظیر بودن یا نبودن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد - پاسخ داده شده و هم ارجاعات و منابعی که در گزارش برای صحتسنجی ادعاهای مطرحشده وجود دارد، قابل راستیآزمایی است و هر پژوهشگری میتواند با بررسی آنها به صحت یا نادرستی ادعاهای مطرح شده پی ببرد.
در مجموع در خصوص گزارش وزارت خارجه به مجلس شورای اسلامی میتوان این نتایج را استنتاج کرد:
۱- برآورد دستاوردهایی که تیم مذاکرهکننده در وین در حوزه رفع تحریمها کسب کردهاند و همچنین تعهداتی که ایران در ازای آن باید اجرایی کند، بسیار قابل قبول است و با توجه به شرایط کنونی کشور، وضعیت تابآوری اقتصادی و آسیبهایی که تداوم تحریمها یا پیچیدهتر شدن شرایط بسیار بیشتر از آن است که بخواهیم از امتیازات قابل قبولی که تا امروز به دست آمده چشمپوشی کنیم. با هر قیاس و از هر نگاهی، پذیرش توافقی با خصوصیاتی که در گزارش وزارت خارجه ذکر شده به نفع ایران است.
۲- گرهها و موانع اصلی باید روشن شوند و انتظار از مذاکرات باید واقعی و قابل درک باشد. اگر گره اصلی مساله تضمین است و جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد در شرایط کنونی ایالات متحده در مسیر ارایه تضمین از طریق تصویب برجام به عنوان یک معاهده در کنگره برآید، چنین خواستهای دستیافتنی نیست چرا که حزب دموکرات حائز دو سوم کرسیهای کنگره نیست و در نتیجه دولت امریکا نیز نمیتواند چنین خواستهای را فراهم کند. ممکن است این تردید وجود داشته باشد که بدون ارایه تضمین، چگونه میتوان اعتماد کرد که دولت آینده ایالات متحده یا حتی همین دولت به تعهداتش در برجام عمل کند و عنوان شود که موارد مندرج در بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام کافی نیست. سوال اساسی این است که آیا راهی برای ارایه تضمین وجود دارد؟ چه چیزی میتواند مانع از نقض دوباره برجام یا هر توافق دیگری شود؟
۳- با توجه به تحریمهایی که ایالات متحده پذیرفته رفع کند و همچنین تحریمهایی که باقی میمانند، تحریمهای باقی مانده مانعی جدی بر سر راه انتفاع اقتصادی ایران از توافق هستهای نیستند. در صورتی که تحریمهای باقی مانده گره اصلی مذاکرات است، وزنکشی تحریمهایی که رفع آن پذیرفته شده و آثاری که رفع آنها در پی خواهد داشت، نشان میدهد ایران با پذیرش توافق میتواند یک فضای تنفس جدید و جدی برای اقتصاد خود ایجاد کند و چنین موضوعی کاملا به نفع تهران خواهد بود.
۴- برجام نه تنها توانایی هستهای ایران را از بین نبرده بلکه ایران طی سالهای اخیر هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی در صنعت هستهای پیشرفتهای چشمگیری داشته که نمیتوان از این پیشرفتها چشمپوشی کرد و در مقابل به شایعات و دروغهایی توجه کرد که صنعت هستهای را نابود شده ارزیابی میکنند.
در آخر باید تصریح کرد شواهد و قرائن نشان میدهند این توافق چه در این دولت، چه در دولت آینده احیا میشود و قابل پذیرش نیست که طرفین به جای گزینهای معقول و منطقی برای دیپلماسی و توافق برای احیای برجام به سوی راهکارهایی که ناکارآمدی آن در گذشته اثبات شده حرکت کنند. با این حال مساله اینجاست که هرچه احیای برجام به تاخیر بیفتد و هرچه تحریمها دیرتر رفع شوند، آسیبهای بیشتری بر پیکره اقتصاد ایران وارد خواهد آمد. از سوی دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت آینده با اتخاذ تاکتیکهایی متفاوت در مذاکرات یا تقویت توان هستهای بتواند امتیازات بیشتری از طرف غربی بگیرد و این احتمال مطرح است که با طولانیتر شدن مذاکرات، حتی به دست آوردن امتیازاتی که تا امروز بر سر آن توافق شده وجود نداشته باشد. نگاهی به تجربه کره شمالی نشان میدهد که پیشرفت هستهای و حتی دستیابی به بمب نیز نمیتواند لغو تحریمها را تضمین کند و دیپلماسی در کنار تقویت توان اقتصادی تنها راهی است که پیش روی ایران برای لغو تحریمها وجود دارد.