روزنامه اعتماد ۲۲ تیر یادداشتی به قلم سیدجلال ساداتیان کارشناس مسایل خاورمیانه منتشر کرد و نوشت: کارشکنیها در احیای توافق هستهای و به طور کلی مذاکره با امریکا و اروپا بر سر مساله هستهای به دوره کنونی و مذاکرات وین محدود نمیشود. چه زمانی که در دولت اصلاحات گفتوگوها به صدور بیانیه سعدآباد منجر شد و چه زمانی که حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ به پیروزی رسید و پرونده هستهای دراختیار وزارت خارجه قرار گرفت، مخالفتها و کارشکنیها در داخل وجود داشت و این مخالفتها در مواقعی حصول توافق را به تاخیر انداخت یا سرنوشت توافق را تغییر داد.
شرایط به گونهای بود که هر دستاوردی نادیده گرفته میشد و در مقابل شایعاتی انتشار مییافت که از اعطای امتیازات اساسی و غیرقابل باور نظیر تعطیل شدن صنعت هستهای خبر میداد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه کوشید با انتشار یک گزارش به مردم و مجلس شورای اسلامی، به بسیاری از شایعات و تخریبهایی که علیه برنامه جامع اقدام مشترک مطرح شده پاسخ دهد و سندی تاریخی از آنچه در هشت سال گذشته رقم خورده بر جای بگذارد.
همچنین تلاش کرد با ارایه تصویری واقعی به همراه جزییات از مذاکرات وین، قضاوت درباره دستاوردها و نتایج این مذاکرات را به مردمی واگذار کند که زندگی و معیشتشان به طور مستقیم تحت تاثیر تحولات ناشی از این مذاکرات و مساله تحریمهاست.
برجام دستاوردهایی داشت که طی سالها به دلیل تخریبهای گسترده و خبرسازیهای مخالفان دیده نشده بود و وزارت خارجه در گزارش مذکور تلاش کرد این دستاوردها را معرفی کند. اول اینکه توافق هستهای سال ۲۰۱۵ سبب شد حقوق هستهای و فعالیتهای صلحآمیز ایران از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود و ایران بتواند با استناد به این توافق در مسیر توسعه و رشد صلحآمیز صنعت هستهای خود گام بردارد.
چنانکه در گزارش وزارت خارجه نیز که به حجم پیشرفتهای کمی و کیفی در این صنعت اشاره شده، این موضوع قابل مشاهده است و ثابت میکند آنچه تاکنون درباره نابودی صنعت هستهای مطرح شده دروغی بیش نبوده است. دوم اینکه برجام و مذاکرات هستهای توانست با مقابله با جریان گسترده ایرانهراسی در جهان، سایه بسیاری از تهدیدهای امنیتی را از سر ایران دور کند؛ در آن زمان کاملا محتمل بود روندی که ایران را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و ماده ۴۱ برده به رفتن ایران به ذیل ماده ۴۲ فصل ۷ این منشور ختم شود و احتمال اقدام نظامی به وجود آید اما تهران توانست با مذاکرات این روند را تغییر داده و به طور کلی از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شود.
موضوع سوم به رفع تحریمهایی بازمیگردد که طی ۶ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران اعمال شده بود؛ این تحریمها اقتصاد ایران را در آستانه فروپاشی قرار میداد و زندگی را بر ایرانیان سخت میکرد اما در این حوزه نیز اتخاذ سیاستها و رویکرد صحیح از سوی ایران باعث شد نه تنها این تحریمها برداشته شود که فرصت لغو دایمی قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران به وجود آید.
در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ رییسجمهور وقت ایالات متحده که فردی غیرعادی بود و تصمیماتش مورد انتقاد بسیاری از کشورها از جمله کشورهای متحد امریکا قرار داشت، تصمیم گرفت از برجام خارج شود و در پی این خروج، ایالات متحده ضمن وضع تحریمهایی جدید علیه ایران و بازگرداندن تحریمهای گذشته، به دیگر کشورها فشار آورد تا تحریمهای مذکور را اجرایی کنند. در چنین شرایطی، اروپا که جرات ایستادگی در برابر ایالات متحده را در موضوع تحریمهای اقتصادی نداشت، ناچار به اجرای این تحریمها شد و شرایط به نحوی پیش رفت که ایران دیگر از مواهب اقتصادی برجام منتفع نمیشد. در همین حین، عدهای با انتقاد از برجام مدعی شدند که این توافق هیچ سودی برای ایران نداشت و خواهان پاره کردن برجام شدند اما نگاهی به راه طی شده نشان میدهد برجام به عنوان سکوی ایستادگی ایران، توانست ایالات متحده را در عرصه بینالمللی به خصوص در شورای امنیت سازمان ملل متحد منزوی کند و به ایران کمک کند تا به مقاومت فعال در برابر فشار حداکثری امریکا ادامه دهد. اکنون در مذاکرات وین نیز در حالی که فرصت احیای برجام وجود دارد، برخی موانع مانع از این اقدام شدهاند و به نظر میرسد وزیر امور خارجه میکوشد با طرح دستاوردها به صورت عمومی، گره از کار مذاکرات باز کند. از گزارش منتشر شده از سوی وزارت خارجه پیرامون تحریمهایی که ایالات متحده پذیرفته لغو کند و همچنین گفتههای مقامات ارشد هیات مذاکرهکننده ایران و سایر طرفهای برجام، میتوان موارد ذیل را استنتاج کرد:
۱- تحریمهایی که ایالات متحده تاکنون حاضر به پذیرش رفع آنها نشده گره اصلی مذاکرات است و تهران اصرار بر رفع این تحریمها دارد؛ از جمله رفع تحریمها علیه افراد و نهادهایی که به دلایلی غیرمرتبط با موضوع هستهای -بهانههایی نظیر تروریسم یا حقوق بشر- مشمول تحریمها شدهاند.
۲- تهران میگوید تحریمها برداشته شود و پس از راستیآزمایی ما به اجرای کامل تعهداتمان ذیل برجام بازخواهیم گشت از دست ندادن زمان موضوعی حیاتی در مساله احیای توافق هستهای است.
۳-... و برای حل این نگرانی باید ابتکارهایی مطرح شود. پیشنهاد نگارنده این است که یک نامه رسمی از سوی دولت امریکا به عنوان سند پذیرش تعهدات برجامی، به تایید شورای امنیت سازمان ملل برسد و ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ آن شورا و جزو لاینفک آن قرار گیرد.
۴- خواستههای حداکثری نمیتواند در مسیر رسیدن به توافق حاصل شود و برای رسیدن به یک توافق نیاز است که هر دو طرف از بخشی از موارد مدنظر خود عبور کنند تا راه باز بماند. زمانی که شما خواستههایی نظیر کنار گذاشتن مکانیسم اسنپ بک از برجام مطرح میکنید و از تغییر در برجام سخن میگویید طرف مقابل نیز تلاش خواهد کرد برخی مواردی را که مطلوبش نیست در برجام تغییر دهد و ورود به این مسیر میتواند گره مذاکرات را کورتر از پیش کند.
۵- گزارش وزارت خارجه نشان میدهد که اکنون تصمیمگیری برعهده تهران است و تهران باید درخصوص سرنوشت مذاکرات وین تصمیم بگیرد.
۶- تاخیر در به نتیجه رسیدن مذاکرات و واگذاری کار به دولت آینده تبعاتی دارد که باید دیده شود.
تا دولت بعد معرفی و مستقر شود، تیم مذاکرهکننده را انتخاب کنند و تیم مذاکرهکننده جدید با فضا آشنا شوند، فرصتی طلایی از کف ایران میرود و مشخص نیست روند حوادث به گونهای باشد که در دولت بعدی نیز فرصت حصول توافقی بهتر یا حتی همین توافق وجود داشته باشد.