تهران-ایرنا- تقریبا از یک ماه گذشته افغانستان صحنه درگیری نظامی میان نیروهای وابسته به طالبان با نیروهای دولت مرکزی افغانستان است و گزارش ها از صحنه تحولات در این کشور خبر از تصرف چند ایالت و منطقه به خصوص در بخش های قندوز و استان فاریاب از سوی نیرو های وابسته به طالبان دارد.

خروج نیروهای آمریکایی و وابسته به ناتو از افغانستان زمینه تشدید عملیات نظامی از سوی طالبان را با توجه به خلا نظامی پیش آمده در افغانستان بیشتر کرد. به بیانی دیگر طالبانی ها با خروج نیرو های خارجی جرات و اعتماد به نفس بیشتری برای بدست گرفتن نبض امنیت و سیاست در افغانستان پیدا کرده اند. این موضوع خواسته و ناخواسته باعث افزایش تحرکاتی نیز در مرز های ایران و احتمال گسیل شدن موج جدیدی از مهاجران افغانستانی به ایران شده است. در همین خصوص و در گفت و گو با دکتر "جلال میرزایی" نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه؛ سیاست جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و تاثیر آن بر منافع و امنیت ملی کشورمان را جویا شده ایم.

رویکرد ایران در قبال افغانستان
میرزایی درخصوص این که جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی چه رویکردی را در افغانستان دنبال می کند و این رویکر آیا ضامن منافع و امنیت ملی کشور است یا نه، اظهار داشت: استراتژی اصلی جمهوری اسلامی در تحولات سیاسی و نظامی در افغانستان شناسایی همه بازیگران رسمی و فعال سیاسی در افغانستان است. در این رویکرد طالبان هم از دیدگاه و نگرش جمهوری اسلامی بخشی از نیروهای فعال و تاثیرگذار در سپهر سیاسی افغانستان است. به همین دلیل ایران، طالبان را به عنوان یک واقعیت موجود در افعانستان به رسمیت شناخته است. در همین راستا دعوت اخیر دستگاه وزارت خارجه کشورمان از هیات افغانی و طالبان در تهران در راستای همین سیاست بود که با ابتنای مذاکرات بر صلح و ثبات افغانستان زمینه را برای تفاهم و ایجاد درک مشترک میان جریان های سیاسی افغانستان به سهم و توان خود فراهم سازد. 
البته در کنار رویکرد فعال و آگاهانه کشورمان در تحولات افغانستان؛ نگرش و رویکرد دیگری در کشور از سوی برخی جریانات سیاسی دنبال می شود که ایران را در مقابل طالبان قرار دهند و به نوعی دایره اختلاف و دوری را میان طالبان با ایران گسترده تر سازند. البته باید گفت که جریان مخالف طالبان در ایران استناد شان به گذشته سیاسی طالبان و خشونت ورزی های این جریان در داخل افغانستان است و برای همین امروز هم معتقد هستند که با قدرت گیری طالبان در افغانستان احتمال تشدید خشونت و درگیری های گسترده در افغانستان بالاست. با این حال مجموعه حاکمیت در کشور در تلاش است با رصد دقیق و آگاهانه بحران در افغانستان از قافله تحولات در افعانستان عقب نمانند و با رویکردی ابتکاری و سازنده زمینه را برای گذار افغانستان از بحران پیش آمده با مکانیسم گفت و گوهای فراگیر فراهم سازند.

نقش قدرت های بزرگ در بحران افغانستان

این استاد دانشگاه با بررسی رویکرد قدرت های بزرگ نظیر روسیه و آمریکا در بحران افغانستان گفت: تحولات افغانستات حداقل در دو دهه اخیر به روشنی نشان داد که بحران و نا امنی در این کشور به سود و منفعت هیچ کشوری نبوده است. آمریکا به عنوان کشوری که در سال ۲۰۰۱ با شعار جنگ علیه تررویسم وارد افغانستان شد امروز با گذشت حدود دو دهه و صرف هزینه هنگفت ۲ و اندی تریلیون دلاری، هیچ دستاورد مشخص نظامی و اقتصادی نصیب شان نشده است. برای همین دولت بایدن با وجود آگاهی از ضعف دولت اشرف غنی در کنترل سرزمینی افغانستان به دنبال خروجی آبرومندانه از افغانستان است. در برابر رویکرد قدرت هایی چون روسیه و حتی چین هم در افغانستان چند قابل اعتنا و اثرگذار نیست. روس ها در حافظه ذهنی شان هنوز تلخکامی دوره حضور نظامی شان در دوره اتحاد جماهیر شوروری را به خاطر دارند و برای همین بیش از هر کشور دیگری متوجه پیچیدگی بحران در افغانستان هستند و برای همین دست به کنشگری خاص و تعیین کننده در بحران این کشور نزده اند. بدین رو باید گفت که بحران افغانستان بیشتر محل هزینه برای قدرت های بیرونی است و برای همین نوعی انفعال و کم تحرکی را در رویکرد قدرت های بزرگ نسبت به تحولات افغانستان شاهد هستیم.

نقش طالبان در معادلات سیاسی آینده افغانستان 
میرزایی  در باره چگونگی آینده سیاسی طالبان در صحنه سیاسی افعانستان  و آیا این گروه می تواند به عنوان بخش مهمی از قدرت در معادلات سیاسی افغانستان عمل کند؛ گفت: در این خصوص باید گفت که امروز نوعی توافق نانوشته میان همه قدرت های جهانی وجود دارد که اگر قرار بر حضور طالبان در کیک قدرت افغانستان باشد این حضور توام با خشونت نباشد و طالبان در فضایی امن و آرام به کنشگری سیاسی بپردازد. به طور حتم آینده سیاسی طالبان تاثیر مستقیم از نحوه کنشگری و نوع مواجهه شان با مردم و هنچنین در ارتباط با سیاست خارجی خواهد پذیرفت. به نظر می رسد که رهبران سیاسی طالبان به خصوص آنهایی که طی سال های گذشته در دوحه قطر اقامت داشته اند متوجه این امر هستند که با کنشگری عقلانی و به دور از خشونت؛  آینده سیاسی خواهند داشت و طبیعتا هر گونه اعمال خشونت ورزانه مساوی با کاهش اعتبار جهانی و مشروعیت شان نزد مردم افغانستان خواهد بود. البته این نگرانی در افغانستان وجود دارد که عناصری از القاعده و داعش با ظاهری طالبانی به دنبال خشن معرفی کردن طالبان و منفی نشان دادن این گروه در داخل و خارج از افغانستان باشند. حال باید منتظر تحولات آتی در افغانستان و رویکرد طالبانی ها شد و اینکه چگونه از دل این تحولات نام و نشانی مثبت و یا منفی برای خودشان دست و پا خواهند کرد.