تهران- ایرنا- بساط گستران کتاب، پدیده‌ای هستند که از پس سال‌ها، به چنین مشکل بزرگی تبدیل شده‌اند، بازار کتاب از این پدیده شوم زخم خورده و حالا این زخم کهنه شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، راسته خیابان انقلاب، بدون کرونا و با کرونا، همچنان شاهد حضور بساط‌گستران  کتاب است، بساطی که چون یک زخم کهنه، سال‌هاست بر پیکر بازار کتاب نشسته است و درمان آن نیز به آسانی ممکن نخواهد بود.

هومان حسن پور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان با بیان این که در دوران کرونا، در برابر در بسته هر کتابفروشی، یک بساط‌گستر، نشسته است، اضافه کرد: از نظر بهداشتی در پیاده‌رویی که مسیر رفت و آمد مردم است، اگر ۵۰ نفر می‌خواستند کتاب بخرند و وارد ۵۰ کتابفروشی می‌شدند، بالای سر یک بساط گستر می‌ایستند و شرایط رعایت شیوه‌نامه‌های کرونایی نیز فراهم نیست.

کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای فریب نمی‌خورند

مخاطبان واقعی کتاب، می‌دانند که به قول بزرگترها، هیچ ارزانی بی‌علت و هیچ گرانی بی‌حکمت نیست اما مخاطبانی که به شکل گذری از کتاب‌ها بهره‌مند می‌شوند و گاهی کتابی می‌خرند، به آسانی ممکن است فریب بساط‌گستران را بخورند.

حسن‌پور با اشاره به این که هر کتابخوان حرفه‌ای می‌داند یک کتاب خوب را نمی‌توان با تخفیف بالا خرید، افزود: ناشر روی کتابی کار کرده است و هزینه آن را داده اما اسم آن چه ناشر حرفه‌ای منتشر کرده با اثری که بساط‌گستر یا سایت‌های تخفیف می فروشند، یکی است. این مساله باعث می شود مردم با آن اثر ادبی به مشکل بخورند و فکر کنند کتاب خوبی نیست، در حالی که یک شاهکار ادبی است اما خواننده یک کتاب بنجل را چون تخفیف بالایی داشته، خریده و خوانده است.

وی ادامه داد: مخاطبانی که از این دست کتاب‌ها می‌خرند، تنها نام آن را خریده‌اند، کتاب ۶۰۰ صفحه ای را در یک خلاصه ۷۲ صفحه ای به دست مشتریان می دهند. انگار که کاتالوگ یک کتاب را به نام آن به دست بدهند.  این موضوعات دردناک است چون چهار نفر هم می خواستند کتابخوان شوند، از کتاب خواندن متنفر می شوند، کتابی که ناشر، منتشر می کند، ۵۰ درصد هزینه پشت جلد را برای تولید آن خرج کرده است، چگونه می تواند آن را با ۵۰ یا حتی ۷۰ درصد تخفیف بفروشد؟

زخم کهنه‌ای به نام بساط‌گستران کتاب

گاهی یک زخم قدیمی می‌شود، جلوی کار بساط‌گستران از آغاز به خاطر دلسوزی یا هر دلیل دیگری گرفته نشده است و اکنون به اژدهایی چندسر تبدیل شده‌اند که نمی‌توان سرش پیدا کرد و برید.  

رئیس اتحادیه ناشران با بیان مدل‌هایی از تقلب گفت: نوعی از تقلب را داریم که ناشر یک کتاب را ۷۰ هزار تومان آن را می‌فروشد، برخی از این فروشنده‌ها کتاب را ۱۷۰ هزار تومان قیمت می‌گذارند و با اعلام بیش از ۵۰ درصد تخفیف از قیمت اصلی فروشنده هم، گرانتر می‌فروشند. از آن طرف ما می‌خواهیم راهی را بیابیم که مشکل کتابخوانی در کشور حل شود اما ضربه‌ها را از همین جا می‌خوریم، از من پرسیدند چرا مساله قاچاق کتاب، بساط‌گستران و تخفیف سایت‌ها حل نمی‌شود؟ پاسخ دادم، این موضوع در یک روز اتفاق نیفتاده است که در یک روز بخواهیم آن را حل کنیم.

وی هماهنگی‌های لازم برای جمع‌آوری بساط‌گستران را برشمرد و گفت: زمانی که ما به همه نهادهای مسئول، مثل شهرداری، نیروی انتظامی و دیگران نامه می‌زدیم که این بساط‌گستران را جمع کنید، تلقی آن‌ها از این دست‌فروشان کتاب، کسانی بود که به دلیل تنگدستی، دستفروشی می‌کنند، در حالی که اتفاقا، یک باند هستند که ما عبارت دست‌فروشان را برای آن‌ها به کار نمی‌بریم و به آن‌ها بساط‌گستر می‌گوییم.

حمایت از بساط‌گستران، کمک به تنگ‌دستان نیست

در راسته انقلاب، یکی دو دست‌فروش قدیمی داریم که مجموعا چهار کتاب دارند و همه آنها را می شناسند و در این کار مو سفید کرده اند. آنها به طور کلی در دید نیستند و کتاب هایشان نیز دست و دوم و مستعمل است. باقی آنها سیستمی کتاب چاپ می کنند، حتی اگر از یک کتاب ۵۰ نسخه بخواهید، برای شما می‌آورند. اگر به بساط آنها نگاه کنید، کتاب هایشان تکراری و شبیه به یکدیگر است و یک عنوان را شامل می‌شود. جالب است بدانید همه اینها توسط یکی دو نفر تغذیه می‌شوند، شما از ادبیات آنها متوجه می شوید که ناشر نیستند، چون دانشی پشت صحبت‌هایشان نیست، معنی حمایت از بساط‌گستران، کمک به تنگ‌دستان نیست.

وی تقابل کتابفروشان و دستفروشان را عمیق خواند و افزود: کتاب‌هایی که توسط این بساط‌گستران و بعضا سایت فروخته می‌شود، کتابفروشی‌ها حتی به آن نگاه هم نمی‌کنند، بعضا چنان بی‌کیفیت هستند که کتابفروشان با فروش آن، تعطیل می شوند و کتابخوان ها دیگر به آن کتابفروشی نمی‌روند. کتابخوان‌های اکنون، نتیجه رفتارها قبل و کتابخوان‌های آینده نتیجه رفتار فعلی ما هستند، با تبلیغات کسی کتابخوان نمی شود اما فرهنگ‌سازی جواب درستی برای این موضوع است.

به جای تبلیغ کتابخوانی، فرهنگ کتابخوانی را ترویج کنیم

کتابخوانی، کاری نیست که بتوان آن را به آسانی تبلیغ کرد و برنامه‌های تجاری برایش در نظر گرفت. حسن‌پور معتقد است که باید از امروز تلاش کنیم که بتوانیم در آینده، نسلی کتابخوان داشته باشیم.

وی اضافه کرد: وقتی کتاب درست به دست مخاطب نمی‌دهیم، نمی تواند درباره آن درست تصمیم بگیرد، چون شناخت کافی ندارد. برای مقایسه نمی‌توان راهی را به کار گرفت که برای خرید دیگر محصولات استفاده می‌شود، وقتی در بازار تلفن همراه، قیمت یک گوشی در چند فروشگاه بسیار متفاوت باشد در کیفیت و اصل بودن آن تردید می‌کنیم اما مخاطب کتاب وقتی یک عنوان را با چند قیمت می‌بیند، نمی تواند اصل و فرع آن را تشخیص بدهد و کتاب تقلبی را به جای اصلی می‌خرد.

از طرف دیگر، اطمینان مردم به ناشران و کتابفروشان از بین می‌رود، چون آن‌ها که نمی‌توانند مقایسه کنند و از اصل موضوع بی اطلاع هستند، حتی اگر این مخاطبان باز هم کتاب بخوانند، با کتاب های زرد و تقلبی آشنا شده‌اند و از هر کتابفروش یا ناشری انتظار دارند که تخفیف‌های زیادی بدهد یا هر کتابی را منتشر کند.

تخفیف خرید کتاب،  باید قانون‌مند باشد

رئیس اتحادیه ناشران، با توجه به اساسنامه‌ این صنف گفت: تخفیف دادن در کشوری وجود دارد و در قانون نظام صنفی ما هم هست اما مقطع، تاریخ و موقعیت خاص خود را دارد و مجوز نیاز دارد، بسیاری از سایت های فروش کتاب، مثل بساط گستران، بدون اجازه از ناشر کتاب او را با تخفیف می‌فروشند، علتش هم این نکته است که می‌خواهند با فروش کتابهای اصلی به کتاب های تقلبی خود اعتبار بدهند و آن ها را سفید کنند. کتاب درست را جز در مقاطع خاص نمی‌توان با تخفیف خرید، تخفیف بدون مجوز اتحادیه بی اعتبار است و این شرایط، همه قوانین را برعکس می‌کند. حوزه های تخصصی هر کاری باید زیر نظر اتحادیه مربوط به خودش باشد، افرادی که تخصص دارند باید تصمیم بگیرند و بتوانند از تخفیف گذارندگان، سوال کنند. 

راه‌حل نهایی را بیابیم

با همه این‌ صحبت‌ها باید راهی را یافت که پاسخ نهایی برای مشکل بساط‌گستران  باشد، این مساله پیش از آن که آسیب‌های اقتصاد شکننده ایران و تخریب کرونا، کار کتابفروشان را به پایان برساند، باید حل شود و گرنه شاهد موجی از خاموشی کتابفروشی‌ها در سراسر کشور خواهیم بود.