مجید زجاجی روز یکشنبه همزمان با سالروز شهادت امام باقر(ع) در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: پنجمین رهبر آسمانی شیعیان از طریق مبارزه با بدعتها و تبیین حد و حدود معارف اسلامی شیرازه اصلی اسلام واقعی را مطرح میکرد.
وی با اشاره به اینکه پس از شهادت امام حسین(ع)، دوران خفقان به حدی بود که به فرموده امام سجاد(ع) در همه حجاز دوستان و علاقمندان آنان به ۲۰ نفر نمیرسید، اظهار داشت: امام سجاد(ع) به نحو احسن این دوران را سپری و خط فکر اسلام ناب را حفظ کرد و در این دوران با اینکه جامعه شیعه فراز و نشیبهای متعددی همچون واقعه حره و یا قیام توابین به عنوان ۲ واقعه مهم داشت با پشت سر گذاردن این گونه وقایع این دوران را تحویل امام باقر (ع) داد.
به گفته وی، امام محمد باقر(ع) از طریق مبارزه با بدعتها و تحریفهای زمان خود، تمامی معارف اهل بیت و شاگردان برجسته خط فکر اسلام ناب محمدی را انتقال داد.
استاد تاریخ تحلیلی اسلام با بیان اینکه امام باقر(ع) در آخرین لحظههای عمر با برکت پدر بزرگوارشان امام سجاد(ع) ودایع امامت را از آن حضرت تحویل گرفتند، افزود: ۱۹ سال دوران امامت آن حضرت یک دوران بسیار حساس و مهم بود که توانست حرکت اسلام ناب محمدی یعنی همان تشیع را دوباره در جامعه بیشتر مطرح و بارور کند.
وی با تاکید بر اینکه باقرالعلوم یعنی شکافنده حقایق قرآنی و دانشهای اسلامی حوزه علمی و دینی با شرکت بسیاری از دانشمندان حتی بزرگان اهل تسنن در این حوزه تشکیل داد یادآور شد: این دانشمندان و بزرگان برای مباحثه و استفاده از حوزه امام باقر(ع) میآمدند که امام تمامی معارف اهل بیت(ع) را در آن مطرح میکرد.
زجاجی با تاکید بر اینکه بیشتر احادیثی که به ما رسیده است از عنوانهای «صادقین یا قال الباقر و قال الصادق» نشأت میگیرد افزود: در زمان امام محمد باقر(ع) دورانی پیش آمد که این امام همام توانست در این دوران از طریق مبارزه با خرافات، بدعتها و کجرویهای ایجاد شده به تحکیم مبانی قرآنی و اسلام بپردازد و در جامعه مطرح کند.
وی با یادآوری تحریف گسترده معارف اسلامی توسط امویان و مروانیان در دوران امام باقر(ع) اضافه کرد: به عنوان مثال این حاکمان ظلم و جور در مورد معنی «اولیالامر» اینگونه به جامعه القا میکردند که هر حاکمی به هر شکل با زور، تطمیع، قتل و غارت روی کار بیاید مردم وظیفه پیروی از آن را دارند یا مقام خلافت را بالاتر از نبوت می دانستند که یکی از کارهای امام باقر(ع)مبارزه با همین تحریفها بود.
پژوهشگر دینی با یادآوری اینکه امام پنجم شیعیان از طریق مبارزه با بدعتها و تبیین حد و حدود معارف اسلامی شیرازه اصلی اسلام واقعی را مطرح و استدلال کرد افزود: امام باقر (ع) موارد نامعقول و مواردی که امویان و مروانیان با عنوانهای مختلف به اسلام پیوند زده بودند از طریق پاسخگویی به اشکالها و پرسشها به نحو احسن از جامعه دور و گوشزد میکرد.
زجاجی با تاکید بر اینکه امام باقر (ع) در نخستین اقدام انحرافهای ایجاد شده را تک به تک توضیح میدادند و نظر اسلام اصلی را در آن مورد مطرح میکردند تا حکومت اسلامی صحیح را احیا و نظام علوی مبتنی بر قرآن و عترت را مطرح کنند، اضافه کرد: برای این کار مبارزه با توطئههای و بدعتهای ایجاد شده و ذهنیت ضد اسلامی رسوخ کرده در اندیشه مردم لازم بود تا امام در مواردی که حاکمان جور با استخدام بعضی سخنرانان و آدمهای ذینفوذ توانسته بودند ذهنیت مردم را درباره آن موضوع عوض کنند تغییر دهد و آن ذهنیت ضد اسلامی و موارد متفاوت با اسلام را از بین ببرد.
وی یکی از اقدامهای مهم امام محمد باقر(ع) را همین تغییر ذهنیت اشتباهی که این خلفا، اعوان(یاران) و انصار آنان ایجاد کرده بودند دانست و گفت: دومین کار امام با انجام یکسری حرکتهای دقیق و مدبرانه ایجاد یک تشکل و دستههایی به طور دقیق و آشکار در قالب شبکه همگانی و متصل برای ارایه معارف حقیقی اسلامی بود.
سخنران نشستهای مذهبی ایجاد این شبکه و تشکل همگانی و متصل را از طریق تربیت شاگردان برجسته و شاگردانی از دوستان و یاران حضرت عنوان و اضافه کرد: امام باقر(ع) توانست به طور اختصاصی این شاگردان را به یکدیگر مرتبط کند و در سرتاسر دنیای اسلام آن روز به عنوان یک رکن و محور یا به عبارت دیگر به عنوان وکیل و نایب خود با وجود مخالفت دستگاه حاکمیت مطرح و اعزام کند اما امام با یک شیوه خاصی از طریق ایجاد شبکه وکالت و نیابت و یک نوع سازماندهی پنهانی که اوج آن در زمان امام صادق(ع) و امام موسی کاظم(ع) بود نقشههای دشمن را بر ملا کند.
زجاجی با بیان اینکه نام یاران و نایبان و وکلای امام در این شبکه حساس در منابع و روایتها به نام اصحاب السر نام برده شده است و جابربن یزید جعفی یکی از این اصحاب سر و رازداران امام مطرح بود گفت: امام در این دوره با تربیت اینگونه شاگردان و ایجاد این شبکه حساس توانست معارف حقه شیعی را در یک فضای بسیار گستردهای مطرح کند چرا که در آن زمان رسانه مثل امروزه وجود نداشت و امام از طریق این اشخاص مطالب خود را به جامعه انتقال میداد.
وی ادامه داد: امام با این تلاشها و ۲ اقدام اساسی مبارزه با بدعتها و انحرافها و تربیت اصحاب السر در قالب شبکه هماهنگ و متصل وکالت و نایب خود نگذاشت جریان اسلام ناب افول پیدا کند و به دست دسیسههای یکسری افراد سودجو از بین برود.
نویسنده و مولف بیش از ۵۰ اثر دینی و معارفی افزود: دستگاه حاکمه نیز لحظه به لحظه زندگی امام و جریان فعالیت مبارزاتی آن حضرت را در این راستا بررسی و زیر چنبره حفاظتی خود تعقیب و دنبال میکرد بطوریکه هشام بن عبدالملک که حاکم مقتدری بود و در شام و مرکز خلافت حکومت میکرد در اواخر زندگانی امام آن حضرت را جلب و احضار کرد.
زجاجی افزود: هشام امام باقر(ع) به همراه فرزندش امام صادق(ع) را دستگیر و به شام اعزام کرد که بر خلاف تصور و نیت پلید حکومت ماجرای بسیار عجیبی در این مسیر رفت و برگشت در تبلیغ اسلام ناب در سرتاسر مسیر اتفاق افتاد.
وی با اشاره به اینکه خلیفه و اطرافیانش به گونهای برنامه را در تخریب امام و خاندانش ردیف کرده بودند گفت: اما امام نیز پس از اینکه تمامی سخنان را گوش میداد شروع به سخنرانی میکرد و پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر(ص) جملههای سیار حساس و تکان دهندهای را میفرمود و سردرگمی و بی هدفی آن جمع پراکنده را به رخشان میکشید که شما یک ابزار و بازیچه دست بیشتر نیستید و با این گفتارهای کوبنده تازیانههای عجیبی بر سر و روی مخالفان و دشمنان میزد.
"پس از این سخنان موقعیت خود و پیشینه خاندان مبارکش را برای آنها مطرح کرده و میفرمود «ایها الناس این تذهبون و این یراد بکم» یعنی به کجا میروید و چه سرانجامی برایتان درنظر گرفتند«خداوند گذشتگان شما را بوسیله ما هدایت کرد و به دست ما مهر پایان به کار شما میزند این دولتی که شما دارید پاینده نیست عاقبت از آن ما حجتهای خداوند است» و اینگونه امام باقر(ع) با این جملههای پر مغز آنها را تکان میداد به حدی که امام را نتوانستند نگه دارند و زندان کردند اما زندانیان شام نیز همگی با کلام روشنگری حضرت آگاه و بیدار شدند که حکومت دوباره امام را آزاد کرد و به سوی مدینه فرستاد."
زجاجی با تاکید بر اینکه در اصل امام باقر(ع) هیچگاه سکوت نمیکرد و تعبیر سکوت برای امام درست نیست، بلکه آن حضرت در هر وضعیتی از یک تاکتیک و روش خاصی برای تبلیغ اسلام و حقانیت آن استفاده میکرد افزود: باقرالعلوم در یک دوره خاصی تقیه سیاسی را مطرح کرد اما این تقیه سیاسی یک تاکتیک حکیمانه امام بود که باعث نشد یاران خود را از حقیقت دور نگهدارد و وقایع را مطرح و آرمان بزرگ شیعی را ارایه نکند.
وی با بیان اینکه امام باقر(ع) یک شاهرگ اصلی و ایدئولوژی اصلی را در انهدام توطئههای حاکمان ظلم و جور اموی توانست پایهریزی کند خاطر نشان کرد: همچنین امام جامعه را به سوی یک هدف خاصی که توحید بود سوق داد و نگذاشت زحمتهای امام سجاد(ع)، امام حسین(ع)، امام حسن(ع) و امیرالمومنین(ع) از بین برود.
مدرس تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی تصریح کرد: امام فقط با ایجاد شبکه وکالت حساس و نیابت خاص تمام احوال جامعه را در نظر داشت و افکار خودشان را به مردم می رساند و با آنها در ارتباط بود تا اینکه بالاخره بدستور این حاکمان ظلم امام سم داده و به شهادت رسانده شد، آنان به خیال خام خود سد راهشان را بر داشتند اما غافل از اینکه چراغ هدایت الهی هیچگاه خاموش نمیشود.
وصیت امام باقر(ع)
زجاجی وصیت امام باقر (ع) مبنی بر اینکه مبلغی را قرار دادند تا امام صادق علیه السلام آن مبلغ را به مدت ۱۰ سال موسم حج در منا برای روضهخوانی و تعزیت و عزاداری آن حضرت خرج کند افزود: ایجاد یک نوع آگاهی و هشدار در بیدارسازی جامعه در این وصیت نهفته است تا در آن ایام و مکان خاص حج در منا که مردم از آرامش برخوردار هستند و مدت سه روز از اقوام و ملل، رنگ و نژاد، زبان و گویشهای مختلف حضور دارند و جلسهای به نام امام باقر(ع) مشاهده کنند، این سووال برای آنان پیش میآید که این امام چه کسی بوده؟ چرا و به چه گناهی شهید شده است؟ و مهمتر اینکه چه کسانی او را شهید کردند؟
وی با بیان اینکه امام باقر(ع) با این وصیت قصد داشت مردم را متوجه امر امامت کند گفت: البته نکته دیگر که از این وصیت عزاداری پس از مرگ استفاده میشود اینست که در پاسخ به افرادی که میگویند همه چیز با مرگ انسان تمام میشود باید گفت چنین نیست و انسانیت و روح انسان از بین نمی رود بلکه مرگ پلی برای انتقال به عالم دیگر به عنوان عالم استکمال است اگر چه عالم بزرخ و قیامت عالم عمل نیست ولی عالم استکمال و رو به رشد است بنابراین رفتار امام برای ما حجت است همین که امام دستور به عزاداری میدهد و پولی را برای آن وصیت میکند می تواند برای ما یک پشتوانه قرار بگیرد.
به گفته وی، حتی باقرالعلوم به فرزندش امام صادق(ع) وصیت کرد: «مرا با جامهای که در آن نماز جمعه خواندم دفن کن و قبر من را چهار انگشت از روی زمین بلند کن و بر روی خاک قبرم آب بریز.»
استاد تاریخ تحلیلی اسلام، امام باقر(ع) را شخصیتی الهی که درون و برون را میبیند عنوان کرد و گفت:جامعه ما بداند که این پنجمین رهبر آسمانی شخصیتی است که توانست به مدت ۱۹ سال آن جریان اسلام ناب را به پشتوانه قرآن و عترت به نحو احسن اداره و مدیریت کند.
زجاجی با اشاره به اینکه امام باقر(ع) فرزندان بزرگواری دارد که یکی از فرزندانش بعد از امام صادق(ع) از اکابر اولاد امام محسوب میشود افزود: جناب علی بن امام محمد باقر(ع) در مشهد اردهال مدفون است بنا بر اسناد موجود که قدمت آن دستکم به قرن چهارم و پنجم هجری و شواهدی که به دوران قبل و بعد امام میرسد این بزرگوار نماینده امام پنجم شیعیان در منطقه فرهنگی کاشان و حومه آن(همان مرکزیت عراق عجم) بودند.
حدیثی از امام سه خصلت مکارم
وی با ذکر حدیث «ثَلاَثَةٌ مِنْ مَکَارِمِ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَکَ وَ تَحْلُمَ إِذَا جُهِلَ عَلَیْکَم» از باقرالعلوم گفت: سه چیز از مکارم دنیا و آخرت است، از کسی که به تو ظلم کرد درگذری، با کسی که با تو قطع رابطه کرد رابطه برقرار کنی،اگر کسی نسبت به تو جهالتی کرد بردباری کنی.
محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب مشهور به امام محمدِ باقر(ع) (۵۷-۱۱۴ق) پنجمین امام شیعیان است. مشهورترین لقب او «باقر» به معنای شکافنده است که برپایه حدیث لوح، این لقب را پیامبر اسلام(ص) پیش از ولادتش به او داد.
امام باقر(ع) حدود ۱۹ سال امامت شیعیان (از سال ۹۵ق تا ۱۱۴ق) را برعهده داشت که با پنج تن از خلفای بنیامیه همزمان بود: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک. امام در ۵۷ سالگی در هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ق به شهادت رسید. برخی هشام بن عبدالملک و بعضی ابراهیم بن ولید را عامل شهادت او دانستهاند. طبق منابع تاریخی، امام باقر(ع) هنگام واقعه کربلا خردسال بود و در این واقعه حضور داشت.
باقرالعلوم(ع) در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنیهاشم بود و احادیث فراوانی در زمینههای مختلفی همچون فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن، اخلاق از او نقل شده است تا جایی که محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث و جابر بن یزید جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر(ع) نقل کردهاند. او جنبشی علمی پدید آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. شمار اصحاب و شاگردان او را ۴۶۲ تن دانستهاند. در دوره امامت او، تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون مانند اخلاق، فقه، کلام، تفسیر آغاز شد.
کتابهای متعددی درباره امام باقر(ع) منتشر شده است که مسند الامام الباقر(ع) اثر عزیزالله عطاردی از جمله آنهاست.