تهران- ایرنا- «افشین اعلا» شاعر و منتقد ادبی در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: برخی کشورهای نوظهور و حتی کهن، آن قدر کمبود مصداق و نماد دارند که برای عرض اندام در میان سایر اقوام و ملل، از چهره‌های نام آور ایرانی چون نظامی گنجوی استفاده می کنند و برای خودشان هویت فرهنگی می سازند.

یکی از چهره‌های بزرگ فرهنگ و ادب ایران، نظامی گنجوی بود که به عنوان سرآمد داستان سرایی منظوم فارسی شناخته می شود، وی در ۵۰۳ هجری در گنجه دیده به جهان گشود. سبک اشعارش بسیار ساده و روان بوده به نحوی که عامه مردم به خوبی با اشعار او ارتباط برقرار می کنند. اثرِ معروف و شاهکار بی‌مانند نظامی، خمسه یا پنج‌گنج است که در قلمرو داستان‌های غنایی مقام والایی دارد. مخزن الاسرار کتابی است، اخلاقی با داستان های موعظه آمیز که انسان را محور و مدار خود قرار می دهد.

 شیوه نظامی پس از مخزن الاسرار، تغییر کرد. با نگاهی به منظومه های خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر و اسکندر نامه، به تفاوت اساسی زبان و شکل این منظومه ها، با مخزن الاسرار می توان پی برد و به این نتیجه رسید که او تعلیم غیرمستقیم را بر تعلیم مستقیم ترجیح داده است. به طور کلی این شاعر نامدار شعر را در خدمت رشد و بالندگی انسان قرار می دهد و با دیدی آرمانگرایانه در پی آن است تا تصویری از یک دنیای خالی از دروغ و ریا و عاری از جهل و فریب را در قلمرو شعر و افسانه و در پهنه آفاق خیالش بسازد.

اهمیت این شاعر نامدار تا بدان اندازه است که کشور آذربایجان کنونی به دنبال مصادره کردن اسم وی به نام خود برآمده است این کشور که در حدود یک‌صد سال پیش جزو جغرافیای سیاسی ایران بزرگ به شمار می‌رفته‌ است، اکنون برای فرهنگ‌سازی این کشور نوآیین، تلاش دارد تا میراث های گران‌سنگ ایرانیان را به نام خود در دنیا جا بیاندازد اما به دنبال موضع کشور آذربایجان درباره نظامی گنجوی مبنی بر غیر ایرانی بودن وی، بنیاد فردوسی بیانیه‌ای منتشر و تاکید کرده است: نظامی در اشعاری که انتساب‌شان به او قطعی است، بارها از ایران نام برده اما اشاره‌ای به آذربایجان نکرده است.

در این خصوص عبدالمجید شریف‌زاده، عضو امنای بنیاد فردوسی و رییس گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر در نشریه «کریاپست» نوشت: متاسفانه امروزه کشورهایی کوچک در سرتاسر جهان به‌وجود آمده‌اند که زمانی، بخشی از کشوری بزرگ بودند و بعدها طی درگیری‌ها، جنگ‌ها و معاهده‌ها از آن کشور بزرگ جدا شده و با پیوستن به کشوری دیگر، هر آن‌چه از تاریخ، فرهنگ، ادبیات، فلسفه و اسطوره داشتند، رها کرده‌اند و اینک که برای نخستین بار مستقل شده‌اند در پی ساختن هویتی ملی برای خود دست به هر کاری می‌زنند. در مورد نظامی نیز باید گفت، شکی نیست که او متعلق به شهر گنجه است و در آن‌جا زیسته حتی اگر جای دیگری چشم به گیتی گشوده باشد اما گنجه و دیگر شهرهای ماورای رود ارس تا پیش از تاسیس سلسله قاجاریه در قرن ۱۸ میلادی- که طی قراردادهایی ننگین با نام‌های «گلستان» و «ترکمنچای» این شهرها را به روسیه تزاری واگذار کرد- متعلق به ایران بود. هر چند که بعدها بخشی از زبان و خط نوشتاری مردم آن دیار را تغییر دادند اما نمی‌توان عضوی جدا شده از یک پیکر را با تمام تغییرها، صاحب تمامی داشته‌های آن پیکر دانست.

در این خصوص پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به گفت وگوی با «افشین اعلا» شاعر و نویسنده پرداخت که در ادامه متن آن آمده است:

ایرنا: تاثیر و جایگاه نظامی گنجوی بر شعر و ادبیات پارسی را چگونه ارزیابی می کنید؟

اعلا: برای من حکیم نظامی نیز جایگاهی مانند مانند حکیم ابوالقاسم فردوسی دارد. این ۲ شاعر و حکیم بزرگ اگرچه با چند سده فاصله و در ۲ اقلیم متفاوت از منطقه های ایران بزرگ زیسته اند، نقشی بی بدیل در فرهنگ، ادبیات و باورهای ملی و آیینی ما ایرانیان ایفا کرده اند. فردوسی را به حماسه سرایی می شناسیم و نظامی را به مضامین حکمی، آیینی و عاشقانه. اما وجه شباهت اصلی هردوی آنان اثرگذاری بی بدیل شان بر زبان شیرین فارسی و تمدن ایران بزرگ است. وجه شباهت دیگرشان این است که هر ۲ از خاندان های مشهور به "دهقانان" برخاسته اند. در هر ۲ عصر نیز "دهقان" بار معنایی خاصی داشته است و به افرادی اطلاق می شده که هم صاحب املاک و متمکن بوده اند و هم خاندانی نژاده و اهل علم داشته اند.

ایرنا: به نظر شما چگونه باید از مصادره شدن نام نظامی گنجوی توسط دیگر کشورها ممانعت کرد؟

اعلا: این مشکل، مصادیق دیگری هم دارد. مثل مولانا که ترکیه و افغانستان در خصوص تعلق او به کشور خودشان مدعی هستند. بزرگان دیگری نیز داریم که زادگاه یا مدفن آنان در مناطقی قرار گرفته که در نقشه امروز جغرافیایی ما نمی گنجد. اما تاریخ، آثار و احوال خود آن بزرگان، گواه ایرانی بودن آنهاست. البته این امر، از یک جهت مایه افتخار هم هست. چراکه نشان دهنده عظمت کیفی و گستردگی جغرافیایی تمدن ایران است. از طرفی نشانگر این است که برخی کشورهای نوظهور و حتی کهن، آن قدر کمبود مصداق و نماد دارند که برای عرض اندام در میان دیگر اقوام و ملل، از چهره های نام آور ایرانی استفاده می کنند و برای خودشان هویت فرهنگی می سازند. بنظر من ما نباید و نمی توانیم در برابر این ادعاها واکنش منفی نشان دهیم. اما می توانیم با سلسله اقداماتی، تعلق دایمی این چهره ها به سرزمین مان را به اطلاع جهانیان برسانیم. مثلا با نشر گسترده آثار به زبان فارسی و سایر زبان ها، ساخت فیلم و سریال در استانداردهای بین المللی، برگزاری نشست های علمی و بزرگداشت های بین المللی سالانه، اجرای جشن های باشکوه با صبغه و نمادهایی از آثار هریک از این بزرگان، اختصاص جوایزی ارزشمند به نام آنها و...

ایرنا: مبانی اندیشه‌های‌ سیاسی و اجتماعی نظامی گنجه‌ای را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اعلا: نظامی از جمله  شاعرانی است که تمام عمر را در زادگاهش گذراند. از این نظر به حافظ شباهت دارد. درست بر خلاف سعدی که اهل سفر و جهان دیدن بود. با وجود این در جای جای آثار او آموزه های اجتماعی و سیاسی هم به چشم می خورد. به طور قطع، نزد حاکمان زمانه خود نیز ارج و منزلت داشت. اما در شخصیت او کمتر نشانه ای از مدح یا وابستگی به جریان های حاکم دیده می شود. به نظرم او ترجیح داده بود، نظرات و خواسته های خود را برای نیل به یک مدل حکمرانی مطلوب در قالب اشعارش اعلام کند. مثلا فکر می کنم که به لزوم بهره گیری حاکمان از ظرفیت دانشمندان، هنرمندان و گویندگان باور عمیقی داشته است. شاهدش هم ابیات فراوانی است. از جمله این بیت ها:

تو را دولت، او را هنر یاور است‌

هنرمند با دولتی در خور است

هنر هر کجا یافت قدری تمام‌

به دولت، خدائی بر آورد نام‌

همان دولتی کارجمندی گرفت‌

ز رای بلندی بلندی گرفت‌

نظر کاملا شخصی (و البته غیر کارشناسی) من این است که اگرچه نظامی بر شاعران بعد از خود، تأثیر بسیاری گذاشت. اما اهمیت اثرگذاری او بیشتر از این که خود را در نگاه، قالب و زبان شعر برخی شاعران پس از او نشان دهد، روح شعر و ادبیات و فرهنگ ملی و آیینی ما ایرانیان را غنا بخشید.

البته این بحث درازدامنی است که استادان و محققان باید به آن بپردازند اما خود من به شدت شیفته اهتمام توأمان او به مضامین ارجمند آیینی از یک سو و پرداختن به ظرایف بی نظیر در اشعار عاشقانه است. مثلا من از اشعار هیچ شاعری در مدح و منقبت رسول گرامی اسلام به اندازه ابیات نظامی به وجد نمی آیم. در کنار این عشق عمیق و راستین به پیامبر(ص) و اهل بیت گرامی اش (با توجه به شافعی بودن نظامی) شاهد منظومه های پرشور و جاودانه او با مضامین عاشقانه هم هستیم که به راستی اعجاب آور است. من این وجه از شخصیت نظامی را بسیار دوست دارم و به همین دلیل، او را نماد یک "ایرانی" اصیل می دانم.

ایرنا: مهم ترین محورهای مورد توجه نظامی در خمسه یا پنج‌گنج چیست؟

اعلا: ظاهرا خمسه از ابداعات خود نظامی بود، هرچند در موضوع و مضمون از شاعران و حکیمان پیش از خود بهره های فراوان برد اما خمسه نظامی به دلیل قوت، استحکام و جامعیتی که دارد توانست در ادبیات فارسی جریان ساز شود. به گونه ای که بسیاری از شاعران ایرانی و حتی غیر ایرانی بعد از او، آثاری را در این قالب پدید آوردند. اما خمسه نظامی از نظر زیبایی، پرمضمونی و ماندگاری همچنان در صدر فهرست آثاری که پس از او پدید آمدند، قرار دارد.

این اثر پنجگانه ظرایف و ریزه کاری هایی دارد که تنها می توانم به همین اکتفا کنم که با وجود روایی بودن و نیز تکرار بسیاری از مضامین حماسی، عاشقانه و اعتقادی که شاعران پیش از او نیز به آنها پرداخته بودند، نظامی توانست اثری کاملا متفاوت، بدیع و خلاق از خود به یادگار بگذارد که خواندن و انس با آن مثل شاهنامه، بوستان، گلستان، مثنوی معنوی، دیوان حافظ و... بر همه ادب دوستان واجب است. چراکه در جای جای این اثر با آفرینش های مضمونی و زبانی شگفت انگیزی مواجهیم که در عین روانی و شیرینی، برای هر عصر و هر نسل، آموزه های بی مانندی دارد.

نمی دانم چرا یاد خاطره ای از زنده یاد بانو مهدیه الهی قمشه ای افتادم! البته بی ربط هم نیست. چون آن بانوی عارف و شاعر، با نظامی انس عجیبی داشت. در روزهای پایان عمر ایشان که در بستر بیماری بودند، من به دلیل علاقه عمیقی که به ایشان داشتم، بسیار نگران بودم و سعی می کردم که بالین شان را ترک نکنم. تا آن که روزی از شهرم نور مازندران تماس گرفتند و خبر دادند که عزیزی در دریا غرق شده و بازماندگانش خیلی بی قراری می کنند. به همین دلیل مرا برای سخنرانی در مراسم او دعوت کردند تا بلکه با بضاعت اندکی که دارم، بتوانم با آموزه های ادبیات فارسی تسکین بخش آلام شان باشم. ابتدا عذرخواهی کردم و گفتم نمی توانم بالین خانم الهی را ترک کنم. اما خود ایشان که به سختی می توانستند حرف بزنند گفتند برو. پرسیدم: من در این مصیبت بزرگ چگونه می توانم تسکین شان بدهم؟ به ویژه آن که شخص غریق بسیار جوان بود.

ایشان گفتند برو و این بیت نظامی را بخوان:

چون قامت ما برای غرق است

کوتاه و دراز را چه فرق است!؟

این را گفتند و چون بدحال بودند، دوباره بیهوش شدند. من، هم محو این بیت زیبای نظامی شدم، هم در شگفت از حضور ذهن آن بانوی گرامی آن هم در بستر احتضار! و اینکه آموزه های ادبیات فارسی در سخت ترین حالات و لحظات هم به یاری انسان می آید! خلاصه رفتم شعر را پیدا کردم و از همان بیت کلی الهام گرفتم. پس سریع به شهرستان رفتم و سخنرانی کردم و برگشتم. منظورم این است که در یک بیت نظامی می توان آموزه های بسیار ارجمند و اثرگذاری یافت.