زاد و ولد یکی از وقایع مهم جمعیتی در هر کشور است. همان طور که افزایش نرخ باروری زمانی مسالهساز و چالش برانگیز عنوان میشد، اکنون نرخ پایین باروری نیز سبب به صدا درآمدن زنگ هشدار شده است.
در شرایط کنونی به دلیل مسائل اقتصادی، وضعیت اشتغال و آموزش و تحصیلات جوانان شاهد نرخ پایین ازدواج و در نتیجه نرخ پایین باروری هستیم، به طوری که اعظم کریمی، مدیرکل دفتر توسعه اجتماعی معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اخیرا در یک نشست خبری اعلام کرد: زاد و ولد با سرعت زیاد در حال کاهش است و تخمین زده شده با کاهش ۲۰ درصدی زاد و ولد، تنها طی سه سال گذشته مواجه باشیم که بسیار کاهش چشمگیری است.
نظر به اهمیت این موضوع و پیامدهای آن برای جامعه، پژوهشگر ایرنا با «احمد دراهکی» عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی به گفت و گو نشسته است که در ذیل مشروح آن را میخوانید:
روند باروری طی سه دهه اخیر
دراهکی پیرامون روند باروری طی سه دهه اخیر گفت: روندهای باروری در کشور نشان دهنده آن است که میزان باروری کل (TFR) ایران در اوایل دهه ۱۳۶۰ حدود ۷ فرزند برای هر زن بوده است که این میزان در حدود سال ۱۳۸۵ به زیر سطح جانشینی (۲.۱) رسید.
در سال ۱۳۹۰ میزان باروری کل ایران ۱.۸ بوده که این میزان در سال ۱۳۹۵ با اندکی افزایش به حدود ۲.۰۱ رسید. شواهد و برآوردهای اخیر نشان دهنده آن است که میزان باروری کل در سالهای اخیر روند کاهشی به خود گرفته و در حال حاضر میزان باروری کل در حدود ۱.۷ فرزند برای هر زن رسیده است. همچنین آمارهای تعداد تولد نیز بیانگر آن است که تعداد موالید طی سه سال اخیر با کاهش قابل ملاحظهای روبرو بوده است.
عوامل تاثیر گذار بر میزان باروری
دراهکی در خصوص عوامل تاثیر گذار بر میزان باروری طی سه دهه اخیر گفت: برای اینکه بدانیم کدام عوامل در این زمینه دخیل هستند در مرحله اول باید به سراغ عوامل تعیین کنندهی بلافصل باروری رفت. در این زمینه مدلهای گوناگونی توسط جمعیتشناسان ارائه شده است که یکی از مهمترین این مدلها، مدل بنگارات است. بنگارات از هشت متغیر بلافصل نام میبرد که به صورت مستقیم بر باروری تاثیرگذارند. سایر متغیرها به عنوان متغیرهای زمینهای از آنها یاد میشود که از طریق تاثیرگذاری بر متغیرهای بلافصل عمل میکنند.
وی افزود: بحث درباره این مدل مبسوط است، بنابراین در این فرصت کم من به اجمال به مهمترین متغیرهای این مدل اشاره میکنم. دو متغیر مهم در این مدل شامل ۱- جلوگیری از حاملگی و ۲- نسبت زنان ازدواج کرده یا زنان در وصلتهای جنسی که شامل: سن در اولین ازدواج، نسبت زنانی که هرگز وارد وصلتهای جنسی نشدهاند و تناوب طلاق، بیوگی و ازدواج مجدد میشود. البته متغیرهایی مانند نازایی طبیعی و نازایی آسیب شناختی نیز به نظر من در این مدل دارای اهمیت ویژهای است که باید به آنها توجه کرد.
این جمعیت شناس اشاره کرد: مطالعات جمعیتشناسان نشان دهنده آن است که یکی از مسیرهای اصلی دستیابی به باروری پایین در ایران افزایش سن ازدواج بوده است. در سالهای اخیر سن ازدواج جوانان به صورت متناوب افزایش داشته است و این افزایش بیتاثیر برای کاهش باروری نبوده است. نتایج سرشماری ۱۳۹۵ نشان دهنده آن است که حدود ۵۰ درصد از دختران ایرانی تا سن ۲۵ سالگی ازدواج نکردهاند. از سوی دیگر آمارهای طلاق رو به افزایش بوده که خود به عنوان یک وقفه در ازدواج عمل میکند و به عنوان یک متغیر بلافصل بر باروری تاثیرگذار بوده است. در رابطه با متغیرهای زمینهای تاثیرگذار میتوان به متغیرهایی گوناگونی اشاره کرد که توسط جمعیتشناسان مورد تاکید قرار گرفتهاند و این عوامل میتوانند به ویژه دو متغیر بلافصل ذکر شده را مورد تاثیر قرار دهند. از جمله این متغیرهای نگرشها و هنجارهای مرتبط با باروری است مانند اندازه ایدهآل خانواده که در دهههای اخیر به سمت کوچک شدن حرکت کرده است. هزینه اقتصادی فرزندان که شامل هم هزینههای مالی یا هزینههای مستقیم نگهداری را شامل میشود و هم هزینههای فرصت از دست رفته که هزینهها یا درآمدهای صرفنظر شده توسط والدین هستند.
وی افزود: تغییراتی که در زمینه ارزش فرزندان صورت گرفته از اهمیت ویژهای برخوردار است. در یک تعریف کلی ارزش فرزندان را میتوان به عنوان مجموعه چیزهای خوبی که والدین با داشتن فرزند دریافت میکنند تعریف کرد. افرایش سطح تحصیلات به عنوان یکی از متغیرهای زمینهای مهم شناخته میشود که میتوان متغیرهای بلافصل مهمی مانند افزایش سن ازدواج یا سایر متغیرهای دیگر را تحت تاثیر قرار دهد.
در میان عوامل ارزشی تغییریافته باید به هویت مادری اشاره کنیم که در کاهش فرزندآوری اثرگذار بوده است. در گذشته فرزندان به مادران هویت میدادند و حتی مادران با نام فرزندان خود شناخته میشدند. در جامعه جدید هویت زنان در جامعه تنها به هویت مادریشان خلاصه و محدود نمیشود و فرصت هایی برای زنان برای دنبال کردن نقش های به غیر از مادر بودن ایجاد شده است و از سوی دیگر فرهنگ مصرفگرایی به دنبال تغییر گفتمان هویت مادری است.
در کنار تحولات ارزشی و ایدهای به نظر من عاملی که به ویژه در سالهای اخیر مساله باروری را بغرنج کرده و اگر تداوم یابد، میتواند به کاهش بیشتر باروری منجر شود فشارهای اقتصادی و ناامنی اقتصادی ایجاد شده در سالهای اخیر به ویژه بر روی جمعیت جوان کشور که به حق سرمایههای اصلی کشور هستند میباشد. توجه داشته باشیم که تعهدات بلند مدتی مانند ازدواج یا والدین شدن مستلزم حدی از ثبات شغلی یا دورنمای واقعبینانه شغلی و امنیت اقتصادی است. به نظر من اتفاقاتی که در حوزه افزایش قیمت مسکن در سالهای اخیر اتفاق افتاده است را میتوان یک فاجعه دانست که حتی اجاره یک واحد مسکونی کوچک را برای زوجین جوان به یک چالش اساسی تبدیل کرده است.
همزمان با ناامنی اقتصادی و افزایش نابسامان قیمتها ما متاسفانه شاهد آن هستیم که فرهنگ مدارا نیز در جامعه کاهش یافته است. یکی از جلوه های زیبای فرهنگ اسلامی و ایرانی مدارا بوده است که این امر در رابطه با مالک و مستاجر نیز نمایان بوده است. طبق این فرهنگ زمانی که مستاجر صاحب فرزند میشد صاحبخانه نه تنها اجاره را افزایش نمیداد بلکه میگفت چون شما صاحب فرزند شدهاید و هزینههای زندگی شما افزایش یافته اجاره کمتری بپردارید. اما در این شرایط ناامن اقتصادی متاسفانه در مواردی میشنویم که نه تنها مالکان این کار را نکرده، بلکه با افزایش قیمت اجاره به صورت غیر قانونی و شرعی مستاجران را بیرون کردهاند. از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمودند: خداوند مظهر مدارا است و دوستدار مدارا. مدارا عطیه الهی بر شایستگان آفریده خود است، آنچنان که اهل خشونت از آن بهرهای ندارند (وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۱۲). بنابراین در کنار مدیریت کارآمد در جهت بهبود اقتصادی زندگی مردم و کاهش ناامنی اقتصادی، حفظ ارزشهای فرهنگی غنی خود نیز لازم و ضروری است.
پیامدهای میزان باروری پایین در جامعه
دراهکی درباره پیامدهای باروری پایین در جامعه گفت: پیامدهای باروری پایین از جهات گوناگون جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قابل بحث است. جمیعت و مسائل مرتبط با آن همواره به عنوان یکی از موضوعات استراتژیک برای همه جوامع مطرح بوده است.
باروری به عنوان یکی از مولفههای اصلی پویایی و بالندگی جمعیتی مطرح است و تاثیر آن بر پویایی و ساختار جمعیت اجتناب ناپذیر است. در رابطه با تاثیرات جمعیتی میتوان گفت باروری پایین یک ساختار جمعیتی را منجر میشود که با کاهش جمعیت حتی در برخی موارد با سقوط جمعیتی در آینده روبرو خواهد بود و این آینده دور نیست.
در این رابطه توجه به مفهوم نیروی محرکه جمعیت نیز حائز اهمیت است. تاثیر نیروی محرکه جمعیت از طریق ترکیب سنی جمعیتی است و زمانی که جمعیت به سمت ساختار سالمند حرکت میکند نیروی محرکه مرگ رو به افزایش میرود. کاهش جمعیت بر روی عرضه نیروی کار نیز تاثیرگذار است. برای نمونه اگر روندهای جمعیتی حاضر تداوم یابد از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۵۰ نیروی کار برای ژاپن از ۶۸ میلیون نفر به ۴۶ میلیون نفر، برای ایتالیا از ۲۳ میلیون نفر به ۱۴ میلیون نفر و برای آلمان از ۴۱ میلیون نفر به ۲۸ میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
در این راستا است که اکثریت کشورهای اروپایی و آمریکایی سعی دارند با سیاستهای مهاجرپذیری این کمبود را جبران کنند. کاهش نیروی کار و فعال اقتصادی خود میتواند بر صندوق بازنشستگی و تامین اجتماعی نیز تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر جمعیت همواره از مولفههای قدرت و اقتدار برای جوامع مطرح بوده است.
ذکر این نکته نیز لازم و ضروری است که جمعیت به صورت اتوماتیک به مولفه قدرت یا توسعه منجر نخواهد شد، بلکه باید در راستای برنامههای توسعهای، سیاستهای جمعیتی تدوین و اجرا شوند. نمی شود جمعیت را رها کرد و با توجه به تعداد و رشد آن، سرمایه گذاری نکرد، و تصور نمود که این جمعیت روزی به قدرت تبدیل خواهد شد.
بدون سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرای برنامه ها، جمعیت به قدرت تبدیل نخواهد شد. بنابراین در کنار مسئله کمیت جمعیت، کیفیت جمعیت و برنامهریزی در جهت بهرهبرداری از آن بسیار حائز اهمیت است. کاهش فرزندآوری و باروری پایین بر کیفیت زندگی خانوادگی افراد نیز تاثیرگذار است.
یکی از جلوههای زیبای خلقت تولد فرزند است. شواهد و مطالعات متعدد جمعیتی از تاثیر فرزندان بر شادی و احساس خوشبختی والدین حکایت دارند؛ شادیای که تاثیرات آن ماندگار است. بنابراین پیامدهای روانشناختی باروری پایین نیز قابل بحث است. باروری پایین به کاهش دامنه و روابط خویشاوندی منجر میشود. شاید در آینده با نسلی روبرو باشیم که دیگر عمه، خاله، عمو یا دایی حتی برادر و خواهر را نخواند دید. این امر خود میتواند به کاهش گستره حمایتهای اجتماعی منجر شود که خود میتواند به کاهش باروری بیشتر یا حمایتهای غیر رسمی از سالمندان منجر شود.