با وجود اصرار دولت «جو بایدن» بر کاربرد ابزارهای تحریمی اما آنها همواره در اظهارنظرهای برجامی خود، رویکرد دولت «دونالد ترامپ» در قبال توافق هستهای را به باد انتقاد میگیرند؛ همانند موضعگیری اخیر «رابرت مالی» نماینده ویژه این کشور در امور ایران.
مالی چند روز پیش در گفتوگو با شبکه «اماسانبیسی» به شکست سیاست فشار حداکثری اذعان کرد و گفت: ما در وضعیتی از سوی دولت قبلی قرار گرفته بودیم که رییسجمهور بایدن تصمیم گرفت باید به آن پایان دهیم، یعنی کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که به طرز بدی شکست خورد و به منافع آمریکا هم آسیب زد.
این نخستین بار نیست که مالی بر شکست پروژه فشار حداکثری بر ایران تاکید می کند. او در دوره زمامداری ترامپ نیز بارها در مصاحبه ها و نوشتههای خود سیاست خارجی رییس جمهور جمهوریخواه را به نقد کشید. به عنوان نمونه مالی در آن زمان در مصاحبه ای تاکید کرد که تحریم به خودی خود هدف نیست بلکه ابزاری است برای رسیدن به هدف.
به گفته مالی در آن مصاحبه، هر چند فشار تحریم، اقتصاد ایران را دچار مشکل ساخته اما ترامپ را به اهدافی نظیر تغییر رژیم، دگرگونی رفتار یا کشاندن ایران پای میز مذاکره نزدیک نکرده است. بنابراین تحریم فقط در سطح تحریم باقی ماند. وی نتیجه گرفت که تجربه چهار دههای جمهوری اسلامی این موضوع را آشکار ساخته که مقامات تهران را نمیتوان صرفا با تحریم و ابزار فشار به تسلیم وادار کرد بلکه همواره در کنار تحریم باید راه های دیپلماسی را بازگذاشت.
دموکرات ها در اعتراف به شکست آمریکا برای پیشبرد سیاست فشار حداکثری بر تهران تنها نیستند و سران جمهوریخواه نیز در لفافه به این ناکامی اعتراف می کنند. حتی «مایک پمپئو» وزیر خارجه ترامپ که خود مجری این پروژه بود بعد از پایان دولت جمهوریخواه ترامپ به ناتوانی آمریکا در برابر ایران اذعان کرد و گفت «در خصوص وادار کردن تهران به کوتاه آمدن و وارد شدن ایران به توافقی که واقعا مانع از دستیابی به سلاح هستهای شود، تمام آنچه که امیدوار بودیم بهدست میآوریم، حاصل نشد.»
پس از این اعتراف پمپئو بود که رهبر معظم انقلاب فرمودند: دشمنان ایران و در رأس آنها آمریکا درصدد به زانو درآوردن ملت ایران بودند. البته ما میدانستیم که ملت میایستد و آنها شکست میخوردند اما امروز به اعتراف خود آمریکاییها و رفقای اروپاییشان، فشار حداکثری شکست خورده است.
همصدا با دموکرات ها و برخی جمهوریخواهان، کنشگران و فعالان سیاسی آمریکا نیز در این زمینه زبان به اقرار گشوده اند. میانه اسفندماه پارسال مدیر تحقیقات انستیتو واشنگتن در این پیوند گفت که «تحریمها اقتصاد ایران را به سمت غیرنفتی شدن برده. هر چه اقتصاد ایران از نفت فاصله بگیرد تحریم آن سختتر شده و حمایت بینالمللی از آن کمتر میشود! قابلیتهای موشکی و پهپادی ایران تهدیدی حیاتی برای دشمنان این کشور است. خبر بد این که در فناوریهای مختلف هم خیلی خوب دارند پیشرفت میکنند»
در ارتباط با نشانه های شکست پروژه کارزار فشار حداکثری، همچنان که تشریح شد مهمترین اهداف این برنامه تحقق پیدا نکرد؛ اهدافی سه گانه که راب مالی آنها را به طور دقیق برشمرده بود.
همچنین آمریکا در جبهه های مختلف سیاسی و بین المللی نیز با شکست مواجه شد. رد شدن طرح کاخ سفید برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران از جمله ناکامیهای آمریکا به شمار می رفت. آمریکا در زمینههای سیاسی و از طریق مجامع اثرگذار بینالمللی نیز تلاش زیادی را به کار بست ولی هر بار نمایندگان این کشور دست خالی برگشتند. شورای امنیت سازمان ملل که در ماه های پایانی دولت ترامپ برای رسیدگی به قطعنامه پیشنهادی آمریکا با هدف تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران تشکیل جلسه دادهبود، طرح پیشنهادی کاخ سفید را تصویب نکرد.
شکست سیاسی برای آمریکا که خود زمانی بانی تصویب همه قطعنامههای ضدایرانی در شورای امنیت بود، وقتی آشکارتر شد که تنها کشور کوچک «جمهوری دومینیکن» با آمریکا همراهی کرد. ۱۱ نماینده حاضر در نشست به قطعنامه رای موافق ندادند و به رای ممتنع بسنده کردند و همان طور که انتظار میرفت نمایندگان چین و روسیه با آن را مخالفت کردند.
نکته قابل تامل اما رفتار دوگانه خود دموکرات ها با جمهوری اسلامی ایران و برجام است. بعد از روی کار آمدن دولت بایدن، آمریکا در صدد بازگشت به توافق هسته ای برآمد البته بازگشتی غیرمسوولانه. تیم بایدن در حالی این روزها تهران را به بی ارادگی در احیای برجام متهم می سازد و از آمادگی خود برای لغو تحریم ها سخن می گوید که همانند دولت ترامپ اعتیاد عجیبی به تحریم ها دارد؛ رویکردی که باعث شده به رغم تکاپوی دیپلماتیک در زمینه هسته ای و برگزاری مذاکرات ششگانه وین، تا به امروز سرنوشت توافق در هاله ای از ابهام باشد.