در ادامه گفت وگوی ۱۶ مرداد ۱۴۰۰روزنامه آرمان ملی با صباح زنگنه تحلیلگر روابط بینالملل آمده است: مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی در حالی برگزار شده که یکی از رئوس اصلی سخنرانی وی در این مراسم رویکرد دولت جدید در زمینه سیاست خارجی بوده است. رئیسی در این مراسم عنوان کرده از هر طرح دیپلماتیکی که به لغو تحریمهای ایران کمک کند حمایت خواهد کرد. وی همچنین عنوان کرده است که دست دوستی به سمت کشورهای منطقه دراز خواهد کرد. به نظر میرسد رئیسی برخلاف تندروها که با برجام مخالف هستند، قصد ندارد بازی مذاکرات را به هم بزند و به دنبال راهکاری است که با استفاده تجربیات مذاکرات هشت سال گذشته برجام را به نتیجه برساند و از مواهب آن بهرهمند شود.
از سوی دیگر رئیسی به خوبی بهشرایط سخت منطقهای ایران آگاهی دارد و به همین دلیل بهدنبال رویکردی است که سطح تنشها را در خاورمیانه کاهش بدهد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر صباح زنگنه تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. دکتر زنگنه معتقد است: «ایران کشوری نیست که تجربیات بینالمللی و مذاکراتی خود را هر بار در سطل زباله بریزد و بخواهد دوباره از نقطه صفر آغاز کند. مذاکراتی که در گذشته صورت گرفته به کشور و نظام تعلق داشته و هزینههای زیادی برای به نتیجه رسیدن آنها پرداخت شده است. به همین دلیل عقل سلیم حکم میکند از این تجربیات برای بهبود وضعیت آینده استفاده کرد؛ مذاکراتی که در گذشته صورت گرفته با هزینه مردم و با اعتبار کشور و نظام صورت گرفته است و به همین دلیل این تجربیات کنار گذاشته نخواهد شد؛ بلکه مورد استفاده دولت آینده نیز قرار خواهد داشت». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
آقای رئیسی در مراسم تحلیف ریاستجمهوری یکی از رئوس اصلی سخنان خود را به موضوع سیاست خارجی اختصاص داده و عنوان کردهاند از هر طرح دیپلماتیکی که بتواند تحریمهای ایران را لغو کند استفاده خواهند کرد. این طرح دیپلماتیک باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
سخنانی که آقای رئیسی در مراسم تحلیف بیان کردهاند نشان میدهد ایشان درصد صحیحی نسبت به چالشهای اساسی کشور پیدا کردهاند. بدونتردید یکی از چالشهای اصلی کشور موضوع تحریمهاست که آقای رئیسی نیز به درستی به آن اشاره کردهاند که جای تقدیر دارد. تحریمها از طریق اعمال مقررات مالی و مقررات برای نقلوانتقال پول و کالا صورت میگیرد. این تحریمها نیز در عمل توسط آمریکا صورت میگیرد و بقیه کشورها از خواسته آمریکا تمکین میکنند. این وضعیت درباره کشورهای اروپایی و حتی روسیه و چین نیز وجود دارد. کشورهای ضعیفتر از قدرت کافی برای برخورد با این چالشها برخوردار نیستند. این در حالی است که قدرتهای بزرگ جهانی در این زمینه با خواستههای آمریکا همراهی میکنند. واقعیت این است که برطرف کردن تحریمها دو راه بیشتر ندارد. نخست اینکه ایران به چنان قدرت اقتصادی در داخل و ایجاد سازوکارهای مبادله کالا و پول برسد که دیگر تحریمها روی اقتصاد ایران تأثیرگذار نباشد. این روشی است که ممکن است نتیجهبخش باشد اما این احتمال نیز وجود دارد که۲۰ سال طول بکشد. با این وجود میتواند به عنوان یک روش مورد استفاده قرار بگیرد. اما در این ۲۰ سال آثار تحریمها روی زندگی مردم، وضعیت کشور و حتی تصمیمگیریهای دولتمردان بسیار اثر میگذارد. این نکته دارای اهمیت است که تأخیر در رفع تحریمها به معنای ضعیفتر شدن توانایی ایران در مقایسه با کشورهای رقیب و هموزن خود در منطقه مانند ترکیه و عربستان سعودی خواهد بود. این رویکرد در کلیه زمینههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در منطقه آثار منفی به جای خواهد گذاشت. اگر ما بخواهیم از این روش استفاده کنیم و در طول این ۲۰ سال به سمت خودکفایی کامل حرکت کنیم باید این نکته را در نظر بگیریم که در طول این سالها بقیه کشورها متوقف نخواهند شد و به توسعه و پیشرفت خود ادامه خواهند داد. در نتیجه فاصله به وجود آمده به مرور زمان بیشتر خواهد شد. راه دوم اقدام از طریق برجام و توافق هستهای با کشورهای غربی است. این توافق نیز بین ایران و کشورهای غربی یا به عبارت بهتر بین ایران و آمریکا صورت خواهد گرفت. تا زمانی که آمریکا در زمینه تبادل تجاری با ایران ممانعتی به وجود نمیآورد بقیه کشورها با ایران ارتباط اقتصادی داشتند و مشکلی نیز در این زمینه وجود نداشت. با این وجود از زمانی که آمریکا سیاستهای خود را علیه ایران اعمال کرد بقیه کشورها نیز از سیاستهای آمریکا در راستای تحریمهای ایران تبعیت کردند. به همین دلیل برای حل این مشکل باید از مسیری حرکت کنیم که این مشکل به وجود آمده که همان برجام و مذاکره با کشورهای غربی است، رفع شود. برجام باید از مسیر خود احیا شود. در این زمینه دیپلماسی درونمنطقهای میتواند تا۱۰ درصد مشکلات را مرتفع کند. این در حالی است که همچنان۹۰ درصد مشکلات بقای خواهد ماند.
در حالی که آقای روحانی عنوان کردهاند این امکان وجود داشته که در دولت دوازدهم برجام احیا شود اما چنین اجازهای داده نشد آقای رئیسی با چه روشی قصد دارد به سمت احیای برجام حرکت کند؟ آیا رئیسی از همان روشی استفاده خواهد کرد که روحانی استفاده کرده یا اینکه مسیر جدیدی را پیشروی خود ترسیم خواهد کرد؟
بین آقای روحانی و آقای رئیسی در زمینههای مختلف شخصیتی و مدیریتی تفاوتهایی وجود دارد. به جز این تفاوتها آقای رئیسی از دو ویژگی برخوردار هستند؛ نخست اینکه قوای مقننه و قضائیه و بیت رهبری از ایشان حمایت میکنند و این همراهی و حمایت کمک بزرگی برای دولت وی به شمار میرود. به عبارت دیگر آقای رئیسی در عین حالی که میتواند از نخبگان در تصمیمگیریهای خود استفاده کند از حمایت مراکز قدرت نیز برخوردار است و به همین دلیل میتواند تصمیمات و اقداماتی انجام دهد که برای آقای روحانی ممکن نبوده است. به نظر میرسد چالش جدی در این زمینه برای دولت رئیسی وجود نخواهد داشت. ویژگی دوم این است که دولت آقای رئیسی در شرایط آغاز به کار میکند که روند افزایش قیمت نفت آغاز شده است که کمک بسیار بزرگی به دولت آینده خواهد کرد. اگر آقای روحانی نفت را بشکهای ۲۰ یا۳۰ دلار می فروخت این امکان برای رئیسی وجود دارد که نفت را بشکهای ۷۰ یا ۸۰ و حتی تا ۱۰۰ دلار نیز بفروشد. در نتیجه این احتمال وجود دارد که با فروش یک میلیون بکشه در روز دولت رئیسی بتواند درآمدی در حدود۷۰ تا۸۰ میلیون دلار در روز داشته باشد. این ظرفیت و فرصت مهمی است که میتواند به دولت رئیسی کمک زیادی کند. رئیسی میتواند از این فرصت در راستای تقویت بازار داخلی و خارجی استفاده کند و تا حدودی وضعیت اقتصادی دولت خود را بهبود بدهد. دوقطبیشدن جامعه آمریکا و تردیدهایی که بین تصمیمگیران آمریکا وجود دارد این شائبه را ایجاد کرده که شرایط اطمینانبخش نیست و نمیتوان به راحتی درباره آینده اظهارنظرکرد. به همین دلیل حاکمیت سیاسی باید به صورت همزمان شرایط ایران و آمریکا را در نظر بگیرد. اینکه ما در داخل کشور به چه میزان میتوانیم نسبت به معادلات بینالمللی اجماع داشته باشیم از اهمیت بالایی برخوردار است. از سوی دیگر باید برای ما مشخص شود که به چه میزان میتوان روی طرف مقابل حساب کرد. اگر این مورد را بهخوبی محاسبه کنیم به نتیجه میرسیم که میتوانیم درباره آن تصمیمگیری کنیم. بنده بعید میدانم تا دو طرف به این مرحله نرسند حاکمیت همه چراغها را برای طرف مقابل سبز نمیکند.
رئیســـی و تــیـم مــذاکرهکننــده وی چه استراتژیای با کشورهای غربی مــذاکره خواهند کرد؟ آیا در این زمینه تیم وزارت خارجه وی دارای خلاقیتهای جــدیدی خواهـد بود؟ پیدا کردن گزینه مناسب برای جایگزینی ظریف به عنوان یک چهره بینالمللی برای رئیسی کار سختی نیست؟ رئیسی با این چالش به چه صورت برخورد خواهد کرد؟
ایران کشوری نیست که تجربیات بینالمللی و مذاکراتی خود را هر بار در سطل زباله بریزد و بخواهد دوباره از نقطه صفر آغاز کند. مذاکراتی که در گذشته صورت گرفته به کشور و نظام تعلق داشته و هزینههای زیادی برای بهنتیجه رسیدن آنها پرداخت شده است. به همین دلیل عقلسلیم حکم میکند که از این تجربیات برای بهبود وضعیت آینده استفاده کنیم. مذاکراتی که در گذشته صورت گرفته با هزینه مردم و با اعتبار کشور و نظام صورت گرفته است و به همین دلیل این تجربیات کنار گذاشته نخواهد شد؛ بلکه مورد استفاده دولت آینده نیز قرار خواهد گرفت. در آینده این تجربیات تکمیل خواهد شد و در زمینههایی که عجلهای صورت گرفته این عجله از بین میرود و در نتیجه باید رقابتهای سیاسی بین جناحهای سیاسی از بین برود. لذا با استناد به تجربیات هشت ساله مذاکرات بین ایران و کشورهای غربی که در نوع خود ثروت عظیمی به شمار میرود میتوان مذاکرات را جلو برد. البته این احتمال وجود دارد که دولت آقای رئیسی قصد داشته باشد در مذاکرات روش دیگری در پیش بگیرد که طبیعی است و حق هر دولتی است که براساس رویکرد خود عمل کند. آقای رئیسی میتواند با استفاده از افرادی که شناخت دقیق و علمی از محیط بینالمللی و فرازونشیبهای آن دارد به سمتی حرکت کند که چالشهای بینالمللی ایران به فرصت تبدیل شود. به همین دلیل دولت آقای رئیسی میتواند رویکردی را در پیش بگیرد که تجربه مذاکرات گذشته را غنیتر کند. تنها کشورهای عقب افتاده و کمتر توسعهیافته تجربیات گذشته خود را کنار میگذارند که آن هم بیشتر با کودتا این اتفاق رخ میدهد. این کشورها قصد ندارند از هیچ تجربه تاریخی خود استفاده کنند و به همین دلیل بدونرسیدن به نتیجه مطلوب تنها شرایط مختلف را تجربه میکنند. این در حالی است که جمهوری اسلامی کشور بزرگ و قدرتمندی است و تجربیات ارزشمندی در زمینه بینالمللی دارد. از نظر تاریخی نیز ایران از تجربه چند هزارساله بوروکراسی، دیوانسالاری و ارتباط با کشورهای جهان برخوردار است. این تجربهها دور ریختنی نیست و نمیتوان علیه آن کودتا کرد. بدونتردید آقای رئیسی از هوش و ذکاوت کافی و آگاهی نسبت به تاریخ و تمدن ایران برخوردار هستند و به همین دلیل با استفاده از تجربیات موجود به سمت تکمیل این تجربیات و اصلاح نقاط ضعف آن حرکت خواهند کرد.
مهمترین چالشهای پیشروی دولت رئیسی در زمینه سیاست خارجی چه خواهد بود؟ رئیسی باید با چه رویکردی این چالشها را مرتفع کند؟ مهمترین چالشهای دولت رئیسی در زمینه منطقهای چه خواهد بود؟
دیدگاههای رئیسجمهور ایران برای کشورهای همسایه دارای اهمیت است. مهمانهای خارجی نیز که در مراسم تحلیف رئیسجمهور حضور داشتهاند واکنش مثبتی به دیدگاههای آقای رئیسی در زمینه مسائل منطقهای نشان دادهاند. آقای رئیسی در سخنان خود عنوان کردهاند به سمت کشورهای همسایه دست دوستی دراز میکنند که این رویکرد اگر در عمل رخ بدهد میتواند در آینده معادلات منطقه تأثیرگذار باشد. رویکرد تعاملی و مثبت ایران در عرصه بینالمللی و منطقهای باعث خواهد شد کشورهای منطقه با اطمینان بیشتری روی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای حساب کنند و ایران را یک کشور قابلاعتماد قلمداد کنند. در مراسم تحلیف آقای رئیسی روسایجمهور کشورهای هم مرز شرقی و غربی ایران حضور داشتند که آثار مثبت دیدگاههای آقای رئیسی در آنها مشخص بود. از سوی دیگر چهار کشور از شش کشور شورای همکاری خلیجفارس در این مراسم حضور داشتهاند که نشاندهنده رویکرد مثبت کشورهای حاشیه خلیجفارس و این شورا است که باید از این ظرفیت در آینده استفاده کرد. در این زمینه مدیرانی که آقای رئیسی انتخاب خواهند کرد و بهخصوص افرادی که قرار است در زمینه سیاست خارجی فعالیت کنند، در این زمینه نقش تعیینکنندهای خواهند داشت. نوع همکاری بین سایر نهادهای قدرت و مجریان سیاستهای کشور نیز در این زمینه تعیینکننده است. براساس شاخصها و علائمی که رویکرد ایران نشان خواهد داد کشورهای منطقه نیز سیاستهای خود را تنظیم خواهند کرد. رویکرد دولت آینده در زمینه سیاست خارجی علاوه بر کشورهای منطقه به قدرتهای جهانی مانند آمریکا که به شکلهای مختلف در معادلات منطقه تأثیرگذار هستند نیز چشمانداز آینده را نشان خواهد کرد که ایران قرار است در چه مسیری اهداف خود را دنبال کند. کشورهای منطقه با توجه به اعتمادی که به ایران دارند مطیع همه خواستههای تحمیلی قدرتهای جهانی نخواهند بود. این روند به همین ترتیب ادامه خواهد داشت و میتواند روابط را توسعه بدهد. این معادله بسیار حساسی است و رویکردی که در این زمینه اتخاذ میشود دارای اهمیت زیادی است.