نخستین منطقه حاشیه نشین را از شمال خرم آباد دنبال می کنیم، منطقه ای که با فاصله نسبتا کم به مناطق برخوردار شهر چسبیده است و از بلندای آن می توان قسمت های به اصطلاح مرفه و موجه شهر را دید.
کم کم از خیابان و کوچه های نیمه آسفالت به معبرهای خاکی می رسم، نخاله های ساختمانی بیشتر به چشم می آیند و آنچه نظرم را جلب می کند زمین های مسطحی است که ضایعات و زباله های دپو شده همچون خرمن های بدقواره ای در آن چیده شده است.
قبرستان بزرگی که دور تا دور آن دیوار کشی است، لامپ هایی که در مقابل و در جوار آن روشن هستند و نشان می دهند به خانه های آخر شهر نزدیک می شوم، برخلاف آنچه انتظار داشتم خبری از کوچه های تنگ و معبرهای باریک نیست، اینجا زمین خدا گسترده شده است اما زمینی خاکی، به دور از جدول و کانال بندی، روشنایی ضعیف و خانه هایی که بدقواره و نامتناسب در کنار هم آرام گرفته اند، سازه هایی که برخی از آنها نیمه ساز و تازه ساخت است و برخی نیز با دیوارهای کوتاه و سیمان سیاه زمخت رخ نمایی می کنند.
تلالو شبانه چراغ های شهربازی، پارک" کیو" و زیباکنار به وضوح از اینجا پیداست و کودکان اهل این منطقه، آنجا در ازدحام شبانه شهربازی و پارک مشغول کارهایی همچون وزن کشی یا دستفروشی هستند، با دست های کوچکشان که اکنون در سرمای از راه رسیده پاییز سرد شده است ذرت، باقالی، لیف، جوراب، پفک و توپ های رنگی کوچک را یکی یکی برای مردم به نمایش می گذارند.
اینها کودکان همین محله ای هستند که من اکنون از اینجا شهربازی را نگاه می کنم، کودکان حاشیه نشین!حاشیه نشینانی که شاید مشکلات آنها به ویژه مسایل کودکانشان تا دل شهر رخنه کرده است در حالیکه به مناطق مرفه شهر چسبیده اند اما کمترین خدمات رفاهی را دارند و همچنان تلاش می کنند تا نیازهای اولیه زندگی شان را رفع نمایند.
نزدیک غروب شده و زن جوانی که کودک خردسالش با خاک و خاشاک در حال بازی است با دقت به من خیره می شود، انگار که می داند اهل آنجا نیستم و شاید مرا وصله ناجوری در آن محل می بیند اما وقتی با او حرف می زنم متوجه می شوم تا چه اندازه فرد آگاه و مثبتی است.
زنی که سرنوشت، او را به حاشیه شهر خرم آباد کشانده و اکنون تنها دست مایه تفریح فرزندش خاک کف کوچه است، هرچند زن جوان نبود آسفالت و گل و لای شدید در زمان بارندگی را معضل می داند اما این خاک اکنون برای پسر زیبایش بهترین نعمت و وسیله ای برای تفریح است.
همچنان که من و همکارم را برای رفتن به منزلش تعارف می کند از نبود پارک وفضای سبز گلایه دارد و می گوید: اینجا امکانات رفاهی خوبی نداریم ولی فرزندانمان جایی برای تفریح ندارند و تنها سرگرمی آنها " خاک بازی " است.
در حالیکه با هم قدم بر می داریم به انتهای کوچه می رسیم، به یک تپه، جایی که به گفته زن جوان بهار و تابستان علاوه بر زیباییش، مامنی برای بازی کودکان است و مکانی برای دورهمی های زنانه، البته سگ های ولگرد هم در اطراف آن پرسه می زنند و جزیی جدانشدنی از زندگی حاشینه نشیان هستند.
از نبود داروخانه در نزدیکی شان می گوید و از نداشتن مسجد گلایه می کند، از مدرسه هم که می پرسم می گوید دخترها بعد از کلاس ششم باید به محله همجوار بروند، افت فشار آب به ویژه در تابستان ها کلافه شان می کند و دل خوشی از نماینده های مجلس و شورای شهر ندارند.
می گوید هنگام انتخابات خیلی رفت و آمد بالا می گیرد، خیلی ها با چند ماشین می آیند، درد دلشان را می شوند، قول مساعدت می دهند و قبلی ها را زیر سوال می برند اما اهالی منطقه تا انتخابات بعدی کسی را نمی بینند و آنها می مانند و مشکلات همیشگیشان.
پیرمردی که فکر کرده من مدیریا مسوولی هستم با حجم نسبتا زیادی کاغذ خودش را به ما می رساند و در ابتدای کلام از همسر بیمارش می گوید و بعد هم قبوض آب و برق را نشان می دهد و می گوید توان پرداخت ندارد.
از شغلشان می پرسم، با صراحت می گوید همه کارگر هستند و البته بیشتر اهالی منطقه نسبت فامیلی با هم داشته و یکدیگر را به خوبی می شناسند.
پیرمرد در حالیکه از مشکلات درمان سرطان همسرش می گوید به وجود دختر و پسرهای مجرد منطقه اشاره می کند، برخلاف آنچه تصور می کردم که شاید فقر موجب شود دختران این منطقه زودتر از سایر همسالان خود ازدواج کرده و از سر بار اقتصادی خانواده کم شوند، اما می گویند اینجا دختر وپسرهای مجرد به دلیل نبود هزینه های تامین ازدواج و جهیزیه زیاد هستند و تعداد کمی هم که تحصیلات دانشگاهی دارند همچنان بیکار مانده اند.
با اصرار پیرمرد به خانه اش رفتیم، حیاطی که کف آن با تکه های زمخت و ناسازگار سیمان پر شده بود و بوی نم به وضوح احساس می شد، خانه ای نسبتا بزرگ بود که فقر از درو دیوارش می بارید، عکس هایی از رهبر انقلاب و امام (ره) به دیوار زده بود و تنها اتاقی که داشت پر شده بود از وسایلی که روی آن را با پارچه های رنگ و رو رفته پوشانده بودند، چند قابلمه بزرگ روحی هم گوشه اتاق بود و همسر بیمار پیرمرد می گفت در روستا برای خودش بروبیایی داشته است اما حالا که به اصرار فرزندانش زمین ها را فروخته و به شهر آمده اند تنها یاد آن روزهای خوب روستانشینی را با خود دارد.
چیزی در خانه نبود و سرمای هوا در چاردیواری اش غالب شده بود، آشپزخانه محقری در ته خانه به چشم می آمد و دیوارهای کاه گلی که نم داشتند، شاید همین هم باعث استخوان درد این زوج پیر شده است، از خانه پیرمرد بیرون می آییم، هوا تاریک کاملا تاریک شده است، معابر نامرتب و ناجور، روشنایی چندانی ندارند، به خانه بر می گردم تا فردا به محله حاشیه نشین دیگری بروم.
صبح فردا محله دیگری را دنبال می کنم، جایی که بر خلاف منطقه قبلی باید سربالایی بسیاری را طی کنی، خانه هایی که در کوچه های تنگ و تاریک با پله های ناموزون سیمانی در دل کوه جای گرفته اند، کوچه هایی که شاید نتوانند به خوبی ۲ نفر را همزمان از کنار هم عبور دهند.
همزمان که به این محله می رسیم خودرویی در ابتدای یکی از کوچه ها متوقف می شود و تخته بلند چوبی دست سازی را که در صندوق جای داده اند بیرون می آورند، مردی را که از لباسش پیداست تازه از بیمارستان مرخص شده است از ماشین خارج می کنند و بصورت درازکش روی تخته می گذارند، با احتیاط و البته حرفه ای از حدود ۲۰ پله غیراستاندارد پایین می برند و در تاریکی یکی از سردرهای ته کوچه گم می شوند.
منطقه حاشیه نشینی که از آسیب سیل ۹۸ در امان نمانده و علاوه بر تخریب دیوار برخی خانه ها به دلیل شدت بارش، خانه های که در ورودی این منطقه و بستر رودخانه کرگانه قرار دارند اسیر سیلاب و خالی از سکنه شده اند.
در این منطقه کوهپایه ای، بافت های بدقواره روبروی هم قد علم کرده اند و از بلندای آن می توان مسکن مهر کمالوند خرم آباد را در طرف مقابل مشاهده کرد، مسکن مهری که بدون شک جانمایی نامناسب آن، به نوعی حاشیه نشینی دیگری در خرم آباد ایجاد کرده است.
پسرنوجوانی را صدا می زنم خیلی خجالتی و کمرو است و خلاصه وار مشکلاتش را در نبود سالن ورزشی، زمین فوتبال و پارک بیان می کند.
زن میانسالی را در آستانه در به صحبت می گیرم و در حالی که به تیرهای چوبی سقف خانه کوچکش اشاره می کند می گوید زمانی که باد شدید است در خانه نمی مانند چراکه هر لحظه امکان ریزش دارد.
از مواقعی می گوید که بارها و بارها ماشین اورژانس و آتشنشانی نتوانسته وارد محل شود و امدادگران پله های ناجور و کوتاه بلند را به همراه وسایل و تجهیزات به دوش کشیده اند، از نبود درمانگاه در نزدیکی شان گلایه دارد و نوسازی خانه اش را مهمترین دغدغه عنوان می کند.
دخترش به دلیل مشکل مالی در سن ۱۶ سالگی ازدواج کرد و پسرش که مدرک کاردانی گرفته به دلیل نبود خانه و محیط نامناسب زندگی موفق به ازدواج نشده است، شغل بیشتر اهالی را کارگری عنوان می کند و می گوید تعداد خیلی کمی در اینجا وضع مالی خوبی دارند.
باوجود تمام کمبودهایی که در این مناطق دیدم اما بسیاری از افراد که هنگام گفتگو در اطراف ما حلقه می زدند انسان های شریف و کم توقعی بودند، افرادی که شاید عموم جامعه دید مثبتی به آنها ندارند اما بدون شک آبرومندی و درستی در میان آنها موج می زد، نکته ای که کارشناس اجتماعی استانداری لرستان هم تا حدودی با آن موافق است و اعتقاد دارد نباید همه حاشیه نشینان را با دید منفی قضاوت کرد.
حاشیه نشیان لرستان کمترین مساله را برای جامعه ایجاد می کنند
استاد جامعه شناسی در لرستان می گوید: بر خلاف باور عموم همه حاشیه نشینان بد نیستند، هرچند آسیب های بسیاری درون خود دارند اما به اندازه ای که در برخی استان ها مشکل آفرین هستند برای شهر خرم آباد مساله ساز نیستند و در استان کمترین مساله را برای جامعه ایجاد کرده اند.
دکتر فرهاد طهماسبی افزود: رفتارهای مخاطره آمیز در مناطق حاشیه ای استان نسبت به سایر مناطق حاشیه نشین کشور در کمترین حد نمود پیدا کرده است و آنچه بیشتر خودنمایی می کند رفت و آمد افراد معتاد به دلیل سکونت خرده فروشان در این محله ها است.
وی اضافه کرد: هرچند افراد غیرسالم و آسیب هایی همچون مشروبات الکلی، مواد مخدر و خانه های فساد در مناطق حاشیه نشین وجود دارد اما باید دقت داشت این موارد تنها مختص مناطق فوق نبوده و انسان های درستکار و آبرومند نیز در حاشیه ها زندگی می کنند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: سطح دانش، مهارت و تفکر صحیح به زندگی میان این افراد پایین است، مردسالاری از اصلی ترین مسایل درون خانوادگی آنها بوده و فقر و مسایل خانوادگی از خشونت و زورگیری در این جامعه بیشتر است.
مهاجرت غیرطبیعی، اصلی ترین دلیل حاشیه نشینی
طهماسبی گفت: مهاجرت غیرطبیعی، اصلی ترین دلیل بروز حاشیه نشینی است به این معنا که افراد فاقد تخصص از روستاها به شهر مهاجرت کرده و به دلیل بیکاری و درآمد کم نمی توانند در مناطق مناسب شهری زندگی کنند و به حاشیه ها پناه می برند.
وی ادامه داد: این افراد به دلیل نبود تخصص و مهارت جذب مشاغل کاذب می شوند که این مهم احتمال بروز برخی آسیب های اجتماعی را به ویژه میان کودکان و نوجوانان آنان به دنبال دارد.
آغاز درد مزمن حاشیه نشینی همزمان با قانون اصلاحات ارضی
طهماسبی حاشیه نشینی را درد مزمن تاریخی دانست و گفت: این پدیده همزمان با اجرای قانون اصلاحات ارضی در دوره پهلوی آغاز شد و روستاییان دسته دسته به شهرها مهاجرت کردند چراکه از طرفی منبع درآمد و معیشت خود را از دست داده و از طرفی گمان کردند می توانند با زحمت کمتر نسبت به کار در روستا، درآمد بیشتری از شغل های کاذب شهری داشته باشند.
وی تصریح کرد: بسیاری از مسایل مناطق حاشیه نشین شبیه اما شدت و ضعف برخی آسیب ها همچون خشونت و فساد در جاهای مختلف متفاوت است.
وی در خصوص انتقال حاشیه نشینان به مناطق شهری گفت: با این امر موافق نیستم چراکه اگر ترکیب جامعه حاشیه نشین بهم بخورد پراکنده می شوند و ممکن است برخی که دارای آسیب های اجتماعی هستند این آسیب را در نقاط مختلف منتشر کنند.
شکل گیری اجتماعات قومی و یکسان سازی فرهنگی در مناطق حاشیه ای
این محقق جامعه شناس اظهار داشت: بیکاری و کارگری از مشکلات درونی حاشیه نشینان است که به طور عمده در بسیاری از این خانواده ها وجود دارد و به نوعی فقر از اصلی ترین مسایل آنان می باشد.
وی ادامه داد: وابستگی های خونی، نژادی و طایفه ای میان حاشیه نشین ها ایجاد شده است و با توجه به تشابه شرایط زندگی، یکسان سازی فرهنگی میان آنها شکل می گیرد.
وی با اشاره به اینکه در هر منطقه حاشیه نشین خرم آباد، قوم های مختلف با گویش های مشابه ای کنار هم زندگی می کنند گفت: به دلیل تشابه شرایط اقتصادی و فرهنگی، رقابتی میان اهالی این مناطق برای ارتقا شکل نمی گیرد.
درمان حاشیه نشینی، از بازسازی روحی تا ترمیم کالبد شهری
این جامعه شناس و محقق تاکید کرد: حاشیه نشینی با انتقال و جابجایی اهالی درمان نمی شود بلکه باید ۲ کار مهم بازسازی روحی روانی مردم و بهسازی خانه ها را همزمان انجام داد.
طهماسبی در خصوص برنامه های دولت برای بهبود وضعیت حاشیه نشینان گفت: مداخلات اجتماعی و ایجاد دفاتر تسهیل گری با هدف شناسایی وضعیت موجود، شرایط فیزیکی، نیروی انسانی و تمام شماری منطقه توسط دولت دنبال می شود.
وی بررسی تعداد واحدهای مسکونی، سطح سواد، جمعیت و سایر شاخصه ها را از دیگر وظایف دفاتر تسهیلگری برشمرد و ادامه داد: نتایج این تمام شماری برای تجزیه و تحلیل به وزارت کشور ارسال می شود،ایجاد تسهیلات اجتماعی وفرهنگی همچون مهدکودک، سالن های ورزشی و مساجد برای حاشیه نشینان مورد توجه است و کلاس و کارگاه های آموزشی به ویژه برای بانوان این مناطق برگزار می شود.
این کارشناس امور اجتماعی ادامه داد: همزمان با این اقدامات باید بهسازی بافت های فرسوده و غیرقابل سکونت در دستور کار قرار گیرد تا با ایجاد یک انقلاب فرهنگی و عمرانی بتوان مناطق حاشیه نشین را به نواحی عادی شهر تبدیل کرد.
انتقال حاشیه نشینان به سایر نقاط شهر اشتباه است
طهماسبی با اشاره به تجربه موفق برزیل در خصوص ساماندهی مناطق حاشیه نشین گفت: اهالی این مناطق به محله خود تعلق دارند و انتقال آنها به سایر نقاط شهری علاوه بر اینکه برای خود این افراد خوشایند ومقبول نیست بلکه ممکن است موجب انتشار برخی آسیب های حاشیه نشینان در نقاط مختلف شهر شود.
وی همچنین تاکید کرد: تخریب کامل محل زندگی حاشیه نشینان نیز اشتباه است بنابراین باید همچنان که اقدامات فرهنگی در حال انجام می باشد نوسازی واحدهای مسکونی و معابر این مناطق صورت گیرد چراکه اثربخشی این اقدامات در صورتی افزایش می یابد که به موازات هم انجام شوند.
وی افزود: باید همزمان با مهارت آموزی اهالی توسط دفاتر تسهیلگری، کالبد محیط را تغییر داد تا از شرایط آسیب زایی همچون کوچه های تنگ و بدون روشنایی، کمبود امکانات بهداشتی و آموزشی عبور کنیم.
این استاد دانشگاه همچنین با انتقاد از جانمایی نامناسب مسکن مهر خرم آباد در سایت کمالوند گفت: این اقدام منجر به ایجاد یک منطقه حاشیه نشین و کم امکانات شده است.
حاشیه نشینی تنها در ایران است؟
براساس گزارش سازمان ملل سکونتگاه های غیر رسمی (حاشیه نشینی) چالش اصلی هزاره سوم معرفی شده اند به طوری که در دنیا از هر ۶ نفر یک نفر در سکونتگاه های غیر رسمی زندگی می کند.
براساس این گزارش در صورتی که این روند ادامه پیدا کند و دولت ها برنامه ای برای آن نداشته باشند تا سال ۲۰۳۰، حدود ۲ میلیارد نفر از جمعیت شهرنشین دنیا در این سکونتگاه ها زندگی خواهند کرد لذا در سال های اخیر یکی از دغدغه های مزاحم در توسعه پایدار شهری مساله حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیرمجاز شهری است.
حاشیه نشینی هایی که در اثر مهاجرت روستاییان و با فقر شهرنشینان رفته رفته افزایش می یابند همانند توده هایی بی سر و صدا در بدنه شهرها ایجاد می شوند.
سکونتگاه های غیررسمی و حاشیه نشینی تنها در ایران وجود ندارد بلکه در دنیا به ویژه کشورهای جهان سوم به یک دغدغه تبدیل شده است چراکه گفته می شود در حال حاضر ۴۲ درصد جمعیت کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه در همین سکونتگاه ها زندگی می کنند.
البته امروزه همگان می دانند یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیر رسمی فقر اقتصادی و فرهنگی است که شهروندان به دلیل آن نمی توانند محل مناسبی برای زندگی در اختیار داشته باشند.
دولت چه برنامه ای برای حاشیه نشینان دارد؟
ساکنان بافت های حاشه نشین به طور عمده از خدماتی نظیر پارک، ورزشگاه و معابر مناسب محروم هستند و درصورت بروز حوادث، روند امداد رسانی کند می شود، به همین جهت توانمندسازی این مناطق از تمامی جهات فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و آموزشی راه حل مناسبی است که امروزه مورد توجه قرار گرفته است.
توانمندسازی، رویکرد جدیدی برای کاهش فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و مجموعه اقداماتی را در بر می گیرد که منجر به شکوفایی قابلیت ها و خلاقیت های فردی برای ارتقای وضعیت موجود به وضعیت بهتر شود.
در طرح های توانمندسازی، ارتقای زیرساخت ها و خدمات شهری، حمایت از گروه های آسیب پذیر اجتماعی (کودکان، زنان سرپرست خانوار، معلولان)، ارتقای وضعیت معیشت و اشتغال زایی در کنار بهبود مسکن اجرا می شود.
بر همین اساس هیات دولت در سال ۹۳، سند ملی بازآفرینی شهری را مصوب کرد و بدون شک بر اساس این سند، بهسازی و نوسازی بافت های ناکارآمد شهری وظیفه یک دستگاه نیست و این سند نیز برای همکاری بیشتر نهادهای دولتی و غیردولتی تنظیم شده است.
براساس مطالعات انجام شده، تا قبل از سال ۹۰، در هزار و ۱۰۰محله از ۱۱۰شهر کشور، حدود ۶میلیون و ۷۰۰هزار نفر ساکن سکونتگاههای غیر رسمی بودهاند که با تطبیق آن با آمار سرشماری سال ۱۳۹۵، این تعداد به بیش از ۱۱میلیون نفر رسیده است.
از سال ۹۵ تاکنون آمار رسمی از تعداد جمعیت حاشیهنشین کشور وجود ندارد، اما برخی تخمین میزنند این جمعیت درحالحاضر شاید تا ۱۹میلیون نفر هم رسیده باشد.
همچنان که هوشنگ عشایری معاون وقت وزیر راه و شهرسازی و رییس سازمان بازآفرینی شهری ۲ سال گذشته در سفر به خرم آباد گفت: ۱۴۱ هزار هکتار اراضی ناکارآمد با ۱۹ میلیون نفر جمعیت ساکن، هدف طرح بازآفرینی شهری هستند، کل بافت های هدف بازآفرینی کشور ۲ هزار و ۷۰۰ محله در۵۴۳ شهر است و در برنامه ششم توسعه بازآفرینی یکهزار و ۳۳۴ محله در محدوده ۶۶ هزار هکتار اراضی شهری با ۱۰میلیون نفر جمعیت هدفگذاری شده است.
در سال های اخیر پدیده ای که بیشتر در کنار آسیب های اجتماعی همچون طلاق و اعتیاد عنوان می شود، مساله بافت های فرسوده و آسیب دیده شهری می باشد و به همین دلیل دولت طرح بازآفرینی شهری را برای ارتقای کیفیت زندگی در این محله ها تصویب کرده است.
پس از آن ستادهای بازآفرینی شهری در استان لرستان، جهت تدوین، اولویت بندی و تایید طرح و برنامه های احیا، بهسازی، نوسازی، ایجاد هماهنگی های بین بخشی، نظارت بر اجرای مصوبات و وظایف بخش های مرتبط به ریاست استاندار و دبیری اداره کل راه و شهرسازی استان از ابتدای سال ۹۴ و متعاقب آن ستادهای شهرستانی بازآفرینی شهری و کمیته های تخصصی فعال شد.
سکونتگاه غیررسمی، حاشیه نشینی و بافت های ناکارآمد مشابه هستند؟
کارشناس طرح بازآفرینی اداره کل راه و شهرسازی لرستان در این باره می گوید: حاشیه نشینان ( ساکنان سکونتگاههای غیررسمی) در حوالی محدوده قانونی شهرها سکونت دارند اما بافت های ناکارآمد میانی به نوعی حاشیه نشینان درونی و مرکزی شهرها هستند.
به گفته برزو بردی نشین سکونتگاه های غیر رسمی مناطقی از شهر است که عده ای به دلیل فقر و بدون برنامه ریزی در محدوده اراضی دولتی اقدام به ساخت و ساز کرده اند و دستگاه های خدمات رسان از جمله آب و برق مجبور به ارائه خدمات به این افراد هستند.
وی ادامه داد: در برخی موارد سکونتگاه های غیر رسمی( حاشینه نشینان) به دلیل مهاجرت روستاییان به شهر برای دریافت شغل و درآمد مناسب ایجاد می شود چراکه این افراد به صورت خانوادگی مهاجرت کرده و با تصرف اراضی و ساخت و ساز در هر نقطه شهر موجب ناهنجاری شهرنشینی می شوند.
۲۱ درصد جمعیت لرستان حاشینه نشین هستند
وی در خصوص وضعیت سکونتگاهای غیررسمی ( حاشیه نشینی) توضیح داد: ۹۰۱ هکتار معادل هشت درصد مساحت استان در این شرایط می باشد که ۲۲ هزار و ۲۳۰ نفر معادل ۲۱ درصد جمعیت استان را در خود جای داده است.
بردی نشین گفت: مناطق حاشیه نشین در پنج شهر خرم آباد با ۲۱۹ هکتار، بروجرد با ۲۱۲ هکتار، دورود با ۲۲۸ هکتار، کوهدشت ۱۱۲ و الیگودرز ۱۳۰ هکتار وجود دارد که به ترتیب ۶، ۶، ۱۴، ۱۴ و ۱۰درصد جمعیت این شهرها در این مناطق سکونت دارند.
بیش از ۳۸۴ هزارلرستانی در بافت های ناکارآمد سکونت دارند
بردی نشین گفت: در مجموع ۳۸۴ هزار و ۳۱۹ نفر در بافت های ناکارآمد میانی، سکونتگاه های غیررسمی( حاشیه نشینی) و بافت های فرهنگی و تاریخی استان سکونت دارند.
وی مساحت بافت های ناکارآمد کشور را بیش از ۱۴۰ هزار هکتار برشمرد و افزود: سهم لرستان از این رقم ۲ هزار و ۵۱ هکتار معادل ۱۴ درصد مساحت استان و ۱.۵ درصد کشور است که به تفکیک شامل ۳۴۳ هکتار بافت تاریخی فرهنگی، ۸۰۷ هکتار بافت ناکارآمد میانی و ۹۰۱ هکتار سکونتگاه غیررسمی می باشد.
وی ادامه داد: در مجموع، ۳۷۵ هزار نفر معادل ۳۵ درصد جمعیت شهری استان در بافت های ناکارآمد و نابسامان زندگی می کنند.
بردی نشین گفت: در تعریف جدید بافت های فرسوده پنج محدوده تاریخی فرهنگی، ناکارآمد شهری، سکونتگاههای غیررسمی، روستاهای اضافه شده به محدوده شهر و بافت های ناسازگار شهری از جمله کارخانه ها دسته بندی شده است.
حاشیه نشینان کمتر از ۵۰ درصد خدمات شهری را دریافت می کنند
وی اظهار داشت: افراد مستقر در بافت های حاشیه ای و سکونتگاه های غیررسمی کمتر از ۵۰ درصد خدمات شهری را دریافت می کنند که این امر منجر به بروز مشکلات بسیاری برای آنان شده است.
بردی نشین فقدان سند مالکیت رسمی و محرومیت از خدمات و زیرساخت های شهری را از شاخص های سکونتگاه های ناکارآمد عنوان کرد و افزود: شرایط موجود و حاکم بر این گونه نواحی در بروز ناهنجاری های اجتماعی بسیار مساعد است.
وی ادامه داد: ساکنان بافت های ناکارآمد از جمله حاشیه نشینان به طور عمده از خدماتی نظیر مدرسه، پارک، ورزشگاه و معابر مناسب محروم هستند و درصورت بروز حوادث، روند امداد رسانی کند می شود.
این کارشناس بهسازی شهری درخصوص چگونگی مواجهه با حاشیه نشینی گفت: بدون شک انجام اقدامات ضربتی راه حل نهایی بهسازی و یا حذف این مناطق نیست و توانمندسازی این مناطق از تمامی جهات فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و آموزشی راه حل مناسبی است که امروزه مورد توجه قرار گرفته است.
بردی نشین گفت: توانمندسازی رویکرد جدیدی برای کاهش فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و مجموعه اقداماتی را در بر می گیرد که منجر به شکوفایی قابلیت ها و خلاقیت های فردی برای ارتقای وضعیت موجود به وضعیت بهتر شود.
وی یادآور شد: در طرح های توانمندسازی، ارتقای زیرساخت ها و خدمات شهری، حمایت از گروه های آسیب پذیر اجتماعی (کودکان، زنان سرپرست خانوار، معلولان)، ارتقای وضعیت معیشت و اشتغال زایی در کنار بهبود مسکن اجرا می شود.
مشکلات مشخص بافت های ناکارآمد برای جامعه
این کارشناس بازآفرینی شهری در خصوص مشکلات حاشیه نشینان و اهالی سکونتگاه های غیررسمی گفت: مسائل اجتماعی، نداشتن امنیت، نبود شغل و رشد فرهنگی نامناسب از جمله معضلات این مناطق است، همچنین از نظر کالبدی و مهندسی شهری نیز این مکان ها چهره زشتی به شهر داده اند و متناسب با روند توسعه نیستند.
بردی نشین با بیان اینکه بسیاری از بزهکاری های اجتماعی حاصل مناطق حاشیه نشین است، اظهار داشت: بدون شک هزینه کردن اعتبار در این برهه از بسیاری از هزینه های سنگین تر مالی و اجتماعی در آینده جلوگیری خواهد کرد.
وی همچنین درخصوص اقدامات دولت در رابطه با تمامی بافت های ناکارآمد گفت: سند ملی بازآفرینی شهری در سال ۹۳ مصوب شده است و بدون شک بر اساس این سند، بهسازی و نوسازی بافت های ناکارآمد شهری وظیفه یک دستگاه نیست و این سند نیز برای همکاری بیشتر نهادهای دولتی و غیردولتی تنظیم شده است.
بردی نشین اضافه کرد: برنامه بازآفرینی شهری در سال های ۹۹ و۱۴۰۰ برای شهرهای هدف استان شامل ۱۹ محله تهیه شده است و اقدامات اجرایی شامل تهیه طرح، زیربنایی، روبنایی و بهسازی محیط شهری در دستور کار قرار دارد.
موانع نوسازی منازل و مناطق حاشیه نشین و راهکارهای رفع آن
مدیرکل راه و شهرسازی لرستان نیز می گوید: استفاده از مشوق های لازم از جمله تخفیف عوارض شهرداری به میزان ۵۰ درصد ، تخفیف خدمات مهندسی به میزان ۳۰ درصد و معرفی به بانک جهت استفاده از تسهیلات ساخت بابت هر واحد در شهر های خرم آباد و بروجرد تا ۸۰۰ میلیون ریال بابت هر واحد و سایر شهر ها تا ۷۰۰ میلیون ریال و ودیعه اسکان موقت تا ۱۵۰ میلیون ریال برای بازآفرینی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری استان در دستور کار است.
وحید کرم الهی تصریح کرد: نبود سند رسمی جهت پرداخت تسهیلات و سایر مشوق ها، عدم امکان تملک توسط دستگاه های دولتی در این محلات، نبود فضای شهری مناسب و ناتوانی اقتصادی ساکنان برای مشارکت در نوسازی واحدهای مسکونی از مشکلات عمده در مسیر بازآفرینی مناطق حاشیه نشین است.
وی ادامه داد: همچنین با توجه به موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی برخی از محلات حاشیه نشین امکان ورود ماشین آلات و تجهیزات برای ورود به منطقه و نوسازی مسکن وجود ندارد.
وی در خصوص راهکارهای پیشنهای نوسازی مسکن مناطق حاشیه نشین گفت: لزوم اجرای برنامه جابجایی و اسکان مجدد مردم برخی محلات به دلیل توپوگرافی خاص و اعطای سند مالکیت به ساکنان برای استفاده از مشوق ها باید در دستور کار قرار گیرد.
کرم الهی تصریح کرد: استفاده از ظرفیت توسعه گران جهت تملک و اجرای پروژه های اسکان جدید، تدوین ضوابط شهرسازی و معماری خاص برای تسهیل در ساخت واحدهای مسکونی درجاساز، ایجاد فضاهای مناسب شهری بااستفاده از امکانات دولتی و شهرداری ها و امکان تملک گسترده توسط دولت و شهرداری ها جهت ایجاد فضاهای شهری از دیگر راهکارهای پیشنهای نوسازی مسکن مناطق حاشیه نشین است.
مدیرکل راه و شهرسازی لرستان اضافه کرد: تاکنون ۱۷ طرح بازآفرینی شهری در الیگودرز، خرم آباد، بروجرد، دورود و کوهدشت با اعتبار حدود ۲۷ میلیارد تومان بهره برداری و تحویل موقت شده و ۱۰ پرویه نیز با اعتبار هفت میلیارد تومان در دست احداث است.
این اظهارات در حالی است که بدون شک کودکان کار یکی از نتایج حاشیه نشینی هستند که تا دل شهر رخنه کرده و یکی از معضلات اجتماعی هستند، کودکانی که به نوعی دوگانگی های فرهنگی و اجتماعی را در محیط زندگی خود و در چهارراه های شهر تجربه می کنند.
آنچنان که مسوولان بهزیستی در سال های اخیر گفته اند بیش از ۸۰ درصد کودکان کار خرم آباد ساکن یک محله حاشیه نشین هستند، محله ای که حدود ۲۰۰ کودک کار دارد و بیشتر آنان قانون ستیز و آسیب زا تربیت می شوند.
رسیدگی به مسایل کودکان حاشیه نشین نیز مجالی کافی می خواهد که به آن پرداخته شود اما همین بس که مناطق حاشیه نشین به دلیل فقر و مشکلات فرهنگی با انبوهی از مسایل مختلف درگیر هستند و شاید کودکان آنها کمتر به چشم بیایند.