به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، تله فیلم لارو که این روزها در پلتفرمهای نمایش آنلاین به نمایش درآمده محصول سال ۱۳۹۹ و در ژانر اکشن و پلیسی معمایی است که به سفارش موسسه ناجی هنر، تولید شده و اولین نمایش خود را در تلویزیون همزمان با هفته نیروی انتظامی، داشته است.
این فیلم همانطور که در آغاز عنوان می کند به یاد شهدای نیروهای انتظامی و از سوی این نهاد ساخته شده است؛ چنانچه موسسه فرهنگی-هنری ناجی هنر در سال ۱۳۷۹ به منظور کمک به انجام ماموریت های نیروی انتظامی در جهت آگاه سازی و پیشگیری اجتماعی با تولید محصولات فرهنگی و هنری و همچنین ارائه مشاوره و خدمات انتظامی به پروژه های فیلم سازی که در آن ها سکانس های پلیسی وجود دارند، تشکیل شد.
در طی این سال ها موسسه ناجی هنر توانسته بیش از ۱۰۰ اثر تصویری از قبیل فیلم سینمایی، سریال، تله فیلم، مستند، انیمیشن و... تولید کند.
لارو همانگونه که اسم مشمئزکنندهاش مشخص است، اشاره به (لارو موجود نابالغ برخی از حشرات است که از تخم بیرون می آیند و پس از گذراندن زمان معین و در شرایطی ویژه بالغ می شوند) موجودی دارد که از حیات دیگران تغذیه می کند و با به تباهی کشاندن موجودات زنده دیگر، زنده می ماند، بر این اساس این اسم به صورت نمادین در این فیلم به قاچاقچی گردنکلفت مواد مخدری ارجاع می دهد که اتفاقا در خارج از ایران او را لارو مینامند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: پلیس برای دستگیری یکی ازسردستگان باندهای بزرگ موادمخدر و متلاشی کردن آن با مشکلات و موانعی روبرواست. برای ازبین بردن شبکه توزیع و ترانزیت موادمخدر بارها خون انسانهایی بیگناه ریخته میشود تا خانوادهها کمتر آسیب ببینند.
لارو درباره یکی از افسران امنیت اقتصادی با نفوذ در قالب پوششی، موفق به کشف یکی از پروندههای بزرگ فساد اقتصادی میشود.
مظاهری (یا همان لارو) پدر در ظاهر مهربانی (با بازی احسان امانی) است که در راه تجارت خودش حتی از درگیر کردن خانوادهاش در این داستان و از بین رفتن آنان در قمار مرگ بار قاچاق موادمخدر ابایی ندارد و در مسیر تجارت کثیف خود تا جایی پیش رفته که دیگر نمودی از انسانیت با خود ندارد؛ چنانچه، عذاب وجدانی از بابت قتل همسرش توسط مافیای موادمخدر ندارد و دختر خود را بدون اینکه او اطلاعی از محل درآمدها و پولشوییهایش داشته باشد شریک جرم خود ساخته و یا درصحنهای که پسرش با گلوله قاچاقیان کشته میشود، تنها به دنبال نجات جان خود و پولهایی است که به همراه دارد.
لارو فیلم ساده ای است که با بازیگران کمتر شناخته شده قصه خود را روایت می کند و البته ایرادات و نقایص خود را دارد.
یکی از قسمتهای مبتدیانه فیلم که بهشدت توی ذوق میخورد صحنهای است که فرمانده ارشد پلیس به دنبال ردی از قاچاقچیان به بازار و طلافروشیهایی میرود که مقصد احتمالی تغییر پولها هستند؛ با توجه به اینکه فیلم در سال ۹۹ و در زمان شیوع کرونا ساختهشده است، میبینیم که مردم معمولی در بازار همه ماسک بهصورت دارند، درصورتیکه هیچکدام از شخصیتها در خلال داستان ماسک ندارند و در جریان فیلم هم کرونا مطرح نیست.
فیلمهای بسیاری در این دوران (شیوع ویروس کووید ۱۹) در داخل و خارج از ایران تولیدشده است که تکلیف خود را با موضوع کرونا مشخص کردهاند؛ بهاینترتیب که فیلم درزمانی قبل از کرونا (و شاید بعدازآن) روایت میشود و دیگر جهان با یک پاندمی مرگبار روبرو نیست.
بر این اساس در هیچ صحنه داخلی و خارجی (وقتیکه کرونا مطرح نیست) ماسک بر صورت هیچ آدمی نیست و اگر هست اشارهای مستندگونه به احوال زمانه دارد؛ اما در این فیلم این موضوع نادیده گرفتهشده و همانطور که نمایش المانهایی چون موبایل یا لپتاپ برای فیلمی که ادعای به تصویر کشیدن دهه ۶۰ ایران را دارد، غیرقابلباور و کمیک جلوه میکند، در این فیلم هم وقتی اثری از کرونا در تمام فیلم نیست اما در مواجهه حقیقی با فضای جامعه این واقعیت وجود دارد، نوعی نادیده گرفتن مخاطب است که قابلاغماض نیست.
صحنه انتهایی فیلم و کشته شدن مقدم (با بازی رضا اخلاقی راد) توسط تک تیراندازی که به او شلیک میکند، بسیار تصنعی و هندی گونه است و اساساً نهتنها کمکی به همراهی مخاطب نمیکند بلکه همه موفقیتهای کج دار و مریز بازیها و فیلمنامه را بر باد میدهد.
دلیلی ندارد که همیشه در این دست تولیدات برای نشان دادن مظلومیت پلیس و نیروهای انتظامی کسی کشته شود؛ البته که جان باختن و شهادت این افراد در مبارزه با مافیای مواد مخدر موضوعی دور از ذهن و غیرواقعی نیست و کسی نمیتواند منکر بیشمار مصادیق آن در دنیای واقعی گردد اما کشته شدن یک فرد باید به نحوی طراحی شود که بیشترین اثرگذاری را بر مخاطب برای رسیدن به نتیجهای که فیلمساز به دنبال آن است، فراهم سازد؛ موضوعی که در مرگ مقدم هیچ توجیهی ندارد و بیشتر نوعی تلاش بیهوده برای اغراق در اثرگذاری پایانی بر مخاطب تلقی میشود.
از دیگر ایرادات این فیلم تناقض هایی است که در ظاهر و عمل بازیگران و کنشگران نقش ها وجود دارد؛ در یکی از صحنه ها که پلیس مبارزه با مواد مخدر به دنبال یک قاچاقچی موارد مخدر است (و البته صحنه تعقیب و گریز ابتدایی فیلم متری شیش و نیم را تداعی می کند) اضافه وزن مامور پلیسی که روی موتور حرکات نمایشی از خود نشان می دهد و در نهایت متهم را بازداشت می کند، به قدری عجیب است که هضم این واقعیت که چنین فردی بتواند چنین عملکردی داشته باشد را سخت می سازد.
به رغم ایرادات و نقاط ضعف یکی از قسمتهای موفق فیلم صحنه بازجوییهای پلیس با کنشگران عرصه قاچاق موادمخدر است؛ آدمهایی که برخلاف تصاویر کلیشهای ازایندست آدمها نه انسانهایی احمق و نابلد که اتفاقاً آدمهایی باهوش و زرنگ هستند که خلأهای قانونی را خوب میشناسند و پلیس را درراه مقابله دائماً به چالش میکشند و این شاید بهترین تصویر از سختیهای کار پلیس مبارزه با موادمخدر باشد که کلنجارهای فرسایشی آنان را با این افراد ضداجتماعی بهدرستی نشان میدهد.
در نهایت باید تصریح کرد که یکی از دلایل موفقیت فیلمها و تولیدات در سینمای امروز جهان جایگاه و پایگاه پژوهش است؛ در این مفهوم که هر فیلمی که بر موضوعی مشخص دست میگذارد باید تحقیقات کامل و جامعی روی آن موضوع داشته باشد و علاوه بر مشورت با صاحبنظران آن حوزه با فعالان و متصدیان آن حوزه نیز ارتباط بگیرد.
به همین دلیل است که میبینیم امروز سریالهای آمریکایی که مخاطبان گستردهای را در سراسر جهان به خود جذب کردهاند، در تیم نویسندگان خود بسته به موضوع محوری قصه از فیزیکدان، شیمیدان، پزشک، وکیل، جامعهشناس، روانشناس و ... استفاده میکنند.
این موضوع علاوه بر اینکه حفرههای اشتباه فیلمنامه را میپوشاند و داستان را باورپذیر میسازد، احترام به شعور مخاطب است. موضوعی که کمکم رگههای آن را میتوان در تولیدات سینمایی ایران دید و اگرچه این جریان باید خیلی پیشازاینها رخ میداد اما شروع آن در هر زمان و در هر اثر بارقههایی از امید را برمیانگیزد.
تولید یک مجموعه پلیسی به سفارش نهادی که چم و خم کارهای نیروی انتظامی را می شناسد قطعا کمک می کند که تصویری کمتر دستکاری شده از واقعیت به مخاطب ارائه شود. نکته مهم این است که امروز دیگر صرف ارائه تصویر پلیس به عنوان انسان خوب، باهوش و زرنگ و خلافکاران به عنوان انسان های بد، احمق و نادان دیگری جذابیتی ندارد و بهتر است که سازنده فیلم این موضوع را در نظر داشته باشد.
موضوعی که البته در لارو رعایت می شود و پلیس نه به راحتی که با طی یک مسیر سخت به سوژه ای که ماهها دنبالش بوده است، دست می یابد.
در تله فیلم لارو به کارگردانی علیرضا نسایی و تهیه کنندگی مسعود رجبیان بازیگرانی همچون رضا اخلاقی راد، الهام نامی، داریوش اشرفی، پوریا رستمی، امیر پیکاک، داوود ذاکری، باهنرمندی فرید قبادی و با حضور احسان امانی به ایفای نقش پرداختهاند.