تهران -ایرنا- زنده‌نام قیصر امین‌پور درسرایش منظومه عاشورایی «ظهر روز دهم» با روایت زیست حضرت قاسم (ع) ضمن تاکید و تکیه بر معرفی قهرمانی نوجوان، تلاش می‌کند تا او را به عنوان الگویی همیشه جاوید برای نوجوانان سرزمینش در راستای حق طلبی، مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم و ستم معرفی کند.

ادبیات در هر سرزمینی با در نظر گرفتن اقلیم و بافت اجتماع و ساختار آن جامعه‌ بی شک به عنوان آیینه افکار، باورها و گرایش‌های زبان و گویای هنر و اندیشه آن سرزمین است. در نگاهی کلان‌تر ادبیات بستری‌ست برای ماندگارسازی بخشی از دغدغه‌های بشر که شایستگی ماندگاری و حضور دائم اجتماعی دارند.

از میان گونه‌های رایج ادبیات، زبان شعر صریح‌ترین؛ خوش آهنگ‌ترین و در بسیاری از موارد ماندگارترین حضور ادبی در بطن و ذهن مردم هر کشوری به شمار می‌رود.

آنگونه که مهدی شادکام اوغانی پژوهشگر و منتقد ادبی در مقاله‌ای مطول با عنوان عاشورا در آینه شعر کهن فارسی آورده: حضور شعر در بافت ذهنی مردم، نشانه بارزی‌ از حضور مداوم و بی واسطه ادبیات - حال چه به صورت شفاهی چه مکتوب - در درون‌مایه‌ها و ساختار زندگی فردی-اجتماعی افراد یک عصر و جامعه است.

شعر سرخ پیوند دهنده دل‌های سوخته و باعث اعتلای جریان شعر ایران است

با در نظر گرفتن همین مقدمه؛ علت چرایی حضور «قیام عاشورا» در ادبیات فارسی - خصوصا شعر فارسی - و پرداخت نزدیک به هزار ساله به آن در شعر فارسی تا جایی که از شعر عاشورایی به شعر سرخ یاد می‌کنند، خود به یکی از مهمترین گونه‌ها و مکاتب ادبیات منظوم ایران در این سیر و گذار بیش از هزار ساله بدل شده است.

بنا به متن مقاله عاشورا در آینه شعر کهن فارسی: ورود حماسه کربلا به حیطه شعر، یقینا یکی از عوامل ماندگاری و پایایی نهضت عاشوراست. چرا که حضور پر رنگ شعر در روایت ماجرا و قالب نافذ مرثیه از سویی پیوند دهنده عواطف، دل‌های سوخته و حقیقت ماجرای ظهر عاشوراست و از سوی دیگر به نوبه خود باعث غنا و اعتلای اشعار و مراثی ست.

ادبیات عاشورایی، از غنی ترین و حماسی ترین ذخایر فکری و احساسی شیعی است و برخی از شاعران نیز تمام شهرت خود را مدیون همین ذخیره فکری - احساسی شیعی هستند که مشخص‌ترین و نام آشناترین‌شان آنها محتشم کاشانی و ترکیب‌بند درخشان «باز این چه شورش است...» اوست که با تصویر کشیدن و توصیف واقعه عاشورا به شاخص‌ترین شاعر عاشورایی از ابتدا تا زمان حال بدل شده است.

تقسیم‌بندی اشعار عاشورایی از دو دیدگاه درون‌مایه و ساختار

اغلب مراثی و اشعار عاشورایی از دیدگاه درون‌مایه و ساختاری به دو دسته مشخص قابل تقسیم هستند، دسته اول با پرداختن به جنبه تاریخی؛ روحی و عاطفی ماجرا با سرایش سوزناک‌ترین مراثی به ویژه با محوریت ظهر عاشورا، عواطف خویش را در قالب سوگواره نویسی و مقتل نگاری منظوم کردند.

دسته دوم گروهی هستند که کاربردی‌تر، اجتماعی‌تر و حماسی‌تر عمل کرده‌اند. این دسته یقینا با در نظر گرفتن ظلم ناحق و مظلومیت حضرت امام حسین(ع) ماجرا را بیشتر از زاویه ظلم ستیزی، حرکت مصلحانه و انقلابی اباعبدالله و در نهایت عاقبت کار نگریسته و سروده‌اند.

 این زاویه که بیشتر در میان شعرای متاخر به ویژه بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی دیده می‌شود تمام تلاش خود را به کار بسته تا فراتر از به شعر کشیدن در کربلا چه شد؟ به چرایی وقوع ماجرا یا چرایی ختم ظلم‌ستیزی به حادثه کربلا بپردازند.

به بیانی دیگر این دسته از شعرا، شعر خود را با نشان روشن واقعه کربلا و نهضت حسینی به برهانی برای حرکت‌های انقلابی و ظلم‌ستیزی بدل کرده‌اند. اتفاق و جریانی که میان شاعران عاشورایی چهار دهه اخیر کشورمان به وضوح قابل رصد است.

حال که این روزها و در دهه نخست محرم ۱۴۰۰ خورشیدی (۱۴۴۳ قمری) بر آن شدیم تا در کنار تعزیت بر مقام شامخ حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفای ایشان در دشت کربلا، به معرفی آثاری از حوزه ادبیات منظوم به عنوان کهن‌ترین شناسنامه هویت فرهنگی ایران زمین که محملی برای روایت و استمرار نهضت حسینی شده‌اند بپردازیم.

چهارمین گزارش از سلسله گزارش‌های معرفی آثار شاخص شاعران سرخ‌گو و عاشورایی کشورمان به منظومه عاشورایی ظهر روز دهم سوگ سروده زنده‌نام دکتر قیصر امین‌پور شاعر و پژوهشگر نامدار کشورمان اختصاص دارد.

ظهر روز دهم؛ روایت حضرت قاسم (ع)، کودک شهیدی که گمنامی را دوست‌تر می‌داشت

کتاب ظهر روز دهم منظومه عاشورایی در قالب نیمایی و برای مخاطب نوجوان درباره یکی از کودکان عاشورا - حضرت قاسم(ع) - سروده شده است که امروز خود او به یکی از الگوهای مبارزه در برابر ظبم و نمادی بر حریت و آزادگی بدل شده است.

آنچه این ماجرا را زیباتر و شگفت انگیزتر می‌نماید این است که گویی قهرمان این اثر نیز خود، گمنامی را دوست‌تر داشته است. زیرا بر خلاف معمول عرب که مبارزان در هنگام ورود به میدان خود را با اصل و نسب، ایل و تبار در رجزهایشان معرفی می‌کنند او به جای اینکه به نام و نشان، قوم و قبیله‌اش بنازد با افتخار فریاد می‌زند: «من آنم که امیر و مولایم حسین (ع) است و چه نیک مولایی است.

ظهر روز دهم، منظومه‌ای با دو کارکرد مهم در حوزه شعر عاشورایی نوجوان

زنده‌نام قیصر امین‌پور علاوه بر جایگاه منحصر به فردی که در شعر معاصر دارد، در حوزه‌های خاصی از شعر و ادبیات نیز شاعری پیشتاز و صاحب سبک به شمار می‌رود. از جمله این حوزه‌ها، حوزه شعر آیینی و شعر کودک و نوجوان است.

به تعبیر جواد محقق شاعر و از دوستان نزدیک امین‌پور: اگرچه باورهای اعتقادی در قیصر (همچون شخصیت خود او) در لایه‌های ناپیدا وگاه آشکار اشعار او حضور دائم و جاری دارد، اما برخی از اشعار او از جمله مثنوی «نی‌نامه» که اختصاص به سوگ سالار شهیدان امام حسین (ع) دارد، نمونه بارزی از شعر معیار در حوزه اشعار آیینی به شمار می‌رود.

علی محمدمودب شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی و مذهبی در پرونده ویژه‌ای که مجله ادبی شهرستان ادب با محوریت زنده‌نام قیصر امین‌پور که  چندین سال پیش منتشر کرده بود نوشته است: درحیطه شعر نوجوان، منظومه بلند «ظهر روز دهم» از اشعار ماندگار و اثرگذاری به شمار می‌آید که پرداختی به زوایای آن، از دو جهت مفید خواهد بود: هم ویژگی‌های یک شعر نوجوانانه را به‌گونه‌ای که قابلیت معیار بودن در این حیطه را داشته باشد، به علاقه‌مندان ارائه می‌کند و هم یک اثر متفاوت در حیطه اشعار آیینی با نوآوری‌ها و برازندگی‌های فراموش شده این حوزه را به خوانندگان معرفی می‌کند.

قیصر امین پور و میراث ماندگارش برای نسل نوجوانان انقلاب

به زعم قاطبه کارشناسان و اهالی فرهنگ و ادب، قیصر همیشه آفتابی ادبیات ایران، زنده یاد قیصر امین پور از آن دست نویسندگانی است که بخش مهمی از ماهیت قلم خود را در مواجهه با بازتاب مفاهیم انقلاب، دفاع مقدس و مبانی دینی و مذهبی برای نوجوانان استوار کرد. گواه این مدعا سال‌ها فعالیت او در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است و مهم‌تر از همه راه‌اندازی هفته نامه سروش کودک و در ادامه سروش نوجوان بود.

شاید امروز در بسیاری از بحث‌های ادبیات به ویژه ادبیات انقلاب نام قیصر امین‌پور با ماهیت شعر در حوزه دفاع مقدس و شعر آیینی برای مخاطب بزرگسال گره خورده است اما سهم او را در روایت بازتاب مفاهیم دینی با محوریت مفهوم کلانی به نام مقاومت و معرفی آن به نسل کودک و نوجوان انقلاب را نمی‌توان نادیده گرفت.

از جمله مهم‌ترین آثار زنده یاد امین‌پور در حوزه شعر کودک و نوجوان می توان به مجموعه‌های درخشانی چون مثل چشمه؛ مثل رود،   بی‌بال پریدن، به قول پرستو و منظومه عاشورایی ظهر روز دهم اشاره کرد.

چند شاید این تعداد از آثار، کفاف انگشتان یک دست را ندهد؛ در قامتِ کیفیت و اثرگذاری به ویژه بر کودکان و نوجوانان اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰ که امروز آن نسل خود مادران و پدرانی هستند که فرزندانشان نسل سوم انقلاب را نمایندگی می‌کنند خاطره‌ای از قلم نویسندگانی چون زنده یاد قیصر امین پور با خود به همراه دارند.

حضرت قاسم (ع)؛ الگویی برای نوجوان امروز

 روح جاری در واقعه عاشورا و آنچه ما به عنوان حماسه نهضت حسینی در ماه محرم و صفر بیشترین بازخورد و تعامل فرهنگی را با آن داریم از مهمترین جریانات شعری تاریخ انقلاب به شمار می‌رود. البته آبشخور آنرا می‌توان در سده های دور در آثار بزرگان ادبیات منظوم و منثور به وضوح رصد کرد.

قیصر امین‌پور قهرمان منظومه نوجوانانه ظهر روز دهم خود را بر محور یکی از نوجوانان ماندگار حماسه عاشورای حسینی استوار کرده است. منظومه ظهر روز دهم روایت کننده قلم امین‌پور در حوزه شعر نیمایی با ماجرای قهرمانی‌های حضرت قاسم(ع) است. فرزند ۱۲ ‌ساله امام حسن مجتبی(ع) که دوشادوش عمویش در صحرای کربلا مبارزه می‌کند.

مطابق اسناد تاریخی در واقعه کربلا ۹ یا ۱۰ کودک و نوجوان شهید شدند که یکی از آنها حضرت قاسم (ع) است. بزرگواری که در کنار دو عموی شهیدش یعنی حضرت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) تجربه ایستادگی در برابر لشکر یزید و یزیدیان را در صحرای کربلا با خود به همراه دارد. رشادت‌های او به گواه تاریخ و با قلم قیصر امین‌پور به یکی از مهمترین الگوهای همیشه جاوید نوجوانان در راستای حق طلبی و مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بدل شده است.

ویژگی ظهر روز دهم؛ سخن گفتن برای نوجوان با زبان و جهان او

قیصر امین پور در مواجهه با جهان نوجوانان؛ جایگاه، دیدگاه و معیار آنها را به ویژه در سنی که بیشترین بحث استقلال‌طلبی را این نسل تجربه می‌کند به خوبی می‌شناسد. به همین سبب در روایت منظومه ظهر روز دهم به هیچ وجه به سمت ادبیات شعاری پیش نمی‌رود و البته قلمش را با وجود درایت و اشرافی که بر جهان واژگان دارد به متنی مطنطن و زبانی ثقیل نمی‌آراید و با زبانی نرم، حالی شاعرانه و دوست داشتنی در کنار بهره بردن از شعر نو نیمایی بیشتر از آنکه برای خلق اثری منظوم تلاش کند به تصویرگری در قامت شعر برای همراهی و همذات پنداری هر چه بیشتر نوجوانان با این اثر پرداخته است.

مفاهیمی مانند وطن‌دوستی، آنچه به عنوان یکی از مهمترین ارزش های هر زاده سرزمینی شناخته می شود و در قامت میراث هر نسل به فرزندانش منتقل می‌شود و نوجوانان یکی از مهمترین میراث داران این مفهوم هستند. در کنار آن مفهوم، پایداری،   استقامت و تلاش برای افراشته نگه داشتن پرچم حق ولو به قیمت از دست دادن جان برای ماندگاری آرمان و هدفی الهی؛ مفاهیمی است که قیصر امین پور در منظومه ماندگار ظهر روز دهم برای نوجوانان کشورش قلمی کرده است.

کودکی تنها که شمشیر بلندش کربلا را شخم می‌زد!

منظومه ظهر روز دهم از آن دست سوگ سروده‌هایی است که بندبند آن به گوش بسیاری از مخاطبان و دوستداران ادبیات منظوم سرخ آشناست اما رد پایان این نوشتار برای مرور و قرار دادن ردی از خاطره این سوگ سروده درخشان زنده‌نام قیصر امین‌پور، فرازی این منظومه را به مرور می‌نشسنیم.  

و زمین و آسمان دیدند:

کودکی تنها به میدان رفت

تاکنون در هر کجا پیران،

کودکان را درس می‌دادند

اینک این کودک،

در دل میدان به پیران درس می‌آموخت

 چشم‌هایش را به آنسوی سپاهِ تیرگی می‌دوخت

سینه‌اش از تشنگی می‌سوخت

چشم او هر سو که می‌چرخید

در نگاهش جنگلی از نیزه می‌رویید

 کودکی لب تشنه سوی دشمنان می‌رفت

با خودش تیغی ز برقِ آسمان می‌بُرد

کودکی تنها که تیغش بر زمین می‌خورد

کودکی تنها که شمشیر بلندش کربلا را شخم می‌زد!

در زمین کربلا با گام‌های کودکانه

دانۀ مردانگی می‌کاشت

 گرچه کوچک بود؛ شمشیر بلندی داشت!