تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۷

همدان- ایرنا- ماجرای امسال و پارسال نیست، عاشورا کاروان جاری همه زمانه است، می‌آید تا بگوید حسین(ع) هرگز تمام نمی‌شود، کهنه نمی‌شود و تا ابد تازه و حقیقی است.

عاشورا می‌آید ماتم زده اما پُرجوش و خروش با ناله آسمان و زمین همنوا می‌شود و کوچه پس کوچه های شهر را به عطر راز و نیاز حسین(ع) خوشبو می‌کند.

عاشورا می‌آید با بوی اسپند و نذری و خاطره مشترک همه مردم شهر دوباره زنده می‌شود و پیر و جوان این دیار روزها همسایه‌ شیرمردان میدان کربلا شده و شب‌ها در کنار خیمه‌های عزا، حسین گویان کربلایی می‌شوند.

عاشورا می‌آید با پرده های آویخته بر در و دیوار شهر با نقشهایی بی بدیل و ماندگار.

نقش چشمی تیر خورده و دستانی قلم شده و مشک و علمی افتاده بر سینه وفا و غیرت عباس(ع).

نقش حنجره ای دریده بر دوش پدر، نقش «احلی من عسل» بر کام قاسمی نوجوان و چشم های گریان زینبیان بر گرد مرکبی خون آلود و....

عاشورا می‌آید و واژه های «کربلا» و «عطش» دوباره بر زبانها جاری می‌شود و در سوگ عزیز فاطمه(س) غنچه اشک بر گونه‌های سینه‌زن و زنجیرزن ثارالله پرپر می‌شود.

عاشورا می‌آید و کودک بیمار دیروز با پای برهنه سر بر پرچم سرخ حسین می‌ساید و مادر به رسم شکرگزاری از معبود و شفای طفلش خادم همیشگی اهل بیت(ع) می‌شود.

عاشورا می‌آید و مهر و عاطفه در مقابل کینه و بدی ها صف آرایی می‌کند.

خوبی‌ ها جوانه می‌زند، ریشه پلیدی ها می‌خشکد و واژه های ایثار، شجاعت و رشادت سر خم کرده و تعظیم می‌کنند حسین را، عباس را، شوذب را و حبیبب را.

عاشورا می‌آید با سفیر عشق و مسلمی بر بام دارالعماره ظلم و شهیدی که شهادتش طلوع قیامی است که سر منشا تمام قیامهای حق طلبانه تاریخ است.

عاشورا می‌آید تا بگوید حسین(ع) هرگز تمام نمی‌شود، کهنه نمی‌شود و تا ابد تازه و حقیقی است.

عاشورا می‌آید و همه ما را به سوی حسین (ع) می‌خواند: آیا کسی هست یاری و همراهی‌ام کند...؟!