تهران-ایرنا- کتابفروشان، برای حل مشکل بساط‌گستران، چشم امید به مخاطبان کتاب و مدیران فرهنگی دارند و ناشران نیز حقوق پایمال شده خود را از دادگسترانی طلب می‌کنند که باید بساط‌گستران را با حقوق دیگران آشنا کنند، موضوعی که هرگز برایشان اهمیتی نداشته است.

به گزارش روز شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، یکی از مشکلات مهم کتابخوانی، هیاهوست، هیاهویی که به نظر می‌رسد شهر دیگر به آن عادت کرده است، صدایی که در تعطیلات کرونایی نیز به گوش می‌رسید، صدای بساط‌گسترانی که کتاب‌هایشان را بی هیچ پرده پوشی به مخاطب عرضه می‌کنند. بازار کتاب، جز همه آسیب‌هایی که از کرونا دیده است، با مساله‌ای همیشگی به نام بساط‌گستران کتاب روبرو است.

کتاب‌های غیرقانونی و قیمت‌های دروغین؛ نقطه اتصال همه بساط‌گستری‌ها 

وجه مشترک آنچه در پرونده بساط‌گستری‌ها بررسی و در مصاحبه‌ها نیز به وضوح به آن اشاره شده است، کتاب‌های غیرقانونی است که قیمت‌های نادرست و دروغینی نیز دارند،  بخش مهمی از کتاب‌هایی که دست فروشان بازار کتاب به مخاطب عرضه می کنند، کتاب‌هایی است که غیرقانونی منتشر شده‌اند، بخش دیگری از این کتاب‌های قاچاق، آثاری هستند که در قالب کتاب‌سازی عرضه می‌شوند و با کوچک کردن یک کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای، آن را در ۲۰۰ صفحه منتشر کرده به فروش می‌رسانند. از سوی دیگر برخی ناشران غیرحرفه‌ای که با روشی سودجویانه نام مترجمان اصلی را به نام دیگری تبدیل و بدون زحمت ترجمه مجدد، دست به اقدامی به نام کتاب‌سازی می‌زنند، از این فروشنده‌ها برای فروختن کتاب‌های جعلی خود استفاده می‌کنند. 

هومان حسن‌پور، رییس اتحادیه ناشران، در گفت‌وگویی که با عنوان بساط‌گستران؛ زخم کهنه بازار کتاب، با ایرنا داشت، با اشاره به این که هر کتابخوان حرفه‌ای می‌داند یک کتاب خوب را نمی‌توان با تخفیف بالا خرید، گفت: «نوعی از تقلب را داریم که ناشر یک کتاب را ۷۰ هزار تومان می‌فروشد، برخی از این فروشنده‌ها کتاب را ۱۷۰ هزار تومان قیمت می‌گذارند و با اعلام بیش از ۵۰ درصد تخفیف از قیمت اصلی فروشنده هم، گرانتر می‌فروشند. از آن طرف ما می‌خواهیم راهی را بیابیم که مشکل کتابخوانی در کشور حل شود اما ضربه‌ها را از همین جا می‌خوریم.»

قیمت‌های ناشران واقعی، حد تعادل را تا حدی حفظ می کند تا مخاطب بتواند قیمت آن را بپردازد اما  ناشران تقلبی چون رنجی برای تهیه و تولید کتاب ها متحمل نشده اند، هر قیمتی که کتاب را بفروشند، برایشان سودآور محسوب می‌شود چون سرمایه خود را در خطر نمی‌بینند و به سادگی فروش یک کتاب را کنار گذاشته و کتاب دیگری را منتشر می‌کنند. 

محمود آموزگار که ناشری صاحب‌نام و نایب رییس اتحادیه ناشران است، در گفت‌وگویی با ایرنا با عنوان کتاب‌سازی، مهم‌ترین عامل رشد بساط‌گستران است، به شرح این مسئله پرداخت و اظهار داشت: «قیمت‌گذاری‌های دروغین و تخفیف‌های به ظاهر زیاد را به گونه‌ای در میان مردم مرسوم کرده‌اند که مثل یک شعار یا لوگو در خیابان، در ایستگاه‌های مترو در فروشگاه‌های بزرگ و دیگر مکان‌ها، دیده می‌شود اما مخاطبی که آگاه باشد وقتی قیمت کتاب را متوجه شود، می داند با قیمت نسخه اصلی تفاوت خیلی کمی دارد و در نهایت تخفیفی در کار نیست.»

بر اساس نظر آموزگار و حسن‌پور، بازبینی مجوز انتشار کتاب‌ها و مجوز فعالیت ناشرانی را که آثار موجه منتشر نمی‌کنند، یکی از موارد مهم در جلوگیری از رشد بی رویه بساط‌گستران است. نکته دیگر رسیدگی به مساله کاغذ است؛ چگونه در شرایطی که بسیاری از ناشران رسمی به سهمیه قانونی خود دسترسی ندارند، این کالا به دست ناشران غیررسمی می‌رسد؟

آموزگار با ریشه‌دار خواندن مسئله کتاب‌سازی و موضوع کاغذ، اضافه کرد: نکته اصلی افزایش بساط‌گستران، صدور بی‌رویه پروانه نشر است. خانه کتاب بارها اعلام کرده ۵ هزار ناشر سالی یک کتاب چاپ و منتشر می‌کنند اما می‌توانم بگویم ناشران واقعی و حرفه‌ای حدود دو هزار مجموعه در سراسر کشور هستند. برخی ناشران تنها برندسازی می‌کنند و از نشان و مجوز خود استفاده‌های دیگری می‌برند. اکنون در بازار بیش از ۱۵۰ ترجمه متفاوت از کتاب شازده کوچولو (سنت اگزوپری) و بیش از ۱۰۰ ترجمه از قلعه حیوانات (جرج اورول) در دست است؛ اما همه آنها رونویسی‌هایی از یک ترجمه خوب و پرمخاطب هستند و در نتیجه برای ناشران حرفه‌ای مشکل ایجاد می‌کنند.

حفاظت از حق انتشار (کپی رایت) کتاب‌ها از یک سو و حمایت از کتابفروشی‌ها و خریداران کتاب از سوی دیگر، برای جلوگیری از ادامه این روند غیرقانونی می‌تواند مفید واقع شود همچنان که اقدام نهادهای قضایی می‌تواند فرصتی برای پیگرد جدی وضعیت بساط‌گستران و سازندگان کتاب‌های غیرقانونی را فراهم کنند. همه نهادهای قانونی در حوزه کتاب در کنار یکدیگر، خواهند توانست پاسخی درست برای مسئله‌ بساط‌گستران بیابند، در حالی که اگر هر یک به تنهایی اقدام کنند، این مشکل به گونه دیگر و از جای دیگر سربرخواهد آورد و اژدهای هفت سر قاچاق کتاب، خود را به گونه دیگری نمایان خواهد کرد.

بساط‌گستران، نباید رسمیت پیدا کنند!

یکی از مهم‌ترین اندیشه‌هایی که درباره برخورد با دستفروشان وجود دارد، این نکته است که آن‌ها نیازمند هستند و از روی ناچاری دست به این کار زده‌اند، جمع شدن مغازه یا ورشکست شدن تولیدی، یکی از دلایلی است که ممکن است یک فروشنده، دستفروشی کند اما این مساله به دستفروشی کتاب ارتباطی ندارد. هیچ ناشر یا کتابفروشی با وجود ورشکستگی، در خیابان بساط کتاب خود را به راه نمی‌اندازد، چون کار او، محاسبات مشخصی دارد و نمی تواند این گونه بدهی های خود را بپردازد.

حسن‌پور، با تشریح این وضعیت گفت: «در راسته انقلاب، یکی دو دست‌فروش قدیمی داریم که مجموعا چهار کتاب دارند و همه آنها را می شناسند و در این کار مو سفید کرده اند. آنها به طور کلی در دید نیستند و کتاب هایشان نیز دست و دوم و مستعمل است. باقی آنها سیستمی کتاب چاپ می کنند، حتی اگر از یک کتاب ۵۰ نسخه بخواهید، برای شما می‌آورند. اگر به بساط آنها نگاه کنید، کتاب هایشان تکراری و شبیه به یکدیگر است و یک عنوان را شامل می‌شود. جالب است بدانید همه اینها توسط یکی دو نفر تغذیه می‌شوند، شما از ادبیات آنها متوجه می شوید که ناشر نیستند، چون دانشی پشت صحبت‌هایشان نیست، معنی حمایت از بساط‌گستران، کمک به تنگ‌دستان نیست.»

به دلیل همین عملکرد هماهنگ است که اکنون انبارهایی از کتاب‌های غیرقانونی به آسانی در دسترس فروشنده و خریدار قرار می‌گیرد و در اصلی‌ترین خیابان‌های شهر و مهم‌ترین میدان‌گاه‌ها خود را معرفی می‌کند. بساط‌گستران، در حال تبدیل شدن به صدایی رسمی هستند که قانون و قانون‌گذار موضع روشنی در برابرشان ندارد. بساط‌گستران در حال تثبیت جایگاه خود هستند و عبور ضابط قانونی برایشان هراس‌آور نیست و پس از  هر بار جمع‌آوری با چند روز پنهان شدن، می‌توانند جای دیگری از شهر به کار خود را ادامه بدهند. 

آموزگار نیز معتقد است: هر اندازه هم که برخورد تند و قهری صورت بگیرد، فایده‌ای ندارد. جمع‌آوری بساط‌گستران، نتیجه همکاری میان نهادهای مختلف بود اما چاره کار نیست، باید ریشه‌هایی که به این انحراف در بازار کتاب انجامیده است، زده شود.

کنار در بسته هر کتابفروشی، بساط‌گستری کمین کرده است

از آغاز همه‌گیری کرونا، مطالعه کتاب یکی از بهترین گزینه‌ها برای گذران ایام قرنطینه معرفی شده است اما با بسته شدن کتاب‌فروشی‌ها، کتاب های دوران قرنطینه مردم را بساط‌گسترانی تامین می کنند که در مورد مخدوش و غیرقانونی بودن کتاب‌هایشان بارها هشدارهایی داده شده است، کنار هر در بسته و چراغ خاموش یک کتابفروشی، بساطی دیگر روی زمین پهن می‌شود و ماجرایی دیگر آغاز خواهد شد.
نکته مهم‌تر آنکه یک کتابفروشی که همه شرایط بهداشتی‌ و شیوه‌نامه‌ها را رعایت می‌کند، بسیار کمتر باعث انتقال ویروس خواهد بود اما دستفروشان و بساط گستران کتاب، با کتاب‌هایی که در روزهای اوج آلودگی ویروسی شهر روی زمین پهن شده‌اند و مدام در دست افراد مختلف گرفته می‌شود در روزهای تعطیلی کتابفروشی‌ها سود خوبی می‌کنند.

رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان با بیان این که در دوران کرونا، در برابر در بسته هر کتابفروشی، یک بساط‌گستر، نشسته است، اضافه کرد: از نظر بهداشتی در پیاده‌رویی که مسیر رفت و آمد مردم است، اگر ۵۰ نفر می‌خواستند کتاب بخرند و وارد ۵۰ کتابفروشی می‌شدند، بالای سر یک بساط گستر می‌ایستند و شرایط رعایت شیوه‌نامه‌های کرونایی نیز فراهم نیست.

آموزگار نیز در پاسخ به این سوال که چرا در زمان قرنطینه کرونایی، تعداد بساط‌گستران افزایش یافته، گفت: کتابفروشی‌ها در سراسر جهان، مثل لباس‌فروشی یا رستوران نیستند که با هجوم افراد مواجه شوند. کتابفروشی‌ها خلوت هستند و به ویژه کتابفروشی‌های محلی پاتوق فرهنگی به حساب می‌آیند. کتابفروشی‌ها در زمان کرونا نه تنها آسیب‌زا نیستند بلکه امیدبخش نیز به شمار می‌روند. اگر به کشورهای دیگر نگاه کنیم، در قرنطینه اول کتابفروشی‌ها را بستند و بعد از آن، در دوره‌های بعدی اجازه باز بودن به آنها دادند چون زمانی که مردم را تشویق می‌کنیم در خانه بمانند، به کتابفروشی‌ها نیاز داریم که بتوانند شرایط در خانه ماندن را آسان کنند.

این ناشر و کتابفروش ادامه داد: در ایران توجهی به این ماجرا نشد و همه تلاش‌های ما در اتحادیه برای روشن شدن این مساله بی نتیجه باقی ماند. کتابفروشی یکی از نهادهای ضعیف اقتصاد ماست و این تعطیلی‌های مکرر، صدمات خود را دارد. از سوی دیگر هم در زمان قرنطینه با بساط‌گستران برخورد نمی‌شود، همه این موراد موجب شکل گرفتن پدیده ایست که بسیار به دور از قانون پیش رفته است.

سیدعباس صالحی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، در تیر ماه ۱۴۰۰ گزارشی از خسارت ۹ هزار میلیاردی کرونا به فرهنگ و هنر ایران، ارایه کرده است، بازار کتاب نیز بخش مهمی از این آسیب را دیده است اما در زمان اوج گیری کرونا که بیشتر کتابفروشان می‌توانند، بیشتر و بهتر در خدمت مردم باشند، باید درها را ببندند و منتظر سفارش تلفنی و آنلاین شود.

 کتابفروشانی که پیش از بروز کرونا نیز با مسائل مالی متعدد مواجه بودند و با همه سختی‌های کسب و کار فرهنگی مبارزه کرده اند اکنون در عمل با خطر بساط گسترانی مواجه هستند که در زمان تعطیلی کسب و کارها، همچنان سفره کتاب‌هایشان پهن است. آسیبی که هر روز بزرگتر و زیانبارتر می‌شود.

این گفته و بسته شد دهانم، باقی تو بگو اگر توانی

در پایان مجموعه گزارش‌هایی که از بساط‌گستران تهیه شد، خلاءهای قانونی و رسمی در کنار جزییاتی که به این پدیده ناخوشایند فرهنگی دامن می‌زند، بررسی و تحلیل شدند، کتابفروشان، چشم امید به مخاطبان کتاب و مدیران فرهنگی دارند و ناشران نیز حقوق پایمال شده خود را از دادگسترانی طلب می‌کنند که باید بساط گستران را با حقوق دیگران آشنا کنند، موضوعی که هرگز برایشان اهمیتی نداشته است. آنچه گفته شد همه مواردی بود که در حواشی بساط‌گستران دیده و شنیده شده است اما هنوز این مسئله به پایان نرسیده است.