تهران- ایرنا- رسانه آمریکایی بر این باور است در پی کنترل سریع طالبان بر افغانستان پس از خروج آشفته نیروهای آمریکایی در این هفته، روسیه فرصتی را برای تقویت نقش خود به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در حیاط خلوت خود می‌بیند.

به گزارش ایرنا، شبکه خبری سی بی اس نیوز روز یکشنبه نوشت: «روسیه سالهاست که با طالبان درگیر است. خروج آمریکا ممکن است به آن فرصتی بدهد تا نقش خود را گسترش دهد اما این کشور همچنین با مجموعه ای از خطرات روبرو است و این کشور را وادار به دنبال رویکردی دوگانه می کند: دیپلماسی با طالبان و نمایش قدرت در مرز خود.

به نظر می رسد که کرملین مایل است تا با طالبان برای تأمین منافع خود تعامل کند. از زمان تصرف کابل توسط این گروه ، نمایندگان مسکو با احتیاط به دنبال مذاکره برای تأمین امنیت مجموعه های دیپلماتیک خود در این منطقه بوده اند. دیمیتری ژیرنوف سفیر روسیه در افغانستان حتی در تلویزیون دولتی روسیه، طالبان را علنی ستود.

وی اظهار کرد: "ما در حال حاضر تحت حمایت طالبان به عنوان یک واحد بزرگ هستیم. آنها خاطرنشانی خوبی بر ما گذاشتند، افراد کافی، مسلح، آنها در امتداد محیط بیرونی سفارت ایستادند تا هیچ‌کسی نتواند به ما نفوذ کند-نه تروریست‌ها و نه اشخاص دیوانه."

زمیر کابلوف فرستاده ویژه ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در افغانستان هم اشاره کرد که ممکن است طالبان را بسته به اقدامات بعدی آنها، به عنوان یک نیروی حاکم به رسمیت بشناسند که می‌تواند یک پیروزی بزرگ برای شبه نظامیان باشد.

دیپلمات‌های روسی همچنین طالبان را به دلیل غلبه بر "دولت دست‌نشانده" اشرف غنی، رئیس جمهوری که از افغانستان گریخت و دوباره در امارات ظاهر شد، ستوده‌اند. روسیه تنها بخشی از سفارت خود را تخلیه کرد.

ژیرنوف گفت: "من بر اساس نخستین روز کنترل آنها بر کابل قضاوت می‌کنم. برداشت‌های من خوب است. وضعیت کابل اکنون بهتر از دوران اشرف غنی است. یعنی در زمان تروریست‌های طالبان بهتر از غنی است."

روسیه در سال ۲۰۰۳ طالبان را در فهرست تروریستی خود قرار داد اما از نمایندگان طالبان برای مذاکره در سال ۲۰۱۸ استقبال کرد و دولت غنی را دور زد. در ماه ژوئیه، طالبان حتی پس از سخنرانی جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا در مورد "عقب‌نشینی منظم" نیروهای آمریکایی، در مسکو یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کردند.

ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه، مبارزه با تروریسم را سنگ بنای ریاست جمهوری خود قرار داده است و دخالت این کشور در سوریه را توجیه کرده و از بشار اسد به عنوان راهی برای حفظ ثبات حمایت می‌کند.

اما در افغانستان، اهداف واقعی سیاسی در حال اجرا هستند زیرا روسیه نگران است که ایده‌های جنبش مبنی بر بنیادگرایی اسلامی به کشورهای اکثریت مسلمان شوروی سابق که با مسکو متحد هستند، برسد.

مسکو ضمن بررسی راه‌های دیپلماتیک تعامل با طالبان، همچنین با برگزاری رزمایش‌های نظامی مشترک در تاجیکستان و چین در نزدیک مرز افغانستان، از نیروهایی استفاده کرد که هدف آنها "نشان دادن عزم و توانایی ... برای مبارزه با تروریسم" بود.

الکساندر باونوف یکی از اعضای ارشد مرکز کارنگی مسکو به سی بی اس نیوز گفت: "هدف این است که اجازه گسترش طالبان در خارج از افغانستان را ندهیم و حکومت طالبان را تا حد ممکن در مقایسه با نسخه قبلی خود محدود کنیم. روسیه علاقه‌ای به داشتن داعش جدید در مرز خود ندارد. "

ارتش روسیه همچنین این هفته اعلام کرد که نیروهای روسی در رزمایش یک ماهه با تاجیکستان شرکت خواهند کرد. بر اساس یک پیمان امنیتی جمعی با کشورهای منطقه، مسکو موظف است در صورت حمله به یکی از این کشورها نیرو مستقر کند.

یکی دیگر از دردسرهای احتمالی مسکو، موج مهاجران از افغانستان است. روسیه به ندرت پناهندگی ارائه می‌دهد اما ممکن است با موج افغان‌هایی مواجه شود که در حال حاضر سعی دارند به تاجیکستان و ازبکستان برسند.

داریا میتینا ستون نویس روزنامه ودوموستی طرفدار مسکو نوشت: "ایالات متحده بار هزینه‌های بیهوده را به محض اینکه مشخص شد که هدف استراتژیک آنها در کنترل هرج و مرج بدون حضور آنها تحقق می‌یابد، برداشته است. همه تعهدات و همه خطرات به ما واگذار شد (حدس بزنید اکنون جریان پناهندگان در کجا شتاب خواهد کرد ، و همچنین با هزینه چه کسی مرزها و ارتش کشورهای آسیای مرکزی تقویت می شود؟ ..) ، و آنها وارد ماشین زیبایی شدند و پرواز کردند. "

مسکو سابقه دردناک خود را از یک مأموریت نظامی شکست خورده در افغانستان دارد. اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ برای تقویت یک دولت کمونیستی که علیه مبارزان چریکی می جنگید و انتظار داشت ظرف یک سال عقب نشینی کند ، به افغانستان حمله کرده بود.

آنها با مقاومت وحشیانه‌ای روبرو شدند و جنگ به جای آن ۹ سال ادامه یافت و ۲ میلیون افغان و نزدیک به ۱۵۰۰۰ سرباز شوروی را کشت. جنگجویان مجاهدان ضد شوروی بعداً در راه اندازی طالبان در دهه ۱۹۹۰ کمک کردند.

با فرار نیروهای متحد آمریکا از روی پل دوستی، همان تاریخی که نیروهای شوروی بیش از ۳۰ سال پیش برای راهپیمایی از آن استفاده کردند ، تاریخ تکرار شد که باعث خوشحالی در کرملین شد.

در مسکو، عقب نشینی ناگهانی نیروهای آمریکایی به عنوان یک شکست بزرگ در سیاست خارجی آمریکا تلقی می‌شود و امتیازاتی را برای ایده پوتین در مورد "جهان چند قطبی" که تلاش‌های ایالات متحده برای ترویج دموکراسی در سراسر جهان را رد می‌کند، به دست آورد.

کنستانتین کوساچف سناتور روس مسئول کمیته امور بین‌الملل می‌گوید: "در افغانستان، اسطوره قدرت مطلق قدرت نظامی آمریکا از بین رفته است. پایگاه‌های متروکه و ناتوانی در تامین امنیت و عملکرد یک فرودگاه ساده، نمادهای قدرتمندی هستند."

وی که در صفحه فیس‌بوک نوشته بود، اظهار کرد: "از این به بعد، این بمب‌ها نیستند که از هواپیماهای آمریکایی پرتاب می‌شوند، این افراد زنده هستند. و آنها بدون هیچ شرمی" مردم خود "را رها می‌کنند. برخی از همسایگان ما به این دلیل نگران هستند."»