ابنسینا در عصر خویش مظلوم بود و ناشناخته. مهاجری سیاسی- عقیدتی که از چنگ طالبانِ وقت خویش، گریخت و به نقاطی از ایرانِ عجم که امرای آن پاسدار خردمندی بودند پناه آورد. پزشک دربار امیران بود، اما از مستمندان و تهیدستان غافل نبود و در علم پزشکی چنان هوش و ذکاوت و تجربه خویش را به کار برد که کتب برجای مانده از او در بازهای هزار ساله، شفابخش جسم و جان هزاران هزار انسان دردمند از شرق تا غرب عالم شد.
ستایش ابنسینا، سر فرود آوردن بر پیشگاه دانایی است؛ او عمر چندانی نکرد و در ۵۷ سالگی دار فانی را در همدان وداع گفت اما از نور معرفت همچنان که شاعر بزرگ، انوری ابیوردی سروده؛ بینا بود و روشنگر راه انسان:
دیده جان بوعلیسینا
بود از نور معرفت بینا
سایه آفتاب حکمت او
یافت از مشرق ولو شئنا
جان موسی صفات او روشن
به تجلی و شخص او سینا
امروز اما بیش از هر زمان به ابنسینا نیازمندیم، هم در ایران و هم در جغرافیای جهان اسلام. ممکن است برخی از آثار علمی او در مواجهه با علوم جدید، مورد پذیرش واقع نشود، اما جان کلام و لب میراث آن جناب، عبور از قشریگری در تفسیر متون دینی و اتکا به عقل به عنوان راهنمای مسیر انسانها در امور دینی، سیاسی و اجتماعی است.
او در زمانه خویش و بعدها مورد تکفیر و نفرین علمایی قرار گرفت که برداشت قشری و ظاهری خود را نسخه نجاتبخش انسانِ دینی می دانستند و رجوع به قوه عاقله انسان و دستگاه معرفتی مبتنی بر خردورزی را به بد دینی و الحاد و کفر نسبت میدادند.
در زمان حال نیز که بنیادگرایی و جزمیتاندیشی و تقشّر در گوشهگوشه جغرافیای جهان اسلام سر برآورده است؛ میراث اندیشه امثال ابنسینا و پیروان مکتب حکمت و فلسفه مورد بغض و کینه داعش، طالبان، بوکوحرام و القاعده است.
کم نیستند خشکمغزانی که با گذشت یک هزاره از درگذشت شیخالرئیس، به تأسی از سلف دگم و متحجر خویش او را تکفیر میکنند و میراث علمی او را سدی عظیم در برابر خرافه و جزمگرایی میدانند.
اهمیت ابنسینا، نه تفاخر منفی و فرو غلتیدن در دام گورپرستی و گذشتهگرایی است؛ بلکه چراغ راهی است تا نسل امروزی راه را از چاه بازشناسد.
فسلفه و حکمت او، هم اکنون در دانشگاههای معتبر دنیا خوانده میشود و دیدگاههای بدیع و نوآوریهای علمی او شرح و بسط داده میشود.
در تمدن ایرانی، میراث کمتر دانشمندی این چنین زنده و پویاست و هنوز منتقدان، مفسران و پیروانی دانشمند پیرامون رسالههای او تحقیق و پژوهش میکنند.
به عنوان یک پزشک متعهد به انسان و بشریت؛ نسخههای او همچنان خواهان دارد و میراث او در مباحث بهداشتی روزآمد و امروزی است و در برخی ابتکارات پزشکی حق تقدم او محترم شمرده میشود. نام او با سوگند پزشکی بقراط آمیخته و نمونهای از یک پزشک انساندوست و متعهد به مردم است و فرهنگ و میراث جهانی به گونهای او را میستاید که "مدال و جایزه اخلاق در علم و فناوری را در یونسکو"، به افتخار او اعطا میشود.
در ایران نیز که فلسفه و حکمت سینوی دنبالهای هزار ساله تا عصر شیخالرئیس دارد در دانشگاهها و مراکز علمی، چراغ مباحث حکمی برآمده از میراث او همچنان روشن است و در حوزه و دانشگاه فروزندگی دارد.
اگر هگمتانه، نخستین مرکز سیاست و اداره حکومت در دوره باستان، در چشم تاریخ عزیز و گرامی است؛ بوعلی و مفاخر برآمده از این دیار نیز زینت و مایه فخر این سرزمین هستند و پزشکان و فیلسوفان نیز به عنوان پاسداران ماندگاری این باستانیشهر، بیش از هر جای دیگر باید قدر ببینند و بر صدر نشینند؛ کاری که با بزرگداشت همزمانِ ابوعلیسینای بزرگ، روز پزشک و روز همدان در اول شهریور انجام میگیرد.