استاد محمد حکیمی (نظریهپرداز، نویسنده، فقیه و فیلسوف متولد ۱۳۱۴) ۳۱ مرداد به رحمت الهی پیوست و دوم شهریور (سه شنبه) در رواق دارالحجه حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد. استاد حکیمی در سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را آغاز کرد و در سال ۱۳۲۶ وارد حوزه علمیه خراسان شد و ۲۰ سال از عمر خود را در این حوزه به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب، نجوم و تقویم گذراند. رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی از استاد حکیمی به عنوان دانشمندی جامع، ادیبی چیرهدست، اندیشهورزی نوآور و اسلامشناسی عدالتخواه یاد کردند و افزودند: ایشان عمر را فارغ از آرایهها و پیرایههای مادی، در خدمت معارف والای قرآن و سنّت، گذرانده و آثاری ارزشمند از خود به جا نهادند.
علیرضا آزاد در گفت و گو با خبرنگار معارف ایرنا با اشاره به چهار ویژگی استاد محمدرضا حکیمی گفت: علامه حکیمی یک نظریه پرداز مکتب ساز بود. ما نظریه پردازان بسیاری داریم که علاقه مند به مکتب سازی هستند اما در دوران معاصر کسانی که موفق به چنین کاری شده باشند و در کنار نظریه سازی، مکتب سازی هم کرده باشند، اندک اند که یکی از آنها علامه حکیمی بود.
وی درباره نظریه پردازی استاد حکیمی گفت: علامه حکیمی علاوه بر این که در ارتباط با مکتب تفکیک نظریه پردازی کرد، در باره پایه ریزی عدالت محورانه حکومت اسلامی نیز به نظریه پردازی پرداخت. البته بحث مکتب تفکیک بحث مفصلی است ولی به طور خلاصه می توان گفت؛ منظور تفکیک برداشت های فلسفی و عرفانی از حوزه معرفت دینی است که به مکتب اندیشه خراسان نیز شهرت دارد.
این استاد دانشگاه افزود: استراتژیست ها در لایه بعد از نظریه پردازان قرار می گیرند و باید این ایده ها را اجرایی کنند. کسانی مانند استاد حسن رحیم پور ازغدی تلاش می کنند مکتب عدالت استاد حکیمی را در قالب های کاربردی، پیاده سازی کند و تا حدودی هم در این کار موفق بودند ولی مشکل عمده در گام بعدی وجود دارد که مجریان هستند و اگر نظریه پردازی امثال استاد حکیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی آنگونه که خودشان را راضی کند، در عمل محقق نشد، عمدتا به خاطر فقدان باور واقعی و مهارت عملی مجریان در لایه سوم است.
رئیس اندیشکده دانشگاه فردوسی مشهد درباره دومین ویژگی علامه حکیمی گفت: استاد حکیمی به معنای واقعی پایبند و باورمند به اندیشه ای بود که آن را بیان می کرد. بسیاری افراد سخن می گویند یا چند صباحی در عرصه های اندیشه ورزی قدم برمی دارند؛ اما استاد حکیمی به آنچه می گفت باور داشت و اندیشه خود را زندگی می کرد. این ویژگی در کمتر نظریه پردازی دیده می شود که اندیشه خود را زیست کند. وی فقط فکر نمی کرد بلکه با فکرش، می دید و می شنید و راه می رفت و می نشست و عمل می کرد. باورمندی و پایبندی او به اندیشه اش را در کمتر کسی دیده ایم.
وی از زندگی عابدانه و سرشار از تقوای حکیمی به عنوان ویژگی شاخص استاد حکیمی یاد کرد و گفت: شاهد زندگی یک عبدالله و بنده واقعی خدا در روش و منش وی بودیم. از یک سو شاید آنچه را وی در زندگی انجام داده، نتوان به دیگران توصیه کرد. مثل این که وی تا آخر عمر ازدواج نکرد ولی آن زهد و تقوایی که بدون حواشی در زندگی وی وجود داشت قابل الگوگیری است. او در عین روی گشاده ای که داشت و با طیف های گوناگون سیاسی، ادبی، علمی، مذهبی و حتی غیرمذهبی نشست و برخواست داشت اما هیچوقت ابزار دست قدرتمندان نشد. حتی جایزه جشنواره فارابی را نپذیرفت. چون پذیرفتن آن را مغایر با روش و منش خود می دانست. شخصیت والای او، جذابیت اندیشه ها و آثارش را دوچندان می کرد.
آزاد اضافه کرد: استاد حکیمی دین ۱۴۰۰ سال پیش را برای زندگی امروز و برای حکمرانان امروز و برای مدیریت راهبردی بازطراحی و بازتولید می کرد تا در پرتو کاربردی سازی دین معرفت دینی و راهکار اجتماعی مناسب و متناسب با امروز تولید شود.
ای کاش بازگشتی به اندیشههایش داشت
این استاد دانشگاه گفت: یکی از آسیب ها در معرفی شخصیت ها این است که معمولا افراد را سیاه و سفید می بینیم. مثلا تصور می کنیم همه باید از استاد حکیمی پس از درگذشتش تعریف کنند ولی این از بلوغ اندیشه به دور است. علامه حکیمی در کنار داشته های انبوه خود ویژگی هایی هم نداشت که شاید اگر می داشت، مؤثرتر می بود. مثلا ما کمتر سراغ داریم که او بازگشتی به اندیشه های پیشین خود کرده باشد و آثاری که در سال های دور تألیف کرده تصحیح و اندیشه های پیشینش را متناسب با تغییرات عصری و نتایجش، نقادی و متناسب با تکامل اندیشه اش بازتولید کند.
آزاد ادامه داد: گاهی نیز غیرت دینی و شدت عدالت خواهی استاد حکیمی سبب می شد برخی ابعاد متون واندیشه های دینی را بیشتر بنگرد. کاش ایشان با آن غیرت و دقت مثال زدنی اش به همه ابعاد می نگریست. مثلا در مخالفت هایش با فلسفه و عرفان و نقل قول هایی که از بعضی فیلسوفان و عارفان کرد، بعضاً حق مطلب ادا نشد. به صورت گزینشی با برخی روایات و سنت های منقول از ائمه اطهار برخورد کرد و مضراب های مخالف با مبانی اش را هرگز آنقدری جدی نگرفت که او را به بازنگری مبنایی سوق دهد.
وی به عنوان نمونه به ضرورت توجه به اقتضائات زمان و مکان اشاره کرد و گفت: مثلا استاد حکیمی در زندگی حضرت علی (ع) و رویکردی که آن حضرت به مساله زهد داشتند، تمرکز کرد. دوران حضرت علی (ع) دورانی بعد از دوران خلیفه دوم و سوم بود که فتوحاتی انجام شده و خراج های بسیار و پول های هنگفتی وارد زندگی مسلمانان شده بود و زندگی مسلمانان متمولانه و اشرافی جلوه می کرد. حضرت امیر (ع) با تکرار مساله زهد تلاش می کردند دوباره جامعه را به تعادل برگردانند.
این استاد حوزه افزود: بخشی از این نگاه زهدمحور حضرت علی (ع) مرتبط با اقتضائات دوران آن حضرت است ولی این حجم از توجه به این مقوله را در میان روایات امام صادق (ع) به این اندازه حجیم نمی بینیم بلکه حتی روایاتی نقل شده که امام صادق (ع) لباس فاخر می پوشیدند و تلاش های معرفتی را محور فعالیت هایش قرار داد. ائمه معصومین (ع) رویکردهای دیگری متناسب با اقتضائات هر دوره ای داشتند اما استاد حکیمی عمدتا روی یک سویه خاص تمرکز داشت و آن زهد و عدالت محوری بود.
وی اضافه کرد: البته علامه حکیمی از کنار برخی دیگر موضوعات نمی خواهیم بگوییم غافل بود، ولی به سرعت می گذشت و برخی از ابعاد دین را به شدت پررنگ جلوه می داد. وی در موضوع عدالت محوری به خوبی پرداخت ولی این به معنای درک همه بعدی از مساله دین نبوده است؛ کما این که برخی روایات و داستان هایی از پیامبر (ص) و ائمه (ع) را متناسب با برداشتی که می خواست تاویل یا تقطیع می کرد و به نوعی آن تمرکز بر مقوله عدالت محوری باعث می شد گاه از ابعاد دیگر نهفته در این روایات کمتر سخن به میان آورد. مخاطبان و علاقه مندان به آثارش به همین دلیل به صورت یک بعدی در فضای دینی رشد میکردند و آن رشد همه بعدی که از یک انسان دین دار انتظار داریم، گاه اتفاق نمیافتاد.
حکیمی گفتمان عدالتمحور را اسلامیزه کرد
این استاد دانشگاه خلاصه اندیشه استاد حکیمی را در دو جمله بسط گفتمان انسان محور و بحث گفتمان انسانیت محور خلاصه کرد و گفت: با توجه به سابقه مکتب عرفانی و ادبی خراسان که مکتبی به شدت انسان محور است و تاثیری که آن اندیشه ها از قرن های پیش تاامروز در مکتب دینی و حوزه علمیه معاصر خراسان گذاشته یکی از شاخص ترین خروجی های این حوزه استاد حکیمی بود که دین را به شدت انسان محور عرضه می کرد. از منظر وی انسان به پای خدا و دین قربانی نمی شد بلکه این، دین بود که برای بهزیستی انسان تعریف می شد.
وی افزود: گفتمان دوم گفتمان انسانیت محور است که خلاصه آن را در عدالت محوری و اسلامیزه کردن گفتمان عدالت توسط او می بینیم. اوج دوران بالندگی فکری او را در آستانه پیروزی انقلاب می بینیم که رویکردهای کمونیستی و سوسیالیست و نوعی از عدالت ورزی ملحدانه در میان روشنفکران و جامعه ترویج می شد. در مقابل چنین فضایی استاد حکیمی نوعی از گفتمان اسلامی عدالت محور و عدالتی خدامحور را پایه ریزی کرد و از این جهت تلاش وی بسیار ستودنی بود. هر چند عده ای عدالت ورزی او را به غلط، نوعی سیوسیالیست اسلامی قلمداد می کردند.
الحیات؛ ستونفقرات آثار استاد
آزاد از کتاب الحیات (دوازده جلد، به زبان عربی ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۴) به عنوان یک مجموعه بزرگ و ارزشمند و ستون فقرات آثار استاد حکیمی یاد کرد و گفت: افرادی را می شناسم که مهریه همسر خود را یک دوره الحیات قرار دادند. این مجموعه به قدری ارزشمند است و از جانب کسانی که دغدغه دینی و عدالت و انسان دارند به قدری مورد توجه است که حتی مهریه برخی زوج ها قرار گرفته است.
رئیس اندیشکده دانشگاه فردوسی مشهد افزود: در کنار مجموع الحیات برخی از آثار دیگر استاد را به علاقه مندان توصیه می کنم. مثلا کسانی که می خواهند با کلیت اندیشه استاد به صورت خلاصه آشنا شوند، کتاب جامعه سازی قرآنی و نیز کتاب منهای فقر را مطالعه کنند و طلبه هایی که به اندیشه های اصیل دینی آثار استاد علاقه دارند، کتاب هویت صنفی روحانیت را بخوانند.
وی همچنین کتاب ادبیات و تعهد در اسلام را برای کسانی معرفی کرد که دغدغه فرهنگ دارند و می خواهند از منظر فرهنگی با ابعاد و زوایای اندیشه دینی استاد آشنا شوند و کتاب های سپیده باوران و بیدارگران اقالیم قبله برای کسانی مفید است که می خواهند با رویکرد مصلحانه و اندیشه های اصلاحگران دینی در سده های اخیر آشنا شوند.
ضرورت تجدید چاپ آثار استاد متناسب با ذائقه مخاطبان امروز
این استاد دانشگاه ادامه داد: البته استاد حکیمی به تنهایی یک کتابخانه کامل بود. ای کاش انتشارات دلیل ما که آثار وی را منتشر می کرد، روزآمدسازی آثار ایشان را نیز در دستور کار خود قرار می داد. طی ۴۰ سال گذشته حتی شکل جلدهای کتاب های وی تغییری نکرده است. ۳۰ سال پس از رحلت دکتر علی شریعتی برخی ناشران با اجازه خانواده ایشان کتاب های وی را تصحیح کرده و ضمن استخراج منابع و ویرایش جدید، اقدام به چاپ جدید کردند و ای کاش برای آثار حکیمی نیز متناسب با ذائقه مخاطبان امروز، تجدید چاپ شایسته ای صورت پذیرد.
وی درباره گمنامی استاد حکیمی در ۳۰ سال اخیر گفت: اگر چه او چندان اهل مصاحبه و سخنرانی نبود در میان اهالی اندیشه کاملا شناخته شده بود. در عین حال ایشان از ابتدای انقلاب و حتی پیش از انقلاب در کنار امام خمینی (ره) و مرحوم طالقانی، دکتر علی شریعتی، شهید مطهری و شهید بهشتی جزء تئوری پردازان انقلاب بود و به تحقق آرمان عدالت دل بسته بود ولی وقتی برخی تحقق آن آرمان ها در عمل با مشکل مواجهه شد، طبیعی است گلایه هایی در دل استاد به وجود آمد و به انزوای خودخواسته اش انجامید.
آزاد با بیان این که کمتر نظریه پرداز و اندیشمند دینی به اندازه استاد حکیمی، انقلابی واقعی بود، تاکید کرد: شاید آن شدت انقلابی بودن وی باعث شد چندان میانه ای با مصلحت اندیشی برخی آقایان نداشته باشد و رسانه های رسمی زبان و قلم تند ایشان را بر نتابند. متاسفم که بسیاری دانشجویان و نسل جوان با استاد حکیمی آشنا نبودند و این مایه تاسف و نشان کم کاری متصدیان فرهنگی و دینی و انقلابی است.
وی افزود: اگر نتوانیم کسانی مثل علامه حکیمی را تا زنده است به جامعه بشناسانیم، عرصه برای کم سوادان و کم خردان باز می شود که مردم را از دینداری اصیل و دین شناسی حقیقی منحرف و به توهماتی مشغول سازند که ظاهراً به نام دین است ولی نسبتی با دین حقیقی ندارد.
محمد تقی ادیب نیشابوری، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، سید محمدهادی میلانی، احمد مدرس یزدی، اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجیخان مخیری از مهمترین اساتید وی بودند. او علوم غریبه، رمل و اوفاق را نزد ابوالحسن حافظیان و شیخ مجتبی قزوینی آموخت. استاد حکیمی اجازه اجتهاد را از آقابزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ شمسی دریافت کرد.
کتاب الحیاة یک دایرةالمعارف اسلامی است و از شهرت و اعتبار خاصی در جهان اسلام برخوردار است. این اثر ۱۲ جلدی به زبان عربی، نوشته زنده یاد محمدرضا حکیمی و دو برادرش علی و محمد حکیمی است. آغاز نگارش این کتاب در سال ۱۳۵۳ بوده و آخرین جلد آن در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است. هدف نویسندگان، ارائه سیمای اسلام و تشیع، بر محور عدالت اجتماعی و آزادگی فردی بوده و منبع اصلی خود را قرآن و حدیث دانستهاند. احمد آرام شش جلد اول را به فارسی ترجمه کرده است.
کتاب منهای فقر اثری برگرفته از مجموعه آثار علامه محمدرضا حکیمی و حاوی دیدگاه عدالتخواهانه علامه حکیمی و حاوی موضوعات اقتصادی در اسلام و نحوه مواجهه پیشوایان دینی با موضوع فقر است.
رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی از استاد حکیمی به عنوان دانشمندی جامع، ادیبی چیرهدست، اندیشهورزی نوآور و اسلامشناسی عدالتخواه یاد کرده و افزودند: ایشان عمر را فارغ از آرایهها و پیرایههای مادی، در خدمت معارف والای قرآن و سنّت، گذرانده و آثاری ارزشمند از خود به جا نهادند.
ایشان استاد حکیمی را رفیق دیرین دانسته و اضافه کردند: بهرهگیری از محضر پر فیض و نفس گرمِ استادان معرفت و معنویت در مشهد مقدس، ذخیرهای از توکل و تعبّد و غنای نفس در دل و جان این شخصیت عزیز به جا نهاده بود که تا آخر عمر با برکتش وی را استوار میداشت.