«فرزاد رمضانی بونش» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، درباره آخرین وضعیت سیاسی و میدانی افغانستان پس از سقوط کابل به دست طالبان گفت: بعد از حضور طالبان در کابل و تحولات یک ماه گذشته افغانستان، شاهد نوعی شبه کودتا در این کشور بودیم و در این میان، طالبان عملا خود را برنده تحولات میدانی، سیاسی و نظامی افغانستان میداند.
وی با بیان اینکه نگاه رهبران طالبان طی روزهای گذشته به تحولات افغانستان آن است که وضعیت کنونی چندان پایدار نیست، اظهار داشت: طالبان روند تثبیت قدرت در افغانستان را مانند روند تصرف مناطق مختلف این کشور در یک ماه گذشته نمیداند. به همین خاطر، آنها در حال رایزنی برای گفتوگوهای آتی و ساختار جدید برای مقابله با چالشها و بحرانها هستند تا روند تثبیت خودشان در قدرت را آغاز کنند.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان ادامه داد: این مسئله، امر به شدت سختی است چراکه چالشهای زیادی در پیشروی طالبان هم در ابعاد داخلی، منطقهای و بینالمللی وجود دارد بنابراین در شرایط کنونی، طالبان بیش از هر زمان دیگری به دنبال مدیریت وضعیت کنونی و تلاش برای تثبیت خود در قدرت است.
تلاش طالبان افزایش سهم خود در قدرت به بیش از ۵۰ درصد است
رمضانی بونش در پاسخ به این سوال که مدل و ساختار دولت آتی افغانستان به چه شکلی خواهد بود، تصریح کرد: باید بین اهداف غایی و حداکثری طالبان با واقعیتهای سیاسی، میدانی، قومی، اجتماعی و... افغانستان تفاوتهایی قائل شویم. با آنکه در شرایط کنونی نئوطالبان در راس قدرت طالبان هستند و آنها هم تفاوتهایی با جناح سنتی طالبان - که در دهه ۹۰ میلادی در قدرت بود - دارند اما باید دانست که طالبان، طالبان است و نگاه قومیتگرایانه، پشتونمحور و تمامیتخواهانه آنها همچنان وجود دارد.
وی با بیان اینکه تحولات جامعه افغانستان در عرصههای مختلف طی دو دهه گذشته با نیتها و هدفهای طالبان همخوانی نداشته و سازگار نیست، خاطرنشان کرد: رهبران کنونی طالبان میدانند قدرت را با زور سر نیزه نمیتوان حفظ کرد بنابراین آنها سعی میکنند هم خود را متفاوت از گذشته نشان داده و هم در رایزنیهایی که با شورای سه نفره صلح و سران تاجیک و ازبک دارند، حضورشان در قدرت را تثبیت کنند.
به گفته این پژوهشگر ارشد مسائل افغانستان، طالبان در گفتوگوهایی که با گروهها و جریانهای دیگر افغانستانی دارد، تلاش میکند امتیازات بیشتری را برای خود اخذ کرده و از آن برای تشکیل حکومت فراگیر استفاده کند. در این چارچوب، تلاش طالبان افزایش سهم خود در قدرت به بیش از ۵۰ تا ۷۰ درصد است.
عقبنشینیهای طالبان تاکتیکی است
رمضانی بونش با اشاره به شکلگیری مقاومت ملی در افغانستان در برابر طالبان ابراز داشت: تشکیل جبهه مقاومت در برابر طالبان توسط «احمد مسعود» و سایر نخبگان سیاسی، نظامی و قومیتی افغانستان و همچنین وقوع برخی درگیریها و مقاومتها در مناطق هزارهنشین، تاجیکنشین و ازبکنشین نشان میدهد طالبان نمیتواند قدرت آنها را نادیده بگیرد و مانع جدیشان است.
وی با یادآوری عدم شناسایی طالبان از سوی کشورها و سازمانهای بینالمللی بیان کرد: استقبال چندانی از طالبان توسط کشورها، قدرتهای بینالمللی، رسانهها، جامعه مدنی و سازمانهای بینالمللی نشده که به خاطر سابقه بد آنها در دهه ۹۰ میلادی است. همین مسئله موجب شده تا رهبران طالبان بخواهد با استفاده از فرمولهای جهانشمولتری با تحولات برخورد کنند.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان با بیان اینکه طالبان فهمیده با فرمول دهه ۹۰ میلادی موفق نمیشود، یادآور شد: طالبان سعی میکنند در ابعاد داخلی، منطقهای و بینالمللی و همچنین در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و... با عقبنشینیهای تاکتیکی به خواستههای خود برسد و بازیگران داخلی، منطقهای و بینالمللی را مجاب کند که آنها نسبت به قبل متفاوت هستند و توان اداره کشور را هم دارند.
افغانستان در وضعیتی ژلهای است
رمضانی بونش با اشاره به رایزنیهای طالبان با جریانها و گروههای مختلف عنوان کرد: با وجود رویکرد گفتوگو محور در پیش گرفته شده از سوی طالبان، آنها سعی میکنند از ابزار تسلط در افغانستان برای چانهزنی استفاده کرده و بازیگران رقیب را به دادن امتیازات بیشتر مجبور کند. با این وجود، افغانستان در وضعیتی ژلهای قرار داشته که این برای طالبان مطلوب نیست.
وی با بیان اینکه با گذشت زمان، احتمال افزایش دامنه مخالفتها با طالبان وجود دارد، گفت: حتی امکان دارد در حوزه میدانی و نظامی هم با جنگ داخلی روبهرو شویم. این مسئله زمانی رخ میدهد که طالبان از اهداف حداکثری و دیدگاههای متصلبانه خود کوتاه نیاید و سعی داشته باشد حداکثر قدرت را در اختیارش قرار دهد.
این پژوهشگر ارشد مسائل افغانستان با تاکید بر اینکه پتانسیل اعتراض و نارضایتی در بدنه جریانهای قومی و مذهبی وجود دارد، اظهار داشت: اینکه این پتانسیل چه زمانی از حالت بالقوه به حالت بالفعل میشود و موجب درگیری شود، به عوامل مختلفی وجود دارد. فقط پنجشیر و احمد مسعود نیست که طالبان را نپذیرفته بلکه درگیریهایی هم در مناطق هزارهنشین و تاجیکنشین دیگر رخ داده است.
روند تغییرات در جامعه افغانستان بیشتر از طالبان بوده است
رمضانی بونش با بیان اینکه عمدهترین رقیب طالبان، مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود و «امرالله صالح» است، تصریح کرد: با توجه به قانون اساسی افغانستان، امرالله صالح هماکنون خود را سرپرست رییس جمهور افغانستان میداند و همین مسئله موجب نگرانی طالبان نیز شده است که مبادا جامعه بینالمللی، صالح را به رسمیت بشناسد زیرا این کار، روند تثبیت طالبان در قدرت را سختتر میکند.
وی درباره برخورد طالبان در روزهای گذشته با زنان و قومیتهای مختلف افغانستان خاطرنشان کرد: هر جنبش اجتماعی هر چقدر هم تندرو و افراطی باشند، به مرور زمان دچار اصلاحات و تغییراتی میشوند. طالبان نیز از این قاعده مسثتنی نبوده ولی باید در نظر داشت که روند تغییرات در جامعه افغانستان بسیار بسیار بیشتر از طالبان بوده است. طالبان هرچند تغییر کرده ولی دارای تعصبات پشتونمحور، رویکردهای قومیتنگرانه و معتصبانه مذهبی را دارد.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان با بیان اینکه به نظر میرسد طالبان نسبت به زنان، جامعه مدنی و... برخوردهای تاکتیکی داشته باشد، ابراز داشت: ممکن است آنها اکنون امتیازاتی بدهند و عقبنشینیهایی داشته باشند تا چهره زیبای و ملونی از خود به نمایش بگذارند اما در مرحله تثبیت، دیدگاههای بنیادگرای خود را عملیاتی کنند.
طالبان به ایران، روسیه و چین وعده داده است
رمضانی بونش درباره برخورد طالبان نسبت به همسایگان افغانستان هم بیان کرد: بازیگران پیشین افغانستان در دهه ۹۰ میلادی و همچنین همسایهها همچنان همان نگرانیهای قبلی را نسبت به طالبان دارند ولی با توجه به دامنه تغییرات آنها در افغانستان و همچنین قولها و وعدههایی که آنها به ایران، روسیه و چین داده است، از آن نگاه منفی به طالبان کاسته شده اما هند خود را حذف شده از صحنه افغانستان تلقی کرده و پاکستان نیز خود را برنده کامل تحولات افغانستان میداند.
وی با اشاره به پیوندهای ایران و افغانستان عنوان کرد: منافع ملی، هویتی و ژئوپولتیکی ایران باید نسبت به همه بازیگران افغانستان در این کشور غلبه داشته باشد. طالبان هرچند تغییراندک راهبردی و گسترده تاکتیکی کردهاند اما این تغییرات از سوی طالبان، نباید ایران را دچار فریب کند. باید با نگاه دقیقتری طالبان را بررسی کنیم و نگذاریم سیاست خارجی ایران بازنده تحولات افغانستان تلقی شود.