به گزارش روز دوشنبه ایرنا، به جز آمریکا دو قدرت اتمی دیگر یعنی فرانسه و انگلیس به اضافه آلمان به عنوان یکی از بزرگترین اقتصاد های دنیا حتی نتوانستند تصور کنند که می توانند یک دقیقه بیشتر از آمریکا در افغانستان بمانند. همه نیروهای حاضر در افغانستان پیش از آمریکا آنجا را ترک کرده اند و گفته می شود آخرین گروه که قبل از آمریکا نیروها و کارکنانش را خارج می کند انگلیس است. لهستان به عنوان یک عضو اصلی ناتو یک هفته قبل از مهلت ۳۱ اوت همه پروازهای تخلیه نیرو از افغانستان را متوقف کرد. بقیه اعضا نیز کم و بیش همین رویه را پیش گرفتند.
بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس در سخنان هفته پیش خود در پارلمان به صراحت گفت «جهان در نبردی که برای حمایت از و دفاع از آمریکا آغاز شده، نمی تواند بدون حمایت لجستیک و پشتیبانی نیروی هوایی آن کشور (به حضور خود در افغانستان) ادامه دهد.» منظور وی از «جهان» در این سخن البته انگلیس و متحدین غربی آمریکا است.
باید دانست که علاوه بر متحدین آتلانتیک شمالی، کشورهایی دیگر از جمله استرالیا و نیوزیلند نیز نقش عمده ای در اعزام نیرو به نبرهای آمریکا در غرب آسیا داشته اند. در واقع جانسون به دو نکته اشاره می کند؛ اول اینکه این عملیات کاملاً به خواسته آمریکا و در حمایت از آن کشور بوده است و دوم اینکه اروپا توانایی ادامه آن را به تنهایی ندارد. یعنی نه توجیه امنیتی وجود دارد و نه امکانات مادی.
تصویر اروپای کاملاً بدون قدرت و بی اثر حتی از افتضاح آمریکا هم بدتر است. آمریکا حتی با متحد اصلی خود یعنی انگلیس که دائم به داشتن «روابط ویژه» با آمریکا می بالید هم در زمینه این عقب نشینی هیچ مشورتی نکرد. اینها همه تایید کننده این است که اکنون اروپا بازیگری دست دوم و بی خاصیت است.
در واقع نگرانی اروپا از رها شدن توسط آمریکا که از زمان ترامپ آغاز شده بود، علی رغم خوشبینی های اولیه به بایدن، هرگز برطرف نشد. بایدن در عمل کاری را کرد که ترامپ حرفش را می زد. در یک نظر سنجی که شهروندان ۱۱ کشور عضو ناتو در آن شرکت کرده اند، نظر غالب این است که نیروهای نظامی کشورهای عضو ناتو نباید در یک درگیری بین آمریکا و روسیه به نفع یکی از اعضا وارد جنگ شوند. این نشان دهنده زایل شدن اعتماد به چتر امنیتی آمریکا بر اروپا است.
شرکت اروپایی ها در پروژه نبرد با تروریسم به رهبری آمریکا در واقع نوعی سرمایه گذاری برای بهره برداری از چتر امنیتی آمریکا بود. آنها در عمل علاقه ای به پذیرفتن خطر نداشتند. اما اکنون همچنان که دونالد ترامپ نیز به صراحت گفته بود، نمی توانند روی حمایت بی چون و چرای آمریکا حساب کنند. به ویژه که روسیه در بیخ گوش اروپا در حال قدرت گیری است.
اکنون اروپایی ها از موضع آمریکا نهایت استفاده را خواهند کرد تا سریعاً از افغانستان خارج شده و عملیات نجات را نیمه تمام رها کنند. بدین ترتیب مشکل جایابی برای آوارگان و همچنین مسئولیت انسانی آن را به گردن آمریکا خواهند انداخت.
شبکه خبری اسکای در گزارشی تحلیلی خروج آمریکا از افغانستان را که بدون مشورت با متحدان انجام شده، لحظه ای حساس در روابط «ویژه» بین امریکا و انگلیس ارزیابی می کند. تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلیس، افغانستان را یک شکست استراتژیک برای جبهه غرب معرفی کرده است. وی در مصاحبه اخیر خود می گوید: «چین، روسیه و ایران از این قضیه سود خواهند برد.» به گفته بلر اکنون هرکسی که از سوی دولتهای غربی به او اطمینان هایی داده شده است، این دولتها را بی ثبات و غیرقابل اعتماد خواهد یافت. بلر معتقد است که رفتار آمریکا، انگلیس را به جمع قدرتهای «درجه دو» وارد کرده است.
ترامپ که خود معاهده خروج نیروهای آمریکایی را با طالبان امضا کرده خطاب به بایدن گفت که مدیریت او در قضیه افغانستان «بزرگترین تحقیر در سیاست خارجی آمریکا در تمام تاریخ» است.
دولتهای انگلیس، استرالیا و نیوزیلند صبح روز پنجشنبه ۲۶ اوت به شهروندان خود هشدار دادند که در سایه خطر احتمالی یک حمله تروریستی، از رفتن به فرودگاه کابل خودداری کنند. عصر همان روز یک انفجار انتحاری در فرودگاه کابل اتفاق افتاد که با کشتن شماری از افراد نظامی و غیرنظامی، معادلات پیش روی دولتهای غربی را تغییر داد.
در دیدار مجازی کشورهای عضو گروه هفت که پیش از این حادثه و روز سه شنبه برگزار شده بود کشورهای اروپایی قول داده بودند به تمام تلاشهای خود برای نجات مردم افغانستان ادامه دهند. شارل میشل، رئیس شورای اروپا گفته بود تخلیه نیروها و کارکنان خارجی در «اولویت فوری» قرار دارد. وی از اعضای گروه هفت خواست در عملیات بین المللی برای حمایت از مردم افغانستان شرکت کنند. اما پس از انفجار تروریستی روز پنجشنبه دیگر معلوم نیست اروپا یا گروه هفت چنین موضعی را ادامه دهد.
موضوع آوارگان
اروپا که هنوز از مهاجرت آوارگان سوری در سال ۲۰۱۵ التیام نیافته، نگران موج بزرگتری از مهاجران افغان است. (سوریه ۲۲ میلیون و افغانستان ۴۰ میلیون جمعیت دارد.) اکنون دولتهای غربی که بیست سال در این کشور حاضر بوده اند به آوارگان توصیه می کنند در صورت فرار، به کشورهای همسایه بروند؛ نه به اروپا و کشورهای غربی. وزیر کشور اتریش گفته است «وظیفه ما این است که اکثر مردم (افغان) را در منطقه نگه داریم.» انگلیس هم می گوید تنها ۵ هزار افغان را خواهد پذیرفت. این درحالیست که بوریس جانسون روز جمعه در توئیتی ادعا کرد «انگلیس همیشه سخاوتمند و مهربان بوده است.»
مقام های یونانی هشدار می دهند که اجازه نخواهند داد این کشور به دروازه ای برای آوارگان به سمت اروپا تبدیل شود. رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه هم روز سهشنبه در سخنانی گفت کشورش وظیفه و اجباری ندارد که خود را به «انبار آوارگان» اروپا تبدیل کند.
همچنین دفتر آوارگان سازمان ملل UNHCR اعلام کرد ۹۰ درصد از ۲.۶ میلیون آواره افغانی اکنون در کشورهای همسایه ایران و پاکستان ساکن هستند که به آن باید شمار مهاجران اقتصادی را نیز افزود. این در حالی است که تنها ۶۳۰ هزار نفر افغان در ۱۰ سال گذشته از کشورهای عضو اتحادیه اروپا درخواست پناهندگی کرده اند.
متحدین مایوس
اکنون و پس از این افتضاح تقریباً هیچ آبرو و اعتباری چه در زمینه های اخلاقی و حقوق بشری و چه در زمینه قدرت نرم و سخت برای اروپا باقی نمانده است. آنها حتی نمی توانند روی متحد قدیمی خود یعنی آمریکا حساب کنند.
متحدین آمریکا هنوز در شوک اولیه پیشروی برق آسای طالبان هستند و نمی توانند جهان آینده را بدون دخالت آمریکا و بدون اولویت دادن به آنچه «ارزشهای غربی» می نامند تصور کنند. در واقع آنها شاهد زیر پا گذاشتن همه این ارزشها توسط آمریکا هستند. یک مقام اروپایی به «سی ان ان» می گوید: «وقتی آمریکا مسیرش در سوریه را تغییر داد، هزینه اش را اروپا داد نه آمریکا.»
سنگین بودن این قضیه برای اروپا از آنجا ناشی می شود که بخش قابل توجهی از سیاست خارجی و بین الملل بر این فرض استوار بود که آمریکا روی ارزشهایی که آنها را ارزشهای بنیادین غربی می نامند، معامله نخواهد کرد.
ماه عسل دولت بایدن برای اروپایی ها کوتاه بود. سخن اصلی همان بود که ترامپ گفت و اروپا اکنون خود را تنها می بیند. امکان تشکیل یک ارتش اروپایی هم در این مدت غیر ممکن است و کشورهای اروپایی و اعضای اتحادیه اروپا خود را عرصه رقابت روسیه، چین و آمریکا در یک جنگ سرد دیگر می بینند که برای آنها فاجعه بار و برای اقتصاد رو به زوال آمریکا یک نعمت است.
«مارک نئونارد» مدیر شورای اروپا در روابط خارجی روز سه شنبه گفت « به نظر من این نشان دهنده پایان یک عصر ژئوپولتیک است که قرار بود نظم جهانی لیبرال را برپا کند. اکنون عصر جدیدی آغاز شده که خلاصه می شود در رقابت بین چین و آمریکا.»
خروج از افغانستان نشان دهنده عدم اعتماد به نفس در غرب است که به نفع چینی ها خواهد بود. از سوی دیگر اروپایی ها در پس پرده نگران تبانی آمریکا هستند و اینکه شاید در معامله ای با چین و روسیه، اروپا را رها کند. اگر آمریکا چنین تصمیمی بگیرد، اروپا هیچ تضمینی و هیچ برگی برای منصرف کردن آمریکا نخواهد داشت.
این در حالی است که در هفته های اخیر چین چهره ای دوستانه به طالبان نشان داده و خواهان همکاری شده است. روسیه اگرچه هنوز با طالبان و به طور کلی اسلامگراها میانه خوبی ندارد، اما در نیم نگاهی به آینده، سعی کرده است موضع خیلی سختی نگیرد. گفته می شود روسیه هنوز سفارت خود در کابل را تعطیل نکرده است.
در کنار اینها، طالبان می تواند به عنوان الگوی یک مقاومت بیست ساله برای گروه های اسلامگرا در آسیا و آفریقا تبدیل شود.
آمریکا با توجه به فاصله جغرافیایی زیاد، کمتر نگران خطرات تروریستی بعدی است و اروپا را در این نگرانی باقی می گذارد که ممکن است به زمینی برای فعالیت های خشونت بار گروه های اسلامگرا تبدیل شود.
اکنون دیگر برای عبرت گرفتن اروپا دیر شده و آنها باید خود را برای جهان کاملاً متفاوت آینده که در آن اعتباری به چتر حمایتی آمریکا وجود ندارد، آماده کنند.