تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۲

تهران- ایرنا- میانگین میزان فرونشست زمین در ایران بر اساس برخی تحقیقات، سالانه به بیش از ۲۵ سانتیمتر می‌رسد؛ آماری که در واقع آژیر خطری برای حیات فلات مرکزی ایران است.

فرونشست، فروچاله، تهدید منابع آب، خشکسالی و ... اصطلاحاتی است که این روزها با توجه به شرایط کمبود آب کشور در بسیاری رسانه‌ها و محافل شنیده می‌شوند. فرونشست یا مرگ تدریجی زمین، وقتی رخ می‌دهد که آب‌خوان‌ها یا سفره‌های آب زیرزمینی به شدت افت می‌کنند و با از دست رفتن مقاومت لایه‌های بالایی زمین، شکاف‌های عمیق و یا در موارد شدیدتر، چاله‌هایی با عمق بیش از ۶۰ متر و قطری بیش از همین میزان را در زمین ایجاد می‌کنند.

وقتی این وضعیت ایجاد می‌شود، دیگر  جایی برای ذخیره آب در زیر زمین وجود ندارد و اگر سالیان متمادی بارندگی بسیار زیادی مانند سال ۹۸ و ۹۹ در ایران اتفاق بیافتد، عملا تاثیری بر زندگی و تامین آب شرب نخواهد داشت، چرا که با جاری شدن سیلاب‌های سطحی، این آب به‌طور طبیعی به مناطقی هدایت می‌شود که هیچ استفاده درستی از آن نخواهد شد. کما این‌که در ترسالی ۹۸ و ۹۹ کویر لوت به دریاچه‌ای بزرگ از آب شور تبدیل شد که نه تنها استفاده‌ای برای طبیعت نداشت بلکه موجب خساراتی هم به مناطق پیرامون خود شد.

مرگ زمین به بهانه کارآفرینی و اشتغال

پدیده فرونشست مستقیما با خشکسالی در ارتباط است، اما خود خشکسالی هم تحت تاثیر عامل دیگری به عنوان «دستکاری بیش از حد بشر» در طبیعت است که متاسفانه در ایران تنها به دلیل «سودجویی» بسیاری از افراد و در لوای بهانه‌هایی چون «کارآفرینی»، «اشتغال‌زایی»، «پیشرفت و توسعه»، «ارزآوری» و... در وضعیت بسیار بحرانی قرار دارد. بنابر ادعای «محمد درویش» عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، دشت‌های ایران سالانه به دلیل فرونشست در کل دنیا رکورد زده‌اند. که این میزان در مقایسه با معیارهای جهانی رقمی بیش از ۴میلیمتر را وضعیت بحرانی می‌داند، خود نشانی از فاجعه بزرگ و خالی از سکنه شدن این فلات باستانی و حاصلخیز دارد.  

هنگامی‌که پدیده‌ای به نام فرونشست اتفاق می‌افتد، به‌واقع زمین از درون تهی شده و به یکباره کالبد از جان و روح خالی می‌کند. شیره جان زمین کشیده شده و دیگر جایی برای زندگی باقی نمی‌گذارد. استفاده بیش از حد از منابع آب زیرزمینی به بهانه کشاورزی و با هدف دست‌یابی به تولید بیشتر و رسیدن به خودکفایی محصولاتی مانند گندم و ذرت، آن هم در مرکز و جنوب ایران که به لحاظ میانگین بارندگی چیزی کمتر از ۱۰۰ میلیمتر در سال سهمیه دارند یکی از بزرگترین آسیب‌هایی بود که در طول چند دهه اخیر بر پیکر نحیف طبیعت ایران فرود آمد. به عنوان مثال سطح زیر کشت زمین‌های کشاورزی با آبیاری در استان فارس بسیار افزایش یافته و سطح بهره‌برداری از منابع آبی که تا پیش از این با ابداع روش سنتی «قنات» طی هزاران سال تعامل بشر با محیط زیست را به بهترین وجه ممکن حفظ کرده بود، به فرجامی غمناک بدل کرده است.

در جنوب غربی اصفهان در دشت «مهیار» و در نزدیکی ارتفاعات «کلاه‌قاضی»، شکاف زمین در این ناحیه با عرض دو متر و ارتفاع بیش از ۶۰ متر که صدها متر امتداد یافته نمونه‌ای از این دست موارد است که روند روبه رشد آن به شکلی خطرناک به سمت اصفهان حرکت کرده و حیات مناطق مسکونی را نشانه رفته. اتفاقی که ممکن است با فرونشست زمین در شهری چون اصفهان، به مرگ چند صدهزار نفر بیانجامد و فاجعه‌ای نه تنها در بعد طبیعی بلکه در بعد انسانی را رقم بزند.

نکته بعدی دست‌اندازی انسان به منابع «تولید آب شیرین» است که با سرعتی هر چه تمام‌تر به پیش می‌رود. بهره‌برداری از معادن سنگ و تخریب کوه‌های مرتفع چیزی است که تنها با یک سفر زمینی در بسیاری از مناطق ایران و در کنار جاده‌ها قابل مشاهده است. چنانچه در شهرستان «نطنز» در استان اصفهان، با بهره‌برداری بیش از حد و غیراصولی از معادن سنگ گرانیت از کوه‌های «کرکس»، نه تنها چهره بسیار زشتی برای طبیعت بر جای گذاشته شده بلکه بزرگترین منبع تولید آب شیرین استان بعد از زاینده‌رود را هم از بین برده است. گرچه همه این موارد مزایایی نظیر اشتغال‌زایی و افزایش ظرفیت تولید را به همراه داشته، اما باید در نظر داشت که این دست موارد تنها برای یک یا دو دهه کارساز بوده و بعد از آن دیگر جایی برای کار که هیچ، برای زندگی هم باقی نمی‌گذارد.

توسعه پایدار زمین محکم می‌خواهد

مطابق با قاعده «نمودار نمایی»، میزان رشد تولید در ابتدا خود را با شرایط تطبیق می‌دهد، در مرحله دوم که با عنوان مرحله «رشد نمایی» هم از آن یاد می‌شود با دو برابر شدن تولید، شرایط مطلوبی رقم زده می‌شود. در مرحله سوم که از آن به عنوان مرحله «ایستا» هم نام برده می‌شود، معمولاً به دلیل وجود عامل محدود کننده‌ رشد (مثل تحدید منابع، اشباع بازار و محصول)، سرعت خیره کننده رشد و تولید-در مرحله دوم- محدود می‌شود و نهایتا در مرحه چهارم که از آن به عنوان مرحله «مرگ» هم یاد می‌شود، مرحله‌ کاهشی است که طی آن میزان محصول و تولید به دلیل کمبود منابع(آبی و غذایی)، بیشتر از این که تولیدی باشد، آسیب‌زاست که در نهایت به مرگ محیط پیرامونی هم می‌انجامد.  

شرایط کنونی بهره‌برداری از منابع آب(چه زیرزمینی و چه سطحی مانند سدها و رودخانه‌ها) و منابع سنگ از دل کوه و خاک، به درستی در وضعیت مرحله آخر یعنی مرحله مرگ قرار دارند و دیری نخواهد پایید که به دلیل فقدان مکان مناسب برای زندگی موج مهاجرت گسترده از مناطق بایر به سمت شهرهای دیگر و به همین قاعده، تخریب منابع بیشتر آغاز شود.

فرو چاله در دشت «ایج» در شرق استان فارس و در دشت «کبودر آهنگ» همدان، فرونشست زمین در محور ساوه به قم یا دشت قزوین و دشت‌های استان کرمان، یزد، خراسان، فارس، همدان و ... همچنان ادامه دارد، اما بنابر اظهارات محمد درویش، ابعاد خطر در اصفهان بسیار جدی‌تر از آن چیزی است که تاکنون رسانه‌ای شده و زبانه‌های فرونشست، شتابان به سوی بافت شهری و تاریخی حرکت می‌کند.

باید در نظر داشت اشتغال‌زایی، کارآفرینی، توسعه و پیشرفت تنها زمانی قابلیت دفاع دارند که در چارچوب مفهوم «توسعه پایدار» باشد. یعنی فرآیندی که آینده‌ای مطلوب را برای جوامع بشری متصور شده که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات نظام‌های حیاتی، نیازهای انسان را برطرف می‌سازد.

فریاد زمین سال‌ها است که در قسمت‌های مختلف ایران به صدا در آمده و متاسفانه گوش شنوایی برای آن نیست و تو گویی این وضعیت مضحکه دروغینی است که تا رسیدن به حقیقت فاصله زیادی دارد. غافل از این که خطر دیگر در کمین نیست، خطر در خانه و کاشانه ما سکنی گزیده و به مانند دشمنی که به راحتی دروازه‌های شهر برایش گشوده شده و بر تخت نشسته و هیچ تلاشی نکرده، اکنون در حال حکمروایی است.  

بالاترین رکورد فرونشست در کره زمین ۳۲ سانتیمتر متعلق به ایالت نیومکزیکو بود؛ که ایران در مدت دو دهه‌ای که از قرن ۲۱ می‌گذرد ۲ بار این رکورد را یکی در سال ۲۰۱۰ در تهران با ۳۶ سانتیمتر و بار دوم در سال ۲۰۱۵ بین دشت فسا و جهرم با ۵۴ سانتیمتر شکست.

هر چند در سال‌های اخیر از میزان فرونشست زمین در مناطقی مانند تهران و چند شهر دیگر کاسته شده، اما این خبر چندان رضایت‌بخش نیست، بلکه بنابر نتایج یافته‌ها و پژوهش‌های سازمان «زمین‌شناسی» کشور، به دلیل بهره‌برداری بیش از حد از منابع آبی و تخریب آن، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمانده و باید به زودی منتظر وقایع بسیار بدتری بود.