به گزارش روز شنبه ایرنا به نقل از رادیو فرانسه، در تاریخ آلمان فدرال بندرت اتفاق افتاده است که در میزان طرفداران احزاب و نامزدهای مقام صدراعظمی کشور به اندازه امسال نوسان های تکان دهنده ایجاد شده باشد.
در ماه مه امسال، هنگامی که احزاب دموکرات مسیحی، سوسیال دموکرات و سبزها نامزدهای خود را برای ورود به کاخ صدراعظمی معرفی کردند، همه نظرسنجی های معتبر حکایت از آن داشت که در انتخابات روز ۲۶ سپتامبر (۴ مهر)، شدیدترین رقابت میان آرمین لاشت نامزد اتحاد دموکرات مسیحی و آنالنا بائربوک نامزد حزب سبزها جریان خواهد داشت. در آن زمان، تقریبا همه رسانه ها و محافل سیاسی، حضور اولاف شولتس وزیردارائی و قائم مقام مرکل را در این انتخابات کم اهمیت ارزیابی می کردند، زیرا حزب سوسیال دموکرات در دو دهه گذشته سال به سال تعداد بیشتری از اعضا و هواداران خود را از دست داد و تنها روی پشتیبانی ۱۴ درصد مردم در سراسر آلمان می توانست حساب کند.
انتخابات آلمان؛ خیزش و ریزش دموکرات مسیحی ها و سبزها
نظرسنجی های ماه مه نشان می داد که خانم بائربوک رهبر حزب سبزها با پشتیبانی حدود ۲٩ درصد مردم بر پله نخست ایستاده است، بعد از او مارتین لاشت نخست وزیر ایالت پرجمعیت و صنعتی نوردراین وستفالن در جایگاه دوم قرار داشت و مارتین شولتس نامزد سوسیال دموکرات ها ناگزیر بود بر پلکان سوم بایستد و با حسرت به دو نامزد رقیب بنگرد که شانسی جدی تر برای صدراعظمی داشتند.
اما نگاه به تازه ترین نظرسنجی شبکه اول تلویزیون آلمان همه را انگشت به دهان کرد. این نظرسنجی نشان می داد که اولاف شولتس، قائم مقام آنگلا مرکل از حزب ائتلافی سوسیال دموکرات، پشتیبانی ۵۵ درصد پاسخ گویان را جلب کرده و از دو رقیب خود فاصله ای پرنشدنی گرفته است، تا آنجا که اگر تا روز انتخابات اتفاق خاصی نیافتد، او جانشین قطعی مرکل خواهد بود.
همین نظرسنجی نشان می داد که آرمین لاشت اکنون از پشتیبانی ۱۴ درصد برخوردار است، اما بدترین وضعیت از قضا نصیب آنالنا بائربوک رهبر حزب سبزها شده که در ماه مه پیش بینی می شد شانس بسیار بالائی برای جایگزینی آنگلا مرکل دارد و اکنون با هفت درصد پشتیبانی سقوطی غیرقابل تصور کرده است.
خنده بدفرجام آقای نخست وزیر
نوساناتی به این شدت، تاکنون در نظرسنجی های آستانه انتخابات هیچ دوره ای تجربه نشده است. دلیل رویکرد و رویگردانی افکار عمومی چه می تواند باشد؟ چند اتفاق ساده که شاید در یک جامعه یک صدائی از اهمیت چندانی برخوردار نباشد، اما در جامعه آلمان به سادگی می تواند یک حزب و شخصیت سیاسی را یک شبه از فراز به فرود یا از فرود به فراز بکشاند:
شاهین اقبال که از ماه مه امسال بر شانه آرمین لاشت نخست وزیر ایالت مرکزی نوردراین وستفالن نشسته بود، یک ماه پیش به خاطر یک تصادف مسخره از شانه او پرید. لاشت، همراه با فرانک والتر اشتاین مایر رئیس جمهور آلمان به بازدید از یک منطقه ویران شده در سیل رفته بود. هنگامی که رئیس جمهور در برابر میکروفون ها و دوربین های خبرنگاران و فیلمبرداران با لحن و چهره ای غم زده از مصیبت بزرگ سیل زدگان و هستی باختگان منطقه سخن می گفت، دوربین های تلویزیونی برای لحظه ای نامزد مغرور مقام صدراعظمی را نشان دادند که با یکی از همراهان خود در پس صحنه مشغول پچ پچ بود و بی وقفه می خندید.
همین اتفاق کوچک سبب فرود ستاره اقبال سیاستمداری شد که تا یک روز پیش از آن اکثریت آلمانی ها او را بهترین جایگزین برای مرکل می دانستند، زیرا باور داشتند که با حضور او در کاخ صدراعظمی، سیاست میانه رو مرکل که در حل بحران های بزرگ موفق بوده است، بی کم و کاست ادامه خواهد یافت.
مبارزات انتخاباتی و منافع طبقاتی
موضوع دیگری که در پنج هفته گذشته گام به گام از طرفداران لاشت و حزب او، یعنی حزبی که مرکل هم به آن تعلق دارد، کاست، برنامه ای بود که او درباره سیاست مالیاتی خود برای آلمان اعلام کرد. در برنامه لاشت پیش بینی شده است که مالیات شرکت ها و افراد ثروتمند و پردرآمد آلمان کاهش می یابد و از این محل دولت ده میلیارد یورو از درآمدهای مالیاتی سالانه خود را از دست می دهد.
استدلال آرمین لاشت این است که با کاهش مالیات شرکت ها و ثروتمندان، شانس سرمایه گذاری، تولید، و اشتغال در آلمان افزایش می یابد و از این طریق به کارگران و لایه های فرودستی آلمان نیز کمک می شود تا به درآمد بهتر و زندگی باثبات تری دست یابند.
نخست وزیر ایالت نوردراین وستفالن آلمان با طرح این سیاست مالیاتی به بحثی در آلمان دامن زد که شاید یکی از مهمترین دلایل کاهش طرفداران او و در مقابل افزایش محبوبیت اولاف شولتس وزیر دارائی شد.
وزیر دارائی آلمان و حزب او برخلاف آرمین لاشت و حزب دموکرات مسیحی، در هفته های گذشته اعلام کردند که در صورت پیروزی در انتخابات مالیات ها را به نفع خانواده های کم درآمد و در جهت کسب درآمد بیشتر از ثروتمندان تعدیل خواهند کرد.
تاثیر گرانی ها بر مبارزات انتخاباتی
جامعه آلمان مثل همه جوامع سرمایه داری در دوران کرونا با تورمی بیش از سال های پیش دست به گریبان شده است. در این دوران، قیمت مواد غذائی، حامل های انرژی و کالاهای مصرفی ضروری در مواردی بیش از بیست درصد افزایش یافته، در صورتی که بر حقوق ها، حداکثر ۴ درصد افزوده شده و حقوق بازنشستگان هیچ تغییری نکرده است.
در چنین شرایطی اعلام برنامه ای برای کاهش مالیات ثروتمندان، برآیندی جز رشد تضادهای طبقاتی و نارضایتی کم درآمدهائی که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند نمی تواند داشته باشد. همین ناراضیان هستند که اکنون به صفوف هواداران حزب سوسیال دموکرات و اولاف شولتس وزیردارائی و قائم مقام صدراعظم آلمان پیوسته اند و مایلند که او جای مرکل را بگیرد.
به این ترتیب می توان گفت که مبارزات انتخاباتی آلمان این بار جنبه طبقاتی آشکاری یافته ، تا آنجا که در تئوری اولاف شولتس نامزد حزب سوسیال دموکرات بار دیگر در جایگاه نماینده منافع کارگران و افراد کم درآمد و آرمین لاشت در موقعیت نماینده افراد پردرآمد، سرمایه داران و صاحبان صنایع قرار گرفته است.
فراز و فرود باورنکردنی نامزد سبزها
اما دلیل کاهش محبوبیت شدید آنالنا بائربوک نامزد حزب سبزها چیست؟ خانم بائربوک در نظرسنجی های ماه مه تا ژوئن امسال قوی ترین گزینه برای جانشینی آنگلا مرکل شناخته می شد. دلیل این موفقیت در درجه نخست این بود که آلمانی ها تجربه شانزده سال صدراعظمی یک زن (آنگلا مرکل) را بسیار موفق ارزیابی می کردند و به این دلیل مایل بودند باز هم یک زن زمامداری کشور را به دست بگیرد. در درجه دوم، حزب سبزها در اکثر انتخابات ایالتی آلمان به موفقیت بالائی دست یافته بود و آلمانی ها بتدریج به این نتیجه رسیده بودند که چنین حزبی توان اداره کشور یا دست کم ایفای سهم در آن را دارد.
اما در مورد بائربوک هم چند حادثه به ظاهر کم اهمیت کار را خراب کرد و بتدریج سبب کاهش اعتماد عمومی به وی شد.
خانم بائربوک از سال ۲٠۱۳ به نمایندگی حزب سبزها وارد مجلس فدرال آلمان شده و از دو سال پیش همراه با روبرت هابک رهبری حزب سبزها را به عهده دارد.
در ماه ژوئن امسال، هنگامی که محبوبیت بائربوک به عنوان نامزد جانشینی آنگلا مرکل به اوج رسیده بود، رسانه ها اعلام کردند که او حدود ۱۷ هزار یورو درآمد جانبی خود را در دو سال گذشته برخلاف قانون به موقع اعلام نکرده و حالا پس از نامزدی مقام صدراعظمی، احتمالا از ترس افشا شدن آن را به آگاهی مجلس رسانده است.
این موضوع، سروصدای زیادی در رسانه ها و محافل سیاسی آلمان برانگیخت و مخالفان حزب سبزها تا توانستند برای کاهش محبوبیت نامزد این حزب از آن سوء استفاده کردند. همین موضوع بخش هائی از هواداران حزب را در سراسر آلمان از دور این حزب پراکنده کرد و نامزد مقام صدراعظمی از اینجا نیز آسیب دید.
ترس رای دهندگان از افزایش نرخ حامل های انرژی
اما شرکت کنندگان نظرسنجی یکشنبه گذشته برای پشت کردن به حزب سبزها دلیل بیان نشده دیگری هم دارند: یکی از سیاست های اعلام شده حزب سبزها این است که نرخ بنزین باید در آلمان آنقدر بالا برود که مردم برای به حرکت درآوردن خودروهای بنزینی و دیزلی خود کمی تامل کنند.
سبزها در مقابل خواستار گسترش شبکه حمل و نقل شهروندان به ویژه در شهرهای بزرگ و پرتراکم هستند. اما مردم آلمان بارها تجربه کرده اند که دولت ها تا آنجا که مربوط به افزایش مالیات و قیمت خدمات عمومی است، شتاب میورزند اما آنجا که قرار است خدماتی عرضه کنند، بسیار درنگ میکنند.
آیا مرکل رکورد می شکند؟
مجموعه اطلاعات ناشی از بحث های عمومی، نظرسنجی ها و گزارش های رسانه های آلمان نشان می دهد که روز ۲۶ سپتامبر/۴ مهر آلمان شاهد یکی از پرهیجان ترین و پیچیده ترین انتخابات تاریخ خواهد بود. این که از میان سه نامزد مقام صدراعظمی آلمان کدام یک می تواند این جامعه را به خوبی مرکل اداره کند، هنوز بر هیچکس روشن نیست، اما پیروز مبارزات انتخاباتی در هر حال وضعیتی شبیه به ملوان کم تجربه ای را دارد که می خواهد سکان یک کشتی غول پیکر را پس از یک کاپیتان پرتجربه و محبوب به دست بگیرد.
ناظران آلمانی بر این عقیده اند که مشکل اساسی آلمان بعد از انتخابات آغاز خواهد شد، زیرا بسیار بعید به نظر میرسد که یکی از احزاب رقیب بیش از ۳٠ درصد آرای مردم را کسب کند و به احتمال زیاد نامزد پیروزی که ماموریت تشکیل دولت را به عهده بگیرد، باید دست کم با دوحزب دیگر وارد ائتلاف شود. این کار می تواند دست کم تا پایان سال جاری طول بکشد و برای این مدت، آنگلا مرکل ناگزیر خواهد بود به اداره کشور ادامه دهد. در این صورت او رکورد طولانی ترین دوران صدراعظمی را در آلمان خواهد شکست و طول خدمت او حتی سه ماه از هلموت کهل بیشتر خواهد شد که از سال ۱٩٨۲ به مدت شانزده سال صدراعظم آلمان بود.