آیت الله حکیم درس و مکتب را از ۱۰ سالگی با پدرش سید محمدعلی طباطبایی حکیم شروع کرد و تا آخرین مراحل سطوح عالیه حوزهای همراه پدر بود و البته در نام بزرگ آیت الله سید محسن حکیم هم که نوه دختری ایشان به حساب می آمد، بهره داشت.
هنوز جوانی بیش نبود که به حوزه درس خارج راه یافت و در حلقه خواصی چون، میرزا حسن موسوی بجنوردی و سید محسن حکیم و حسین حلی و سیدابوالقاسم خوئی قرار گرفت.
آیت الله سفر کرده، آثار و تالیفاتی بالغ بر۴۰ عنوان از خود به یادگار گذاشت و دهها عالم دین تربیت کرد، اما روز جمعه ۱۲ شهریور همه آثار علمی و دینی و شاگردانش را گذاشت و همه دغدغه هایش را با خود برد.
پاییز ۱۳۹۳ اولین بار به اتفاق حسن دانایی فر سفیر وقت ایران در بغداد به دیدار این مرجع شیعی رفتیم؛ آن هنگام توام بود با جنگ بزرگ عراقی ها علیه داعش که حملات وحشیانه و مرگبارش مناطق شمالی و غربی و شرقی و حتی برخی مناطق جنوب بغداد را در برگرفته بود و به دروازه های بغداد رسیده بودند.
البته این دیدار در چارچوب ملاقات های دوره ای سفیر وقت ایران با مراجع نجف صورت می گرفت و به غیر از آیت الله حکیم با مراجع دیگر مانند آیت الله فیاض و بشیر نجفی هم چنین ملاقات هایی وجود داشت.
دوم دی ۹۳ علی لاریجانی رئیس مجلس وقت شورای اسلامی به عراق آمد و در سفری به نجف علاوه بر آیت الله سیستانی با سه مرجع دیگر یعنی آیت الله سید سعید حکیم، بشیر نجفی و اسحاق فیاض دیدار کرد.
آیت الله سید سعید حکیم در دیدار با علی لاریجانی ضمن خوش آمد گویی به وی، در جمع حاضران در ملاقات سخن گفت؛ از اینکه داعش با حمایت های بین المللی و منطقه ای عراق را مورد تاخت و تاز قرار داده است، اما دغدغه اصلی آیت الله این نبود، بلکه تبعیضی بود که قدرت های غربی و رسانه هایشان نسبت به شیعیان جهان روا می داشتند.
ایشان در آن جلسه خواستار یک حرکت جدی برای مقابله با این تبعیضات شدند.
چندی نگذشته بود که اسحاق جهانگیری معاون اول وقت رئیس جمهوری نیز در ۲۹ اسفند همان سال به عراق سفری کرد و اتفاقا او نیز در سفر به نجف اشرف ضمن دیدار با مراجع چهارگانه به دیدار مرحوم سید سعید حکیم رفت.
آن روز نیز بعد از اظهارات آقای جهانگیری، آیت الله از بی تحرکی در میان شیعیان نسبت به تبعیضی که در سطح جهان نسبت به شیعیان روا داشته می شود، گلایه و انتقاد کرد.
آیت الله اعتقاد داشت که باید یک حرکت جدی از سوی ایران و عراق و به صورت مشترک شکل بگیرد.
ایشان دغدغه اش را در دیدار با جهانگیری اینگونه بیان کرد که با اینکه بیشتر قربانیان در مقایسه با سایر گروهها شیعیان هستند، متاسفانه هنوز جهان حاضر نیست بپذیرد که شیعیان مورد حمله و کشتار جمعی واقع شدهاند و سازمان ملل و شورای امنیت هم حاضر نیستند اعلام کنند که شیعیان هدف تروریستها هستند.
وی با طرح این پرسش که اگر جهان به دنبال این است که از دشمنان شیعه حمایت کند پس چرا شیعیان متحد نمیشوند، تصریح کرد: ایران وعراق دو پایگاه اصلی شیعیان هستند و لازم است ظلم بر شیعیان را از طریق سازمانهای بین المللی پیگیری کنند.
وی تصریح کرد: سیاستمداران شیعه مسئولیت تاریخی در این زمینه دارند و باید نسبت به احقاق حقوق شیعیان همه تلاش خود را بنمایند.
آیت الله در ارتباط با این دغدغه اش حتی مثال هم می زد و می گفت اگر خون از دماغ یک مسیحی یا از دیگر فرقه ها و مذاهب و ادیان بیاید، چنان جنجالی بپا می شود که گویی قیامت شده است، اما هزار هزار شیعه را در کشورهای مختلف کشتار می کنند و صدایی در نمی آید.
آن روزها که آیت الله حکیم نسبت به این تبعیض بزرگ اعتراض خود را بیان می کرد، مصادف بود با کشتار جوانان شیعه در پایگاه اسپایکر در حومه تکریت مرکز استان صلاح الدین و زندان بادوش در شمال شهرموصل مرکز استان نینوای عراق و همچنین کشتار شیعیان سهل نینوا و شهرهایی مانند تلعفر در نینوا و بشیر در جنوب کرکوک!
با اینحال او شیعیان پاکستان و افغانستان را هم فراموش نمی کرد و می گفت در قبال این کشتار و جنایات هیچ صدایی در نمی آید و رسانه های جهانی خفه شده اند.
شیعیان عراقی در آن روزها که داعش جولان می داد، شاهد بودند که در ارتباط با جابجایی اجباری مسیحیان آن هم بدون کشتار جمعی چه سرو صدا و بلوایی بلند شد، حال آنکه هیچ واکنشی نسبت به کشتار جمعی و سازمان یافته شیعیان بروز نکرد.
آیت الله سید سعید حکیم دغدغه های دیگری هم داشت، از جمله اینکه هنوز فرهنگ آموزه های بعثی بر کتب آموزش و پرورش و دانشگاه های عراق حاکم است و از اینکه اقدامی برای اصلاح محتوای کتب درسی در عراق صورت نگرفته است.
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۷
بغداد-ایرنا- آیت الله سید محمدسعید طباطبایی حکیم از مراجع تقلید شیعه ساکن نجف جمعه شب در سن ۸۶ سالگی با همه دغدغه هایش چشم بر جهان بست و به دیار باقی شتافت.