به گزارش روز شنبه ایرنا، روزنامه ال کنفیدنسیال اسپانیا ضمن پوشش نشست روز پنج شنبه محققان و تحلیلگران اندیشکده «اِلکانو» اسپانیا (Real Instituto Elcano) با محور تاثیرات پایدار حمله ۱۱ سپتامبر بر سیاست خارجی آمریکا و روابط فراآتلانتیک نوشت: یکم ژانویه ۲۰۰۱، هیچکس تصور نمیکرد که هشت ماه و ۱۰ روز تا ورود جهان به عصری جدید باقی مانده است. حملاتِ آن ۱۱ سپتامبر، فراتر از سقوط برجهای دوقلو، به معنای فروپاشی آرمانگرایی یک رژیم بینالمللی تکقطبی و تثبیت شده پس از پایان جنگ سرد بود.
دوره ای که به عنوان مرحله پایانی تکامل دولتها در دموکراسیهای لیبرال تلقی میشد اما از آن پس، دوره جدیدی از بی ثباتی، درگیری و رقابت ژئوپولیتیک آغاز شد. ۲۰ سال پس از این حمله تروریستی، پژواک قدرتمندتر فروپاشی برجهای دوقلو، همزمان با خروج آمریکا از افغانستان در جهان طنینانداز شده است. خروجی که به اجبار همان گروه طالبانی انجام شد که هدف اولیه جنگ جهانی علیه تروریسم بودند.
به دنبال حملات ۱۱ سپتامبر و سقوط طالبان، افغانستان که قرار بود نمونهای باشد برای پروژه بزرگ "دموکراسی در خاورمیانه" و از جانب دولت «بوش» رئیس جمهوری وقت آمریکا تبلیغ میشد، اکنون پس از ۲۰ سال دوباره به دست گروه طالبان افتاده و کم نیستند تحلیلگرانی که از قدرت گرفتن دوباره این گروه افراطی هشدار داده و پیرامون حضور بیحاصل و متجاوزانه آمریکا و از آن بدتر، خروج غیر مسئولانه از این کشور آسیایی به تبادل نظر میپردازند.
«لوئیس سیمون» مدیر دفتر اندیشکده الکانو در بروکسل معتقد است، «سقوط افغانستان، پایان عصر مبتنی بر باور غربی در طراحی دولتسازی از مسیر مداخلات نظامی است. تحولات افغانستان، محدودیتهای مدل "مداخله" و به عبارت دیگر شکست این رویکرد را نشان میدهد».
این نشریه اسپانیایی با بیان اینکه مداخلات نظامی آمریکا را شاید تنها بر روی کاغذ بتوان موفقیتآمیز دانست، با تاکید بر شکست آمریکا در اهداف دولتسازی و ملتسازی در افغانستان نوشت: همه مشکلات از فردای حضور نیروها و تانکهای آمریکایی در خیابانهای کابل و بغداد آغاز شد. «فلیکس آرتِگا» تحلیلگر حوزه دفاعی و نظامی معتقد است «ماموریت دولتسازی و حفظ صلح در افغانستان به طرز وحشتناکی، بد عمل کرده است».
در پی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در واشنگتن، در حالی موجی رسانه ای در آمریکا و کشورهای غربی در خصوص مقوله تروریسم به راه افتاد و سپس ماشین جنگی آمریکا برای مبارزه ادعایی با تروریستهایی که از آن سوی دنیا «امنیت آمریکا را تهدید می کردند»، دو کشور افغانستان و عراق را به اشغال خود در آورد که این نشریه اسپانیا، اصل مداخله نظامی به منظور دولتسازی در خارج از مرزهای سرزمینی را بی ثمر و بیهوده دانسته و نوشته است: آمریکا و به طور کلی غرب به عنوان سنگ بنای تلاشها در ایجاد دموکراسیهای همسو و همفکر خود، هزینههای هنگفت انسانی، اقتصادی و مالی را اختصاص دادند که هیچ دستاورد و پیشرفت ملموسی را در پی نداشت. استقرار نیروهای نظامی در سایر کشورها اگر چه در پیشبرد برخی اهداف خاص، موثر است اما برای تغییر دولتها کارآمد نیست.
در ادامه این گزارش آمده است: شکست مداخلات نظامی در عراق و افغانستان، پیامدهای عمیقی بر ذهنیت غربی در مسئله استفاده از سلاح زور در خارج از مرزها داشته و خواهد داشت. به عنوان مثال، امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه اخیرا از «تحولی عمیق» درباره حضور نظامی فرانسه در ساحل خبر داد.
به نوشته ال کنفیدنسیال، در حالی که آمریکا، تلاشهای خود برای غلبه بر تروریسم در یک جنگ انتزاعی متمرکز کرد اما به عقیده «کارلوتا گارسیا اِنسینا» کارشناس مسائل آمریکا، عراق برای آمریکا نقطه عطفی بود زیرا از آن زمان و با تشدید اختلافات در روابط فراآتلانتیک، حمایت از آمریکا کاهش یافت. به موازات بی اعتباری روزافزون بینالمللی واشنگتن به دلیل عواملی همچون یکجانبهگرایی، بهانه جعلی سلاحهای کشتار جمعی برای حمله به عراق، شکنجهها در زندان ابوغریب و پایگاه نظامی و زندان گوانتانامو، قیامی از سوی رقبای آمریکا نیز شکل گرفت.
گارسیا میگوید: از آن پس نه تنها حمایت بینالمللی از آمریکا رو به افول گذاشت که روابط فراآتلانتیک نیز متشنج شد. امروزه ایالات متحده به سطحی از قطببندی سیاسی رسیده است که تاریخ مدرن این کشور بی سابقه بوده است. از این رو جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا در تلاش است تا آسیبهای دوران دونالد ترامپ را ترمیم کند.
ال کنفیدنسیال در تشریح تاثیر تحولات افغانستان در «افزایش بی اعتمادیهای بروکسل نسبت به واشنگتن» آورده است: خرابیهای افغانستان همچون بنزین بر آتش بی اعتمادی بروکسل نسبت به واشنگتن عمل کرده و ناتو را برای تغییری استراتژیک پیرامون آینده خود به تامل و تفکر وا داشته است.
قدرتهای اروپایی و شرکای نظامی آمریکا در ناتو که زمانی متحدان سینه چاک واشنگتن به شمار می آمدند، بعد از گذشت دو دهه از حادثه یازدهم سپتامبر و ناکامی در جنگ ۲۰ ساله افغانستان حتی در علت موجودیت خود نیز دچار ابهام شده اند.