طرح «تاریخ شفاهی مدیریت بحران» که سرآغاز آن تجربه «زلزله گیلان-زنجان در سال ۱۳۶۹» و «زلزله بم در سال ۱۳۸۲» بود چند ماهی است در پژوهشکده سوانح طبیعی کلید خورده، حرکتی رو به جلو برای درسآموزی از اتفاقات گذشته است. در این طرح، به سراغ آدمهایی میروند که درمورد آنچه دیده و شنیدهاند حرف دارند؛ حرفهایی که قبلاً زده نشده و در سطحی بالاتر مکتوب نشده است. در این طرح به دنبال شنیدن روایت آدمهاست از آنچه که اتفاق افتاده است.
پس از مراحل آغازین پژوهش طرح تاریخ شفاهی مدیریت بحران که بررسی منابع و اسناد موجود بوده، تاکنون بالغ بر ۲۰ مصاحبه انجام شده و برخی به رشته تحریر نیز درآمده است. همه مصاحبهها پس از ویرایش نهایی و تأیید مخبران در قالب کتابهایی منتشر خواهد شد. این پژوهش تلاشی برای آموختن از تجربیات گذشته به امید بهبود عملکرد نهادها و سازمانهای مسئول در مدیریت سوانح آتی و جلوگیری از بحرانهای ناشی از آن است.
مکتوب کردن تاریخ شفاهی سوانحف،توانمندکردن نهادهای مدیریت بحران
مدیرگروه بازسازی و بازتوانی پس از سوانح پژوهشکده سوانح طبیعی روز دوشنبه درباره سوال آیا «تاریخ شفاهی مدیریت بحران؛ روایت آدمها از سوانح پیشین کشور» است با خبرنگار دانشگاه و آموزش ایرنا به گفت و گو نشست و در ابتدا عنوان کرد:به کرات در مقالات، کتابها و رسانهها دیده و شنیدهایم که «ایران یکی از ۱۰ کشور مخاطرهخیز دنیاست» و یا «وقوع زلزله تهران حتمی است» این جملات آنقدر تکرار شده که به نظر میرسد جامعه نسبت به آن بیتفاوت شده است در حالی که ما آنقدر در معرض مخاطرات مختلفی هستیم که قلمداد کردن سوانح به عنوان «غیرمترقبه» برای ما چندان صحیح به نظر نمیرسد؛ ما باید در تمام این سالها یاد میگرفتیم که چطور با سوانح زندگی کنیم.
مهسا بشیری افزود: کشور ما همواره سوانح متعددی را تجربه کرده است؛ سوانحی که جان بسیاری از عزیزانمان را گرفته و هزینههای غیرقابل تصور مادی و معنوی بر تک تک ما تحمیل کرده است. اما اگر به کتابها و مقالات و حتی مستندات صوتی و تصویری منتشرشده در زمینه سوانح مراجعه کنیم، خیلی هم دستمان پر نیست.
او توضیح داد: نسل ما سوانح بزرگی مانند زلزله سال ۱۳۶۹ گیلان - زنجان، زلزله سال ۱۳۸۲ بم، زلزله سال ۱۳۸۵ بروجرد، زلزله سال ۱۳۹۲ آذربایجان شرقی، زلزله سال ۱۳۹۶ سرپلذهاب و سیلاب سال های ۱۳۹۷ - ۱۳۹۸ را از سر گذرانده و طبیعتاً تجربههای بسیاری حداقل در مراحل پس از سانحه از مدیریت شرایط اضطراری گرفته تا بازسازی و بازتوانی به دست آوردهاست اما هنوز هم مکتوبات بسیار محدودی در این زمینه مدون کرده است.
وی ادامه داد: بدنه اجرایی و افرادی که پا به پای مردم، زندگیشان را از نو ساختهاند نیز ناگفتههای بسیاری از اتفاقات بعد از سوانح دارند که هیچگاه بازگو نکردهاند. این دو گروه قطعاً تجربیات ارزشمندی در یاد دارند که اغلب از طریق آزمون و خطا و با صرف هزینه فراوان حاصل شده و متأسفانه به مرور زمان و با از دست رفتن این افراد، این ندوختهها برای همیشه از دست خواهد رفت. علیرضا تابش رئیس فقید بنیاد مسکن، مهدی طالب استاد پیشکسوت جامعهشناسی، محسن حبیبی استاد باتجربه معماری و شهرسازی، فرزین فردانش استاد برجسته معماری و بسیاری دیگر که سال های اخیر دستی بر آتش مدیریت سوانح در کشور داشتهاند، کولهبار تجربه و دانش در زمینه سوانح را با خود به خاک بردند.
مدیرگروه بازسازی و بازتوانی پس از سوانح پژوهشکده سوانح طبیعی گفت: این دغدغه مهم در پژوهشکده سوانح طبیعی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تبدیل به طرحی با نام «تاریخ شفاهی مدیریت بحران» شد. طرحی که سرآغاز آن تجربه «زلزله گیلان-زنجان در سال ۱۳۶۹» و «زلزله بم در سال ۱۳۸۲» است. این طرح که چند ماهی است در پژوهشکده سوانح طبیعی کلید خورده، حرکتی رو به جلو برای درسآموزی از اتفاقات گذشته است. در این طرح، به سراغ آدمهایی میرویم که درمورد آنچه که دیده و شنیدهاند حرف دارند؛ حرفهایی که قبلاً زده نشده و در سطحی بالاتر مکتوب نشده است. در این طرح به دنبال شنیدن روایت آدمها هستیم از آنچه که اتفاق افتاده است.
وی اظهار داشت: در طرح تاریخ شفاهی مدیریت بحران بر اساس موضوع و شرایط پژوهش، باید مناسبترین مخبران که مطلع ترین آنها است را گزینش کرد.کسانی که بیشترین تأثیر را در اقدامات انجامشده داشتهاند و از نزدیک شاهد وقایع بودهاند و از آن متأثر شدهاند در اولویت نخست ما هستند. در وهله بعد، معیارهای دیگری نیز در گزینش مخبران دخیل است از جمله انسجام ذهنی و زبانی مخبر، حافظه خوب، توانایی بیشتر در تعامل و تمایل به همکاری با پروژه. بر این اساس، گزینش مخبران در مراحل نخستین طرح آغاز شد، اما در حین پژوهش نیز با معرفی مخبران ادامه مییابد.
بشیری اعلام کرد: برخی مخبران، مسئولان بازسازی در سطح کلان هستند. به سراغ آنها میرویم تا درک و تجربه شخصیشان را بشنویم، فارغ از این که عملکرد آنها خوب یا بد ارزیابی میشود. بخش دیگری از مخبران اعضای ستادهای بازسازی بنیاد مسکن و دیگر نهادهای درگیر در مدیریت شرایط اضطراری و نیز مراحل بازسازی و بازتوانی در مناطق سانحهدیده هستند. کسانی که نزدیکترین افراد به مردم سانحهدیده بوده اند، اما آنقدر درگیر مسائل اجرایی میشوند که معمولاْ کمتر فرصتی برای سخن گفتن پیدا میکنند و یا کمتر کسی به برای شندین به سراغشان رفته است.
وی گفت: به پای صحبتهای سازمانهای مردمنهاد و خیرین نیز خواهیم نشست. حرفه های بدنه دانشگاهی که در مناطق سانحهدیده نیز حضور داشتهاند شاید در قالب مقالات منتشر شده باشد، اما تاکنون در قالب مصاحبه و روایت مکتوب نشده است.
این معمار و کارشناس بازسازی پس از سانحه با اشاره به اینکه یکی از اهداف این پژوهش برکشیدن صدای این گروه خاموش و ضبط و ثبت تجربیات ایشان است که میتواند در بهبود روند اقدامات آتی تأثیر بسزایی داشته باشد، افزود: سیاری از افرادی که به آنها مراجعه میکنیم، با آغوش باز پذیرای ما میشوند و ساعتها به گفتگو مینشینند که از دیدگاه من نشاندهنده دغدغه آنها و شنیده نشدن حرفه های ارزشمند آنهاست.
بشیری گفت: گاهی مخبران چنان غرق در صحبت میشوند که انگار برای ما روزهای پس از سانحه را تصویرسازی میکنند. گفتوگوها گاهی شکل درد و دل به خود میگیرد و گاهی شکل دغدغه. گاهی از جنس بیان تجربه است و گاهی از جنس فریادهایی که زده نشده. هر چه که هست، «تاریخ شفاهی مدیریت بحران» یک حرکت ارزشمند است که در تاریخ سوانح در کشور ماندگار خواهد شد.