تهران-ایرنا- «علی اکبر ارجمندنیا»، روانشناس و استاد دانشگاه به خبرنگار ایرنا گفت: آموزش حضوری یک گزینه و انتخاب نیست، بلکه یک امر ضروری است. بطوریکه سبب می‌شود به تمام نیازهای آموزشی، شناختی، عاطفی و روانشناختی دانش آموزان توجه شود.

در پی بحران همه گیری بیماری کرونا ویروس در نقاط مختلف دنیا، همه گیری  این ویروس در ایران به‌صورت رسمی در ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ تایید شد.  کووید ۱۹ با تمام عوارضی و مشکلاتی که از خود در سراسر دنیا برجای گذشته است، هنوز به طور کامل مهار نشده و هر روز خبرهای تازه ای از نوع جهش یافته و تاخت و تاز این ویروس در جهان به گوش می رسد و در تمام  این مدت شاهدآن هستیم که حوزه‌ های مختلف دستخوش آسیب‌ ها و تغییرات بعضا جبران ناپذیری شده‌اند که یکی از مهمترین آن‌ها حوزه آموزش است؛ چراکه در نخستین گام، آموزش حضوری که سالیان سال شکل غالب و محبوب آموزش بود، متوقف و به جای آن آموزش مجازی متداول شد. این شیوه هر چند در این شرایط به عنوان تنها گزینه موجود انتخاب شد، اما لازم بود ابعاد پنهان آموزشی و روانشناختی ناشی از آن نیز توسط مسوولان مورد توجه قرار گرفته و تدابیر لازم اتخاذ می‌شد. برای مثال این شیوه آموزشی به نیازهای کودکان و نوجوانان به طور کامل توجهی ندارد و صرفا تاکیداش بر نیازهای ذهنی و آموزشی است که صرفا بعد شناختی دارد و ابعاد اجتماعی و روانشناختی مورد غفلت قرار می‌گیرد. بنابراین نظر به اهمیت این موضوع، پژوهشگر ایرنا با "علی اکبر ارجمندنیا"، روانشناس و استاد دانشگاه به گفت و گو نشست. مشروح این گفت و گو را در ذیل می‌خوانید:

آموزش حضوری منطبق با نیازهای اساسی دانش آموزان است

ارجمندنیا پیرامون آموزش حضوری اظهار داشت:قبل از مقایسه این دو سبک آموزش، لازم است تاکید کنیم که آموزش حضوری، آموزش مبتنی بر نیازهای اساسی کودکان و نوجوانان است و به عنوان یک اصل طبیعی در شریط طبیعی مورد توجه قرار می‌گیرد. به عبارتی دیگر آموزش حضوری یک انتخاب نیست که مواقعی انتخاب کنیم و مواقعی انتخاب نکنیم. به عبارتی، آموزش حضوری یک الزام و یک بسته کامل است که می‌تواند نیازهای آموزشی، روانشناختی و نیازهای جسمی دانش آموزان را برآورده کند.

وی افزود: به عبارت دیگر، آموزش حضوری یک سبک آموزشی منطبق بر نیازهای اساسی دانش آموزان است و تحت هر شرایطی به عنوان یک اصل تلقی می‌شود و قابل قیاس با آموزش مجازی نیست. کنار هم گذاشتن این دو سبک آموزش و مقایسه آنها با هم به این معناست که صورت مساله درست نیست.

مزایای آموزش حضوری

ارجمندنیا با تاکید بر این نکته که مدرسه برای دانش آموز یعنی جامعه و اجتماع؛ گفت: به این معنا که اگر دانش آموزی تحت شرایط عادی و در سنی خاص باید به مدرسه برود و به هر دلیلی این اتفاق نیافتد، تمام راه‌ های ارتباطی این دانش آموز با جامعه بسته می‌شود.

وی گفت: وقتی یک دانش آموز به سن مدرسه می‌رسد و پا به مدرسه می‌گذارد، در واقع به سن جامعه پذیری و اجتماعی شدن رسیده و حالا باید از کانون گرم خانواده پا را فراتر بگذارد و وارد یک فصل جدیدی از زندگی خودش شود.حضور در مدرسه یک بسته آموزشی، روانشناختی و فرهنگی - اجتماعی است که سبب می‌شود دانش آموزان جامعه پذیری، قوانین اجتماعی و نظم را یاد بگیرند.

این روانشناس افزود: حضور در مدرسه یک بسته آموزشی، روانشناخی و فرهنگی - اجتماعی است که سبب می‌شود دانش آموزان جامعه پذیری، قوانین اجتماعی و نظم را یاد بگیرند و خود را به عنوان یک شهروند در سطح جامعه مشاهده کرده و به عنوان فردی که مانند بسیاری دیگر از جامعه، حقوق و تکالیف مساوی دارند، دیده شوند. چون چنین باوری در خانواده شکل نمی‌گیرد. مدرسه با ویژگی‌ هایی که دارد، زمینه پرورش و رشد سازه‌ های شخصیتی دانش آموزان را فراهم می‌کند و در کنار توجه به نیاز های اجتماعی به نیازهای عاطفی و شناختی آنها هم توجه می‌شود. زیرا فرزندان از زمانی به بعد، قابلیت یادگیری خیلی خوبی دارند و این را باید در فضایی خارج از فضای خانواده به منصحه ظهور برسانند زیرا اگر تنها در خانواده باشند، این بعد هم با چالش‌هایی مواجه خواهد شد.

ارجمندنیا گفت: آموزش مجازی یک گزینه است و به عبارتی یک نسخه ناقص بدیل و جایگزینی برای مدرسه است. به جهت اینکه آموزش مجازی به نیازهای کودکان و نوجوانان به طور کامل توجهی ندارد و صرفا تاکیداش بر نیازهای ذهنی و آموزشی است که صرفا بعد شناختی دارد و ابعاد اجتماعی و روانشناختی یا مورد غفلت قرار می‌گیرد یا اصلا قابل عملی شدن نیست.

معایت آموزش مجازی

ارجمندنیا درباره معایب آموزش مجازی گفت: آموزش مجازی، دانش آموزان را به سمت انزوا و تنهایی سوق می دهد. زیرا بسیاری از کودکان در سن مدرسه، در فضای مجازی حتی یک دوست مجازی هم ندارند، چه برسد به دوست واقعی.

وی ادامه داد: از طرفی مجازی بودن آموزش زمینه وابستگی به بازی‌های آنلاین و در برخی ارتباطات مجازی را فراهم کرده است و همه این موارد، سرخوردگی، ضعف اعتماد به نفس و عزت نفس به همراه می‌آورد. این شرایط، افسردگی و استرس به دانش آموزان تحمیل می‌کند و آنها را در انجام ارتباطات واقعی دچار تنش و اضطراب‌های جدی می‌کند.

این روانشناس افزود: از طرفی، آموزشی که از طریق چهره به چهره و در قالب رابطه دانش آموز و معلم اتفاق می‌افتد، نوعا در شکل آموزش مجازی اتفاق نمی‌افتد و رابطه‌ای که بین معلم و دانش آموز در فضای مجازی شکل می‌گیرد، نمی‌تواند با آن ویژگی‌ها و ماهیت واقعی خودش شکل بگیرد و فرزندان به نحوی از یک مولفه مهم و با ارزش محروم می‌شوند که می‌تواند در تکامل شخصیت آنها نقش داشته باشد.

راهکار چیست؟

ارجمندنیا برای موثر بودن آموزش حضوری و مجازی به راهکارهایی اشاره کرده و بیان داشت: رفتن به مدرسه و آموزش حضوری یک انتخاب نیست؛ بلکه یک الزام و اصل طبیعی است و مسوولان باید ترتیباتی اتخاذ کنند که آموزش حضوری، سریعتر برگزار شود. حتی اگر امکان آموزش حضوری وجود نداشته باشد، سبک ترکیبی که تلفیقی از آموزش حضوری و مجازی است، می‌تواند در کوتاه مدت گزینه مناسبی باشد.آموزش مجازی، تنها یک روش موقت و جایگزین است و اگر در طولانی مدت استفاده شود، آسیب‌های جبران ناپذیری برای خانواده‌ها و دانش آموزان ایجاد خواهد کرد.

به این شکل که نیاز های آموزشی و شناختی دانش آموزان در قالب آموزش مجازی و نیازهای ارتباطی، عاطفی و شخصیتی با حضور در مدرسه و تعامل با معلمان شکل بگیرد. آموزش مجازی، تنها یک روش موقت و جایگزین است که در مواقعی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و اگر در طولانی مدت استفاده شود، آسیب‌های جبران ناپذیری برای خانواده‌ها و دانش آموزان ایجاد خواهد کرد.
وی گفت: در اینکه با آموزش مجازی، زحمت بسیاری بر عهده معلمان بود تا محتوا تولید کنند و به شکل مجازی در اختیار دانش آموزان قرار بدهند، شکی نیست اما کادر اجرایی مدرسه، لازم بود برای حضور دانش آموزان در مدرسه برنامه‌ای می‌داشتند. برای مثال می‌توانستند طوری برنامه ریزی کنند که دانش آموزان در تعداد کم وگروه‌های کوچک در مدرسه حضور می‌داشتند تا با یکدیگر یا با متصدیان گفت و گویی داشته باشند و همین موارد، احساس تعلق به مدرسه و واقعی بودن آموزش را برای دانش آموزان و خانواده‌ها پر رنگ می‌کرد. در حالیکه این فرصت تا کنون از دست رفته است. زیرا آموزش و پرورش به نوعی به قسمت نخست که آموزش و تدریس معلم به شکل مجازی است، محدود شده است و این یک تعریف حداقلی از آموزش است و بعد دوم یعنی پرورش مغفول واقع شده است و لذا دانش آموزان از این نظر دچار آسیب‌های بسیاری شده اند و در آینده هم باید منتظر پیامدهای وخیم این امر باشیم. بنابراین حتما باید از فرصت باقی مانده استفاده شود تا این بعد از آموزش هم مورد توجه قرار بگیرد.