به گزارش روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست «بررسی گذشته و آینده هویت ملی در ادبیات نمایشی دفاع مقدس» دوشنبه (بیستودوم شهریورماه ۱۴۰۰) با حضور منوچهر اکبرلو، محسن سلیمانی فارسانی و ایرج افشاری اصل برگزار شد.
در ابتدای این نشست ایرج افشاری اصل درخصوص مفهوم هویت بیان کرد: «واژه» ما را به بسیاری از مفاهیم نزدیکتر میکند و تعریف واژه شناخت همان واژه است و وقتی بتوانیم پدیدهای را خوب تعریف کنیم یعنی شناخت خوبی حاصل شده است. واژه هویت نیز مجموعهای از نگرشها، ویژگیها و روحیات فردی است که افراد را از دیگران متمایز میکند. در این امر شاخصههای مختلفی از جمله خصوصیات اجتماعی، روانی، فرهنگی، فلسفی، تاریخی و... وجود دارد. موضوعی که به تئاتر بر میگردد بحث روایت است؛ معمولا روایت، گروههای مختلف را دور هم جمع میکند؛ در مذاهب و ادیان نیز چنین است.
اگر ما بخواهیم به بحث هویت ملی بپردازیم باید یک روایت مشترکی از این اتفاق هشت ساله داشته باشیم. مفهوم بنیادین هویت این است که حتما باید یک پدیدهای باشد تا ما را دور هم جمع کند. اگر بخواهیم کاری انجام دهیم باید بدانیم زیست افکار این افراد، بازخورد، بازتاب و انعکاس آنها چگونه بود و همه اتفاقاتی که در این هشت سال رخ داد درس بزرگی به ما میدهد. در بازه زمانی همان هشت سال شاهد دوران طلایی تئاتر دفاع مقدس نیز هستیم.
او با اشاره به این که اولین کتابی که درخصوص تئاتر نوشته شد فن شعر ارسطو است، بیان کرد: تئاتر را نوعی شعر میدانند، یعنی شعر بخشی از تئاتر محسوب میشود. به نظر من هر بحثی در خصوص هویت ملی یا تئاتر دفاع مقدس در این شعر: گفتم کجا گفتا به خون/گفتم چه وقت گفتا کنون/گفتم سبب گفتا جنون/گفتم نرو خندید و رفت مستتر بوده و به واقع ایثار و از خودگذشتگی در آن نمایان است.
مفهوم هویت در حال تغییر است
افشاریاصل در بخش بعدی سخنان خود در خصوص رابطه هویت و فرهنگ عنوان کرد: هویت با فرهنگ مرتبط بوده و بخشی از آن است وقتی بحث دفاع مقدس و فرهنگ آن میشود هویت بخشی است که این فرهنگ را به وجود آورده است. فرهنگ نیز بخشهای مختلفی دارد و دانایی و هنر و اخلاق را شامل میشود؛ همینها دست به دست هم میدهند و تولید معنا میکنند.
وی افزود: هشت سال دفاع مقدس مهمترین برهه تاریخ معاصر ما است و اگر بخواهیم ارتباط آن را با هویت بررسی کنیم، میبینیم که این هشت سال خود تولید معنا میکند. هرکدام از این چهار دهه عنوانی دارد؛ دهه اول تهییجی، دهه دوم نوستالژی و یادآوری، دهه سوم تحلیلی و دهه چهارم بازنگری و آسیبشناسی است. در اینجا میبینیم که درواقع تعریف هویت تغییر میکند که درنتیجه آن هر دهه یک سرفصلی را باز میکند. همچنین مفهوم پدیده جنگ نیز تغییر کرده است؛ سال ۵۹ واژه دفاع مقدس وجود نداشت، پس از آن، این واژه شکل میگیرد و اکنون نیز از واژه مقاومت استفاده میشود. همچنین ما از دیدگاه هنرمندان و نویسندگان مختلف متوجه میشویم که مفهوم هویت درحال تغییر کردن است. در طول تاریخ یکی از دلایل اصلی جنگ، ایدئولوژی، آب، خاک و ثروت بود اما اخیرا جنگ بیشتر برای هویت است و باید بیشتر به آن بپردازیم.
این پژوهشگر ضمن بیان این که در ادبیات دفاع مقدس دو واژه کلیدی داریم، بیان کرد: ادبیات نمایشی یک مفهوم دراماتیک است، خود واژه جنگ این درام و خصایص آن را دارد. به همین دلیل اولین چیزی که به ذهن نویسنده خطور میکند که به ادبیات نمایشی روی بیاورد جنگ است و گمان میکند اگر تنها صحنه جنگ را نشان دهد دراماتیک است؛ در حالی که تجربه ثابت کرده این عمل جنگی نیست که درام را میسازد بلکه حالت جنگی است و این به دلیل همان هویتها و لایههای زیرین ارزشها است. به واقع کارهای موفق در عرصه جنگ و مقاومت در ایران و جهان آثاری است که حالت جنگی را نشان میدهد. بحث دیگر حقیقتمندی است و لزوم خوب بودن یک اثر نعل به نعل، منطبق با واقعیت و مستند بودن نیست بلکه حقیقت مانندی آن کافی است.
هویت ملی عامل پایداری نظامهای سیاسی و اجتماعی
در بخش بعدی نشست منوچهر اکبرلو ضمن بیان اینکه از اهمیت هویت ملی غافل شدهایم، تصریح کرد: همه جامعهشناسان معتقدند یکی از عوامل اصلی پایداری نظامهای سیاسی و اجتماعی هویت ملی است. اگر در طول تاریخ میبینیم که امپراتوریها، دولتها و نظامهای سیاسی و حکومتی دچار فروپاشی، بحران و تجزیه شدند باید به هویت ملی توجه کرد تا علت را یافت. این امر اهمیت هویت ملی را نشان میدهد؛ پس اگر تا این اندازه مهم است مستلزم شناخت و ارزیابی وضعیت پیشینی، اکنون و آیندهپژوهی درباره آینده هویت ملی است. برای این سنجش و شناخت باید شاخص داشت تا بتوان اندازهگیری علمی کرد. به واقع باید بدانیم وضعیت چگونه است تا براساس آن مدیران فرهنگی که از پدر و مادر شروع میشود تا مدیریت کلان فرهنگی و سیاسی اجتماعی کشور بتوانند برنامهریزی داشته باشند.
او به ابعاد مختلف هویت ملی اشاره کرد و گفت: مجموعهای از شاخصها در این ابعاد وجود دارد که باعث تمایز یک فرد از فرد دیگر، جامعهای از جامعه دیگر، گروهی از گروه دیگر و یک کشور از کشور دیگر میشود. در حقیقت اگر درباره فرهنگ ایرانی یا ایرانی اسلامی صحبت میکنیم، میخواهیم بدانیم وجوه تمایز آن از فرهنگهای دیگر چیست و به معنای نتیجهگیری درخصوص برتری آن نیست؛ در ارزیابی علمی سراغ خوب و بد نمیرویم بلکه سراغ توصیف میرویم. هویت دو سطح فردی و اجتماعی دارد و در این جا صحبت از هویت جمعی است؛ هرچند اگر نویسندگی نمایشنامه را امری فردی تلقی کنیم اما از آن جهت که برای مخاطب فرضی نوشته میشود که خوانده شده یا به صورت نمایش اجرا شود جهت نگاه، هدف و رویکردش هویت جمعی است. هویت جمعی نیز انواع مختلفی همچون خانوادگی، قومی و ملی دارد.
این نویسنده ضمن بیان اینکه مشروعترین و فراگیرترین نوع هویت، هویت ملی است، تصریح کرد: اینکه میگویند بومی بنویس و بومی تولید کن تا مخاطب جهانی داشته باشید واقعیتی است که تمام اهالی فرهنگ به آن معتقدند، به همین دلیل دغدغه همه جای جهان هویت ملی است از این رو باید هویت ملی خود را به خوبی بشناسیم.
اثری در عرصه جنگ موفق است که حالت جنگی را نشان دهد
اکبرلو با اشاره به این که تمام ابعاد مختلف هویت فرهنگی در پدیده جنگ وجود دارد از آن جهت که مقطعی نیست، اظهار کرد: به این دلیل که جنگ و دفاع مقدس ریشهها و پسینههایی دارد و کوتاه مدت نیست. به واقع ما با تبعات، فرهنگ و... روبهرو هستیم بنابراین مطالعه موردی بسیار مناسبی برای بررسی هویت ملی است. تقویت هویت ملی به کاهش از خودبیگانگی کمک میکند.
او ضمن بیان این که تعداد آثار نوشته شده و منتشر شده در حوزه دفاع مقدس کاهش پیدا کرده است، مطرح کرد: یک دلیل آن عدم حمایت است. همچنین به نظرم برخی از نویسندگان خود اثری را منتشر یا اجرا نمیکنند که خود این امر یک نوع بلوغ و پختگی را میرساند و در جوانان دیده میشود. از دید من این اتفاق چندان نگران کننده نیست. همچنین به گمان من جدا کردن آثار دفاع مقدس از سایر حوزهها کار خطایی است. باید اجازه دهیم که در سیاستگذاریها و نوع حمایتها هر نمایشنامهای براساس تقسیمبندیهایی که در طول تاریخ وجود دارد در همان ژانر بررسی شود. اگر نمایشنامهای خانوادگی، کمدی و.. است و مضمون مربوط به مقاومت یا دفاع مقدس دارد اجازه دهیم در همان جا باشد و بررسی شود.
جوان را با هویّت بار بیاورید
در ادامه محسن سلیمانی فارسانی از دیگر سخنرانان این نشست اظهار کرد: هویت یا کیستی میتواند هویت خونی، زبانی، تاریخی و... باشد اما همانطور که اشاره شد بالاترین سطح هویت، هویت ملی است و این هویت ملی است که رابطه انسان با کشورش را به منصه ظهور میگذارد. این جلسات برای آن گروه افرادی مفید است که به این ملت چشم طمع داشتند و همیشه اشتباه کردند؛ درواقع آنها باید با هویت امت و ملت ما آشنا شوند چون اگر هویت جوانان و ملت ما را میشناختند هیچوقت دست به اسلحه و زور نمیشدند. اینها فکر کردند صرفا یک ارتش منظم و یک انقلاب نوپایی بوده و حال میتوانند به سرزمین، امت و ملت ایران تجاوز کنند در صورتی که به محض اینکه این اتفاق رخ داد بر اساس هویت ملی جوانان و رابطهای که نسبت به کشور خود قائل بودند و احساس دین میکردند حماسهای درست شد که این حماسه در مقابل دشمن بسیار شگرف بود و آنها نتوانستند این را هضم کنند. همانطور که هنوز هم در حال همین اشتباه هستند و اگر هویت ما را بشناسند بازهم تهدید نمیکنند.
وی در ادامه بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها را خواند: «جوان را باهویّت بار بیاورید. اگر جامعهای احساس هویّت نکرد، صداهای بلند تحکّمآمیز، راحت او را مغلوب خواهد کرد. آن که ایستادگی میکند، آن کسی است که احساس هویّت میکند؛ حالا این هویّت، گاهی هویّت ملّی است، گاهی هویّت دینی است، گاهی هویّت انسانی است، شرف است؛ هرچه؛ با هویّت باید بار بیایند. خوشبختانه امروز جامعه اسلامی ـ ایرانی ما یک هویّت ریشهدار و تاریخی و قوی و قابل استقامتی دارد که این را نشان هم داده؛ این را به جوانمان بایستی منتقل بکنیم. بالاخره پس مسئله فرهنگی مسئله مهمّی است؛ بخشهای فرهنگی باید احساس مسئولیت کنند و در این زمینه باید کار کنند.»
او همچنین بیان کرد: در زمان پهلوی مسئله تجدد مطرح بود و این رژیم تلاش میکرد جوانان را به سمت از خود بیگانگی سوق دهد اما باز زمانی که انقلاب در حال شکلگیری بود جوانان به هویت خود برگشتند؛ درواقع آن هویت نهادینه بوده و در خون، روح و جان جوانان ریشهدار است انقلاب شکوهمند اسلامی شکل گرفت.
اساس تئاتر دفاع مقدس به درد مشترک باز میگردد
سلیمانی فارسانی در بخش بعدی سخنان خود با بیان اینکه هویت ملی ایرانی در بسیاری جاها به شکل زیبایی خودنمایی میکند، مطرح کرد: به این دلیل که در یک منطقهای قرار گرفتیم که پل ارتباطی میان بسیاری از ملل، فرهنگها و... هستیم و از نظر تاریخی این پل وجود داشت و هنوز هم هست. اساسا هنوز به دلیل اینکه جنگ تحمیلی ناگهانی شروع شده و هیچکس حتی نظامیان آمادگی آن را نداشتند طبیعتا هنرمندان هم با یک اتفاق جدید و متجاوزانه دشمن مواجه شدند. خب از دل همین امر اتفاقات زیبایی هم شکل میگیرد و هنرمندان پا به عرصه گذاشتند و هنرمندان حوزه تئاتر نمایشنامههایی خلق کردند. بر اساس همین هویت ایرانی نمایشنامههای خوبی خلق شد.
نمایشنامههایی که برگرفته از نگرش آدمها نسبت به احساس مشترک و درد مشترکی است که احساس میکردند نمایشنامههایی را خلق کردند. به مرور ادبیات نمایشی شاکلهای پیدا کرد و به اندازهای رسید که جشنوارههای مختلفی در این حوزه شکل گرفت. اکنون نیز هنرمندان احساس دین درد مشترک دارند و در بحث مدافعین حرم که اتفاقی فرا ملی بود طبق همان هویتی که در ذات ایرانیان وجود دارد هنرمندان پا به عرصه گذاشتند و نمایشنامههایی را خلق کردند و جشنوارههایی همچون جشنواره سردار دلها شکل گرفت. اساس تئاتر دفاع مقدس به همان درد مشترک باز میگردد.
جوانان ما همان جوانان هشت سال فاع مقدس هستند
وی در پایان نشست گفت: اخیرا این موضوع مطرح است که آیا جوانان ما هنوز همان جوانان هشت سال دفاع مقدس هستند که با آن شدت و علاقه باز چنین حماسههایی بیافرینند یا خیر. ثابت شده که جوانان امروزی ما همان جوانان دیروزی هستند چون تاریخ ثابت کرده که اینها پرشور بوده و نسبت به هویت ملی خود بسیار ارزش قائل هستند. در شام و سوریه نیز این اتفاق رخ داد؛ جوانهایی که حتی جنگ هشت سال دفاع مقدس را ندیده بودند با شوق و ذوقی رفتند. پس آن هویت سبب میشود به دلیل همان درد مشترک حماسه بیافرینند.