روزنامه ایران پنجشنبه ۲۵ شهریور از تأثیر یارانههای پنهان در سطح رفاه جامعه و میزان مصرف انرژی گزارش میدهد: بر اساس دادههای این گزارش، در سال ۲۰۲۰ میلادی، بالاترین سطح یارانه انرژی مصرفی را ایران تخصیص داده و در میان ۲۵ کشور رتبه نخست را در زمینه پرداخت یارانه انرژی از جمله گاز، برق و فرآوردههای نفتی داشته است.
آژانس بینالمللی انرژی، ایران را در حالی همچنان بزرگترین پرداخت کننده یارانه انرژی در جهان معرفی میکند که حتی در سال ۲۰۲۰ با کاهش مصرف سوخت در جهان و همینطور ریزش قیمت نفت بازهم بیشترین یارانه را به سوختهای فسیلی مصرفی داده است در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان کاهش یارانه پرداختی را در این سال تجربه کردهاند.
آمار تفکیکی نیز نشان میدهد که ایران حدود ۵ میلیارد دلار یارانه به نفت، ۱۲.۵ میلیارد دلار یارانه به برق و ۱۲.۲ میلیارد دلار یارانه به گاز تخصیص داده است. پس از ایران، چین با ۲۱.۷ میلیارد دلار یارانه نفت و ۳.۸ میلیارد دلار یارانه برق در جایگاه دوم قرار داشته است.
البته نکته اینجاست که چین با تولید ناخالص داخلی در حدود ۱۴.۸۶ هزار میلیارد دلار دومین اقتصاد بزرگ جهان در سال ۲۰۲۰ بوده و ۳ میلیون و ۳۸۱ تن معادل نفت انرژی مصرف کرده است. با این مختصات بازهم از نظر پرداخت یارانه انرژی پس از ایرانی قرار گرفته که در سال ۲۰۲۰ با تولید ناخالص داخلی ۱۹۲ میلیارد دلاری رتبه ۵۱ اقتصاد جهان را داشته و ۲۶۸ میلیون تن معادل نفت، انرژی مصرف کرده است. اما هدف از پرداخت این یارانه انرژی در ایران چه بوده و آیا به آن رسیده است؟
یارانه انرژی جهان در ۲۰۲۰
در سال ۲۰۲۰ میزان یارانه پرداختی انرژی در جهان ۴۰ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ بوده و با رقمی در حدود ۱۸۱ میلیارد دلار به پایینترین سطح از سال ۲۰۰۷ تاکنون رسیده است. به عبارتی دیگر، تقریباً ۵۰ میلیارد دلار کمتر از سال ۲۰۱۹ بوده است.
در میان انواع سوخت، یارانه فرآوردههای نفتی همچنان در این سال بیشتر از سایر سوختها بوده است؛ با رقمی در حدود ۹۰ میلیارد دلار. در این سال، یارانه پرداختی به سوخت مصرفی خانهها از یارانه سوخت مصرفی حمل و نقل پیشی گرفت. در انرژی مصرفی خانگی، یارانه سوخت فسیلی تولید برق با ۵۰ میلیارد دلار در رتبه اول، گاز با ۳۵ میلیارد دلار یارانه در رتبه دوم و زغال سنگ با ۱.۷ میلیارد دلار یارانه در رتبه سوم قرار داشت.
اهداف یارانهها
براساس یک تعریف جهانی؛ هدف از یارانه انرژی، حفظ قیمتهای پایین برای حمایت از مصرفکنندگان است. اما این یارانهها هزینه بالایی دارند و دولتها باید هزینه زیادی را برای تأمین این یارانهها بپردازند. این مسأله میتواند مانع تلاش دولتها برای کاهش کسری بودجه شود و در نهایت پرداخت کننده نهایی هزینه این یارانهها خود مردم هستند که اغلب با تورم و کاهش قدرت خرید به سبب استقراض دولت مواجه میشوند.
از سوی دیگر پرداخت یارانه به انرژی در صورتی که بهدرستی طراحی و در اقتصاد سالم پرداخت نشود، یک سیگنال غلط را به جامعه مخابره میکند، مبنی بر اینکه نیازی به اصلاح الگوی مصرف، ارتقای راندمان وسایل انرژیبر، افزایش راندمان نیروگاهها و بهره وری صنعت وجود ندارد. همین مسأله مصرف انرژی را بیشتر و یارانه پرداختی به آن را نیز تشدید میکند و اقتصاد را در یک دور باطل به دام میاندازد.
در این خصوص مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی به «ایران» میگوید: «از دلایلی که دولتها اقدام به پرداخت یارانه انرژی میکنند، میتوان به ایجاد رفاه بخصوص برای اقشار ضعیف یا حمایت از یک بخش خاص مانند صنایع رو به رشد اشاره کرد. اما این یارانهها در یک اقتصاد سالم و بر اساس تعاریف دقیق پرداخت میشود و به نتیجه هم میرسد.»
بهروزیفر ادامه میدهد: «برای مثال یارانهای که در هند پرداخت میشود، در نهایت هدف ابتدایی را محقق میکند؛ موجب فقرزدایی میشود و منابع هدر نمیروند. این خیلی مهم است که منابع تخصیص داده شده موجب تحقق هدف شود. البته دولتها اغلب از محل منابع خود اقدام به پرداخت به یارانهها میکنند اما در ایران یارانهها عدمالنفع است. یعنی دولت از مبلغی که میتواند بگیرد میگذرد، نه آنکه منابعی را از محلهای دیگر مانند مالیات به این امر اختصاص دهد.»
رابطه یارانه و مصرف انرژی در ایران
ترازنامه انرژی کشور برای سال ۱۳۹۷ (۲۰۱۹-۲۰۱۸) نشان میدهد که براساس آخرین اطلاعات موجود، سرانه مصرف نهایی انرژی ایران به ۱.۷ برابر میانگین جهانی رسیده است. در سال ۲۰۲۱ میلادی با درنظر گرفتن رشد مصرف انرژی در ایران و روند معکوس سرانه مصرف انرژی در جهان، این نسبت بیشتر نیز شده است.
اما آخرین ترازنامه انرژی کشور شدت مصرف گاز را در ایران ۶.۴ برابر و نفت خام و فرآوردههای نفتی را ۱.۴ برابر متوسط سرانه مصرف جهانی گزارش میکند. فقط در سال ۱۳۹۷ میزان بهرهوری مصرف انرژی ۱۱.۱ درصد کاهش داشته است که نشاندهنده اتلاف انرژی و همینطور یارانههاست.
حمیدرضا صالحی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران با اشاره به ناموفق بودن یارانههای انرژی در ایران بیان میکند: «ایران بالاترین سطح یارانه انرژی را در جهان دارد اما آیا این یارانهها باعث شده که رفاه در ایران بیشتر از کشورهای دیگر باشد؟ همین مسأله نشان میدهد که یارانهها نمیتوانند سطح رفاه را در ایران بیشتر کنند. حتی این یارانهها در یک اقتصاد بیمار زمینه ناکارآمدی بیشتر اقتصاد را ایجاد کردهاند و همین مسأله هر روز سطح رفاه را کاهش میدهد.»
او در گفتوگو با «ایران» ادامه میدهد: «یک اقتصاد نابکار نمیتواند خروجی داشته باشد. یارانههای گزافی که ایران برای انرژی در نظر گرفته، مسأله رقابتپذیری را هم از بین برده و منجر به شکلگیری امضاهای طلایی شده که جامعه را منفعل کرده است. این مسأله نرخ مشارکت مردم را نیز کاهش داده است.»
صالحی با بیان اینکه اگر یارانهها هدفمند بود شاید میتوانست از قشر ضعیف حمایت کند، تأکید میکند: «متأسفانه یارانهای که امروز به اقشار ثروتمند جامعه میرسد چندین برابر اقشار ضعیف است. باید نگاه کرد که در جهان چگونه از ابزار یارانه در بستر اقتصادی سالم استفاده میکنند و چگونه به هدف میرسند. مثلاً ترکیه امروز به ۲ دهک ضعیف جامعه به ازای ۱۴۰ کیلووات مصرف برق یارانه میدهد. هدف مشخص است و به نتیجه هم میرسد.»
او با اشاره به اینکه اگر یارانهها اصلاح شود قشر متوسط قوی میشود و قشر ضعیف را هم با خود به بالای خط فقر میکشد، میگوید: «اگر کسب و کارها با محوریت قشر متوسط جامعه رشد کند، کیک اقتصاد هم بزرگ میشود و علاوه بر افزایش قدرت خرید مردم، درآمد دولت نیز از محل مالیات بیشتر میشود. اما اکنون نتیجهای جز افزایش مصرف انرژی، تشدید فقر، کاهش بهرهوری و ناترازی بودجه نداشته است. این یارانه از جیب مردم فقیر به دهکهای ثروتمند جامعه داده میشود.»
رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران با اشاره به اینکه دولت باید هنرمندانه این یارانهها را تبدیل به درآمد با پشتوانه برای مردم و همین طور افزایش رفاه و سطح بهداشت کند، توضیح میدهد: «نباید یارانههای انرژی در این سطح و آن هم به نادرستترین شکل پرداخت شود. دولت باید از خود سؤال کند که چرا ۸۶ میلیارد دلار در سال یارانه انرژی میدهیم اما رفاه بیشتر نمیشود؟ و آنگاه دست به اصلاحات بر اساس یک سند راه انرژی بزند.»
افزایش قیمت انرژی به چه قیمتی؟
اما سؤال اینجاست که اگر امروز ایران تمام یارانههای انرژی را حذف کند، آیا با این مبالغ دریافتی از جامعه میتواند سطح رفاه را بالا ببرد و توسعه ایران را رقم بزند؟ مجلس شورای اسلامی این روزها طرحهایی را در قالب حذف یارانههای سوخت و پرداخت یارانههای نقدی بیشتر دنبال میکند؛ اما آیا این طرح از نظر علم اقتصاد قابل دفاع است؟
بهروزیفر، کارشناس انرژی در اینباره میگوید: «پاسخ این سؤالات منفی است. کدام کشور را میتوان در نقشه جهان یافت که یارانه سوخت را حذف کند و منابع حاصل را به دست مردم بدهد؟ آیا این هدف اصلی یارانههاست؟ اینکه بنزین و گاز و برق را به قیمت واقعی بفروشیم اما به جای ۴۵ هزار تومان یارانه نقدی، ماهانه ۴۵۰ هزار تومان به هر نفر پرداخت کنیم؟ این یک اشتباه فاحش است.»
او توضیح میدهد: «درست است که ایران یک کشور ثروتمند از جهت منابع انرژی است و یارانهها نیز از جیب دولت پرداخت نمیشود، اما افزایش قیمت حاملهای انرژی نیز در ایران اگر منجر به توسعه صنعتی نشود و به صورت نقدی به مردم داده شود، رفاهی ایجاد نخواهد کرد.»
بهروزیفر ادامه میدهد: «ما از ابتدا به دنبال هدف خاصی از پرداخت یارانهها نبودهایم و فقط میخواستیم انرژی به دست مردم ارزانتر برسد. اما الان طرحهایی که برای اصلاح یارانهها دست به دست میشود، مخربتر از یارانه پنهانی است که پرداخت میشود. اگر ما همین امروز هم قیمتها را افزایش دهیم و یارانهها را ۴۵۰ هزار تومان کنیم، مورد اقبال عمومی قرار خواهد گرفت؛ اما این نه تنها رفاه به دنبال ندارد بلکه تبعات بیشتری برای اقشار آسیبپذیر هم دارد. تورم مدام بیشتر میشود و ماه به ماه ارزش یارانه نقدی هم از دست میرود. منابعی هم برای توسعه صنعتی و حتی نگهداشت صنایع مرتبط با انرژی باقی نمیماند و هر روز شرایط بدتر میشود.»
اما چاره چیست؟
اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران در گزارشی عنوان میکند: «حذف یارانهها به معنی تخصیص بهتر منابع در نظام انرژی، آشکارسازی مشوقها برای صرفهجویی انرژی و سرمایهگذاری بیشتر در فناوریهای کارآمدتر و پاکتر است. منابع مالی حاصل از حذف یارانهها میتواند برای تأمین اهداف سیاست عمومی از جمله پشتیبانی هدفمند جهت دسترسی فقرا به انرژی، اختصاص یابد. بدیهی است که انجام اصلاحات در حوزه انرژی، اقدام آسانی نیست؛ چرا که اصلاح قیمت اثر مستقیمی بر زندگی روزانه مردم میگذارد. اما شواهد و نتایج بررسیهای متعدد تأییدکننده این موضوع است که طراحی درست و اجرای دقیق اصلاحات در حوزه انرژی در نهایت منافع مستحکمتری را برای جامعه به ارمغان میآورد.»
ضمن آنکه اگر گامها بهدرستی برداشته شود و مردم مطمئن باشند که افزایش قیمت حاملهای انرژی تأثیری مستقیم و غیرمستقیم در سطح رفاه و بهداشت و اشتغال آنها دارد، احتمالاً حامی اصلاحات خواهند شد. اما افزایش یارانه نقدی تمام دهکهای جامعه مخربترین نوع اصلاحات است. لذا باید با تأمل اقتصادی و برنامهریزی دقیق به سمت طبقات پایین نمودار بزرگترین پرداختکنندههای یارانه انرژی در جهان حرکت کرد.