روزنامه اعتماد ۲۵ شهریور یادداشتی به قلم بهرام امیر احمدیان منتشر کرد و نوشت: ماهیت اینکه ایران در سازمان همکاریهای شانگهای عضویت داشته باشد یا نه نیز نباید دستخوش بحثهای اینچنینی باشد. جمهوری اسلامی ایران از میانه دهه ۸۰ شمسی به این سازمان بینالمللی پیوسته و پس از طی کردن فرازونشیب به عنوان عضو ناظر پذیرفته است. این سازمان در راستای دستیابی به منافع مشترک و مقابله با تهدیدهای مشترک علیه کشورهای عضو بنا شده است. از نظر ساختاری کشورهای تشکیلدهنده این سازمان، همگی از بلوک شرق بودند و اهداف مشخصی را از تشکیل سازمان همکاریهای شانگهای دنبال میکردند.
آنها میخواستند اختلافات مرزی را آرام کنند و فضای بهتری برای همکاری میان شوروی فدراسیون روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی به وجود آورند. از سوی دیگر، این کشورها اغلب دچار مشکل مواجهه با گروهها و مناطق جداییطلب نظیر وضعیتی که در استان سینکیانگ چین وجود دارد، بودند و یک سازمان همکاری میتوانست نقش موثری در مواجهه با این تهدید ایفا کند. همچنین پس از فروپاشی شوروی، مساله گسترش تروریسم به عنوان یک تهدید علیه آنها مطرح بود که مقابله با آن همکاری با سایر کشورها را ایجاب میکرد.
بعدها، کشورهای تشکیلدهنده این سازمان تصمیم گرفتند شرایط حضور کشورهای پیرامون را فراهم کنند و در پی این تصمیم کشورهایی نظیر ایران توانستند به عنوان عضو ناظر حضور یابند. ایران علاقهمند بوده و هست که در سازمان منطقهای عضویت داشته باشد. نمونه این علاقهمندی را میتوان در عضویت جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا مشاهده کرد که منافعی برای کشور داشت. در دورهای که تحریمهای غربی اقتصاد ایران را هدف قرار داده، عضویت در این اتحادیه اقتصادی فرصتی را برای تجارت با پول ملی کشورها فراهم کرده است. همزمان ابتکار دیگری به نام «کمربند -راه» چین در منطقه مطرح شده است که روسیه نیز برای پیوستن به آن ابراز علاقهمندی کرده است و تهران نیز مشارکت در چنین ابتکارهایی را در مسیر منافع خود میداند.
ایران میگوید اگر شما خواهان مبارزه با تروریسم، قاچاق موادمخدر یا جرایم سازمانیافته هستید و میخواهید با تهدیدهایی نظیر افراطگرایی اسلامی که آسیبهای زیادی را به ایران متحمل کرده مبارزه کنید، تهران میتواند همکاری موثری داشته باشد. ایران خود را در ساختار سازمان همکاریهای شانگهای مطرح کرده و اکنون بهترین فرصت است که با حضور آقای رییسی، رییسجمهوری ایران گامهایی در مسیر تامین منافع کشور برداشته شود. در حال حاضر در افغانستان تحولاتی رخ داده و تهدیدهایی وجود دارد که اگر اقدامات مناسبی در راستای مهار آن صورت نگیرد، به صورت جدی میتواند منافع منطقهای کشورمان را به خطر بیندازد. پاکستان به عنوان یک کشور عضو سازمان همکاریهای شانگهای با افغانستان هممرز است، هند بازیگری است که میتواند در تحولات این کشور اثرگذار باشد و تاجیکستان و ازبکستان مرز مشترک با افغانستان دارند.
اگر یک همکاری موثر در چارچوب سازمان همکاری شانگهای برای مقابله با تهدیدهای احتمالی در رابطه با افغانستان به وجود آید، میتواند ثمراتی برای کشورهای عضو این سازمان داشته باشد. منتقدانی که معتقدند نباید در یک سازمانی که جنبه امنیتی نیز دارد، عضویت داشت باید توجه کنند که اگر همکاریهای موثر و در چارچوب درست برای مقابله با تهدیدهای مشترک شکل نگیرد، امنیت به خطر خواهد افتاد.
امنیت یک مساله عمومی است؛ امنیت کالای مجهول و غیرقابل دیدن است که همه باید از آن منتفع بشوند. از این رو حضور و همکاری در سازمان شانگهای را میتوان اقدامی مثبت خواند. بسیار اهمیت دارد که حضور در این سازمان همکاری در چه سطحی باشد و چه سهمی در تصمیمگیریهای سازمان نصیب کشور شود. اقتصادهایی نظیر چین، هند و روسیه اقتصادهای بزرگی هستند که در این سازمان همکاری عضویت دارند.
اقتصاد ایران با اقتصاد این کشورها قابل مقایسه نیست و سهم آنها در اقتصاد جهانی نیز بسیار بیشتر از ایران است. در نتیجه اگر جایگاه کشورها قرار باشد بر اساس سهم آنها از اقتصاد جهانی تعریف شود و در تصمیمگیریها سهم بیشتری به کشورهای با اقتصاد قویتر اعطا گردد، در این صورت حضور در سازمان همکاری شانگهای توصیه نمیشود. در یک سازمان منطقهای نباید چنین شرایطی وجود داشته باشد - چنانکه در سازمان همکاری شانگهای نیز وجود ندارد - و لازمه تصمیمگیری درباره بسیاری از مسائل «اجماع» است.
قرقیزستان که تنها حدود ۵ میلیون نفر جمعیت دارد یا تاجیکستان که اقتصاد بسیار ضعیفی در مقایسه با چین، هند و روسیه دارد در سازمان عضو هستند و مفهوم اجماع در این سازمان مطرح است. این فرصتی را فراهم میکند که در مسائلی که منافع ایران وجود دارد تهران بتواند از حقوق خود دفاع کند. مساله مهم دیگری که وجود دارد این است که ایران در سازمان منطقهای دیگر به نام اکو عضو است. ۵ کشور اکو در سازمان همکاری شانگهای نیز حضور دارند. بنابراین در صورت تغییر شرایط حضور و عضویت ایران در سازمان منطقهای شانگهای، همپوشانی خوبی با دیگر سازمانهای منطقهای ایجاد میشود که کشور میتواند از آن سود ببرد.
سازمان همکاری شانگهای در حوزههای بسیاری نظیر حوزه امنیتی یا حوزه اقتصادی فعالیت میکند و ایران در این حوزهها میتواند منافع خود را تامین کند. ایران به جهت داشتن زیرساختهای مناسب و شبکههای حملونقل نظیر شبکه ریلی و جادهای، فرودگاهها و بنادر میتواند نقش مناسبی از نظر اقتصادی در این سازمان همکاری ایفا کند. از طرفی دو کشور بزرگ واردکننده انرژی در جهان یعنی چین و هند در این سازمان عضویت دارند و ایران نیز به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان فرصتهای خوبی را برای تقویت همکاری با این کشورها خواهد داشت.
هرچند روسیه نیز به عنوان یکی از صادرکنندگان بزرگ در شانگهای حضور دارد اما ایران در حوزه ذخایر گازی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و برای استفاده از مزیتها در این حوزه نیاز به سرمایهگذاری خارجی است. ایران همچنین ذخایر اثباتشده نفتی بیشتری در مقایسه با روسیه دارد. این مسائل میتواند موجب شود حضور در سازمان همکاری شانگهای یک فرصت مناسب باشد. در نشست اخیر این سازمان همکاری نیز که در سطح سران برگزار میشود و رییسجمهوری ایران نیز در آن حضور خواهد یافت مسائل مهم و تاثیرگذاری میتواند طرح شود.
مساله افغانستان، مساله همکاریهای اقتصادی، مساله ابتکار کمربند- راه، مساله ابتکار اقتصادی اوراسیا و مساله همکاریهای منطقهای در دیگر حوزهها از جمله مسائل مهم قابل طرح است. نباید انتقاد شود که چرا ایران در این نشست شرکت میکند. به عنوان یک کارشناس انتقادهایی نسبت به موضوع داشتم نظیر اینکه آیا پتانسیلهای موردنیاز ایران در پیمان شانگهای به کار گرفته خواهد شد یا ایران امکان استفاده از مزیتها را خواهد داشت یا نه. اما زمانی که تصمیم در این باره در سطوح بالا گرفته شده، ما میتوانیم پیشنهادهایی ارایه دهیم که چه کنیم کشور منافع بیشتری به دست آورد و جایگاه ایران در منطقه ارتقا پیدا کند. باید از موقعیتهای اینچنینی استفاده کرد؛ سازمان همکاری شانگهای بر مبنای مبارزه با مسائلی نظیر مبارزه با جداییطلبی، مقابله با سلاحهای کشتار جمعی، قاچاق موادمخدر و اسلامگرایی افراطی بنا شده و ما نیز با برخی از این موضوعات به عنوان چالش درگیر هستیم و افغانستان ناآرام نیز چالشی جدید است که عدم مهار آن دردسرساز خواهد شد.
پیوستن به سازمان همکاریهای منطقهای موثر است؛ زمانی که هوشیارانه، با ایفای نقش بهتر و استفاده از ظرفیتهای موجود باشد. تجربه من از سفر به این کشورها نشان میدهد که ایران برتریها و مزیتهای قابلتوجهی نظیر زیرساخت حملونقل نسبت به تعدادی از کشورهای عضو در این سازمان دارد و میتواند از این موضوع بهره ببرد. ما نمیخواهیم صرفا کشوری ترانزیتی باشیم اما میتوانیم از زنجیره ارزش موجود سود ببریم. مطبوعات نیز نقش موثری در معرفی این مزیتها میتوانند داشته باشند و خوب است که این اقدام به زبانهای دیگر نظیر زبان چینی، انگلیسی یا روسی صورت گیرد.
مراکز تحقیقاتی، دانشگاه و مراکز تحقیقات استراتژیک نیز وظیفه دارند با تقسیم کار به حوزهها و جنبههای مختلف سازمان همکاریهای شانگهای توجه شود و مطالعاتی در این حوزهها صورت گیرد. دولت سیزدهم میتواند استفادههای زیادی از این پژوهشها داشته باشد. ایران ناگزیر به همکاریهای منطقهای است. ما در اتحادیه اقتصادی اوراسیایی شرکت کردیم، طبیعی بود که اگر اتحادیه اروپا به ما روی خوش نشان میداد گزینه بهتری به حساب میآمد چرا که اروپا صادرکننده تکنولوژی است، سرمایهگذاری دارد و محصول خوبی وجود دارد. در اتحادیه اوراسیایی محدودتر هستیم. نگرش ما به چین و روسیه اینگونه نیست که تصور کنیم آنها بهترینند اما در شرایط کنونی گزینههای خوبی برای همکاری به حساب میآیند و افکار عمومی باید آگاه شود.