روزنامه ایران یکشنبه ۲۸ شهریور در یادداشتی به قلم مریم سالاری خبرنگار دیپلماسی، آورده است: خاصه آنکه یکی از مهمترین وجوه مهم سیاست خارجی دولت سیزدهم، تعمیق مناسباتش در حوزه منطقه تعریف شده و بهرهمندی از ظرفیتهای مغفول بویژه در عرصه اقتصادی در آسیا را هدف قرار داده است.
اگرچه نمیتوان تمایل چین و روسیه به پذیرش درخواست ایران برای عضویت در شانگهای را در فرایند رقابت تنگاتنگ بلوک شرق و غرب نادیده گرفت اما ایران در طراحی سیاست جدید آسیایی خود فارغ از گشوده شدن کلاف سردرگم برجام رویکرد مستقلی تعریف کرده و میکوشد به رابطه خود با کشورهای آسیا جنبه راهبردی ببخشد. عضویت دائم در سازمان همکاریهای منطقهای شانگهای مقدمه خوبی برای نیل به این هدف به شمار میآید. بهرهمندی از حدود یک سوم جمعیت جهان و بخش بزرگ منطقه اوراسیا با منابع پرشمار انرژی و قرار گرفتن در یک موقعیت ژئواستراتژیک میان دو قطب پیشرفته اقتصادی جهان یعنی شرق آسیا و غرب اروپا، سازمان همکاری شانگهای را در جایگاه مهمی نشانده است.
اینک دولت سیزدهم با شعار سیاست خارجی متوازن با اولویت قرار دادن آسیا و منطقه بر سر کار آمده و این در حالی است که ایران در میان کشورهای آسیا به عنوان حوزهای که اهمیت ویژهای از منظر سیاسی و اقتصادی برایش دارد، با پیچیدگیهای متعددی مواجه است.
واقعیت تعمیق روابط تهران و مسکو که در نوع خود میتواند اثرات مثبت و منفی توأمانی بر روابط ایران و کشورهای حوزه آسیا بگذارد و نیز اختلافات سیاسی و گاه قلمرویی این کشورها با یکدیگر از جمله این پیچیدگیها به شمار میآید. اما اتخاذ سیاست بیطرفانه و میانجیگرانه در موضوعات اختلافی و طرحریزی همکاریهای مشترک اقتصادی جدیدی که مهمترینشان در ایجاد کریدورهای حمل و نقل تجلی مییابد، از تأثیرگذارترین رویکردهایی است که میتواند در روابط ایران با کشورهای آسیا بازتاب پیدا کند.
دسترسی ایران به بازارهای گسترده کشورهای عضو این سازمان بزرگ همکاری که بخش قابلتوجهی از جمعیت جهان و منابع آن را در خود جای دادهاند و تقویت روابط مختلف تجاری، ترانزیت و انرژی با این کشورها هموارکننده مسیری است که ایران در تحقق منافع اقتصادی خود دنبال میکند. پکن در شرایط کنونی پس از واشنگتن دومین اقتصاد بزرگ جهان به شمار میرود و سرعت بالای رشد اقتصادی این کشور، چشمانداز پیشی گرفتناش از امریکا را در کمتر از دو دهه آینده به تصویر میکشد. از طرف دیگر روسیه و هند نیز در زمره قدرتهای بزرگی به شمار میآیند که مسیر رشد و توسعه در زمینههای سیاسی و اقتصادی را با سرعت قابل ملاحظهای طی میکنند.
حضور دائم ایران در این سازمان میتواند سبب ساز پیوند اقتصادیاش با اقتصاد کشورها و مناطق پیرامونی شود و وسعت بزرگی در حوزههای جغرافیایی مختلف از شرق و جنوب شرق آسیا، منطقه آسیای مرکزی و روسیه ایجاد کند که بیتردید در محقق کردن منافع اقتصادی آن تأثیرگذار خواهد بود.
گسترش همکاریها در حوزه انرژی و زمینه مناسب جهت ایجاد ائتلافهای جدید از جمله در اوپک گازی، حفظ و گسترش بازار مصرفی بزرگ و پایدار برای نفت و صادرات غیرنفتی و رفع مطالبات تکنولوژیک و منابع مالی مورد نیاز برای توسعه صنعتی با توجه به ظرفیت کشورهای عضو و همچنین ایجاد یک بازار جایگزین بزرگ و بادوام جهت توسعه صادرات کشور بویژه در برابر بازارهای تحریمی، اقدام به منظور افزایش وابستگی چین و هند به منابع انرژی نفت و گاز ایران از جمله از طریق پیگیری خط لوله گاز به پاکستان و هند و بازتعریف نقش استراتژیک ایران در کریدور ارتباطی و حمل و نقل شمال به جنوب و غرب به شرق از مهمترین پیامدهای اقتصادی عضویت دائم کشورمان در اجلاس همکاریهای شانگهای به شمار میرود.
از مصادیق اقتصادی نگاه به شرق در دیپلماسی آسیایی میتوان به برنامه جامع همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین اشاره کرد که موقعیت اقتصادی ایران در شانگهای را نیز تقویت میکند. پیمانی که عملاً ایران را از منافع کریدور اقتصادی چین و پاکستان نیز بهرهمند خواهد کرد. پکن در سیاست بلندمدت منطقهای خود، احیای جاده ابریشم را دنبال میکند تا جاده اقتصادی خود را با هدف تحقق اهداف جهانیاش هموار سازد. حال آنکه ایران در این مسیر یک بازیگر ژئواستراتژیک محسوب میشود و گذار جاده ابریشم از خاورمیانه و ادامه مسیر به سوی اروپا، آفریقا و آسیای غربی اهمیت آن را به عنوان یک شریک تجاری مطمئن برای پکن افزون میسازد.
به هر ترتیب دولت سیزدهم درصدد است با پیگیری اجرایی شدن اصول توافق شده در این پیمان بلندمدت، روابطی را که طی ۲۵ سال گذشته در حاشیه و بیم و امید قرار داشته است در مسیر تبدیل شدن به روابطی راهبردی از منظر سیاسی و اقتصادی قرار دهد. دستاوردی که اهمیت آن با به ثمر رسیدن طرحهای زیرساختی چون کریدورهای حمل و نقل در آینده بیش از پیش نمود خواهد یافت.
افزون بر وجه اقتصادی باید به چتر حمایتی در حوزههای سیاسی و امنیتی این اتحادیه برای ایران اشاره کرد که میتواند حمایت قابل ملاحظهای را برای روزهای بحرانی ایران به ارمغان آورد و میدان بازی را جهت کسب و پیگیری منافع ملی و ایفای نقش منطقهای ایران ایجاد کند. چه چین و روسیه که دو عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به شمار میآیند، در روزهای پر تب و تاب پس از خروج امریکا از برجام پشتوانه سیاسی خوبی برای مواجهه ایران با تقابل جوییهای دولت دونالد ترامپ در صحنههای بینالمللی بودهاند.
فارغ از ابعاد اقتصادی و سیاسی عضویت در شانگهای، عمیقتر شدن همکاریهای امنیتی ایران و اعضای این سازمان را میتوان از دیگر نتایج حضور دائم کشورمان در این سازمان به شمار آورد. شکلگیری فضای مناسب جهت ایجاد طرح نظام امنیت دسته جمعی با هدف مقابله با حضور قدرتهای فرامنطقهای و حتی مهیا کردن امکان پیگیری مطلوب و فعالتر رژیم حقوقی و امنیتی دریای خزر از دستاوردهای امنیتی این رویداد است.
بهرهمندی ایران از موقعیت ژئوپولیتیک که آن را به عنوان بهترین کشور در ثقل ارتباطات سیاسی، اقتصادی و حمل و نقل منطقه نشانده است و عضویت دائم در شانگهای و تمرکز بر ترمیم مناسبات در حوزه آسیایی و یافتن راهکارهایی که ورای تحریمها تسهیل کننده پیگیری اهدافش متناسب با شرایط منطقهای و بینالمللی باشد، میتواند کشورمان را در نقطه کانونی مناسبات و مرکز ارتباطی قرار دهد.
گسترش روابط دیپلماتیک مؤثر با اغلب کشورهای آسیایی و منطقه خاورمیانه، نقطه عزیمتی است که دولت سیزدهم در منطقه دنبال خواهد کرد. دیپلماسیای که با قرار گرفتن روند اجرای توافق هستهای بر سراشیبی، فرصت برداشتن گامهای بلندتری را نیز در پیش رو خواهد داشت. تردیدی وجود ندارد که پایان پرونده هستهای و آزاد شدن انرژی متمرکز برای به ثمر رساندن برجام موج تازهای از روند توسعه روابط سیاسی و اقتصادی را فراهم میآورد که طبیعتاً بخشی از آن در مراوده با کشورهای حوزه آسیا پدیدار خواهد شد.