به گزارش ایرنا، از جاده های بویین زهرا، تاکستان و آبیک که می گذری خدا خدا می کنی که طوفان و باد برنخیزد که در این صورت، گرد و خاک و ریزگردها هرچه در دامن دارند بر سر مسافران، خودروها و در مسیر آنها می ریزند گویا نقل و نبات است که نثار راه این میهمانان ناخوانده می کنند.
در کتاب های تاریخی به دشت قزوین، دستبی یا دشت آبی می گفته اند یعنی دشتی که از پرآبی و در نتیجه سرسبزی به این نام خوانده شده بود اما امروز چی؟ از دشت قزوین جز بیابانی رو به فرسایش و گرد و غبار و بی آبی چه باقی مانده است، ریزگردهایی که میهمان پایتخت و پایتخت نشینان می شوند.
زمانی در دشت قزوین با حفر ۴۰ تا ۵۰ متر به آب و سفره های زیر زمینی می رسیدند اما امروز باید ۴۰۰ متر حفر شود تا به منابع زیر زمینی برسیم و این عمق فاجعه را نشان می دهد یعنی دیگر منابع آبی در دشت قزوین باقی نمانده است تا به آن دسترسی پیدا کرد اینجا است که باید بلند سرود: قاصد روزان ابری، کی می رسد باران؟
امروزه متاسفانه از سرمایه دشت قزوین، بیابانی باقی مانده است که دستگاه های اجرایی برای مدیریت پیامدها و تبعات نامطلوب آن به چه کنم چه کنم افتاده اند و طرح هایی مانند شهرک انرژی و طرح تاک را برای جلوگیری از جریان ریزگردها و پدیده بیابانزایی در این منطقه پیشنهاد کرده اند که متاسفانه هیچ کدام هم به نتیجه مقبول و مطلوبی نرسیده است.
در این میان مردم این مناطق باید همچون تن تشنه دشت قزوین در حسرت آب باشند و به قطرات آبی که از لوله های شیر فرومی چکد و در شیارهای خشک زمین فرو می غلطد نگاه کنند و رویای شیرین آب را در خواب های دور کودکی جست و جو کنند.
تازه این اول راه است، فرونشست دشت قزوین، ایجاد ترک ها و گسل های عمیق و طولانی، افت شدید منابع آب زیرزمینی، رانش اراضی و مناطق کوهپایه ای و افزایش خطرات زمین لرزه همه پیامدهای دست اندازی انسان به دامن طبیعت و برداشت بی رویه از منابع آبی است.
هرچند در ۱۰ سال اخیر اقداماتی در این زمینه صورت گرفت و جلوی حفر چاه های کشاورزی، برداشت های بی رویه و چرای بیش از اندازه دام ها گرفته شد اما دیگر دیر شده بود و نوش دارو بعد از مرگ سهراب موثر واقع نمی شود.
متاسفانه طرح انتقال آب از سد طالقان به قزوین نیز که در سال ۹۵ کلنگ زنی شد و قرار بود با بهره برداری در سال ۹۸ به ۱۹۸ روستا و ۱۴ شهر استان آبرسانی کند و نقش موثری در تزریق منابع آبی به مویرگ ها و سفرهای زیر زمینی داشته باشد تا به امروز به دلیل کمبود اعتبارات اجرایی نشده است تا دشت قزوین جانی تازه بگیرد و دعای باران ساکنان این مناطق مستجاب گردد.
امید است در دولت مردمی آیت الله رییسی به این خواسته برحق و چندین ساله استان قزوین جامه عمل پوشانده شود و برای احیای سفره های زیرزمینی و دشت قزوین اقدام عملیاتی و جدی صورت گیرد.