به گزارش ایرنا، در پی امضا توافقنامه دفاعی «آکوس» میان استرالیا، ایالات متحده آمریکا و انگلیس، همچنین لغو قرارداد ۵۶ میلیارد یورویی بابت خرید زیردریاییهای فرانسوی از سوی استرالیا، تنش میان پاریس با کانبرا، لندن و واشنگتن شدت گرفته است. هر چند تلاشهای رهبران انگلیس، استرالیا و ایالات متحده آمریکا برای بهبود روابط با پاریس در جریان است و بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس، نیز گفته است پاریس نباید نگران روابط خود با لندن باشد، اما به گفته ژان-ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه، فراخواندن سفرا در تاریخ روابط آمریکا و فرانسه اقدامی بیسابقه بوده است. اما بحران میان پاریس با کانبرا، واشنگتن و لندن تا به کجا به پیش خواهد رفت و چه تاثیری بر روابط پاریس با دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواهد داشت؟ آیا این تنها یک موضع گیری در قبال انعقاد این پیمان است یا اعتماد میان واشنگتن و پاریس دچار خدشه شده است؟ «برتراند بدی» استاد روابط بینالملل دانشکده علوم سیاسی پاریس و کارشناس و تحلیلگر مسائل بین المللی در گفت و گو با ایرنا، به سوالات پاسخ داد.
«برتراند بدی» در گفت و گو با ایرنا درمورد تاثیر پیمان آکوس بر ناتو تصریح کرد: به نظر می رسد پیمان آکوس می خواهد به "ناتوی اقیانوس آرام" مبدل گردد، اما محدود به کشورهای انگلیسی زبانی شده که متحدین دیرینه آمریکا هستند و تمایل به حذف سایرین (از جمله متحدانی همچون فرانسه) از این بازی دارند.
وی گفت اتحادهای امنیتی-دفاعی کلاسیک دیگر معنای چندانی ندارد و به همین دلیل است که حیات و بقای ناتو که در فضای جنگ سرد و سلطه نظامی ایجاد شد،با جهان سیال و پیچیده امروز درتناقض است.
این استاد روابط بین الملل در پاسخ به این سوال که پیمان آکوس بیشتر به ضرر چین خواهد بود یا اتحادیه اروپا، پاسخ داد: جهت گیری کلاسیک بیشتر «علیه» چین است اما هدف آن همچنین کاهش "محدوده ژئوپلیتیک" اروپا است و قصد دارد آن را از اقیانوس آرام دور نگه دارد، زیرا از این می ترسد که اتحادیه اروپا در قبال چین سیاست دیگری را در پیش گیرد که تهدیدی برای هژمونی آمریکا باشد.
این تحلیلگر بین المللی مسائل سیاسی، همچنین در پاسخ به این سوال که این روزها برخی از کشورهای اروپایی از جمله آلمان، از تشکیل ارتش اروپایی سخن می گویند، هدف از تشکیل یک ارتش اروپایی چیست؟ و با توجه به پیمان سه جانبه آکوس، تا چه حد تشکیل چنین ارتشی جدی است؛ افزود: آلمان در باطن موافق تشکیل یک ارتش اروپایی نبوده و مخالف مداخله نظامی خارجی است. به طور کلی مشخصه اتحادیه اروپا اختلاف نظر شدید میان کشورها در سیاست خارجی و دفاعی است. بنابراین به سختی می توان در این شرایط شاهد تشکیل ارتش اروپایی بود و تعیین کرد که چه کسی فرماندهی آن را بر عهده می گیرد. در واقع اکثر کشورهای اروپایی کماکان ترجیح می دهند که ذیل چتر آمریکا باقی بمانند حتی اگر خلاف آن را بیان کنند.
این استاد دانشگاه علوم سیاسی پاریس درمورد اینکه آیا ارزش ده ها میلیاردلاری پیمان آکوس می تواند یکی از دلایل خروج انگلیس از اتحادیه اروپا باشد، توضیح داد: نه من فکر نمی کنم این دلیل اصلی باشد؛ انگلیس بیش از هر چیزی به دنبال به واقعیت مبدل ساختن سیاست «بریتانیای جهانی» (Global Britain) خویش است.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که مقامات فرانسوی پیوسته به بی اعتمادی میان پاریس و واشنگتن و نیز پاریس و لندن و خیانتی که به فرانسه شده است، اشاره می کنند، دلیل چنین نگاهی چیست، عنوان کرد: فرانسه هنوز در فضای فرهنگی کلاسیک سیر می کند که مستلزم وفاداری، پایداری و همبستگی است. موضوع آن است که در این جهان سیال و پیچیده، که بسیار متفاوت از دوران جنگ سرد است، اتحاد کلاسیک دیگر معنای چندانی ندارد و حتی منسوخ شده است!
برتراند بدی در پایان مصاحبه در پاسخ به این سوال که متعاقب عزم ایالات متحده برای تقویت اتحاد خود با کشورهای انگلیسی زبان (انگلستان و استرالیا)، اتحاد و مشارکت دیرینه واشنگتن با دیگر کشورهای اروپایی چه سرنوشتی خواهد داشت، خاطرنشان کرد: تمام بحث همین جاست و به همین دلیل است که بحث بقای ناتو دوباره مطرح شده است! ناتو در بحبوحه جنگ سرد در فضایی بسیار ساختار یافته، دو قطبی، اردوگاهی و تحت سلطه پارامترهای نظامی ایجاد شد. امروز شرایط کاملاً متفاوت است و با این حال ناتو به همان شکل به حیات خود ادامه می دهد! این تناقض بزرگی است!