تهران-ایرنا- جزر و مدهای شدید رود خروشان اروند، گرچه در پیش بینی‌های نظامی عامل بازدارنده هر عملیاتی بود؛ والفجر هشت نشان داد که رزمندگان ایران برای دور کردن متجاوز از مرزهای دریایی و تهدید دشمن از نزدیک‌ترین فاصله می‌توانند بر خروش اروند هم فائق آیند.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، آزادسازی خرمشهر مقدمه رفتن نیروهای عراقی به لاک دفاعی و پیشروی رزمندگان ایران در جبهه‌های مختلف بود. سه سال پس از آزادسازی خرمشهر، ضرورت جنگ ایجاب می‌کرد ایران به مرزهای عراق نزدیک شده و دشمن را از مرزهای آبی خود هم به عقب براند. عملیات آبی-خاکی والفجر۸ که به نبرد اول فاو هم مشهور شد به همین منظور تدارک دیده شد.

روزهای منتهی به عملیات والفجر۸

شهرهای آزاد شده از چنگ صدام حسین به اندازه کافی هژمونی و توهم قدرت وی را در عراق و جهان برهم ریخته بود و بغداد برای حراست از دیگر دستاوردهای خود در جنگ حاضر به قبول هیچ ریسکی نبود.  از این رو آزادسازی دیگر مناطق تحت اشغال و نزدیکی به خاک و مرزهای عراق به آسانی میسر نبود. عراق مدت‌ها بود که در جزایر کرانه اروند، به ویژه جزیره مجنون به انبار آذوقه و مهمات برای پشتیبانی از گردان‌های خود پرداخته سطح آب رودخانه اروند را کاهش داده و مقرهای مهندسی تدارک دیده بود. با چنین توصیفاتی فرماندهان ارتش و سپاه زمانی که درباره اشغال منطقه فاو و فشار به دشمن از طریق نزدیکی به بصره برنامه ریزی می‌کردند؛ تاکید موکد داشتند که عملیات تا زمان اجرا باید سری باقی بماند. تصمیم بر آن بود که بر امواج خروشان اروند غلبه شود و این رود در کنار دیگر موانع طبیعی موجود در مسیر عملیات رفع شده و اجازه حضور نیروهای ایرانی را در منطقه فاو دهد.

بر همین اساس از ماه‌ها پیش ایران در نخلستان‌های اطراف اروند چند جاده ساخته و اسکله تهیه دیده بود. شناسایی منطقه و آموزش نفرات از چند ماه قبل از عملیات آغاز و چندین جاده، پل و سنگر برای حمل و نقل مورد نیاز عملیات ساخته شد. باید در نهرهای اطراف اروند قایق هایی مستقر می‌شدند و بر پل بهمن شیر برای تردد پل ساخته می‌شد. تمام این فعالیت‌ها اما باید با کمترین جلب توجهی ساخته می‌شد تا عملیات حداکثر کارایی را داشته باشد. در این مسیر نیروهای ایرانی حتی به عملیات‌های کم حجم فریب هم توجه ویژه داشتند و در چندین نقطه از جبهه جنوب برای برهم زدن تمرکز دشمن از اهداف اصلی عملیات‌های فریب کوچکی تدارک دیده شد.

جزییات عملیات والفجر۸

عملیات والفجر هشت بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴ با رمز یا «فاطمه‌الزهرا(س)» در جبهه جنوبی  و منطقه فاو آغاز شد. مهمترین هدف عملیاتی که تا نهم اردیبهشت سال ۶۵ ادامه یافت؛ تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب بود. فاو جزیره‌ای محصور میان روخانه اروند، دریای خلیج فارس و منطقه خورعبدالله بود اما ارتباط خاکی آن با بصره؛ این منطقه را به یکی از استراتژیک‌ترین مناطقی تبدیل کرده بود که ایران را به تسلط نسبی بر جبهه ها می‌رساند. فرماندهی و سازماندهی عملیات با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پشتیبانی با ارتش بود، ۱۴۰ گردان پیاده، ۱۶ گردان توپخانه، شامل لشکرهای ۲۷، ۲۵، ۷، ۳۱، ۵، ۸، ۱۴، ۱۷، ۴۱، ۱۹ و تیپ های ۳۲، ۳۳، ۱۵، ۴۴ سپاه در این عملیات مشارکت کردند.

در این عملیات شهر بندری فاو تصرف و اسکله و تاسیسات نفتی آن به همراه کارخانه نمک و پایگاه‌های نیروی دریایی آزاد شد. دشمن بعث هم در سطح ادوات و هم نیروی انسانی متحمل خسارات و تلفات بسیار شد. ایران برای نخستین بار از آغاز جنگ تحمیلی به صورت گسترده بر اروندرود تسلط یافت و توانست امنیت خلیج فارس در آن منطقه را برای تردد کشتی‌ها و نفت‌برهای ایرانی تامین کند. دو پایگاه موشکی ساحل به دریای عراق که با آتشباری مکرر، مدت‌ها مانع از تسلط بر اروند بودند؛ به تصرف ایران درآمد و مسیر عراق به خلیج فارس مسدود شده و جمهوری اسلامی با تصرف فاو در این عملیات با کشور کویت هم مرز شد.

عراق در جریان این عملیات، نزدیک به ۵۲۰۰۰ تن کشته، زخمی و اسیر بر جای گذاشت و بیش از ۷۰ هواپیما و هلی‌کوپتر، ۵۴۰ تانک و نفربر، ۷۵ قبضه توپ، ۵ دستگاه ماشین‌آلات مهندسی و ۲۵۰ خودرو از  ارتش بعص منهدم و ۵۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۴۰ قبضه توپ، ۳۰ دستگاه ماشین‌آلات مهندسی و ۱۸۰ دستگاه خودرو به دست نیروهای ایرانی غنیمت گرفته شد.

سه قرارگاه اصلی عملیات والفجر ۸ خاتم‌الانبیاء(ص)، قرارگاه کربلا و قرارگاه نوح بودند که مسئولیت عبور و آرایش نیروها را بر عهده داشتند. خط شکنی عملیات والفجر۸ بر عهده غواصان بود و آن‌ها باید معابر را برای نیروهای قایق سوار باز می‌کردند تا آن‌ها بتوانند از این معابر، وارد ساحل دشمن شده و منطقه را برای تثبیت و استحکام سر پل، شناسایی کنند. این اقدام اما پشتوانه تمرین ۸ ماهه داشت. با آگاهی از این موضوع که دشمن بعث با بهره گیری از به روز ترین تکنولوژی‌های راداری و دوربین‌های دید در شب و پروژکتورهای قوی و نیز تسلط طولانی مدت بر منطقه و داشتن اسکله های بزرگ و مستحکم، می‌تواند بسیار خطرناک‌تر از همیشه باشد؛ فرماندهان آموزش طولانی مدت غواصان را از مدت ها پیش در دستور کار قرار داده بودند.

با آغاز عملیات غواصان به دل اروند زدند و توانستند شوک نخست غافلگیری را به عراقی‌ها وارد کنند. نیروهای بعث به شدت آشفته شده و هیچ ابتکاری برای مقابله به حمله ایران نداشت، به نظر می‌رسید هیچ یک از تدارکاتی که برای روزی مانند آن روز آماده کرده بود به کار نیامده و روز نخست را از دست داده بودند. این میان پشتیبانی گسترده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و حضور هلی‌کوپترهای هوانیروز هم از برگ های برنده نیروهای ایرانی بود که در زمینگیر کردن دشمن نقش به سزایی داشت.

پیشروی ایران، یعنی نزدیکی به شهر استراتژیک بصره و این برای صدام حسین چیزی کمتر از مرگ نبود. از همین رو برای پیشگیری از پیشروی قوای ایرانی تمام داشته‌های خود را به کار گرفت. پل‌های رودخانه بهمن شیر تخریب شد و عبور و مرور تجهیزات به ویژه از نوع سنگین با دشواری بسیاری همراه. اراده رزمندگان به پلی خاکی بر این رودخانه تبدیل شد و اجازه از میان رفتن دستاوردهای عملیات را نداد. نبردهای سهمگین در منطقه خور عبدالله ادامه یافت، عراق در تلاش برای تصرف منطقه ای موسوم به کارخانه نمک بسیار کوشید، ابتکار خالی کردن دریاچه از آب را رزمندگان با فرستادن آب روداروند به جبهه اصلی پاسخ دادند. به این ترتیب رزمندگان به نیروهای بعثی اجازه بازگشت به مرزهای پیشین را ندادند. شدت خشم دیکتاور عراق از پیشروی و حضور نیروهای ایرانی در مرز شهری چون بصره آن اندازه بود که با سلاح های شمیایی منطقه را بمباران کرد و ننگ دیگری بر کارنامه خود افزود، با این همه طی ۸۴ روز نبرد گسترده و مقاومت مثال زدنی نیروهای ایرانی، حضور آن‌ها تثبیت شد و عملیات با موفقیت ایران به پایان رسید و عراق اعلام کرد شبه جزیره فاو را از دست داده است.

اهمیت استراتژیک فتح فاو

عبور از اروندرود که ۴۰۰ تا ۱۲۰۰ متر عرض داشته و با جزر و مد چهارمتری خود همواره از خطرناک‌ترین موانع طبیعی منطقه جلوه می کرد؛ نه برای دیکتاتور بعث که برای بسیاری از متحدان شرقی و غربی او هم قابل تصور نبود. عبور نیروهای ایران از این مانع، رسیدن به سنگرها و اسکله‌ها و مناطقی که چندی پیش غیرقابل دسترس به نظر می رسید، هیمنه و هژمونی عراق را باردیگر در هم شکست.

فاو تصرف شده و بصره در تیررس نیروهای ایران بود. دسترسی به خلیج فارس برای عراق مسدود و بسیاری از سلاح ها و تجهیزات پیشرفته‌اش دربرابر توان و اراده رزمندگان ایران از کار افتاده بود. جنایت استفاده از سلاح‌های شیمیایی در منطقه به دست همان‌ها پروپاگاندای تبلیغاتی خود به چشم و گوش جهانیان رسیده بود. این میان ایران سرافرازتر از همیشه توانست، ساخت پلی به ابهت بعث را تجربه کند، از شهرهای عراق را فتح کرده و ۶۰۰ کیلومتر در خاکش پیشروی کند. تیم غواصی ماهری تدارک دیده و تجهیزات رژیم بعث را ناکارآمد سازد و در نهایت شورای امنیت ملی با آگاهی از میزان اقتدار و توان ایران در جنگ در پی تصویب قطعنامه ای باشد تا برای نخستین بار در پیشنویس آن به خواست‌ های بر حق جمهوری اسلامی هم توجه شده باشد.