تغییر سبد مصرفی مخاطبان در حوزه فرهنگی، مقدمات و ملزومات خاصی احتیاج دارد و نمیتوان با طرحها و مصوبات سلبی و ناگهانی در این زمینه موفق بود. به عنوان مثال سالها به صورتی سلبی با استفاده از ویدیو و بعد از آن با استفاده از ماهواره برخورد شد و نتیجهای نداشت. اما الان به استناد نظرسنجیهایی که توسط ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) و نهادهای آماری دیگر، انجام شده مخاطبان ماهواره به سمت استفاده از پلتفرمهای از جمله فیلیمو حرکت کردهاند.
آیا این اتفاق را میشود یک پدیده مناسب برای مقابله با تهاجم فرهنگی قلمداد کرد؟ انتخاب خوراک فرهنگی به اختیار خود مردم چقدر مفید است؟ موضوع فیلترینگ تا کی و چقدر جواب میدهد؟ و سوالاتی از این دست را با حجت الله ایوبی دبیرکل کمیسیون ملّی یونسکو مطرح کردهایم. ایوبی پیش از این ۴ سال عهدهدار سازمان سینمایی بودند و به نوعی زایش «وی او دی»ها در زمان مدیریت وی اتفاق اتفاده است. در ادامه از نظر شما نیز میگذرد آنچه با ایوبی گفتیم و شنیدیم.
آقای دکتر برای شروع اینکه ایسپاد آماری را منتشر کرده که مخاطبان ماهواره به سمت استفاده از پلتفرمهای مجاز حرکت کردهاند، آیا این اتفاق را میشود یک پدیده مناسب برای مقابله با تهاجم فرهنگی قلمداد کرد؟
- استفاده از پلتفرمهای ایرانی برای نمایش و اینکه مردم بتوانند از محصولات فرهنگی و تولیدات فرهنگی کشورشان بهره مند شوند، ضرورت بسیار مهم و غیر قابل انکاری است که شاید در ۸ تا ۱۰ سال قبل، چندان مورد توجه نبود چون همه فکر میکردیم تنها رسانهای که باعث دسترسی مردم به تولیدات فرهنگی و تصویری می شود یا تلویزیون و یا ویدیو است و بعدها، اینترنت و سالنهای سینما مطرح شد، اما شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهایی که در دنیا تحت عنوان VOD مطرح شده بود در همان سالها مشخص بود که در آینده فراگیر خواهد شد.
شما هم قائل به انتخاب خوراک فرهنگی به اختیار خود مردم هستید؟
- قطعا. در واقع زمانی که مردم پای رسانهها مینشینند خودشان باید انتخاب کنند که چه برنامهای را ببینند و دوران اینکه ما برنامهها را از پیش ببندیم و تحت عنوان شبکههای تلویزیونی ارائه کنیم و مردم محکوم به تماشای آنها بدین گونه که دیگران برایشان تصمیم بگیرند، باشند. تقریبا دیگر این مسئله، تمام شده است چراکه وقتی مردم پای دستگاههایشان مینشینند خودشان تصمیم می گیرند که الان می خواهند اخبار ببینند یا فیلم و اگر میخواهند فیلم ببینند خودشان تصمیم میگیرند چه فیلمی، با چه کیفیتی، با چه زیرنویسی و با چه دوبلهای ببینند.
به هر حال جهان امروز به جهانی تبدیل شده است که فناوریهای نوین به مردم حق انتخاب داده است و مردم دیگر مجبور نیستند چیزی که ما برای آنها تهیه میکنیم را تماشا کنند. بنابراین این یک ضرورتی بود که زمانی که بنده در سازمان سینمایی بودم در کنار تلاشی که برای افزایش سالنهای سینمایی، سینمای سیار و دیجیتال کردن سالنهای سینما انجام میدادیم، VOD را هم، آن زمان طرح کردیم.
در ارتباط با مؤسسه رسانه- تصویری که الان منحل شده است، همان زمان، من اعلام کردم که باید نام این مؤسسه را مؤسسه VOD گذاشت. تهیه کنندههای مختلف، افراد برجسته پخش و سینماگران برجسته، دور هم جمع شدند و جلسات متعددی با هم داشتیم و خوشبختانه در آن روزگار VOD راه افتاد و چندین شرکت بزرگ که امروز مطرح هستند آن روز از سازمان سینمایی مجوز گرفتند و فعالیتشان را آغاز کردند. نگاه سازمان سینمایی در آن زمان، نگاهی کاملا غیر انتفاعی بود و به همین دلیل شاید راحتتر بودند.
آن زمان یک بحثی هم بین تلویزیون و ما بود، در واقع تلویزیون معتقد بود که VOD ها باید در آنجا اداره شوند و نهایتا در آن زمان، اداره VOD ها در اختیار سازمان سینمایی بود که البته بعدها شنیدم به سازمان سینمایی منتقل شده است که البته اینها مهم نیست. به هر حال مهم این است که خوشبختانه این زیر ساختها راهاندازی و به تدریج جا افتاد. در عین حال، کرونا یک فرصت تازهای برای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای مهمی که الان در کشور مطرح هستند ایجاد کرد و در این سالهای کرونایی به ویژه در سال اول و آن قرنطینه خانگی شدیدی که بر دنیا اعمال شد، در واقع چند حقیقت روشن شد، اولا نقش این پلتفرمها و اهمیت دسترسی به آنها بود و ثانیا بر خلاف تصور عدهای که فکر میکردند فیلمهایی که به تاریخ سینما پیوستهاند و سریالهایی که سالهای سال از آنها گذشته است و به نوعی تمام شده هستند، بسیاری از اینها دوباره زنده شدند و معلوم شد اگر یک برنامه خوبی تولید شود این برنامه سالیان سال می تواند مورد استفاده قرار گیرد که این فرصت بسیار خوب و عالی بود.
بحث داغ دیگری که این سالها به یک دغدغه اجتماعی تبدیل شده و حواشی زیادی هم دارد موضوع فیلترینگ است. بارها کارشناسان عنوان کردهاند که اگر قرار است استفاده از برخی شبکههای اجتماعی در کشور ممنوع شود قبل از آن باید جایگزینی وجود داشته باشد. مثلا با فیلترینگ یوتیوب، آپاراتی وجود داشت که خلا آن را جبران میکرد. این الگوی آپارات به جای یوتیوب را چقدر میشود در حوزه VODها تسری داد و بعد به سایر حوزههای فرهنگی؟
- اینکه آیا پلتفرمهای ایرانی، جایگزین مناسبی هستند؟ در واقع پلتفرمهای ایرانی میتوانند در کنار پلتفرمهای دیگری که در دنیا هستند توان رقابت را داشته باشند یعنی من معتقدم متخصصان و جوانان ایرانی و اندیشمندان ایرانی در عرصه فناوریهای نوین بدون هیچ هراسی می توانند در کنار پلتفرمهای دیگر رقابت کنند و پلتفرمهای بسیار خوبی را هم طراحی کردهاند و می توانند بهتر از این را هم طراحی کنند. بنابراین اینکه ما به فکر جایگزین باشیم یک مساله دیگری است اما به نظر من شاید اصلا نیاز به جایگزینی هم نباشد چون ما میتوانیم در عرصه این رقابت، رقابت کنیم و پلتفرمهایی را تولید کنیم که خیلی از مردم خود به خود به سراغ پلتفرمهای ایرانی بیایند.
نظرسنجیها اعلام کردند که وجود این پلتفورمها در کاهش استفاده از ماهواره موثر بودهاند، اما همین پلتفرمها با مشکلات زیادی هم روبهرو هستند که مانع از فعالیت درست آنها در کشور شدهاست. نحوه درست برخورد با این پدیده چگونهاست؟ آیا با برخوردهای سلبی دوباره همه چیز به عقب برنمیگردد؟
- در صورت اهمیت پیدا کردن پلتفرمها و امکان دسترسی راحتتر مردم به فیلمها و سریالها و تولیدات ایرانی عملا رغبت مردم از دیدن فیلمهای خارجی و یا رفتن به سراغ ماهوارهها کمتر خواهد شد به نظر من اگر نظرسنجیها و آمار درستی داشته باشید حتما این را گواهی خواهد داد، چون اکثریت مردم ایران به ویژه خانوادهها با سریالهای ایرانی و با فیلمهای ایرانی به مراتب راحتتر میتوانند ارتباط برقرار کنند تا با سریالهایی که زندگی، دیالوگ و نحوه بیان و سبک زندگیشان بسیار بیگانه است و برای مردم ما آسان نیست که بسیار راحت بتوانند ارتباط برقرار کنند، هر زمان که سریالهای خوب ایرانی تولید شد بازار تمام سریالها و فیلمهای خارجی و شبکههای پیرامون آن بسته شد.
ما به خاطر داریم وقتی سریالهای با شکوه و خوب در ایران پخش می شد خیابانها خلوت میشد چون مردم در این سریالها خودشان، زندگیشان، تاریخشان و هویتشان را می بینند. به نظر من اگر به سراغ تولیدات با شکوه، درخشان و خوب برویم خود به خود در این عرصه رقابت ما پیروز هستیم و موفق خواهیم شد.
از مشکلات یا آسیبهای پلتفرمهای داخلی بگویید و به نظرتان چگونه میشود مواجههای درست با این پدیده تدارک دید؟
- به هر حال ما همیشه در مقابل فناوریهای نوین در ابتدا نگرانی و اضطراب داریم و بعد یک سری اقدامات سخت افزارانه برای جلوگیری مردم است و همه اینها را تجربه کردهایم (از تجربه ویدیو گرفته تا نوارهای کاست و دادن مجوز برای خرید VOD ها و بعد ماهوارهها). به هر حال همه اینها تجربه شده است و به نظر من دوباره رفتن به سمت تجربههای دیگر، شاید چندان حکیمانه و درست نباشد.
به گمان بنده، شیوههای سخت افزاری، فیلترینگ و جلوگیری نمیتواند تنها راه، باشد یا اصلا راه درستی باشد، وقتی که ما جایگزینهای مناسب مطرح کنیم، پلتفرمهای ایرانی، برنامه های مختلف، سایتها مختلف و تولیدات خوب ایرانی داشته باشیم بخش عظیمی از مردم حتما به سراغ چیز دیگری نخواهند رفت. مساله دوم صیانت از خانوادهها و بچهها و ... است. به نظر من بخش صیانتِ نرم افزاری همواره مهمتر از بخش سخت افزاری است یعنی اینکه ما بگوییم با قطع دسترسیها، خانوادهها را مصون میکنیم اینطور نیست؛ چون آنها هزار راه دیگری پیدا میکنند چراکه فناوریها به سرعت از این مسائل عبور میکنند و راه را بر فیلترینگ خواهند بست و این را همه ما میدانیم و با این حال به دنبال فیلترینگ هستیم.
چاره این کار چیست؟
- به نظر من باید این فیلتر را در درجه اول در ذهن مردم ایجاد کنیم یعنی ذهن خانوادهها و ذهن بچهها باید خودش دارای فیلتر باشد و ما باید آگاهی بخشی انجام دهیم چون اگر خانوادهای آگاه شود ما مطمئن هستیم که خود خانوادهها سراغ اینها نخواهند رفت. ما در برنامههایمان، انرژی خانواده، اهمیت خانواده، دلواپسی و نگرانی پدر و مادر و خانواده را نسبت به فرزندان نادیده می گیریم و ما خودمان را به جای پدر و مادر بچهها مینشانیم در صورتی که هیچ خانوادهای تمایل ندارد بچههایش به سمت کجیها و نادرستیها کشیده شود ضمن اینکه همه ما می دانیم این دسترسیها، یک سری مضرات را دارد.
به عنوان سوال پایانی به نظر شما تسهیل کردن شرایط تولید در هنر تصویر چه برکاتی دارد؟
- در کنار همه کارهایی که انجام میشود یا باید انجام شود اعتقاد من این است که اگر ما تصمیم بگیریم و نهضت تولید را در کشور راه اندازیم و اگر راه را برای خیل عظیمی از جوانان در فیلمسازی، در عکاسی، کلیپسازی و سریالسازی هموار کنیم و مشکلاتشان را به حداقل برسانیم و آنها را امیدوار کنیم و جلوی مهاجرت بیرویه اهالی فرهنگ و هنر را بگیریم، آنها برای ما، آنقدر محتوای خوب تولید میکنند که دیگر محتواهای بد، گم و نابود میشوند و دیگر کسی سراغ آنها نخواهد رفت.