تهران - ایرنا - روانشناس بالینی و مشاور خانواده با تاکید بر اینکه تصمیم گیری ها و الگوگیری ها در سن نوجوانی بر پایه احساسات شکل می گیرد نه تعقل، گفت: اصلاح الگوگیری فرزند، نخست نیازمند گفت و گوی دوستانه یا والد فرزندی است.

حسن بهرامنی روز پنجشنبه در گفت وگو با خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا، با یادآوری اینکه نوجوانی پلی ارتباطی میان دوران بی خبری کودکی و رسیدن به دوران پر مسوولیت بزرگسالی است، اظهار داشت: نوجوانی و جوانی مرحله ای از زندگی است که هیچ نوع ثبات در آن وجود ندارد اما در عین حال زیربناها زیرسازی و فرد آماده ورود به جامعه بزرگسالی می شود.

وی افزود: هویت یابی، ویژگی کاملا بارز و متمایز این مقطع سنی نسبت به دوره های سنی دیگر است یعنی نوجوان به دنبال شخصیت و الگویی می گردد تا هویت و منیت خود را بیابد و براساس آن الگوها، در آینده به شخصیتی با ثبات برسد.

تبعیت چند الگویی در بین نوجوانان شایع تر است

بهرامنی با تاکید بر اینکه افرادی که نتوانند در آینده به این ثبات برسند دچار اختلال هویت و اختلالات رفتاری و روانی در ساختار شخصیتی خود می شوند، خاطرنشان کرد: این الگوها ابعاد مختلف دارند و یک فرد به طور کامل الگوی یک نوجوان نمی تواند باشد زیرا گاهی لباس پوشیدن را از یکی الگو می گیرند، فرم موی سر را از گروهی دیگر تبعیت می کنند و نوع حرف زدن و راه رفتن را از دیگری. در حقیقت هویت یابی اتفاقی است که می تواند از الگوهای متفاوت گرفته شود یا با تبعیت کردن از یک الگو دست یافتنی می شود اما به طور کلی رواج چند الگویی شایع تر است.

این روانشناس بر این موضوع که الگوگیری از افرادی که به عنوان سلبریتی یا الگوهای عمومی جامعه از آنان نام می بریم، فرایندی است که مربوط به نسل فعلی نیست و در تمام دوران تاریخی نوجوانان و جوانان افرادی را که می دیدند به عنوان الگو انتخاب می کردند؛ تاکید و تصریح کرد: باید توجه داشت نوجوانان و جوانان ما فقط چیزی را می پذیرند که می بینند.

وی توضیح داد: یعنی مقطعی از زندگی و حرکت یا مورد توجه بودن یا مشهور بودن فرد را می بینند و احساس می کنند که این می تواند بهترین الگو برایشان باشد. در واقع یک دید تک بعدی نسبت به این موضوع دارند و همان را به عنوان کل برای خود انتخاب می کنند.

رواج الگویابی مثبت در نوجوان با کمک والدین و رسانه امکان پذیر است

بهرامنی با تاکید بر اینکه نوجوان یا جوان در افکار خود آرمان هایی را ساخته که آن را در این مدل ها می بیند به همین دلیل آن الگو را در ذهن برجسته و بزرگ می کند و سعی می کند مطابق با آن رفتار کند، توضیح داد: گاهی فلان خواننده از هیچ چیز به همه چیز رسیده و تلاش و پشتکار داشته تا از کف به اوج برسد این الگویابی مثبت است هرچند داشتن تعادل در همه چیز خوب است.

به گفته این روانشناس بالینی، رواج این الگو برداری ها در سایه همکاری رسانه ها و استفاده از افراد مطرح در ابعاد ورزشی، هنری، علمی یا سیاسی در برنامه ها دست یافتنی است، آنجا که مراکز تبلیغی و رسانه ای با انتشار زندگی نامه ها و شرح حال و زوایای زندگی این افراد را پررنگ کنند و در اختیار مردم قرار دهند تا انگیزه بیشتری در جوانان ایجاد شود.

وی افزود: چه اشکالی دارد از سلبریتی که در کنکور رتبه تک رقمی گرفته یا ورزشکاری که در کنار ورزش به تحصیلات عالیه رسیده است یا از افرادی مانند پروفسور سمیعی ها و مریم میرزاخانی ها فیلم و سریال ساخته شود و در اختیار مردم قرار گیرد یا در سیمنارهای انگیزشی از این افراد استفاده شود.

مقاومت و مقابله تند و چکشی والدین با فرزند ممنوع

بهرامنی درباره روش معرفی الگوها از سوی والدین یا رسانه به نوجوان توضیح داد: در نوجوانی چیزی به اسم عقل و منطق نداریم و همه چیز را با عواطف و احساساتی تابع هیجانات و گاه افراط بررسی می کنند یعنی اگر به چیزی علاقمند می شوند در حد اوج آن علاقمند می شوند پس این بعد افراطی را اگر جهت دهی و کنترل کنیم الگوگیری درستی برای نوجوان به ارمغان آورده ایم.

این روانشناس بالینی، با تاکید بر اینکه مقطع سنی نوجوانی مقطع تفکر عقلانی نیست و خانواده ها نمی توانند با افکار منطقی در مقابل فرزند قرار بگیرند، تصریح کرد: خانواده ها به جای مقاومت ها و مقابله های تند و چکشی باید ببینند فرزندشان در این الگویی که انتخاب کرده دنبال چه چیز می گردد و چه چیزی برایش جذابیت داشته است اگر مطلوب است اجازه بدهند پیروی کند.

وی ادامه داد: اما اگر منفی است باید دید آن بعد منفی چه حسی در نوجوان تقویت کرده سپس با ارایه الگوهای مشابه و مثبت همان حس را ایجاد کنند بدون اینکه عملکرد منفی در نوجوان تاثیرگذار باشد. پس به جای برخورد چکشی و تند و حذف ناگهانی علاقمندی های نوجوان، باید دلایل این وابستگی مورد بررسی و تا آنجا که ضرر و زیانی ندارد و افراطی نیست و ابعاد مثبت را دریافت می کند، اجازه ادامه مسیر داده شود اما زمانی که به انحراف کشیده و افراطی می شود یا الگوهای منفی تر را می گیرد باید الگوی بهتری را جایگزینش کرد.

بهرامنی به والدین توصیه کرد: نوجوانان از تعداد بالای فالوورها یا نامتعارف بودن فلان سلبریتی در فضای مجازی به الگوسازی از او می پردازند ضمن اینکه نوجوانی زمان منطق نیست زیرا منطق متعارف ها و الگوها و عرف ها را می طلبد اما احساسات و عواطف الگوهایی نامتعارف را می خواهد؛ الگوهایی که عجیب و غریب و خاص هستند و مطابق میل عمومی جامعه نیستند. پس برای اصلاح الگوگیری فرزند باید نخست با گفت و گوی دوستانه و نه عاقل اندر سفی یا پدر فرزندی، دریافت که چرا نوجوان چنین الگویی را پذیرفته و چه چیزی در این فرد دیده است.

این مشاور خانواده یادآور شد: گفت و گویی که نوجوان در آن فرصت داشته باشد آنچه را که در ذهن دارد یا کمبود ها، خواسته ها و نیازهایش را عنوان کند. در این حالت است که والدین می توانند بفمهند آن الگو چه بخش زندگی نوجوانشان را پررنگ کرده و براساس آن، الگوهای متشابه را ارایه کنند البته ارایه الگوها باید جذابیت های خاص خود را داشته باشد تا نوجوان احساس کند که می تواند همزادپنداری کند.