تهران- ایرنا- سازمان همکاری شانگهای در کنار مزایای فراوانی که در حوزه همکاری‌های اقتصادی میان ایران و اعضای این سازمان فراهم می‌سازد، در سطح منطقه‌ای و در خصوص تحولات کشوری چون افغانستان نیز از اهمیتی چشمگیر برخوردار است.

عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای یکی از مهم ترین دستاوردهای دیپلماتیک در سطح منطقه‌ای و همچنین بین‌المللی است.

ایران طی سال‌های اخیر موفق به عضویت در یک سازمان بزرگ نشده بود و از این جهت عضویت در سازمان شانگهای با توجه به ترکیب اعضای این سازمان نشان از این دارد که مسیر دیپلماسی و تعاملات جمهوری اسلامی ایران وارد فاز جدیدی شده است به خصوص اینکه اعضای این سازمان مهم ترین شرکای خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شوند.

چین به عنوان شریک اول تجاری ایران، جایگاه کلیدی در برنامه‌های اقتصادی و تجاری ایران دارد. مهم‌ترین مقصد فروش نفت جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی چین است. در همین خصوص به تازگی «رویترز» مدعی شده آمریکایی‌ها برای اعمال فشار بر تهران به دنبال مذاکره با چینی‌ها برای کاهش خرید نفت از ایران بوده‌اند؛ موضوعی که سخنگوی وزارت امور خارجه چین را به واکنش واداشت و خطاب به واشنگتن اعلام کرد پکن به تحریم‌های یکجانبه کاخ سفید تن نخواهد داد.

هند هم توجهی ویژه به حضور و سرمایه گذاری در صنعت و تجارت ایران دارد. برای همین این گمانه مطرح است که با عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان شانگهای، ظرفیت های تجاری و سرمایه‌گذاری بین اعضای این سازمان با جمهوری اسلامی ایران بیشتر می شود.

در همین ارتباط و در گفت و گو با «محمدرضا پناهی» استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی زمینه‌های موثر همکاری‌های سیاسی، امنیتی  و اقتصادی ایران با اعضای سازمان شانگهای را مورد بررسی قرار داده ایم؛

ایرنا: زمینه‌های مشخص همکاری‌های تجاری و اقتصادی ایران با اعضای سازمان شانگهای چیست و با چه فرایندی می توان به تعمیق همگرایی اقتصادی پرداخت؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که یکی از مهم ترین انگیزه های کشورمان از عضویت در این سازمان مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا و ایمن ماندن از تحریم های ظالمانه واشنگتن است. البته در سوی مقابل، چین و روسیه هم با تحرکاتی که آمریکا از خود نشان داده به نوعی از پذیرش ایران اهدافی چون تقویت موقعیت‌شان در برابر آمریکا را جست و جو می کنند. با این حال انگیزه های اقتصادی حداقل از سوی کشور خودمان در عضویت در این سازمان بالا است. ایران صاحب بزرگترین ذخایر گازی و در مرحله بعدی نفتی و معدنی در دنیا است. این صنایع برای رسیدن به ظرفیت های لازم خود نیاز به تکنولوژی و دانش فنی بالا دارد که دو کشور هند و چین صاحب این ظرفیت هستند. از سوی دیگر نیاز همین دو کشور به منابع نفتی و ارتباطی ایران بسیار بالا است.

ایرنا: متغیر تحریم در این میانه چه تاثیری دارد؟

اکنون تحریم نفت ایران مهم ترین ابزار آمریکا جهت تحت فشار گذاشتن تهران است. اخیرا هم مقامات آمریکا از دولت چین درخواست کاهش خرید نفت ایران را کرده اند. خود این موضوع گویای اهمیت این مساله است که چه میزان عضویت در شانگهای و فعال شدن ظرفیت های همکاری‌جویانه تجاری و اقتصادی می تواند باعث تقویت موقعیت اقتصادی کشور و خنی سازی نظام تحریم ها شود. در واقع امروز آمریکایی ها نگران این هستند که با ادامه خرید نفت ایران از سوی شرکت های چینی آن اهرم فشار و برگ برنده تحریم دیگر موضوعیتش را از دست دهد.

ایرنا: ظرفیت سازمان شانگهای در گسترش  همکاری‌های سیاسی به خصوص در موضوع افغانستان با توجه به تاثیرات منطقه‌ای تحولات همسایه شرقی را چگونه می بینید؟

تحولات در افغانستان حداقل در طول دهه های اخیر نشان داده که ظرفیت بحران‌سازی منطقه ای دارد. در واقع تحولات در افغانستان محدود به داخل جغرافیای این کشور نمانده و کل منطقه را به دو طریق یعنی گسترش موج آوارگان و افزایش فعالیت گروه های تروریستی متاثر ساخته است.

در شرایط کنونی این دو تهدید در منطقه وجود دارد. از این جهت عضویت ایران در سازمان شانگهای با توجه به اولویت های مهم این سازمان در مساله مبارزه با تروریسم وافراط گرایی، هم اکنون زمینه خوبی جهت همکاری میان اعضای این سازمان با توجه به خطر مشترک تروریسم و بی ثباتی در افغانستان ایجاد کرده است. به خصوص اینکه افغانستان با چهار کشور عضو این سازمان یعنی پاکستان، ایران، تاجیکستان و چین مرز مشترک دارد.

منافع هر چهار کشور ایجاب گر همکاری های نزدیک در پایدارسازی صلح و ثبات در افغانستان است. لازم به اشاره است که یکی از نگرانی های بزرگ روسیه هم همواره از ناحیه افغانستان گسیل شدن گروه های تروریستی به آسیای مرکزی و از آن طریق به حوزه چچن و آبخازیا است. بدین رو همه اعضای بزرگ سازمان شانگهای نگرانی مشترکی از خطر تبدیل افغانستان به کانون تروریسم دارند. در این میان دو کشور ایران و پاکستان به خاطر برخورداری از مرزهای طولانی با نسبت و درجه بالاتر از این خطر متاثرند. جدای از مساله پناهندگی که اولین مقصد پناهندگان پاکستان و ایران است؛ تهران و اسلام آباد نگرانی زیادی از قدرت گیری گروه داعش خراسان دارند. قابل انکار نیست که هر میزان بی ثباتی و نزاع میان در میان گروه های قومی افغانستان پشتون ها، هزاره ها، تاجیک ها و ازبک ها بیشتر باشد به همان نسبت احتمال رشد و قدرت گیری گروه داعش خراسان بالا است و این گروه نشان داده که تمایل عجیبی به حمله به منافع و موقعیت هر دو کشور ایران و پاکستان دارد و از این جهت تعامل نزدیک تهران و اسلام آباد در سوق دادن طالبان به تشکیل دولتی فراگیر و پایدارسازی ثبات اجتناب ناپذیر است.

ایرنا: افغانستان یکی از اعضای ناظر سازمان شانگهای است. از نگاه شما با توجه تمدید برخی معافیت‌های تحریمی افغانستان از سوی آمریکا در تجارت با ایران، این موضوع چه میزان می تواند در گسترش همکاری تهران با کابل موثر واقع شود؟

 موضوع معافیت تحریمی بندر چابهار که مهم ترین شاهراه تجارت ایران با افغانستان است، معادله ای چند وجهی و در واقع مساله اصلی در چانه زنی هندی ها و دولت افغانستان است. در همان سال ۲۰۱۸ نخست وزیر هند و اشرف غنی طی مذاکرات طولانی با دولت وقت آمریکا، توانستند معافیت این بندر را از شمول تحریم های ثانویه بگیرند. واقعیت امر این است که افغانستان کشوری محصور در خشکی است و برای ادامه فعالیت اقتصادی و تجاری نیاز استراتژیک به چابهار دارد. از این جهت، تمدید معافیت تحریمی در خصوص افغانستان از سوی آمریکا امر جدید و خاصی نیست.

امروز برای ایران مهم ترین مساله در افغانستان، تشکیل دولت فراگیر و برقراری ثبات و امنیت سرزمینی در این کشور است. در صورتی که این مهم برقرار شود آن وقت زمینه های تجاری و اقتصادی فعال می شود و دو کشور می توانند با فعال سازی ظرفیت بازارچه های مرزی به گسترش تبادلات بازرگانی و تجاری بپردازند. به هر روی این نکته را هم باید در نظر داشت که افغانستان بازار بزرگی برای تجارت است و هیچ کشوری به اندازه ایران ظرفیت تاثیرگذاری در این بازار و تحصیل سود مشترک ندارد.