روزنامه ایران شنبه ۱۰ مهر در یادداشتی به قلم علیرضا شمس کارشناس سیاسی، نوشت: ارتباط تاریخی دو طرف تنگه هرمز اگر چه از قرن ها پیش شروع شده بود، اما در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم حول مسأله بنادر چابهار و عباس و جزایر قشم و هرمز و بحرین عینیت بیشتری یافت. ساکنان عمان در قرن گذشته روابط سیاسی و اقتصادی بسیار نزدیکی با ایران داشته و تجار و سیاحان دو منطقه مرتب در رفت و آمد بودهاند.
قبل از ورود به روابط تاریخی دو کشور، شناخت استراتژی سلطنت عمان در روابط با دیگر کشورها تأثیرگذار خواهد بود. دولتها بهطور عام به فراخور نیازهای داخلی، موقعیت ژئوپلیتیکی و تحت تأثیر ساختار و عملکرد نظام بینالمللی، جهتگیریها و راهبردهای خاصی را بهمنظور تأمین اهداف و منافع ملی خویش برمیگزینند.
سلطنت عمان از نظر ژئوپلیتیکیدر منطقهای با بحرانهای سیاسی امنیتی مستمر واقع شده و طی چند دهه اخیر سعی بر آن داشته که راهبردی متفاوت نسبت به کشورهای پیرامونی خود اتخاذ کند. این راهبرد را میتوان در چهارچوب سیاست بیطرفی مثبت و حفظ روابط حسنه با قدرتهای منطقهای و بینالمللی دانست که موجب شده طی دهههای متمادی سلطنت سلطان بین منافع متعارض همسایگان و مؤلفههای تأثیرگذار در سیاست خارجی عمان توازن برقرار سازد.
الگوی رفتاری عمان در سطح منطقهای و بینالمللی و نقش عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر سیاست خارجی آن کشور، قابل ارزیابی است. موقعیت جغرافیایی و واقع شدن عمان در جنوب تنگه هرمز، دارا بودن سواحل طولانی در مجاورت دریای عمان، اقیانوس هند و تنگه بابالمندب و داشتن بنادر مهم، منابع نفتی محدود، کوچک بودن جمعیت جملگی بر الگوی رفتاری و نوع سیاست خارجی عمان تأثیرگذار بوده است.
این کشور در طول چند دهه اخیر، از سیاست خارجی منحصر بهفردی برخوردار بوده است که با سلطنت سلطان فقید عمان سلطان قابوس آغاز شد. سلطان قابوس بهسرعت بهسمت توسعه اقتصادی کشور رفت و دست به اقداماتی اصلاحی در حوزههای اجتماعی، آموزش و پرورش، سیاسی و سیاست خارجی و فرهنگی زد که به رنسانس عمان شهرت یافت. سیاست خارجی عمان را میتوان دارای چند ویژگی و مؤلفه خاص دانست که عبارتند از: گرایش پایدار به ملاحظات ژئوپلیتیکی، پرهیز از ورود به تقسیم بندیهای ایدئولوژیک وتلاش برای ایجاد اجماع و همکاری در موضوعات مختلف در محیط پیرامونی.
در اوایل حکومت پهلوی پس از روی کار آمدن سلطان قابوس، دولت ایران دولت عمان را به رسمیت شناخت و پشتیبانی خود را از سلطان قابوس اعلام کرد. تا سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰ م) هیچ گونه رابطه سیاسی بین ایران و عمان برقرار نبود. در دی ماه همان سال یک هیأت مطبوعاتی از نمایندگان ایران عازم مسقط شدند و در شهریور ۱۳۵۰(۲۶ آگوست ۱۹۷۱) دولت وقت ایران طی یک اطلاعیه رسمی استقرار روابط سیاسی بین دو کشور را اعلام کرد و اولین سفیر دولت ایران در فروردین ۱۳۵۱ (۱۹۷۲ م) در مسقط مستقر شد.
در آبان ماه ۱۳۵۲ شعبه شرکت سهامی بیمه ایران و در بهمن ماه ۱۳۵۲ شعبه بانک ملی ایران در مسقط افتتاح شدند. از فروردین ماه ۱۳۵۳ نیز پروازهای هواپیمایی ملی ایران بین تهران و مسقط رسماً آغاز به کار کرد.
روابط جمهوری اسلامی ایران و عمان از زمان تأسیس نظام جمهوری اسلامی شاهد سه دوره رکود اولیه، بازسازی و دوره تحکیم و توسعه بوده است. دوره رکود با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغازشده و تا سال ۱۹۸۵ ادامه داشت.
اما در سال ۱۳۶۴ شمسی و همزمان با تصدی ریاست شورای همکاری خلیج فارس از سوی عمان در نوامبر ۱۹۸۵ سلطان قابوس در نطق افتتاحیه اجلاس در مسقط، از موضع عراق در جنگ تحمیلی حمایت نکرد. عمان از این تاریخ به بعد نقش بیطرفی و میانجی میان عراق و ایران را بر عهده گرفت. از نیمه دوم دهه ۱۳۶۰ شمسی بود که روابط دیپلماتیک میان ایران و عمان تقویت شد و پس از آتش بس میان ایران و عراق روابط ایران و عمان به سطح سفیر ارتقا یافت.
پس از این رویداد، سلطنت عمان همواره تلاش کرد تا نقش و جایگاه خود را در سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران حفظ نماید. دو کشور تصمیم گرفتند با ایجاد کمیته مشترک مشورتهای راهبردی به ریاست معاونان سیاسی وزارت امورخارجه، تنظیم و تعیین خطوط کلی برنامههای روابط را به عهده بگیرند. این کمیته تاکنون به طور دورهای در تهران و مسقط تشکیل جلسه داده است.
پادشاهی عمان، برخلاف خط مشی سیاسی برخی کشورهای منطقه و شورای همکاری خلیج فارس که عموماً بهدنبال تضعیف جایگاه منطقهای ایران است، جایگاه و نقش منطقهای ایران را عامل توازن و تعادل در منطقه تعبیر کرده و در توسعه روابط خود با ایران پایدار است. همسایگی ایران و عمان در تنگه هرمز و اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی این تنگه، ایران و عمان را به داشتن روابط حسنه به یکدیگر ملزم کرده است. وجود بنادر مهمی همچون بنادر ترانزیتی صحار، صلاله و دقم در مجاورت اقیانوس هند و تنگه باب المندب از یک موقعیت ویژه و متمایز ایران در کریدور شمال- جنوب از سوی دیگر مؤلفههایی هستند که باعث شده دو کشور توسعه مناسبات همه جانبه را در افقی بلندمدت بهعنوان یک اولویت راهبردی تعقیب کنند.
طی سال های اخیر روابط دو جانبه ایران و عمان در بعد سیاسی مطلوب و دال بر همکاری متقابل بوده است اما در بعد اقتصادی انتظار میرود این روابط سیاسی به پیش برود. فقدان زیرساختهای لازم، وجود بازارهای جایگزین و کمبود انگیزه در تجار و بخش خصوصی ایران برای توسعه فعالیتهای اقتصادی بهعنوان موانع این توسعه بوده است.با وجود این شرایط، ثبت ۲/۱ میلیارد دلار حجم تجارت در سال ۱۳۹۷وقبل از خروج امریکا از برجام آماری قابل قبول و نشان از تلاش مقامات و فعالان اقتصادی طرفین است.
به اذعان بسیاری از فعالان اقتصادی این کشور بازار خوبی برای کالاهای ایرانی است، اما باید اقدامات جدی و مهمی برای گسترش همکاری های اقتصادی صورت پذیرد. کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی از مؤلفههای ارتقای سطح روابط تجاری و اقتصادی میان دو کشور است. کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی و فنی دو کشور از بدو تشکیل در سال ۱۳۶۷ تاکنون به طورمنظم برگزار شده است. کمیسیون مزبور تاکنون ۱۸ بار در تهران و مسقط برگزار شده که آخرین آن در آذرماه سال ۱۳۹۸ در تهران بوده است و بهدلیل اپیدمی ویروس کرونا تاکنون دور بعدی آن برگزار نشده و اخیراً با توجه به تصدی دولت جدید، رایزنیهایی برای برگزاری این کمیسیون به جریان افتاده است.
توسعه ناوگان حملونقل دریایی بین دو کشور، تسهیل صدور روادید برای اتباع ایرانی و عمانی، تعدد شرکتهای ایرانی مقیم عمان و رقابتیتر شدن قیمت محصولات صادراتی ایران در بازار عمان نسبت به گذشته، از مهمترین دلایل ارتقای سطح روابط تجاری ایران و عمان به شمار میرود. اخیراً با حذف روادید توسط دو کشور زمینه برای رفت و آمد و همکاری بیشتر تجار و افزایش گردشگران دو کشور بیشتر شده است. از سوی دیگر افزایش خطوط هوایی و دریایی میان دو کشور نیز نویدبخش آینده بهتری برای گسترش روابط ایران و عمان است.
از صدها سال پیش رابطه فرهنگی قوی میان مردم دو کشور ایران و عمان برقرار بوده و هم اکنون نیز اقدامات فرهنگی در چهارچوب احترام و درک متقابل انجام می گیرد. بررسی روابط تاریخی نشان میدهد که عمانیها با اهالی جنوب ایران همواره در تعامل بوده و باهم تجارت میکردند. مشترکات فرهنگی بین دو کشور ایران و عمان به خاطر همین روابط مردمی که از قدیم وجود داشته، بیش از تمام کشورهای عربی است و سرمایه اصلی روابط دو کشور محسوب میشود.
عمان الگوی روابط خوب همسایگی در میان کشورهای حوزه خلیج فارس است و میتواند بهعنوان یک نمونه به مناسبات کشورمان با دیگر کشورهای شورای همکاری تسری یابد.
بیشک رهبری حکیمانه دو کشور در پیشبرد روابط سیاسی دو کشور بهعنوان پشتوانه روابط در این سالها حاکم بوده و شاید پر بیراه نباشد اگر بگوییم اصلیترین محور تقویت کننده روابط دو کشور رویکرد ایجابی شخص سلطان فقید عمان سلطان قابوس و در امتداد آن سیاستهای سلطان هیثم بن طارق آل سعید بوده است.