تهران- ایرنا- سرمایه‌گذاری برای ایجاد جاده‌های جایگزین یکی از راه‌هایی است که به گفته «شعیب بهمن» می‌تواند مانع از چالش‌های مواصلاتی کشور در ماورای مرزهای شمال غربی شود.

در بررسی مجازی آخرین تحولات حوزه قفقاز  «شعیب بهمن» کارشناس حوزه اوراسیا، آسیای میانه و قفقاز، اظهار داشت این منطقه بنابر دلایل متعدد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و تاریخی بسیار پیچیده و حساس است و زبده‌ترین دیپلمات‌های ایرانی باید در این مناطق حضور یابند.

به گفته وی، با آغاز به کار دولت سیزدهم و عضویت ایران در «پیمان شانگهای» و تحولاتی که در غرب آسیا در حال رقم خوردن است و نیز در جریان بودن پرونده هسته‌ای ایران مضاف بر شکست‌های پی در پی غربی-عربی-صهیونیستی که نمونه بارز آن خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان بود، اقداماتی شرورانه از سوی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده با تحریک برخی عناصر در این منطقه در جریان است و قصد دارد تا ایران را از مرکز کریدور غرب به شرق حذف کند.

در ادامه بخش دیگری از اظهارات بهمن را می‌خوانیم:

تلاش برای حذف ایران از دو مسیر ترانزیت و انتقال انرژی

سال گذشته وقتی قرار بود جنگ ۴۴ روزه آغاز شود، در همان برهه زمانی من بارها در نوشته‌ها و گفتگوها به این نکته تاکید داشتم که این جنگ با هدف تسلط بر منطقه قره‌باغ نبوده و یک کلان پروژه در پس آن قرار دارد که با تحولات وسیع در غرب آسیا و هم با موقعیت و ظرفیت‌های ژئوپلوتیکی ایران در ارتباط است. بارها و بارها اعلام کردم که شکست پروژه‌های تروریستی در غرب آسیا و ... همه باید در تحولات قفقاز جمع شده و تحلیل شود. در همان زمان هم اعلام شد که یکی از ابعاد مهم این پروژه و طرح کلان، تخلیه ظرفیت‌های ژئوپلیتیک ایران است. این موضوع امروز بهتر درک می‌شود چرا که تصمیم گرفته شده تا در یکی از سه مسیر ارتباطی اروپا اختلال ایجاد شود. تردیدی وجود ندارد که نباید به سادگی از کنار رویدادهای مهم در منطقه و حتی خروج آمریکایی‌ها از افغانستان و نقش پاکستان در جنگ ۴۴ روزه و مشارکت در مانور نظامی با ترکیه و ... گذر کرد. وقتی مسیر «لاجورد» را بررسی ‌کنیم می‌بینیم مسیری است که از پاکستان آغاز شده، از افغانستان گذر کرده و از ترکمنستان به دریای خزر و جمهوری آذربایجان و از آن‌جا به نخجوان و ترکیه متصل می‌شود که در تمام این مسیر ایران حذف می‌شود. وقتی که این موضوع را با طرح‌ها و برنامه‌های آمریکا مورد بررسی قرار می‌دهیم متوجه خواهیم شد که حتی آمریکایی‌ها هم چنین طرح‌هایی داشتند. آن ها تلاش داشتند ایران را  از دو مزیت مهم یعنی «مسیر ترانزیت» و دیگری «مسیر انتقال انرژی» محروم کنند. کما این که مسیرهای انتقال انرژی را با وجود طولانی تر بودن و هزینه بر بودن از ایران عبور ندهند. اتفاقاتی که در قفقاز رخ داد به  سان هویدا شدن نوک کوه یخ است و مسایل بسیار بزرگتری در پس آن وجود دارد و اگر به زودی این اتفاقات درک نشود مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت.

راهبرد جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟

در این خصوص دو مشکل بزرگ وجود دارد. مشکل نخست عدم شناخت صحیح از تحولات منطقه بوده چرا که بخش زیادی از توان ایران معطوف به کشورهای عربی و غرب و هزینه‌سازی‌هایی شده که غربی‌ها برای ایران درست کردند. مواردی نظیر برجام و ... همه موجب شدند تا شاید نگاه دقیقی به تحولات حوزه شمالی کشور وجود نداشته باشد. بنابراین باید در مرحله نخست «وزن ژئوپلیتیک» را در منطقه ارتقا داد. کشورهای منطقه قفقاز از لحاظ تاریخی و تمدنی بخشی از قلمرو سرزمین ایران بوده اند که فرهنگ ایران نقش قابل توجهی هم در این مناطق دارد. همین الان هم اگر کسی به این مناطق سفر کند آثار فرهنگی ایران مشخص است. اما تا زمانی‌که این نقش مورد نظر درک نشود، نمی‌توان اقدام درستی انجام داد. بنابراین نیاز است تا در مرحله نخست یک کلان راهبرد در مورد قفقاز داشته باشیم و در ذیل آن راهبردهای دقیقتری ارایه داد. اما آن‌چه که از سوی کارشناسان پیشنهاد شده، متوازن‌سازی در سیاست قفقازی ایران بوده و ما باید یک توازنی را با هر سه کشور قفقازی داشته باشیم. متاسفانه گرجستان در سال‌های گذشته و انقلاب رنگی، از سیاست ایران حذف شده و آذربایجان و ارمنستان سطح تعاملات اقتصادی در حد ۵۰۰ میلیون دلار و بسیار پایینی با ایران دارند که اصلا خوب نیست. نباید از تاثیرگذاری فرهنگی در منطقه غافل بود و باید به این نکته هم اهمیت داد. اما در حوزه‌های امنیتی باید یک سیاست توازن‌بخش و مبتنی بر همکاری با تمام کشورهای منطقه مبتنی بر امنیت جمعی باشد نه این که کشورهای منطقه امنیت خودشان را در کشورهای آشوب‌زا و خارج از منطقه جستجو کنند.

بنابراین سیاست اول توازن بخشی به سیاست ایران در قفقاز و راهبرد دوم ورود به ابتکارات و ترتیبات امنیت منطقه‌ای در قفقاز است. در مرحله دوم ابتکار عمل لازم از سوی وزارت امورخارجه در نظر گرفته شده و در مرحله سوم سفرای ما در این منطقه افراد کارکشته‌ای باشند و نباید تصور کنند که این منطقه بسیار ساده است. بنابراین باید قوی‌ترین دیپلمات‌ها به این منطقه اعزام شوند.  

سخاوتمندی ایران به درستی پاسخ داده نشد

برای این‌که منطقه بتواند از این وضعیت خارج شود، ایران باید حتما در مسیر جایگزین در ارمنستان سرمایه‌گذاری جدی کرده و این مسیر مواصلاتی خودش را با کشورهای اروپایی حفظ کند چرا که در طول سال‌های گذشته کارشکنی‌هایی صورت گرفته که مسایل زیادی را ایجاد کرده و جمهوری آذربایجان هم بارها و بارها جلوی تردد کامیون های ایران را گرفته که باعث فاسد شدن کالاهای ارسالی شده است. بنابراین اگر ایران از این مسیر سوم محروم شود و بسیاری از کشورها بخواهند از این مسیرها به عنوان اهرم فشار خودشان علیه ایران استفاده کنند، ضرورت دارد تا ایران حتی به سمت سرمایه‌گذاری و مسیر جدی از ارمنستان اقدام کند و نکته دیگر این که همان گونه که ایران جاده‌های خودش را در اختیار جمهوری آذربایجان قرار داد تا بتواند به نخجوان دسترسی داشته باشد، بهتر بود تا جمهوری آذربایجان هم به رغم ادعای خود مقابله به مثل می‌کرد و سخاوتمندی ایران را در زمانی‌که جاده جدید ساخته می‌شود، پاسخ دهد نه این که راننده‌های ایرانی را مورد آزار و اذیت قرار دهد.

بنابراین آذربایجان باید دقت داشته باشد که اگر ایران بخواهد مقابله به مثل کرده و جاده ارتباطی با نخجوان را حذف کند، در این صورت این جمهوری آذربایجان خواهد بود که آسیب بیشتری خواهد دید و این را باید کشورهای کوچک منطقه بدانند و توجه داشته باشند که ایران کشوری بزرگ و دارای راه‌های جایگزین زیادی است و نباید برای کشورهای منطقه این تصور ایجاد شود که اگر مسیرهای دسترسی ایران بسته شود، ایران چاره‌ای جز تن دادن به خواست‌های نامعقول آن‌ها ندارد. ایران همواره تمامیت ارضی کشورهای همسایه را به رسمیت شناخته و بازیگران ثالثی را به منطقه وارد نکرده که این مساله باید مورد توجه کشورهای منطقه قرار گرفته و ارتباط خودشان را با ایران بیشتر و مستحکم‌تر سازند.