سالمندی در آینده به طور قطع سیمای جوامع بشری را دگرگون خواهد کرد و اگر از امروز به فکر حوزه سالمندی نباشیم، فردا شاید دیر خواهد شد.
ساختار جمعیتی ایران با شتاب به سمت سالمندی پیش میرود و سن امید به زندگی نیز افزایش یافته است، اگرچه این موضوع نشانه توسعه اجتماعی و اقتصادی است، اما افزایش سن عموما به چشم تهدیدی برای صندوقهای بازنشستگی است برای مقابله با این چالش احتمالی چه باید کرد؟ .
امروزه از موضوع سالمندی در دنیا به عنوان انقلاب خاموش یاد میشود، چراکه میتواند سیمای جوامع بشری را دگرگون کند و همچنین افزایش سن امید به زندگی میتواند نشاندهنده توسعه اجتماعی و اقتصادی باشد مشروط به اینکه زیرساختهای آن فراهم شود. ساختار جمعیتی به هر حال روی وضعیت صندوقهای بازنشستگی اثرگذار است، اما در نهایت ساختار صندوقهاست که نیاز به اصلاح پیدا میکند و افزایش سن امید به زندگی کماکان موهبت و نشاندهنده توسعه است.
اگرچه افزایش سن امید به زندگی به لحاظ توسعه اقتصادی و اجتماعی، امری مثبت تلقی میشود، اما شاید میتواند چالشی برای صندوقهای بازنشستگی باشد، تاثیر افزایش سن امید به زندگی بر صندوق های بازنشستگی چیست؟ و به تناسب این موضوع، آیا باید تغییراتی در نظام بازنشستگی ایجاد شود؟.
شاخص «امید به زندگی»
به گزارش صندوق بازنشستگی کشوری، یکی از کاربردیترین شاخصهای آماری برای جمعیتشناسان، شاخص «امید به زندگی» ( Life Expectancy )است، البته به آن متوسط طول عمر هم میگویند، این شاخص نشان میدهد هر فردی که متولد میشود، امید دارد تا چه سنی، زنده بماند و زندگی کند.
افزایش امید به زندگی یکی از مهمترین شاخصها برای بررسی سلامت است و این شاخص در حقیقت به نوعی نمایانگر وضعیت بهداشت و درمان و سلامت در جامعه است و به همین دلیل افزایش آن مایه مباهات و خوشحالی است و میتوان از جنبه مثبت به آن نگاه کرد.
محمد ساسانیپور جمعیتشناس و پژوهشگر موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور در مورد این شاخص گفت: جدول عمر یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلی برای جمعیتشناسان است، یکی از مهمترین شاخصهایی که از این جدول به دست میآید، شاخص امید به زندگی است که محاسبه آن پیچیدگیهای بسیاری دارد و کاملا فنی و تخصصی است.
وی ادامه داد: این شاخص یعنی اینکه یک فردی که تازه به دنیا آمده چند سال انتظار دارد که زنده بماند، چقدر به زندگی امید دارد؟ و این همان معنای امید به زندگی است، شاخص امید به زندگی در حقیقت نمایانترین و جامعترین شاخصی است که وضعیت توسعه اقتصادی و اجتماعی و البته بهداشتی یک جامعه را نشان میدهد و البته جمعیتشناسان به شکلهای دیگری هم وضعیت مرگ و میر را بررسی میکنند.
ساسانیپور با اشاره به اهمیت مرگ و میر در ساختار جمعیتی، گفت: مرگ و میر یکی از سه مولفه اصلی جمعیتی است که ثبات یا تغییر آن در طول زمان، سبب تغییر در حجم جمعیت، توزیع جمعیت یا ترکیب جمعیت میشود.
به گفته این جمعیتشناس، شاخصهای مرگ و میر را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: یکی میزان مرگ و میری است که سرعت مرگ در جامعه را نشان میهد مثل :میزان خام مرگ و میر و دیگری میزان مرگو میر اطفال است، اما مرگ و میر خام معایبی دارد که باعث میشود جمعیتشناسان زیاد به آن اعتماد نکنند و به سراغ شاخص دیگری مثل امید به زندگی بروند.
ساسانیپور در مورد معایب شاخص مرگ و میر خام نیز تاکید کرد: این شاخص متاثر از ساختار سنی است، یعنی علاوه بر مرگ که تحت تاثیر ترکیب سنی جمعیت است و در نتیجه برای مقایسه جوامع نمیتوان از آن استفاده کرد، مثلا اگر میزان مرگ و میر کشورهای پیشرفته را با کشورهای در حال توسعه مقایسه کنید، میبینید که مرگ و میرخام در کشورهای توسعهیافته بیشتر است به این خاطر است که حجم بالاتری از جمعیت آنها در سنین سالخوردگی به سر میبرند.
وی تصریح کرد: اما امید به زندگی میتواند در این زمینه شاخص بهتری باشد، چراکه وضعیت توسعهیافتگی را بهترنشان میدهد و به همین دلیل است که این شاخص در میان جمعیتشناسان محبوبتر است و بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، با شاخص امید به زندگی میتوان جمعیتهای مختلف را با هر ساختاری، چه پیر و چه جوان، به لحاظ میزان توسعهیافتگی مقایسه کرد.
امید به زندگی ایرانی
وی با اشاره به اینکه جمعیت ایران به سمت پیری حرکت میکند، گفت: همچنین "علیرضا رئیسی" معاون بهداشت سابق وزیر بهداشت پیش از این نیز دراین زمینه اعلام کرده بود" سن امید به زندگی در ایران اکنون به ۷۶سال رسیده و سه استان گیلان، مازندران و مرکزی بیشترین جمعیت سالمندی کشوری را دارند و سن امید به زندگی در ایران در سال ۱۳۵۵ برابر با ۵۷سال بود و اکنون بعد از گذشت ۴۴ سال به ۷۶سال رسیده یعنی حدود ۲۱سال به این میانگین اضافه شدهاست.
ساسانیپور افزود: افزایش سن امید به زندگی یا کاهش مرگو میر در ابتدا در اروپای شمال غربی و آمریکای شمالی اتفاق افتاد و کمی با تاخیر در سایر نقاط جهان هم رخ داد و در دهه ۱۹۵۰ این شاخص حدود ۴۷سال بود و اخیرا در میانگین جهانی به حدود ۷۲سال رسیدهاست.
این جمعیتشناس گفت: در ایران کاهش مستمر مرگ و میر در دهههای اخیر منجر به افزایش سن امید به زندگی شده است و این شاخص در ایران از حدود ۴۰سال در سال ۱۳۳۵ به حدود ۷۵سال افزایش پیدا کرده، اما مهمترین مسئله این است که افزایش سن امید به زندگی در ایران از کاهش میزان مرگ و میرکودکان و اطفال ناشی شده و در واقع این مسئله مهمترین نقش را در افزایش سن امید به زندگی داشتهاست و این یعنی اینکه جامعه به شکل دیگری توسعه پیدا کرده که به لحاظ جمعیتشناسی اهمیت زیادی دارد.
وی ادامه داد: از نگاه جمعیتشناسان، کشورهای توسعهیافته و موفق، افزایش سن امید به زندگی خود را از طریق کاهش مرگ و میر در سالمندان، ایجاد میکنند، اما در کشورهای در حال توسعه مثل کشورهای آفریقایی، بهبود در شاخص امید به زندگی از طریق کاهش مرگ و میر درسنین پایینتر بهویژه در میان کودکان حاصل میشود و پس در ایران هم هنوز جای زیادی برای توسعه در این زمینه وجود دارد، چرا که در سالهای گذشته این پیشرفت عمدتا از طریق کاهش مرگ و میر در میان کودکان حاصل شدهاست.
وی تاکید کرد: یکی از نکات مهم در مورد افزایش سن امید به زندگی در مورد ایران که معاون سابق بهداشت وزیر بهداشت به آن اشاره کرده این است که الگوی سالمندی در کشور به سمت افزایش زنان سالمند پیش میرود و این یعنی تعداد زنانی که سالمند و بیسرپرست هستند در حال افزایش است.
ساسانیپور با اشاره به اینکه ساختار جمعیت سالمندان در ایران به سمت زنان سالمند میرود، تصریح کرد: تفاوت جنسیتی در امید به زندگی در دوره سالمندی از این جهت مهم است که اشتغال زنان در ایران محدود است و تعداد کمی از زنان کار میکنند.
وی افزود:این در حالی است که طبق نظام بازنشستگی، صندوقها به زنان پس از مرگ شوهرانشان هم مستمری پرداخت میکنند و پس از یک طرف خو د مرد بیشتر از گذشته عمر میکند و از طرف دیگر، تعداد زنان سالمندی که حقوق شوهران فوتشدهشان را دریافت میکنند، بیشتر شده و در نتیجه این پدیده میتواند روی وضعیت صندوقهای بازنشستگی اثر بگذارد، البته تغییرات در ساختار جمعیتی و افزایش سن امید به زندگی به صورت کلی اثرات مهمی روی صندوقها میگذارد که جای تامل و بررسی دارد.
افزایش سن زیر ذرهبین صندوقهای بازنشستگی
وی گفت: افزایش سن امید به زندگی به لحاظ توسعه اقتصادی و اجتماعی، امری مثبت تلقی میشود، اما میتواند چالشی برای صندوقها باشدو دراین زمینه، پژوهشگران موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا(وابسته صندوق بازنشستگی کشوری) در مورد این چالشها معتقدند: اگر سن بازنشستگی در تناسب با امید به زندگی تغییر نکند، یعنی به عبارت دیگر اگر سن بازنشستگی ثابت بماند، اتفاقی که میافتد این است که نظام بازنشستگی باید تعداد سالهای بیشتری حقوق بازنشستگی پرداخت کند، پس اگر سن بازنشستگی ثابت باشد، تهدیدی برای صندوقهای بازنشستگی خواهد بود.
وی ادامه داد: برای درک این قضیه میتوان این شرایط را فرض کرد که سن امید به زندگی در کشوری ۷۰سال است و سن بازنشستگی در آن ۶۰سال، این یعنی صندوقها باید ۱۰سال به طور متوسط حقوق پرداخت کنند، اما اگر امید به زندگی به ۷۵سال افزایش پیدا کند و سن بازنشستگی همان ۶۰سال بماند، صندوق باید دستکم ۱۵سال حقوق بپردازد و این میتواند سرآغاز بحران برای صندوقها باشد.
این پژوهشگران در مورد حل بحرانهایی که میتواند با افزایش سن امید به زندگی برای صندوقها ایجاد شود، گفت : کشورهای دیگر برای حل این بحران کاری کردند که ما هم باید انجام دهیم، آنها سن بازنشستگی را با سن امید به زندگی پیوند زدهاند، یعنی اگر امید به زندگی افزایش پیدا کند، سن بازنشستگی هم افزایش پیدا میکند و در چندین کشور حتی مصوبه دارند و به صورت خودکار، وقتی سن امید به زندگی بالا میرود، سن بازنشستگی هم افزایش پیدا میکند و به این ترتیب اگر این تغییرات در نظام بازنشستگی ایجاد نشود، افزایش سن امید به زندگی به تهدیدی برای صندوقهای بازنشستگی تبدیل خواهد شد.
خوب پیر شوید
وی خاطر نشان کرد: افزایش سن امید به زندگی هم جنبههای مثبت داردو هم منفی، اما جنبه منفی آن را میتوان با اصلاحاتی در ساختارها، به جنبه مثبت تبدیل کرد، به اعتقاد پژوهشگران موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا، این شاخص نشان میدهد که جامعه و نظام حکمرانی توانسته منابع را به گونهای تخصیص دهد که افراد از مخاطرات جان سالم به در ببرند و طول عمر بیشتری داشته باشند و این نشاندهنده یک توفیق است، البته همین توفیق میتواند منجر به بروز تحولاتی در جامعه شود.
وی افزود: اگر از منظر سالمندی به پدیده افزایش امید به زندگی نگاه کنیم باید نیازهای این افراد را هم ببینیم، در سال ۱۳۹۵ به طور میانگین، حضور یک فرد سالمند در یک خانوار ایرانی باعث شده هزینه بهداشت و درمان در سبد خانوار دو برابر شود، یعنی حضور این یک نفر، الگوی مصرف را به این شکل تغییر میدهد، اما این تازه بخشی از ماجراست و افزایش افراد سالمند در جامعه باید به گونهای باشد که جامعه هم آمادگی حضور این افراد را داشته باشد.
این جمعیتشناس گفت: بیشتر عمر کردن در یک جامعه میتواند یک توفیق باشد، اگر آن جامعه مقدمات لازم را فراهم کرده باشد و خدمات لازم را به فرد سالمند ارائه دهد و این پژوهشگران همچنین معتقدند که در ایران که دولت وزن سنگینتری دارد، بخش عمده کارها با دولت است، اما سایر افراد در جامعه هم باید خودشان را برای حضور افراد سالمند آماده کنند، انسان ها قرار است سالهای بیشتری عمر کنند، اما این عمر باید باکیفیت باشد.
به گزارش ایرنا، مجموع بازنشستگان، ازکارافتادگان و وظیفهبگیران تحت پوشش صندوق بازنشستگی کشوری در پایان اسفندماه ۱۳۹۹ به یک میلیون و ۵۰۵ هزار و ۱۰۵ نفر رسید که از این تعداد، یک میلیون و ۲۲۰ هزار و ۹۲۶ نفر بازنشسته، ۱۳ هزار و ۴۲۱ نفر ازکارافتاده و بیش از ۲۷۰ هزار نفر وظیفهبگیر (۶۱ هزار و ۴۲۹ نفر ورثه شاغل متوفی و ۲۰۹ هزار و ۳۲۹ نفر ورثه بازنشسته متوفی) هستند.
۱۳۵۲
۱۳۵۲