وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در سامان دهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد. این سنت حسنه که از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) برای ما به یادگار مانده است، از عوامل اثرگذار شکوفایی تمدن و پیشرفت در عرصه های گوناگون جوامع اسلامی به شمار می رود. ازاین رو، وقف می تواند در جنبه های گوناگون حیات اجتماعی و فردی انسان، مانند فرهنگ، اقتصاد و دیگر عرصه ها، نقش سازنده ای داشته باشد. وقف در اصطلاح فقهی عبارت است از این که شخصی عین مال خود را حبس دایم کند و منافع آن را شرعا و به رایگان در اختیار تأسیسات یا شخص یا اشخاص مخصوص بگذارد. از ۲۷ صفر به مدت هفت روز، هفته وقف نامیده شده است، سابقه این نامگذاری به سال های اولیه انقلاب بازمی گردد.
اهمیت این موضوع باعث شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا گفت وگویی با حجت الاسلام محمد قدرتی کارشناس امور دینی انجام دهد که در ادامه متن گفت وگو را می خوانیم.
ذخیره هایی بعد از مرگ مومن به او میرسد
یکی از مباحثی که دین مقدس اسلام بدان خیلی تاکید دارد، بحث وقف است که بسیار قابل اهمیت و مورد نیاز هم برای جامعه و هم برای فرد است، امام علی (ع) فرمودند: صدقه و وقف ۲ ذخیره اند، آنها را برای روز قیامت قرار دهید. خود امیرالمومنین(ع) یکی از افرادی بودند که وقف های زیادی دارد، وقف آثار فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی دارد.
ما همیشه در این دنیا زنده نیستیم یک روزی این دنیا را باید ترک کنیم، روزی به دنیا آمدیم و روزی هم از دنیا خواهیم رفت. همیشه نیستیم که کار خوب انجام دهیم و ثواب ببریم. اما برخی کارها را به ما یاد دادند که اگر ما تا زمانی که زنده ایم، آنها را انجام بدهیم، ثواب آن به طور خودکار و اتوماتیک به نام ما نوشته میشود. به عنوان مثال فردی که پس اندازی در بانک دارد و بابت آن سودی به او پرداخت می شود، یعنی برای دوران پیری که نمی تواند کاری انجام دهد، ماهیانه سود واریزی از پس اندازش را دریافت می کند و برای ۱۰ تا ۲۰سال آینده و دوران پیری خود فکر و برنامه ریزی میکند که دستش به طرف فردی دراز نباشد اما هیچ فکر کرده ایم که برای روز قیامت چه پس اندازی داریم؟ در قیامت آدمها محتاجند. بنابراین پیامبر (ص) فرمودند: چند چیز بعد از مرگ مومن پاداش آنها به او میرسد. یک- علمی نافع و مفید که از خود به یادگار گذاشته باشد، یعنی دیگران هم از این علم استفاده کنند. دوم- فرزند صالح است که جانشین خوبی برای والدینش باشد. سوم- قرائت و خواندن قرآن برای مردم ثواب و پاداش به همراه دارد. چهارم- شخصی که مسجدی را بنا کند. پنجم- فردی که منزلی برای مسافران در راه مانده بسازد. ششم- نهری که آن را جاری ساخته تا مردم هم از این آب استفاده و بهره ببرند. هفتم- صدقه مال که در حیات خود انجام داده است. رسول اکرم(ص) وقتی غنایم را تقسیم کردند، قطعه زمینی به امیرالمومنین(ع) رسید، ایشان در آن زمین چشمه هایی حفر کردند و چشمه به آب رسید، سپس حضرت فرمودند که این وقفی است که به طور قطعی از ملک خویش برای حاجیان خانه خدا و در راه ماندگان حج مخصوص جدا کردم، نه فروختنی است، نه بخشیدنی و نه ارث بردنی است.
آثار و نتایج وقف در زندگی دنیوی و اُخروی
هر کاری را که اسلام بدان سفارش کرده است از جمله وقف آثاری دارند که در اینجا من ۱۴ مورد از آثار وقف را عرض میکنم که با علم به این موارد یقیناً به اهمیت آن پی میبریم و در صدد برخواهیم آمد که قدمی در بحث وقف برداریم. نخستین اثر وقف، مبارزه با حرص است، چون آدمی که به مال دنیا حرص می ورزد، اصولاً نمی تواند که چیزی را وقف کند و حرص هم آدم را بیچاره و بدبخت می کند. دوم- وقف مبارزه با تکاثر است. سوم- وقف وسیله محبوبیت است که آدم با وقف هم محبوب خلق و هم محبوب خالق میشود. چهارم- وقف استمرار حیات طیبه است، یعنی آدمی که خودش نیست اما موقوفاتش استفاده میکنند، انگار خودش نیز زنده است. ششم- وقف وسیله نشر فرهنگ است، این فرهنگ را رسول اکرم(ص) برای ما آوردند که مایه عزت دنیا و آخرت است. ششم- وقف مصداق بارز باقیات صالحات است. هفتم- وقف نوعدوستی محسوب می شود، یعنی من دیگران را هم دوست دارم و به آنها کمک می کنم. هشتم- وقف حلال مشکلات است. چه اندازه بچههایی که مشکل در تهیه کتاب دارند و داشتن کتابخانه وقفی به آنها کمک می کند، جوانانی که برای جشن عروسی پول ندارند و یک تالار وقفی می تواند، آنها را در این امر خیر یاری کند. نهم- وقف نشانه ایمان به معاد به شمار می رود، فردی که وقف می کند، اعتقاد دارد که قیامت وجود دارد و در قیامت اینها به او برگردانده می شود. دهم- وقف نوعی تعاون، همکاری و دستگیری است. یازدهم- وقف شرکت در اعمال نیک دیگران است، واقعاً هم بعضی ها زرنگند که می توانند در کارهای خوب دیگران خودشان را شریک کنند. دوازدهم- وقف فانی را باقی کردن است، قرآن در سوره نحل آیه ۹۶ میفرمایند: آنچه نزد شماست فنا می شود و آنچه نزد خداست ماندنی است و لذا چون وقف برای خداست، همین مال فانی می شود باقی. سیزدهم- وقف من، ما شدن است. چهاردهم- وقف انفاق بی منت است.
وقف نوعی انفاق در راه خداست
هر کار خوبی که انجام بدهیم، بهره و سود آن نخست به خودمان می رسد. قرآن کریم هم در سوره الاسراء آیه ۷ این واقعیت را مطرح کرده است که اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کرده اید و اگر بدی کنید به خودتان بد کرده اید. بنابراین در بحث وقف تمام سودش در واقع به خود ما برمیگردد در حالی که از این وقف دیگران هم استفاده و بهره میبرند. همچنین قرآن کریم در بحث انفاق تاکیداتی دارد و سفارش به انفاق کرده است که می فرماید: خدا انسان های محسن و نیکوکار را دوست دارد و باید گفت وقف بهترین جلوه نیکوکاری است. چون هزاران و میلیون ها انسان از این وقفی که ما انجام می دهیم، بهره مند می شوند.
قرآن در سوره مبارکه بقره آیه ۱۹۵ میفرماید در راه خدا انفاق کنید. پس وقف نوعی انفاق در راه خداست که انسان از مال، ملک، مغازه و حتی وسیله نقلیه خود برای خدا می گذرد تا به دیگران کمک کند.
در قرآن کلمه وقف نیامده است اما بر انفاق، کارهای نیک و خیر تاکید فراوان شده است که یکی از کارهای خیر همین بحث وقف است و یکی از راه های مهمی که یک جامعه را نجات میدهد، انفاق است و در قرآن کلمه انفاق ۸۰ بار تکرار شده در حقیقت وقف به عنوان نوعی کار نیک در سوره مبارکه انعام آیه ۱۶۰ نیز آمده است: هر فرد عمل نیکی بیاورد، ۱۰ برابر آن پاداش برای اوست و هر شخص عمل بدی بیاورد، جز به همان اندازه سزایش نمی دهند و ایشان مورد ستم قرار نمی گیرند.
قرآن میفرماید که در کارهای خیر مسابقه بگذارید و سبقت بگیرید، بعد ثمره این سبقت را هم در دنیا و هم در آخرت می بینید. یکی از ویژگیهای اهل ایمان آن است که در کارهای نیک سرعت می ورزند و در انجام آنها سبقت می جویند.
دو نکته در زمینه وقف از امام حسن مجتبی(ع)
مال، فرزند و سایر چیزها همه زینت این عالم دنیوی هستند. از این زینت باید هم برای این دنیا و هم برای عالم آخرت استفاده کنیم. به هر حال همیشه اختیار مال، ملک و خونه و... در اختیار ما نیست، یک روزی اختیار اینها از دست ما گرفته می شود و عده ای در قیامت حسرت میخورند. امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: اگر وقف نکنیم در قیامت حسرت میخوریم و پشیمان می شویم که چرا در حالی که می توانستم و اختیار این را داشتم که گوشهای از اموالم و ثروتم را وقف نمایم اما دریغ کردم. ایشان فرمودند: ۲ گروه بیشترین حسرت روز قیامت را می خورند، نخست- شخصی که نگاهش به مال، دارایی، ثروت و ملک خود است بعد میبینیم که همه در ترازوی عمل فرد دیگری است و هیچ کدام در ترازوی عمل خودش نیست. با مال او دیگری خوشبخت و رستگار شده است، چرا؟ چون این مال به دست دیگران که رسید، او اهل انفاق بود و وقف و دستگیری کرد اما تا زمانی که دست خودش بود از این مال نه انفاق کرد و نه وقف. دوم- مردی که نظر می کند به علم خود و می بیند که علمش در میزان فرد دیگری است و با این علم او سعادتمند شده و اما خودش که صاحب علم بوده شقاوتمند شده است.
راه های وقف کردن
راه های وقف فراوان است که چند نمونه در اینجا اشاره می کنیم: وقف برای قرآن یعنی ترویج فرهنگ قرآن تا مردم به قرآن آشنا شوند و هر شخصی که به قرآن آشنا و هدایت بشود، ثواب و پاداش زیادی می گیرد. فردی که یک انسان را در مسیر دین، اخلاق و انسانیت قرار بدهد، همه انسانها را زنده و نجات داده است. بنابراین برنامه های حفظ قرآن، آموزش قرآن، ساخت دارالقران، تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآن که امروز به شدت جامعه و خانواده ها به آنها نیاز دارند، نوعی وقف به شمار می رود. وقف برای اهل بیت(ع) مانند تبلیغ و ترویج معارف اهل بیت، مراسم شهادت ها، موالید اهل بیت، محرم، صفر، سفرهای زیارتی، وقف معارف و اقامه مناسک دینی، ترویج فرهنگ اقامه نماز، برگزاری جلسات مذهبی، ترویج فرهنگ حجاب و عفاف، وقف برای امور آموزشی، علمی و پژوهشی (توسعه و تجهیز حوزههای علمیه)، هزینه تحصیل طلاب، دانشجویان و دانشآموزان، تهیه لباس و لوازم التحریر برای افراد بی بضاعت(افرادی هستند که نمی توانند به خاطر مشکلات مالی درس بخوانند، شخصی توانایی دارد در این زمینه وقف کند) در زمینه تحقیقات علمی، کتابخانه های تحقیقی، وقف برای امور اجتماعی مثل دارو و درمان، کمک برای معالجه مستمندان، بیماران خاص و صعب العلاج، ساخت بهداری و بیمارستان، ساخت مدرسه یا وقف برای ازدواج جوانانی که بضاعت و توان مالی ندارند.
رسول خدا (ص) به مردی که خدمتش آمد، فرمود: نمی خواهی تو را به امری راهنمایی کنم که خدا به سبب آن بهشت را نصیب تو کند؟ عرض کرد: آری یا رسول اللَّه! فرمود از آنچه خدا به تو داده به دیگران بده، عرض کرد: اگر خودم از آنکه به او دهم نیازمندتر باشم چه کنم؟ فرمود: مظلوم را یاری کن، عرض کرد: اگر خودم از آنکه یاریش کنم، ناتوان تر باشم چه کنم؟ فرمود: کاری برای نادان کن یعنی نادان را راهنمایی کن، عرض کرد: اگر خودم نادان تر از او بودم چه کنم؟ فرمود: زبانت را جز از خیر خاموش دار. آیا شادمان نیستی که یکی از این خصال داشته باشی که تو را به بهشت برد. (بحارالانوار، ج۲، ص۱۱۳ )