تهران- ایرنا- «مجید مختاری» راوی دفاع مقدس با بیان اینکه امروز متاسفانه بهره برداری جناحی از جنگ توسعه یافته است، تاکید کرد: مسوولان باید تاریخ جنگ را از جناح بندی های سیاسی دور کنند؛ چرا که در جنگ به عنوان یک واقعیت، حقایق بزرگی نهفته است و باید واقعیت‌ها را منعکس کرد.

«راویان دفاع مقدس و روایت ناب جنگ» عنوان میزگردی است که گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا با حضور سه راوی و پژوهشگر باسابقه یعنی «مجید مختاری» راوی برخی فرماندهان همچون محسن رضایی و علی شمخانی، «نادر نوروزشاد» راوی همراه شهیدان حاج قاسم سلیمانی و حسین همدانی و «یدالله ایزدی» راوی شهید علی هاشمی و سردار فضلی برگزار کرد تا ضمن آشنایی با موضوع راویان جنگ تحمیلی، جایگاه، عملکرد، سابقه و نقشی را که این جریان در ارائه روایت درست و واقعی از جنگ داشته اند از زبان خود آنان بیان شود.

پیشتر سه بخش اول، دوم و سوم این میزگرد منتشر شد و بخش چهارم و نهایی آن پیش روی شماست:

تحریف آگاهانه بسیار خطرناکتر است

ایرنا:  تحریف های مهمی که به نظر شما در مورد جنگ صورت گرفته چیست و اگر ما یک روایت غالب از جنگ در جامعه داشته باشیم، آیا این روایت غالب هم می تواند دچار تحریف شود؟

 مختاری: تحریف نگاری همزاد تاریخ نگاری است و گریزی از آن نیست. می توان به روش‌هایی آن را محدود کرد، اما نمی‌توان به طور کامل جلوی آن را گرفت. همان طور که گفته شد تحریف یا آگاهانه یا ناآگاهانه صورت می گیرد. تحریف آگاهانه خیلی خطرناکتر است چرا که تحریف ناگاهانه را می توان با تذکر اصلاح کرد، اما رویارویی، محدودسازی و برخورد کردن با تحریف آگاهانه به دلیل مصر بودن عوامل تحریف خیلی دشوار است و به قول معروف کسی را که خود را به خواب زده، نمی توان بیدار کرد.

یکی از تحریف های آگاهانه که در سطح کلان جنگ رخ می دهد، درباره فرماندهی عالی جنگ است و جریان های سیاسی به نوعی یا نقش فرمانده عالی جنگ را که آقای هاشمی بوده، تضعیف می کنند و یا منکر می شوند. مثلا در هفته دفاع مقدس صداوسیما صحبت آقای محسن رضایی را می گذارد که می گوید ما به دستور فرمانده جنگ فلان کار را کردیم، اما کنار این صحبت عکس های دیگری را نشان مردم می دهند. در حالی که آقای هاشمی فرمانده جنگ بوده است. از سال۶۲ امام به ایشان گفتند مساله جنگ را تدبیر کنید. برخی نقش ایشان را به این تقلیل می دهند که ایشان برای حل اختلافات ارتش و سپاه آمد، البته این هم بود ولی این تنها بخشی از کار ایشان بود.

اختلاف نظر ارتش و سپاه درباره نحوه عملیات

از آغاز تلاش برای آزادسازی مناطق اشغالی کشور، اختلاف ارتش و سپاه هم وجود داشت، اختلاف دیدگاه درباره نوع شناسایی، نوع طرح ریزی، اما چندان ظهور پیدا نمی کرد، چون طبق نظر ترجیحی عمل می شد و موفق بود. اما از عملیات رمضان، برخی ناکامی ها رخ داد و باعث تشدید اختلافات شد. دلایل شکست ما بعد از رمضان، دلایل عقلایی است. چون در موارد قبل ما از نقاط ضعف ارتش عراق استفاده می کردیم و آنجا عراق این نقاط را پوشانده بود. سپاه در بیت المقدس با سه تیپ عملیات کرد و در فتح المبین ۱۱ تیپ شد و سازمان رزم سه برابر شد. آقای هاشمی آمد بالای سر جنگی که فرمانده ارشد ندارد. در هیچ جای دنیا نظامیان تصمیم گیر اصلی صحنه کلان جنگ نیستند. از زمان شهادت شهید فلاحی در سال ۶۰ تا عملیات خیبر (اواخر ۶۲)  ما فرمانده عالی جنگ نداریم و صحنه جنگ را آقایان محسن رضایی و شهید صیاد شیرازی اداره می کردند، البته در شورای عالی دفاع هم با حضور رئیس جمهور که نماینده امام بود گزارشها مطرح و تصویب می شد.

اختلافات ارتش و سپاه هم ساختاری و دیدگاهی بود و با پادرمیانی حل نمی‌شد؛ درنهایت سال ۶۴ آقای هاشمی بین ارتش و سپاه تفکیک عملیاتی کرد تا هر کدام طراحی و اقدام خود را انجام دهند و هر کدام موفق شد، دیگری به کمک آن برود.

یدالله ایزدی، مجید مختاری

تصمیم‌گیری بعد از شکست کربلای ۴

من از یک واقعیت تاریخی حرف می زنم. البته آقای هاشمی با امام و دیگر سران کشور مدام در ارتباط است و جلسه می گذارند. در کربلای ۴ و ۵، تا آقای هاشمی قانع نمی شد، نمی توانستیم عملیاتی انجام دهیم. بعد از شکست کربلای ۴ آقای هاشمی در منطقه بود. به آقای رضایی و رحیم صفوی گفت آماده شوید و چند روز دیگر می آیم گزارش می گیرم. مجددا آمد و قبل از کربلای ۵، فرماندهان از نماز مغرب و عشاء تا نماز صبح با آقای هاشمی جلسه داشتند تا تصمیم بگیرند که عملیات انجام بدهیم یا نه؟ راویان هم در این جلسه بودند؛ انتهای جلسه آقایان هاشمی و محسن رضایی به سنگری رفتند و بحث پایانی کردند و وقتی بیرون آمدند، آقای هاشمی گفت بروید عملیات کنید.

ایزدی: این روند تا پایان جنگ هم ادامه داشت و درباره عملیات های بعدی هم عمل می‌شد.

تصمیم امام در پایان جنگ عقلایی ترین تصمیم بود

مختاری: امام وقتی سال ۶۲ آقای هاشمی را فرستاد، حکم مکتوب نداد اما سال ۶۴ نامه ای به آقای موسوی خوئینی دادستان وقت کل کشور درباره وقایع خوزستان داد و در آن نوشته در قضایای خوزستان با آقای هاشمی، جانشین فرمانده کل قوا مشورت کنید. این سند در صحیفه امام هست. امروز برخی با تحریف حقایق، برخلاف خدمتی که آقای هاشمی در جنگ داشته، ایشان را خائن جلوه می دهند و مدعی هستند قطعنامه را به امام تحمیل کرده است. در حالی که اگر شما تحولات جنگ را دقیق دنبال کنید، همین تصمیم امام بر پایان جنگ عقلایی ترین تصمیم بوده و البته برای ایشان تصمیم سختی بوده است، چون خلاف صحبتهای قبلیشان بوده و تاکید می کنند این تصمیم را افراد دلسوز و متعهد گرفته اند که من به آنها اعتماد دارم؛ تا فردا انگ خیانت به آنها نخورد.

درباره آقای محسن رضایی هم همین طور است. در حالی که ما نظیر آقای رضایی را از نظر فرماندهی در جنگ نداریم. البته هر کسی بعد از جنگ تحولاتی پیدا کرده است. آقای رضایی در دوران جنگ منحصر به فرد بود، ولی تخریبش می کنند. اینها تحریفات آگاهانه است.

در زمینه تحریف ناآگاهانه بخشی از آن مطالبی است که در قالب روایت های جدید در مناطق عملیاتی ارائه می‌شود. این تحریف ها به صورت عمدی و آگاهانه نیست. اگر در کشور به جنبه های احساسی و هیجانی جنگ میدان داده و به جنبه های پژوهشی و تحقیقی میدان داده نشود طبیعتاً تحریف ها بزرگ و بزرگتر می شوند. ایدئولوژیک نگاه کردن به هر پدیده تاریخی تحریف را افزایش می‌دهد. اگر بخواهید موقعیتی را خارق‌العاده جلوه دهید و جنبه امداد غیبی به آن دهید باید برخی از وقایع را سانسور کرده و برخی بخش های دیگر را نیز تولید کنید که به این ترتیب تحریف به وجود می آید.

افراط در احساسات، جنبه عقلانی جنگ را کمرنگ می‌کند

ایزدی: در بخشی از تحریف غیرعمد همچون رخدادی که در راویان نور می افتد و مخاطبین عام دارد، وقتی می‌خواهند به روایت های موجود تقدس بدهند، این راهکار تا حدی قابل قبول بوده و کارکرد دارد؛ اما وقتی از مرز اعتدال خود خارج شود به رفتارهای غیرعقلانی و حتی ضدعقلانی خواهد رسید. درحالیکه رهبر انقلاب در سخنانشان در ۴۰ سالگی جنگ تاکید داشتند که جنگ یک امر عقلانی بوده که پذیرش قطعنامه هم بخشی از آن بوده است.

راویان شاهد تلاش های دقیق فرماندهان برای تدبیر بوده اند؛ اما برخی این طور جلوه می دهند که گروهی آمدند و بی برنامه رفتند روی مین! بخش هایی از این موارد در آثار سینمایی نیز به چشم می‌خورد. بنابراین طبق این تحریفات ادبیات ضد جنگ ناخواسته تولید می‌شود چراکه در این تحریفات عواطف و احساسات مردم درگیر می شود. حتی اگر افراد تحت تاثیر این تحریفات قرار گیرند باز هم نباید واقعیت بزرگ تر جنگ را نادیده گرفت چرا که این اقدامات به واقعیت جنگ لطمه های جبران ناپذیری وارد می کند.

نادر نوروزشاد(نفر دوم نشسته از چپ) راوی قرارگاه نجف در سال ۶۶ به همراه نورالله شوشتری فرمانده قرارگاه نجف، حسن دانایی جانشین قرارگاه رمضان و برخی فرماندهان یگان های عمل کننده در سفر به عمق خاک دشمن برای بررسی آرایش نظامی آن

مختاری: به عنوان مثال عملیات والفجر ۸ را در نظر بگیریم. اکثر فرماندهان سپاه از قرارگاه گرفته تا لشکر همه مخالف عملیات بودند؛ چراکه عملیات جدیدی مشابه آن تجربه ای که در  خیبر و بدر وجود داشت در حال طرح ریزی بود. در زمینه عبور از رودخانه که اکثر فرماندهان به دلیل وجود تجارب تلخ گذشته با آن مخالف بودند. مخالفان در این عملیات دو دسته بودند: گروهی که حاضر به بحث در مورد چرایی عدم شرکت در عملیات بودند و عده دیگر حتی در این زمینه گفت و گو نیز نمی‌کردند. بیش از ۶ ماه آقای رضایی فقط با فرماندهان در حال رایزنی بود تا آنان را برای آغاز عملیات قانع کند. شب عملیات همه نیروها شک و تردید داشتند اما به برنامه عقلانی که ریخته بودند نیز اعتماد داشتند. بنابراین در والفجر ۸ چند ماه برنامه ریزی و سازماندهی صورت گرفت و آقای رضایی نه تنها با فرمانده لشگر و تیپ و گردان، بلکه با گروهان غواص جلسه می گذاشت و همه را به دقت توجیه می کرد. بعد از این همه تدبیر و اندازه گیری جزر و مد و رفتار آب، تابش نور ماه و... بعضی می گویند ما رفتیم زیر آب و چشممان را بستیم و دیدیم بالای سر دشمن هستیم! باید دید در یادمان های جنگ چقدر به این روش های عقلایی اشاره می شود و چقدر به موارد احساسی که البته آنها هم بخشی از واقعیت است. از این رو می توان گفت غالب کردن تفسیرهای احساسی و هیجانی و بی توجهی به تدبیرها و عقلانیتی که در مدیریت جنگ بوده، یکی از تحریف هاست.

لزوم ارتباط مراکز علمی با اسناد دفاع مقدس

یکی از راهکارها برای رفع مواردی که به طور جدی می تواند تحریفات وقایع جنگ را تشدید بکند و هرچه از واقعه دورتر می‌شویم این تحریفات می‌تواند زمینه پیدایش و عمل بیشتری پیدا کند، ایجاد ارتباط مراکز علمی داخل سپاه مانند مرکز اسناد دفاع مقدس با مراکز علمی بیرون سپاه است. مراکز باید اسناد و مدارک جنگ را به مرحله ای برسانند که برای همه پژوهشگران قابل استفاده باشد. ارتباط موضوعی بین رده‌های تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا برای تهیه پایان نامه ها با این مراکز اسناد بسیار زیاد است، به ندرت می‌توان دید که یک پایان نامه درباره جنگ کار شود در حالی که این واقعه یک اتفاق بسیار مهم و ارزشمند در تاریخ ایران است. نتایج کلی که در این جنگ ایجاد شده است در هیچ کشوری وجود ندارد و چرا نباید یک دانشجوی دکترا از هزاران موضوعی که در این هشت سال اتفاق افتاد پایان نامه تولید کند. این اتفاق نمی افتد، چرا که دسترسی به این اسناد نیست.

دخالت دادن مسائل سیاسی روز به تاریخ جنگ، باعث تحریف می‌شود

موضوع دیگری که تحریف را ایجاد می کند ورود مسائل سیاسی روز به تاریخ جنگ است. مسئولان باید تاریخ جنگ را از این جناح بندی های سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب دور کنند. جنگ یک واقعیت بود که حقایق بزرگی در آن نهفته است و باید تلاش کرد که این واقعیت ها را منعکس کنیم. امروز متاسفانه بهره برداری جناحی از جنگ توسعه یافته است.

نکته دیگر اینکه فرماندهان جنگ تحمیلی باید تلاش کنند وارد این جناح بندی های سیاسی نشوند. امام به شدت مراقبت می کردند که فرماندهان جنگ وارد جناح بندی های سیاسی نشوند. اگر فرماندهان وارد این جناح بندی ها شوند، سابقه خود را در تاریخ جنگ به خطر می‌اندازند. بنابراین ما باید تلاش کنیم با وسعت دادن به ارتباط مردم و پژوهشگران با اسناد و گویا کردن و در دسترس قرار دادن اسناد، زمینه‌های تحریف را از بین ببریم.

نادر نوروزشاد، راوی همراه سردار سلیمانی و سردار شوشتری

ایرنا: از مجموعه راویان که در معرض اطلاعات سری بودند، ظاهراً تعداد زیادی از آنان به شهادت رسیدند، آیا کسی به اسارت درنیامد و آیا از طریق آنها اطلاعاتی به دست دشمن نیافتاد؟

ایزدی: بنا به اظهار آقای رضایی فرمانده کل سپاه در زمان جنگ و مرحوم حاج ابراهیم محمدزاده، مسئول یک دوره دفتر سیاسی و مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در طول دفاع مقدس و حتی پس از آن که  سیاست خودِ مرکز معطوف به انتشار بعضی از کتاب ها تحت عنوان کتاب سند و حتی انتشار بعضی از تک برگ های اسناد بسیار مهم وقایع مربوط به مقاطعی از جنگ بود، حتی یک برگ از اسناد مربوط به جنگ چه در دوره جنگ و چه پس از آن از مجاری مربوط به مرکز لو نرفت. یعنی هیچ دسترسی به آنها وجود نداشت و هیچ کسی ادعا نکرده که به اسناد مرکز دسترسی پیدا کرده باشد. در موضوع اسارت نیز چنین چیزی وجود ندارد. البته در برخی از خاطراتی که از راویان برجا مانده، برخی از آنان در بزنگاه ها و در نقاط خطرناک در معرض اسارت قرار گرفتند اما اسیر نشدند. بنابراین سندی از این طریق در اختیار دشمن قرار نگرفته است.

نوروزشاد: در عملیات کربلای ۵، بنده و آقای احمد نیک روش در کنار آقای مرتضی قربانی و قاسم سلیمانی بودیم. در این عملیات از کانال ماهی عبور کرده بودیم و در آن طرف با دشمن سینه به سینه قرار گرفتیم و فرماندهان لشکر در نزدیکترین نقطه جنگ شاهد ماجرا بودند، پلی که پشت سر ما بود به دلیل آتش شدید دشمن بسته شد. دشمن به شدت نزدیک شده بود و به خاکریزهای ما در حدود ۵۰ متری رسیده بود. ما به همراه آقای نیک روش چاله ای در کنار کانال ماهی کندیم تا نوارها، ضبط صوت و دفترچه‌های خود را در آن چاله دفن کنیم و به دست دشمن نیفتد. البته خوشبختانه از آن محاصره خارج شدیم.