روزنامه شرق ۲۱ مهر یادداشتی به قلم محمدحسین عمادی نماینده دائم و سفیر سابق ایران در فائو و عضو شورای مشورتی تنوع زیستی منتشر کرد و نوشت: پانزدهمین اجلاس جهانی کشورهای عضو کنوانسیون تنوع زیستی سازمان ملل متحد (COP۱۵) با هدف تدوین چارچوب جهانی تنوع زیستی پسا۲۰۲۰ از دوشنبه (۱۹ مهرماه) در استان کونمینگ چین آغاز به کار کرد. این اجلاس با توجه به بیماری عالمگیر کرونا با یک سال تأخیر و بهصورت مجازی برگزار میشود و تا ۲۳ مهر ادامه خواهد داشت. هدف این اجلاس تصویب و نهاییسازی نقشه راه و چارچوب جهانی تنوع زیستی پسا۲۰۲۰ و جریانسازی برای تحقق شعار دهه فعلی (احیای اکوسیستمها) است. ایران که از سال ۱۳۷۵ به این کنوانسیون پیوسته است نیز بهصورت فعال در سه سال گذشته بهدنبال تدوین نقشه راه خود بهمنظور احیا و بهبود وضعیت تنوع زیستی در کشور بوده و با چالشهای بنیادی در این زمینه روبهرو است.
شاید یکی از چالشهای اصلی در این زمینه ناآشنایی با مفاهیم و اهمیت این مقوله در بین آحاد جامعه، نخبگان و سیاستگذاران و اهمیت و نقش تنوع زیستی نهتنها بهعنوان یک مقوله زیستمحیطی، بلکه بهعنوان یک پیششرط ادامه بقا و امنیت غذایی است. کشاورزی به شیوه متداول و مرسوم یکی از اصلیترین عوامل فرسایش تنوع زیستی و تخریب اکوسیستمهای طبیعی بوده و ضروری است سیستم غذایی و کشاورزی در جهان و ایران اساسا متحول شود. نشست جهانی تحول سیستم غذا FSS که ماه آینده برگذار میشود نیز در همین راستا تدوین شده است. در این نوشتار کوتاه و به بهانه برگزاری این نشست جهانی مروری خواهیم کرد بر پیشینه، وضعیت کنونی تنوع زیستی و چالشها و خطراتی که آینده و امنیت غذایی را تهدید میکند.
بیش از شش دهه از بازشناسی اهمیت حیاتی حفظ تنوع زیستی از طریق صیانت از گونهها، منابع ژنتیکی و اکوسیستمها میگذرد. در این مدت ضربههایی اساسی به تنوع زیستی و انقراض گونهها وارد شده است. تمامی مشاهدات و مطالعات جهانی گویای این واقعیت تلخ است که تنوع زیستی در حال فرسایش و کاهش فزاینده است. وسعت و شتاب در زوال تنوع زیستی، سیستم کشاورزی و تولید غذا را در برابر تغییرات آبوهوایی، هجوم آفات و بیماریها آسیبپذیر و سیستم غذا و تغذیه جهانی را روز به روز نامتوازنتر میکند.
این امر بهمنزله تهدید جدی برای امنیت غذایی جهانی بوده و باعث میشود کشاورزی در برابر تغییرات اقلیمی، آفات و بیماریها مقاومت بهمراتب کمتری داشته باشد. به همین دلیل نظام کشاورزی کنونی را هم قربانی و هم مقصر زوال تنوع زیستی قلمداد میکنند. با توجه به ارتباط گسستناپذیر سیستمهای کشاورزی و نظام تغذیه و برای حفاظت و استفاده پایدار از تنوع زیستی، به تحول در سیستم غذا و تولیدات کشاورزی و معرفی و استقرار سیستمهای تولید مواد غذایی پایدارتری در جهان نیاز داریم.
روند کاهش تنوع زیستی در سراسر جهان در حال شتاب است و به همان میزان فرایند خدمات اکوسیستم رو به رکود گذاشته است. به دلیل تغییرات محیطی ناشی از مداخله ناشیانه انسان و بر اساس روندهای فعلی، تخمین زده میشود که یک میلیون گونه جانوری و گیاهی بهزودی در معرض خطر انقراض قرار خواهند گرفت (IPBES، ۲۰۱۹). روند و شدت ازدستدادن تنوع زیستی یک پدیده جهانی و متأثر از مداخله بیتدبیر انسان در محیط زیست بوده و بهشدت نگرانکننده است. انسانها برای تأمین نیازهای غذایی خود بهشدت وابسته به تنوع زیستی و خدمات اکوسیستمی هستند.
سیستم کشاورزی و دامداری، جنگلداری، شیلات و آبزیپروری ساخته دست بشر از بهکارگیری یک شبکه پیچیده از موجودات زنده تشکیل شده که در خدمت تأمین نیازهای انسان درآمدهاند همین موجودات یکی از مهمترین عوامل ازبینرفتن تنوع زیستی بهشمار میروند. در گزارش «وضعیت تنوع زیستی جهان برای غذا و کشاورزی» (منتشرشده از سوی سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل ۲۰۱۹ FAO)، کاهش تنوع گیاهان و کاهش در تعداد و تنوع دام و میکروارگانیسمها که حفظکننده ساختار سیستمهای تولید مواد غذایی است، بهوضوح نشان داده شده. در همین گزارش به تفصیل این ادعا مطرح شده است که بازیابی چرخه و احیای تنوع زیستی در سیستم غذا و کشاورزی دیگر میسر نیست. در سراسر جهان، گونهها و اکوسیستمها با سرعت بیسابقهای در حال زوال هستند و در نتیجه آن رژیمهای جهانی تولید غذا بهطور فزایندهای یکدست و همگن میشوند.
این روند باعث تضعیف رژیمهای غذایی متنوع و غنی از مواد مغذی برای سلامتی انسان در سطح جهان خواهد شد. برای مثال، از شش هزار گونه گیاهی مختلف که بهعنوان غذا استفاده میشود، تنها ۹ گونه (نیشکر، گندم، برنج، ذرت، سیبزمینی، چغندر قند، کاساوا، نخل روغن و سویا) ۶۶ درصد از کل میزان تولید محصولات را تشکیل میدهند. تولیدات دام بهطور عمده در هشت گونه (خوک، مرغ، گاو، گوسفند، بز، بوقلمون، اردک و گاومیش) متمرکز شده است که ۹۷ درصد از تولید گوشت جهانی را تشکیل میدهد.
به همین دلیل دیگر گونههای بسیار نادر و ارزشمند حیات وحش و محصولات زراعی در اکوسیستمهای طبیعی بهسرعت در حال کاهش هستند. نزدیک به ۲۰ درصد از گونههای وحشی ثبتشده توسط IUCN (اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت) که بهعنوان منابع غذایی جایگزین انسان طبقهبندی میشود، هماکنون در فهرست گونههای در معرض انقراض قرار دارد. تقریبا یکسوم ذخایر ماهیان اقیانوس صید مفرط میشوند و یکسوم آبزیان گونههای آب شیرین در معرض تهدید قرار دارند.
علاوه بر این، برخی از گونهها که کمتر قابل مشاهده و توجه هستند و جزء غذاهای انسانی تلقی نمیشوند نیز بهسرعت در حال کاهش و خطر انقراض هستند مانند گردهافشانها و سایر بیمهرگان و میکروارگانیسمهای کوچک (مانند حشرات، خفاشها، پرندگان، مرجانها، گیاهان دریایی، کرمهای خاکی، خاکزیان، قارچها و باکتریها). این موجودات اصلیترین عامل باروری و حاصلخیزی خاک هستند، گیاهان را گردهافشانی میکنند، آبوهوا را تصفیه میکنند، ماهیها و درختان را سالم نگه میدارند و با آفات و بیماریهای محصولات دامی مبارزه میکنند. بدون وجود آنها عملا ادامه فعالیت کشاورزی غیرممکن است؛ به همین دلیل به اعتقاد صاحبنظران، تنوع زیستی خود نه یک ملاحظه زیستمحیطی، بلکه پیششرط ادامه فعالیت کشاورزی و حیات بشر است.
به باور عموم دانشمندان محیط زیست تاکنون اهمیت تنوع زیستی در سیستمهای تولید مواد غذایی هنوز بهطور دقیق مطالعه نشده و تنها بخش بسیار ناچیزی از پتانسیلهای آنها کشف شده است. در حقیقت ما با شتاب در حال ازدستدادن تنوع زیستی هستیم و در عین حال نمیدانیم دقیقا چه چیزی را از دست میدهیم! به همین دلیل بسیاری از مراکز و مؤسسات تحقیقاتی معتقدند باید بهسرعت برای توسعه و بهبود دانش بشری در مورد مطالعه و پژوهش اکوسیستمهای غذایی و کشاورزی و بهویژه مطالعه نقش تنوع زیستی تحقیقات جدیدی پایهگذاری شود.
این امر میتواند به ما کمک کند تا تنوعی را که زیربنای سیستمهای غذایی ماست بهتر درک، حفظ و مدیریت کنیم. نگرشها باید به سمتی سوق یابد که درواقع شناخت و درک مکانیسم و تأثیرگذاری تنوع زیستی میتواند باعث بهبود سیستم غذایی و تولید ما باشد، نه عامل بازدارنده تولید و بهبود سیستم غذا. عواملی چون رشد جمعیت، تغییر اقلیم، سرعت شهرنشینی و روند بازارهای جهانی و تجارت مهمترین نیروهای محرک غیرمستقیم فشار بر تنوع زیستی هستند. تغییر در کاربری اراضی و مدیریت آب، تشدید سیستمهای تولیدی، جنگلزدایی، صید بیرویه ماهی، استفاده بیش از حد از سموم دفع آفات و کودها، آلودگی و تخریب اکوسیستم از عمدهترین تهدیدهای عمده تنوع زیستی برای مواد غذایی و کشاورزی بهشمار میرود.
مبارزه با فرسایش تنوع زیستی نیاز به مدیریت، استفاده و حفاظت پایدارتر از منابع دارد. این به معنای تغییر روشهای تولید بهمنظور حمایت و رعایت تنوع زیستی، ترجیحدادن تنوع بیشتر گونههای زراعی و دامی، حفاظت از زیستگاهها برای گردهافشانها و دشمنان طبیعی آفات، بهکارگیری اصول مدیریت پایدار خاک و کاهش استفاده از سموم دفع آفات و کودهاست. کشاورزان، دامداران، جنگلنشینان و ماهیگیران که خود مدیران مزرعه تلقی میشوند، درواقع متولی حفاظت از تنوع زیستی هستند به این شرط که در روشهای زراعی و تولیدی خود تجدیدنظر کنند.
کشاورزان خرد که مالک کمتر از دو هکتار زمین هستند، حدود ۸۴ درصد از کل کشاورزان جهان را تشکیل میدهند اما تنها ۱۲ درصد از کل زمینهای کشاورزی را مدیریت میکنند
(Lowder et al. ۲۰۲۱). این کشاورزان خردهپا بهطور متوسط عملکرد بیشتری دارند و تنوع زیستی بیشتری در مزارع آنها نسبت به مزارع بزرگتر به چشم میخورد (Ricciardi et al. ۲۰۲۱). کشاورزان در طول قرنها تجربه عملی و در مواجهه با محدودیت منابع، شرایط اقلیمی و آفات و امراض دامی و گیاهی تجربه و دانش میدانی ذیقیمتی اندوختهاند که میتواند بدون شک در حفاظت از تنوع زیستی مورد توجه قرار گیرد.
توجه و بهرهبرداری از شیوههای کشاورزی مبتنی بر دانش بومی یکی از ضرورتهای دستیابی به سیستمهای تولید پایدارتر مواد غذایی است و توجه به آن ضروری است (Emadi,۲۰۲۰). تولیدکنندگان کشاورزی، دانشمندان و سایر ذینفعان برای ایجاد شیوههای مدیریتی و فناوریهای جدید که تأثیرات مثبتی بر تنوع زیستی و تأمین خدمات اکوسیستم دارند، باید همکاری نزدیکتر و تلاش مشترک داشته باشند. هیچ راهحل معجزهآسا و یکسان و نسخه واحدی برای همه شرایط و موقعیتها وجود نداشته و باید با توجه به شرایط و واقعیت بهدنبال راهحل متناسب بود. به همین دلیل به نظر میرسد باید از همه گزینههایی که میتواند در این بین ما را در حفظ تنوع زیستی کمک کند، بهره بگیریم؛ از شیوههای کشاورزی اگرواکولوژیک، بهرهگیری از دانش بومی و ذیقیمت کشاورزان و فناوریهای متناسب در کشاورزی هوشمند.
تغییر مسیر و انتقال به سمت یک سیستم غذایی دوستدار تنوع زیستی مستلزم اراده سیاسی و تعهد مشترک همه ذینفعان ازجمله سیاستگذاران، کشاورزان، شرکتهای غذایی و مصرفکنندگان است. همه نقشی متناسب با موقعیت خود دارند و در این میان قطعا کشاورزان نیازمند به آموزش و حمایت هستند. در این میان ایجاد یک سیستم پشتیبان که با سیاستگذاری هوشمند و استفاده از مشوقهای تأثیرگذار به ترویج شیوههای تولید پایدار برای محافظت از تنوع زیستی، ارتقای چشمانداز و بهبود کیفیت منابع آب، هوا و خاک بپردازد، بسیار ضروری است.
همه اهرمها و مشوقهایی که با این فرایند مغایرت دارد، مانند یارانهها، باید در اسرع وقت تغییر یافته و کنار گذاشته شوند. ما خود نیز بهعنوان مصرفکننده نقش بسیار مهمی در این فرایند بازی میکنیم. ما میتوانیم با تغییر در گزینههای غذایی خود به سمت سیستمهای دوستدار تنوع زیستی، مانند کشاورزی ارگانیک یا استفاده از محصولات پایدار غذای خود را انتخاب کنیم یا از محصولات متنوع محلی و نژادهای متفاوت دام و طیور انتخاب کنیم. در حیاط خانهها و باغهای خود، میتوانیم به احیای جمعیت حشرات و کاشت گلهایی که گونههای بومی زنبورعسل را جذب میکنند، کمک کنیم. بدیهی است که حفاظت از تنوع زیستی در مزارع و در طبیعت کافی نیست. جهت تضمین و حفظ تنوع زیستی باید نمونهها در بانکهای ژن ملی یا محلی بذر ذخیره شوند تا از انقراض تنوع منابع ژنتیکی گیاهان و حیوانات برای تحقیقات و تکثیر آن در آینده محافظت شود.
یکی از اصول مهم در کنوانسیون تنوع زیستی تأکید بر حق مالکیت کشورها بر منابع ژنتیکی خود است که بهسرعت توسط شرکتهای چندملیتی درحال ربودن و استفاده تجاری است. کنوانسیون تنوع زیستی معتقد است که فرایند دیجیتالیشدن اطلاعات ژنتیکی باید در جهت منافع کشاورزان خرد و با حفظ منافع کشورهای مبدأ انجام شود. با معرفی فناوریهای نوین بیوتکنولوژی، هماکنون منابع ژنتیکی با سرعت و شتاب فزایندهای توالیبندی sequencing میشوند و بهصورت بارکد درآمده و سپس در بانکهای دیجیتال دادهها ذخیره میشوند. سپس با استفاده از شیوههای نوین بیوتکنولوژی، میتوان کدهای ژنتیکی هر موجود زنده را که بهصورت رمز دیجیتال ذخیره شده است، مجددا بازسازی و احیا کرد و بدون در دست داشتن مواد ژنتیکی، DNA آن را بازسازی و اصلاح ژنتیکی کرد.
با استفاده از این تکنولوژی تنها لازم است اطلاعات توالی دیجیتالی را که به صورت آزاد در پایگاههای داده آنلاین در دسترس است، داشته باشیم. هرچند دیجیتالیشدن اطلاعات ژنتیکی فرصت شگفتانگیزی را به بشریت داده است؛ اما همزمان سؤالات و ابهامات اخلاقی و حقوقی بسیار پیچیدهای را پیشروی بشریت گذاشته است. کشورهایی که مبدأ منابع ژنتیکی هستند، بحق انتظار دارند که چون منشأ این اطلاعات هستند، در منافع حاصل از تحقیق و توسعه منابع ژنتیکی که توسط شرکتها و کشورهای فراوریکننده (تحت لوای حقوق مالکیت معنوی) ایجاد میشوند، با آنها نیز تقسیم شود.
در سال ۲۰۱۰، دولتها پروتکل ناگویا را تصویب کردند، این پروتکل یک چارچوب قانونی است که دسترسی و اشتراک منافع حاصل از منابع ژنتیکی را تسهیل میکند؛ اما با دیجیتالیشدن اطلاعات ژنتیکی و دسترسی آزاد به آنها از طریق پایگاههای داده، بسیاری از کشورهای عضو از تضعیف مبانی این پروتکل و عدم دسترسی به مزایای پیشبینیشده آن هراسناک هستند. تنوع زیستی برای تولید غذا و کشاورزی پایدار و برای امنیت و اقتدار غذایی یک عنصر حیاتی است. کاهش تنوع زیستی، بهشدت ظرفیت سیستمهای کشاورزی را برای انطباق با شرایط و شوکهای متغیر، مانند تغییر اقلیم و شیوع آفات و بیماریهایی که ممکن است امنیت غذایی و معیشت را به خطر بیندازند، تضعیف میکند.
برای مثال، در سال ۱۹۷۰، یک بیماری قارچی در گیاه ذرت حدود ۱۵ درصد از محصول ذرت را در ایالات متحده از بین برد و تخمین زده میشود یک میلیارد دلار ضرر به همراه داشته است (برونز، ۲۰۱۷). جهت جلوگیری از چنین خسارات ویرانگری در محصول و کنارآمدن با ظهور احتمالی عوامل بیماریزای جدید، مهم است که از یک گونه خاص استفاده نکنیم و طیف متنوعی از گونههای ژنتیکی را در سیستمهای تولید و کاشت خود بگنجانیم. بهویژه در زمینه تغییر اقلیم، استفاده از تنوع ژنتیکی برای انطباق انواع گیاهان و نژادهای حیوانات با آبوهوای متغیر بسیار مهم و ضروری است. به نظر میرسد کشورهای جنوب در مواجهه با تغییرات اقلیمی، در ایجاد سیستمهای کشاورزی پایدار و مقاوم درازمدت که قادر به تغذیه جمعیت در حال رشد است، نیاز به پشتیبانی داشته باشند.
هماکنون در بسیاری از کشورها، کشاورزان و محققان در حال همکاری با یکدیگر هستند تا بدانند که کدام درختان، انواع گیاهان و نژادهای دام یا ترکیباتی از آنها برای شرایط محلی مناسبترند و در برابر عوامل استرسزا بیشترین مقاومت را دارند (FAO، ۲۰۲۱).
کنوانسیون تنوع زیستی معتقد است که کشورهای عضو برای شناخت بیشتر و ارزشگذاری بهتر تنوع زیستی باید اقدامات بیشتر و اصولیتری انجام دهند. کمیسیون منابع ژنتیکی مواد غذایی و کشاورزی FAO تنها نهاد بیندولتی دائمی است که به طور خاص به موضوع تنوع بیولوژیکی مواد غذایی و کشاورزی میپردازد. این یک بستر گفتوگو و مذاکره را برای اعضای خود (۱۷۸ کشور و اتحادیه اروپا) فراهم میکند تا بتوانند از منابع ژنتیکی برای تأمین غذا و تولیدات کشاورزی به طور پایدار استفاده و آنها را بهتر حفاظت کرده و منافع حاصل از آن را به طور عادلانه تقسیم کنند.
کمیسیون تاکنون دستورالعملها و سیاستهای فنی، مانند برنامههای اقدام جهانی درمورد منابع ژنتیکی گیاهی، حیوانی و جنگلی را که به کشورها کمک میکند تا سیاستهای خود را بهتر تنظیم کنند، تصویب کرده است. علاوه بر تدوین برنامه اقدام جهانی درمورد منابع ژنتیکی آبزیان، کمیسیون درحالحاضر در حال تدوین سیاستهای جهانی درمورد تنوع زیستی برای مواد غذایی و کشاورزی (FAO، ۲۰۱۹) است و امید میرود در نشست جاری COP۲۰۲۰ تعهدات جدی در تحول سیستم غذا و تولیدات کشاورزی از سوی کشورهای عضو داده شود تا بتوان با تحول در سیستم شاهد کاهش روند تخریب تنوع زیستی باشیم.
هرچند عضویت و اقدام در چارچوب این کنوانسیون داوطلبانه است؛ اما تدوین چارچوب اقدام و چنین برنامههای عملی تأثیر مفیدی در سطح ملی دارد. اولا مدل تحول در سطح جهانی و با تجارب همه کشورها تهیه خواهد شد. ثانیا رقابت و تعامل کشورهای عضو باعث یادگیری فعال و تعامل بین کشورهای عضو میشود. بهعنوان مثال، بیش از ۴۰ درصد از گزارشهای کشوری نشان میدهد که کشورها در حال آمادهسازی استراتژی ملی و برنامه اقدام برای منابع ژنتیکی دام را به پایان رساندهاند و ۲۰ درصد دیگر کشورها نیز در حال تهیه چنین استراتژیها و برنامههایی هستند.
با وجود همه پیشرفتهای انجامشده، مدیریت پایدار منابع ژنتیکی نیاز به بهبود کیفی بیشتری دارد. نیاز به تقویت همکاری بین سیاستگذاران، سازمانهای تولیدکننده، مصرفکنندگان، بخش خصوصی و سازمانهای جامعه مدنی در بخشهای غذا و کشاورزی و محیط زیست یک امر ضروری است. این موضوع بیشازپیش مشخص شده است که نیاز به شناخت و ارزیابی عمیقتری از نقش و تأثیر تنوع زیستی برای غذا و کشاورزی ضروری است؛ زیرا این امر امنیت غذایی، معیشت، سلامت و محیط زیست را ارتقا میدهد. این امر بدیهی است که اگر بخواهیم گرسنگی را ریشهکن و به اهداف توسعه پایدار برسیم، کشورها باید اقدامات قاطعتری را برای حفاظت و استفاده پایدار از آن انجام دهند.